نمایشگاه هنر پانک در لندن

نمایشگاه هنر پانک در لندن

مرکز باربیکن لندن، نمایشگاه تازه خود را- که تا نهم سپتامبر ادامه دارد- به هنر دوره ای از رکود اقتصادی و سیاسی در آمریکا و انگلستان اختصاص داده است.

این نمایشگاه که "حمله سراسیمه، هنر در سال های پانک" نام دارد به دهه ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۴ می پردازد، سال هایی که در آغاز آن بحران نفت فراگیر شده، آمریکا با رسوایی واترگیت روبروست و با باقی بحران های مربوط به جنگ ویتنام دست و پنجه نرم می کند و انگلستان سال های بمبگذاری آزادی خواهان ایرلندی را از سر می گذراند.

از سویی وضعیت اقتصادی بر اوضاع عادی شهرهایی چون نیویورک و لندن تاثیر بسزایی گذاشته و نیویورک ورشکسته در سال ۱۹۷۵، نمادی از این اوضاع است.

هنر پانک از دل چنین شرایطی سر برمی آورد و موسیقی، هنرهای تجسمی و مد را شدیداً تحت تاثیر خود قرار می دهد. همه چیز رنگ و بوی اعتراض به خود می گیرد؛ اعتراض به سمبل های زندگی شهری و نمادهای سیاسی و اجتماعی دوران. این نمایشگاه این اعتراض را با تاکید بر فضای شهری نیویورک و لندن آن دوره بازتاب می دهد.

همه هنرمندان دوره مورد اشاره، کم و بیش تحت تاثیر این جریان هستند. نقد اجتماعی و سیاسی ویژگی آثار این دوره و این نمایشگاه است که به و ضوح در همه آثار دیده می شود. تقریباً تمامی آثار رنگ و بویی شعاری دارند و اعتراض خود را به همه چیزهای تثبیت شده اعلام می کنند.

 نقد اجتماعی و سیاسی ویژگی آثار این دوره و این نمایشگاه است که به و ضوح در همه آثار دیده می شود.
 

استفاده از نوشته در آثار ترکیبی با عکس و نقاشی و استفاده از جملات تند و تیز و برنده، از ویژگی های مرسوم این آثار است، تا آنجا که جنی هولزر، در واقع مقاله اش را با حروف درشت در مکعب های رنگی بر روی دیوار می نویسد و به عنوان اثر هنری به نمایش می گذارد.

استفن ویلاتس که در فتو- کانسپچوال(عکس-هنر مفهومی) شهره است، در "من نمی خواهم شبیه کس دیگری باشم"، با ترکیب عکس و طراحی و نوشته، به جهانی که سعی دارد همه را شبیه هم سازد، اعتراض می کند( عکس دختری که ایستاده با فلش به پاکت نامه ای وصل می شود که بر روی آن نوشته شده"همه مونو با هم بسته بندی کنید و مراقب باشید که جا بشیم"!)

دیوید لاملاس در "خشونت نوارهای ۱۹۷۵" تصاویری از آدم های ظاهراً مرتب و متین لندن را در حال پرخاشگری و حمله به یکدیگر در کنار هم می گذارد و پل مک کارتی – که از هنرمندان معروف "بادی آرت" یا "هنر بدن" محسوب می شود- در ویدئویی که در نمایشگاه می بینیم، خود را کاملاً برهنه کرده و در جلوی دوربین، در هیبتی شبیه سیلوستر استالونه در فیلم" راکی"، به خودش مشت می زند و مظاهر هالیوودی و ستاره های آن را به سخره می گیرد.

درک جارمن – که فیلمساز معروفی هم شد- در یک فیلم ۸ میلی متری کوتاه، یک بالرین را در کنار آتشی در میان خرابه ها به رقص وا می دارد و باله را از لوکس ترین و اشرافی ترین سالن ها به کثیف ترین گوشه های خیابان می کشاند.

گروه هنری "کام" هم در اثر جنجالی "روسپیگری" ، برهنگی و پورنوگرافی را به شکلی بی پروا رو در روی مخاطب قرار می دهد.عکس های اجرای ۱۹۷۶ این گروه در شهرهای مختلف را در این نمایشگاه می بینیم: صحنه هایی پورنوگرافیک که در آن سال اعتراض یک عضو پارلمان انگلیس را به همراه داشت: "پول مردم برای کسانی هدر شده که اخلاقیات جامعه ما را از بین می برند. این ها تباه کننده های تمدن هستند" و این دقیقاً چیزی بود که گروه به آن احتیاج داشت: شنیدن یک عکس العمل اعتراض آمیز از یک مقام رسمی، در نتیجه آنها بریده جراید مربوط به این اعتراض را در پشت دیوار گالری به عنوان بخشی از کار نصب کردند.

درک جارمن یک بالرین را در کنار آتشی در میان خرابه ها به رقص وا می دارد

نمایشگاه آثاری از همین دوره کاری دو هنرمند معروف- و در واقع سه هنرمند- هم به نماش گذاشته است: ویدئویی از جرج و گیلبرت که بحران های شخصی و ملی را در اوایل دهه هشتاد انگلیس واشکافی می کند( با تکیه بر فضای شرق لندن که فقر در آن گسترده تر است) و عکس هایی از سیندی شرمن که هر چند آثار مشهورش را در بر نمی گیرد، اما عمده ترین دلمشغولی او را در بازسازی مظاهر غرب- که در جایگزین کردن مردم عادی در عکس های مشهور و بسیار تکرار شده و جاافتاده ستارگان سینما تبلور می یابد- به نمایش می گذارد.

و بالاخره ویدئویی از هانا ویلکه که در ده تلویزیون در کنار هم به نمایش در می آید و او را از زوایای مختلف و در پنج اجرای گونه گون، کاملاً برهنه با اسلحه ای در دست می بینیم که سرانجام رو به دوربین می میرد و با این عمل، در واقع اعتراض و شعار فمینیست ها را فریاد می کند.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.