جنسیت و خانواده در آمریکا - جنسیت و جامعه (۱۰)
جنسیت و خانواده در آمریکا (10)
ماهمنیر رحیمی
از اینجا بشنوید.
"جنسیت و جامعه" را از بخش جنسیت و فرد آغاز کردیم و وارد بخش اولین واحد اجتماع شدیم: خانواده. در قسمت نخست جنسیت و خانواده نگاهی اجمالی انداختیم بر قوانین اساسی مربوط به آن در ایران. بنا به وعده، در این قسمت میپردازیم به همین موضوع، اما در آمریکا؛ دو کشوری که از زوایهی پیشرفتهای علمی و صنعتی بسی متفاوتاند و نیز، به لحاظ سیاسی سالهاست که گویی رودرروی هم قرار دارند. ولی به گواه شاهدان، شباهتهای بسیاری در فرهنگ عمومی مردم آمریکا و مردم ایران دیده میشود؛ خاصه در مورد جایگاه خانواده. گرچه باز در همین مورد هم، در قوانین رسمی دو کشور فرقهایی اساسی مییابیم. برای قیاس، بجاست گفتههای یک حقوقدان دیگر را بشنویم: افشین پیشهور، ایرانیالاصل که در آمریکا بهکار وکالت مشغول است.
افشین پیشهور، حقوقدان
ابتدا از او میپرسم، از کی در آمریکاست و چه مراتب تحصیلی را طی کرده؟
درود بر تمام هموطنان. افتخار میکنم که این فرصت را دارم. دفعهی اول که خارج شدم پدرم آمده بود برای تدریس به دانشگاه Catholic University واشنگتن دی.سی. سال ۷۶ (میلادی) بود تا ۷۸. بعد برگشتیم ایران، وطنمان. دفعهی دیگر که آمدم آمریکا سال ۸۰ بود. بعد از اینکه جنگ (ایران-عراق) شروع شد آمدیم. اینجا دبیرستان به همین Spring Bburgue رفتم توی مریلند هست در Silver Spring، بعد به دانشگاه مریلند رفتم در کالج پارک و لیسانسام را از آنجا گرفتم و بعداً به Cleveland Marshall Law School دانشگاه حقوق رفتم و Juries Doctorate را گرفتم و بعد از آن امتحان Bar (وکالت) را دادم، سال ۹۳. از آن بهبعد هم دارم وکالت انجام میدهم.
پس آقای پیشهور بنابه تجربهی زندگی بلندمدت و رشتهی تحصیل و شغلتان در اینجا میتوانید یک دید کلی به ما بدهید از چهگونگی افکار عمومی آمریکا دربارهی خانواده؟
به طور کلی خانواده یا بهقول آمریکاییها family ،sacred است.
مقدس.
مقدس بله. در قانون هم سعی میکنند به ازدواج و خانواده احترام بگذارند. قوانین مختلفی هست، قوانین خانوادگی که سعی میکند از خانواده و مخصوصاً بچهها حمایت بکند.
چرا؟ چرا از خانواده حمایت میشود؟
برای اینکه در آمریکا باور داریم اینجا که خانواده society fiber است. یعنی بدون خانواده، جامعه شکست میخورد، شکاف میخورد. مثل یک پارچهی محکم با هم نمیماند.
وقتی رسماً، یعنی حاکمیت هم از نهاد خانواده پشتیبانی میکند، بهخصوص در کشور سرمایهداری مثل آمریکا، آیا بهخاطر منافعی نیست که آن حکومت از راه بهویژه دریافت مالیات برای خودش تأمین میکند؟
بله، خب وقتی افراد تولید کنند، درآمدشان بالاتر میرود و اینجا هم همه باید مالیات بدهند. بهطور متوسط حدود یکسوم درآمد به دولت به مالیات اختصاص دارد. به اضافهی اینکه وقتی آدم خانواده داشته باشد، میخواهد خانه هم داشته باشد، Property tax (مالیات بر ملک) هم میگیرند از آدم. یعنی یک درصدی از ارزش خانه، سالانه باید به دولت داده بشود. این یکی از دلایل است، ولی خب، خود جامعه هم از خانواده سود میبرد. وقتی یکی توی خانواده است، سعی میکند productive (سازنده) باشد و سازندگی پدر و مادر، که سعی میکنند برای خانوادهی خودشان نان و آب فراهم بکنند، به خود society (جامعه) هم اضافه میکند.
پس وجود خانواده از سه جهت مفید شمرده میشود آقای پیشهور، درست است؟ هم برای ادارهی مملکت، هم موجب امنیت و رفاه اجتماع است و هم به نفع خود افراد.
صددرصد.
آقای پیشهور در مواقع اختلاف، قانون آیا تفاوتی بین اعضای خانواده قائل میشود، مثلاً بین زن و شوهر؟
اینجا هر دو طرف مساوی هستند. هر دو میتوانند تقاضای طلاق بکنند، هر دو میتوانند بچه را بگیرند، در هر سنی. البته بعد از ۱۸ سالگی دیگر بچه adult و بالغ شده (به سن قانونی رسیده) و دیگر (تصمیم پدر و مادر) مطرح نیست.
بههرحال اولویت با مرد است یا زن؟
هیچکدام. یعنی هر دو با همدیگر مساویاند. قانون تمرکز میکند بر کسی که هم بهتر و هم اینکه در طول ازدواج بیشتر از بچه مواظب میکرد. مثلاً اگر مرد بماند توی خانه از بچهها مواظبت بکند و زن برود بیرون کار بکند، آن پدر بیشتر شانس این را دارد که بچه را بگیرد. ولی خب حتا در آمریکا بیشتر زن توی خانه است. در نتیجه مادر در position (موقعیت) قویتری هست که سرپرستی بچه را بگیرد.
شما مدتهاست اینجایید آقای پیشهور. اختلافاتی که از ناحیهی مسائل جنسی برای زن و شوهرها پیش میآید، چهگونه است؟
الآن بیشتر پیش میآید. چون در اینترنت اینقدر سایتهای سکسی در اختیار مردم هست که خیلی addiction، sex addiction (اعتیاد جنسی) و اینجور چیزها پیش میآید. اعتیاد به سکس بیشتر پیش میآید و یکی از همسرها یا بعضی وقتها هر دوتاییشان به مشکل برمیخورند و این باعث میشود ازدواج خراب بشود، متلاشی بشود.
و این یک امر غیرعادی شناخته شده؟
بله. این بیماری شناخته شده.
به چه معنا؟ یعنی در چه صورت آمریکاییها عموماً به فردی میگویند "معتاد سکس"؟
دکترها بیشتر میتوانند راجع به این مسأله صحبت کنند، ولی غیرقابل کنترل... دائم نیاز به سکس دارد یا به اینکه پورنوگرافی را توی اینترنت یا سایر جاها میخواهد ببیند...
یا تجربه کند...
بله تجربه کند.
بیشتر چه جور شکایتهایی به دست شما میرسد آقای پیشهور؟
بعضی وقتها شکایت هست از همسران که یکی از آن دو روابط جنسی خاصی را نمیخواهد.
شما خودتان با چه مواردی برخوردهاید؟
Open marriage (ازدواج باز) Sex group (سکس گروهی) یا اینکه در حضور همدیگر با دیگران باشند.
اختلاف جنسی چه اندازه به طلاق هم کشیده میشود؟
میشود گفت مثلاً نصف کیسهای طلاق معمولاً بهخاطر اینجور چیزهاست.
یعنی، داخل گیومه، به هم "وفادار" نمیمانند، هان؟
این یکی از چیزهاست. البته ممکن است symptoms (عوارض) مشکلات دیگر باشد...
مثل چی؟
مثلاً زن و شوهر گرما و سردیشان و اینجور چیزهایشان به همدیگر نمیخورد. شاید هیچکدامشان مشکل بهخصوصی ندارند، ولی از آن لحاظ به همدیگر نمیخورند.
در این صورت آیا مراکز درمانی یا کسانی هستند برای مشاوره با این زوجها؟
صددرصد. اولین توصیهای که من به موکلم میکنم این است که بروند پیش Therapist (مشاور روانی) یا sexualist (سکسشناس) یا psychologist (روانشناس). شخصهایی هستند که تخصصشان در اینجور چیزهاست و بین زن و شوهر میتوانند مشاوره بدهند، بکنند و سعی کنند به همدیگر... بهشان تعلیم بدهند که چه جوری با همدیگر بهتر بتوانند روبهرو بشوند.
کمک جدی هم عملاً میشود بهشان، یعنی واقعاً نتیجهی محسوسی دارد؟
بله، خیلی هم میتوانند کمک بکنند، اگر زود مراجعه بکنند. بعضی وقتها دیگر کار به جایی کشیده شده است که هیچ کسی نمیتواند بهشان کمک بکند. خیلی از مواقع هم مردها نمیخواهند بروند پیش تراپیست.
چرا؟
این مسأله هم مثل اینکه یک تابوست. مثلاً این است که مردها فکر میکنند نقطه ضعف دارند. ولی اینجور که زمان پیش میرود، این تابو دارد از بین میرود.
پس روابط جنسی خارج از چارچوب زن و شوهری در آمریکا هم باعث طلاق میشود. شاکیان این قضیه بیشتر مردها هستند یا زنها؟
هر دوتا. تقریباً به یک اندازه میبینم.
در کل، آقای پیشهور، هیچ ضوابط قانونی برای روابط جنسی در آمریکا هست؟
قانون هست. البته در آمریکا هر ایالتی قوانین خودش را دارد، تقریباً به هم دیگر نزدیک اند، ولی بعضی وقتها فرق میکنند. میتوانم مثلاً در مریلند Adultery یعنی خیانت به همسر، criminal (جرم) حساب میشود و هرجای دنیا این اتفاق بیفتد جرم است.
تنبیه یا مجازاتی هم برایش درنظر گرفته شده است؟
تنبیهاش آنقدر شدید نیست. الآن حدود سیسال است کسی را charge (جریمه) نکردهاند زیر این قانون، با اینکه این اتفاق زیاد میافتد. تنبیهاش یک جریمهی ۵ دلاریست.
اگر این مادهی قانونی عمل و اجرا نمیشود، پس برای چی اصلاً در قانون وجود دارد؟ یا چهطور میشود آن را ندیده گرفت؟
مثلاً توی کیسهای طلاق، تهمت اینکه خیانتی اتفاق افتاده زیاد هست. و برای اینکه کسی مجبور نباشد راجع به این حرف بزند، این قانون را گذاشتهاند توی کتابها بماند که اگر سئوالی از آدم بکنند که جواب آدم ممکن است یک جرم باشد، قانون اساسی آمریکا به آدم حق میدهد که حرف نزند.؛ Right to remain silent . برای اینکه (خیانت) جرم است، یک شخص میتواند بگوید که من این سؤال را جواب نمیدهم اصلاًً. در نتیجه نه اعتراف میکند، نه مجبور میشود مثلاً دروغ بگوید.
پس شکایت طرف به کجا میرسد؟
آن طرف اگر سند داشته باشد که این اتفاق افتاده... اینروزها مثلاً خیلی هستند که این مسأله را میتوانند برای آدم بررسی کنند، میروند عکس میگیرند، فیلم میگیرند. مثلاً بعضی وقتها ایمیلها پیدا میشود. یا از راههای دیگر میشود این مسأله را ثابت کرد. و توی کیسهای طلاق این یک دلیل میشود که شخص بتواند بلافاصله طلاق بگیرد؛ absolute divorce.
بنابراین طلاق به اینصورت زیاد هست؟
اینقدر طلاق با دلیل را سختکردهاند، چون هم ثابتکردنش سخت است و هم چیزی به آنصورت به آدم اضافه نمیشود که این کار را انجام بدهد، که بیشتر مردم طلاق بدون دلیل میگیرند.
طلاق بدون دلیل چه مراحلی دارد؟
یکسال همسرها باید به تفاهم برسند که از همدیگر جدا باشند. بعد میتوانند طلاق بگیرند، بدون اینکه دلیلی داشته باشد.
اگر دلیلی غیر از این وجود داشته باشد؟
اگر دلیل داشته باشند، مثلاً اگر زدوخورد شدید باشد (extreme cruelty ) و اینجور چیزها، میتوانند بلافاصله طلاق بگیرند، بدون اینکه یکسال منتظر باشند. اگر زن و شوهر با همدیگر به تفاهم نرسند، یکی بگوید نه، من طلاق نمیخواهم، آن یکی همسر توی آن یکسال نمیتواند طلاقش را بگیرد و دوسال طول میکشد.
دیگر چه محدودیتهایی رسماً وجود دارد؟
مثلاً سکس بدون رضایت یکی از طرفین. این یک جرم خیلی جدیست که سالها زندان دارد. حتا بین زن و شوهر به زور روابط جنسیداشتن تجاوز شناخته میشود. بله! این میشودabuse (آزار). دیگر روابط جنسی با کودکان یا افرادی که سنشان پایینتر از ۱۶سال باشد در مریلند تجاوز شناخته میشود. یعنی کسانی که زیر ۱۶ساله هستند نمیتوانند رضایت بدهند، در نتیجه بدون رضایت آنها ممکن است روابط جنسی اتفاق بیفتد و اگر آن شخص adult (بالغ) باشد، حدود ۱۰ تا ۱۵ سال ممکن است زندان برود.
و حالا اگر هردوشان زیر ۱۶سال باشند، یعنی هیچکدامشان بزرگسال محسوب نشوند، آنوقت چی؟
اگر هردو زیر ۱۶سال باشند که نه، اینجوری نمیشود.
در مورد همجنسگرایی چه مقرراتی وجود دارد؟
خیلی از ایالات Sodomy (لواط) را غیرقانونی کرده بودند، ولی فقط علیه شخصهای گی این را enforce (اعمال) میکردند. ولی حالا Supreme Court یعنی بالاترین دادگاه مملکت گفته است این تبعیض جنسیست و این قوانین را کنار گذاشته است. ولی توی خیلی از ایالات هنوز در کتابها هست. دوـ سهتا از ایالات قانونی کردهاند civil partnership (شراکت مدنی، رابطهی شراکت رسمی) را، اسمش را ازدواج نمیگذارند، ولی همان حق و حقوقی که شامل یک زن و شوهر هست، برای دو مرد یا دو زن که با همدیگر هستند تقریباً شامل آنها هم میشود.
آقای پیشهور آنچه، شاید بهگونهای بشود ترجمهاش کرد، سوءاستفادهی جنسی اداری، دقیقاً مربوط به چه صورتی ست یا چه حالتهایی؟
بله این sexual harassment یعنی آزار سکسی در روابط کاری، مثلاً توی دفتر. این غیرقانونیست و جورهای مختلف sexual harassment یا آزار سکسی وجود دارد. یکی این است که مثلاً رئیس یا شخصی که مدیر آدم است و مقامش بالاتر از آن یکی باشد، ازش چیزهای... Advance (امتیازات) سکسی ازش میخواهد. مثلاً هی اذیت میکند و میگوید برویم بیرون و اینها. این باید ناخواسته باشد. اگر خواسته باشد که غیرقانونی نیست. یعنی یکبار زن بگوید دیگر این کار را نکن و مدیر این کار را ادامه بدهد، چه مرد باشد چه زن، غیرقانونیست. میتواند شکایت بکند علیه آن شخص و اگر محل کار در رابطه با این مسأله اقدامی نکند، خود محل کار راهم میشود sue (شکایت) کرد و پول گرفت ازش.
و اگر این دو نفر هم سطح باشند؟
حتا اگر دو طرف هم سطح باشند و یکی دیگری را اذیت بکند و این ناخواسته باشد، اگر شکایت بکنند و مدیر راجع به این مسأله کاری انجام ندهد، باز میشود از محل کاری شکایت کرد. آن شخص باید از کار کنار برود و بگوید من مجبور شدم کارم را از دست بدهم بهخاطر این مسأله. آنجا را هم تنبیه میکنند. یعنی باید عمل انجام داد. نمیشود نشنیده و ندیده گرفت. این مسأله خیلی تابو و جدیست در آمریکا.
اتهام بیل کلینتون رییس جمهور پیشین آمریکا هم همین sexual harassment بود؟
این نبود، چون ناخواسته نبود، آنجوری که به نظر میرسد. مسأله این بود که بیل کلینتون دروغ گفته بود. یعنی اول گفت که چنین چیزی نبوده، اما بعداً معلوم شد که بوده. در نتیجه این perjury شناخته شد؛ یعنی هنگامی که سوگند میخوری واقعیت را بگویی، ولی دروغ بگویی.
اما توی رسانهها خیلی گستردهتر بهش پرداخته شد!
خب هر مسألهای که تویش موضوع سکس مخلوط بشود، برای رسانهها خیلی Sensational (حساسیتبرانگیز)تر میشود و مردم بیشتر میخواهند راجع به آن بشنوند و خیلی جالب است برای مردم. از لحاظ سیاسی هم طرف مقابل، یعنی جمهوریخواهها خیلی سوءاستفاده کردند از این مسأله. به نظر من بیش از آنچه بود بزرگش کرده بودند.
آقای پیشهور در پایان، جامعهی آمریکایی را چهطور میبینید؟
من میتوانم فقط عقیدهی خودم را بگویم. آمریکا یک جامعهی بسیار دینیست. بزرگترین دلیلی که این مملکت بهوجود آمد این بود که حق و حقوق دینی، یعنی انتخاب شخصی مردم را اینجا بهشان میدادند. که هر دینی را میخواهند یا هیچ دینی را نمیخواهند، مجبور نشوند داشته باشند یا نداشته باشند. هر کسی تصمیم خودش را میگرفت. و اینجا مردم به کلیسا، مسجد و اینجور جاها مراجعه میکنند. هر یکشنبه که بروید تمام کلیساها پر هستند...
و به نظر شما این دینیبودن اجتماع تأثیری در جایگاه خانواده گذاشته است؟
بله خب! دین قوانین و اخلاقی میگذارد که بعضی از چیزها غیرقابل تحمل هستند.
افشین پیشهور، حقوقدان، مقیم ایالت مریلند، نمایی کلی از جامعه آمریکا به دست ما داد و همچنین از قوانین رسمی آن. در برنامهی بعدی "جنسیت و جامعه" به "مرز آزادی جنسی و خانواده" میپردازیم.