ایدز در ایران از زندان تا رهایی - مقاله ایی متفاوت از ایدز در ایران

کاهش موارد ابتلا به ویروس مولد ایدز و خود این بیماری در ایران، این روزها در حالی از طرف مقام های عالیرتبه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تبلیغ می شود که جامعه علمی اعتقادی خلاف این دارد.

آنها بر این باورند که گرچه اقدامات ایران در کاهش آسیب رفتارهای پرخطر قطعاً موثر بوده، ولی نتیجه اقدامات انجام شده پنج سال آینده خود را نشان می دهد. به همین سبب اگر در حال حاضر با کاهش ثبت موارد ابتلا به این بیماری روبرو باشیم، جای نگرانی دارد.

جامعه نامبرده بر این نکته تاکید دارد که آنچه امروز ایران با آن درگیر است، شیوع ویروس مولد ایدز در میان معتادان تزریقی و زنانی است که از چشمان سازمانهای بهداشتی دور مانده اند و هر روز آمار مبتلایان را بالا می برند.

اگر در حال حاضر با کاهش ثبت موارد ابتلا به این بیماری (ایدز) روبرو باشیم، جای نگرانی دارد.

اخیراً وزیر بهداشت و معاون بخش سلامتی این وزارتخانه، از کاهش ثبت موارد ابتلا به ایدز در کشور خبر داده و آن را نتیجه اقدامات صورت گرفته، دانسته بودند.

دکتر کامیار علایی پژوهشگر دانشگاه هاروارد و کارشناس بین المللی بهداشت که هفته پیش به دعوت بخش بیماریهای عفونی دانشگاه هاروارد، در جمع اساتید و محققان ایدز دانشگاههای آمریکا در این دانشگاه سخن می گفت، بر این نکته تاکید کرد که امروز در حالی مبتلایان به ویروس مولد ایدز و خود این بیماری در ایران ٦٠ هزار نفر تخمین زده می شوند، که سه سال پیش هیچکس باورنداشت که بیش از ده هزار مبتلا در کشور وجود داشته باشد.

وی که زیر عنوان "تاریخچه ایدز در خاورمیانه" سخنرانی می کرد، افزود: "آمار رسمی از وجود ١٢٦۵٦ مورد مبتلا به ویروس مولد ایدز و بیماری ایدز در ایران حکایت دارد، ولی در کشوری که ٣ ملیون معتاد وجود دارد، تعداد مبتلایان به این ویروس نمی تواند محدود به آمار ثبت شده باشد. چرا که بررسی ها نشان می دهد در خوشبینانه ترین حالت ممکن، ده درصد معتادان تزریقی در معرض ابتلا به این بیماری قرار دارند که متاسفانه شمار زیادی از آنها تحت پوشش، کنترل و حمایت قرار نگرفته اند که می تواند بسیار خطرناک باشد.

این کارشناس بین المللی بهداشت در عین حال که برنامه کاهش آسیب در ایران را برنامه ای موفق در سطح خاورمیانه دانست، نسبت به کند شدن روند شناسایی مبتلایان به ویروس مذکور  ابراز نگرانی کرد و گفت: "شیوع این بیماری ناشی از ناآگاهی مبتلایان به ابتلاءشان و عدم رعایت ناآگاهانه نکات لازم جهت پیشگیری از انتقال آن به دیگران است."

"شروع تغییر الگوی انتقال این بیماری از معتادان تزریقی به روابط جنسی، زنگ خطر را در ایران به صدا درآورده است"

وی افزود: "شروع تغییر الگوی انتقال این بیماری از معتادان تزریقی به روابط جنسی، زنگ خطر را در ایران به صدا درآورده است وبه نظر می رسد اتخاذ راهکارههایی برای شتاب دادن به روند شناسایی و تحت پوشش قراردادن آنها به مرحله اضطراری رسیده باشد. در عین حال، رواج آمپولهای " بوپورنورفین" - که از کشور پاکستان وارد می شود-، آلوده شدن شمار زیادی از جوانان را در پی داشته و بر شیوع ویروس مولد ایدز موثر بوده است."

علایی اجرای برنامه سم زدایی از طریق متادون، توزیع سرنگ و کاندوم میان معتادان تزریقی و راه اندازی درمانگاه های مثلثی برای بیماران ایدزی، معتادان تزریقی و بیماران مبتلا به بیماری های آمیزشی را، از جمله برنامه های موثر ایران برای مقابله با این بیماری دانست و تصریح کرد در حال حاضر ٤۵ درمانگاه مثلثی در داخل زندانها و ۶۰ درمانگاه از این دست در خارج از زندانها فعال هستند که نقش مهمی در کنترل و پیشگیری از شیوع این بیماری برعهده دارند.


این پژوهشگر دانشگاه هاروارد، آموزش ایدز در مدارس و چاپ کتابچه درسی ایدز و اطلاع رسانی از طریق داوطلبان جمعیت هلال احمر را، از دیگر اقدامات موثر خواند.

آینده ای نگران کننده در انتظار خاورمیانه

علایی خاطر نشان کرد برخلاف ایران که طی چند سال گذشته اقدامات موثر و گسترده ای برای مقابله با شیوع این بیماری انجام داده، دیگر کشورهای خاورمیانه با بی تفاوتی نسبت به خطرات آن، می روند تا آینده ای شوم و نگران کننده را رقم بزنند.

وی با توضیح اینکه در حال حاضر آمار ویروس مولد ایدز در منطقه خاورمیانه ٪۰۴ است، گفت: “کشورهای منطقه به علت پایین بودن آمارها، اقدامی برای مقابله با شیوع آن انجام نمی دهند. غافل از اینکه ۲۰ سال پیش آفریقا در نقطه امروزین خاورمیانه قرار داشت و به علت غفلت از عواقب آن، امروز به جایی رسیده که در برخی از نقاط این قاره آمار مبتلایان به این ویروس به ۴۰ ٪ می رسد."

این محقق دانشگاه هاروارد این نکته را که " هرجا معتاد تزریقی هست، ایدز نیز حاضر است"، یک واقعیت کتمان ناپذیر خواند و گفت: "هیچکدام از کشورهای منطقه عاری از معتاد تزریقی نیستند، ولی چون نسبت به سرشماری اینگونه معتادان و شناسایی مبتلایان به ویروس مولد ایدز اقدام نمی کنند، آمار میزان ابتلای مردم این منطقه ناشناخته مانده است. لذا مهمترین کار این است که آنها را برای انجام اقدامات سریع و موثر تشویق کنیم.

علایی موفقیت ایران در مقابله با شیوع این ویروس را، عامل مشوقی برای کشورهای منطقه دانست و خاطر نشان کرد بسیاری از کارشناسان و سازمانهای غیر دولتی فعال منطقه، با الگو پذیری از ایران اقداماتی را - با آهنگی بسیار کند- شروع کرده اند.

یکی از حاضران پرسید آیا در دسترس نبودن تریاک باعث گسترش تزریق هروئین و به تبع آن شیوع ویروس مولد ایدز در ایران شده است؟

علایی در پاسخ به این نکته اشاره کرد که ۳۰ سال پیش میانگین سنی شروع اعتیاد ۵۰ سال و الگوی مصرف تریاک، بود. رفته رفته میانگین سن شروع اعتیاد به زیر ۲۰ سال رسید و الگوی مصرف به هروئین و اعتیاد صنعتی تغییر کرد. با این حال نمی توان دقیقاً در دسترس نبودن تریاک را عامل تغییر الگوی مصرف دانست. چراکه تحقیقاتی که در کشور افغانستان صورت گرفته، نشان می دهد حتی در برخی از مناطق این کشور که تریاک کشت می شود، بسیاری از مردم هروئین تزریق می کنند. البته گران بودن تریاک در مقایسه با هروئین یکی از عوامل گرایش به این ماده افیونی است.

گسترش این ویروس آینده افغانستان - همسایه ایران- را تهدید می کند و خطرات آن، ایران را نیز آسیب پذیر خواهد کرد.


وی از کشور افغانستان به عنوان کشوری که نسبت به آزمایش ویروس مولد ایدز اقدام نمی کند یاد کرد و گفت: گسترش این ویروس آینده افغانستان - همسایه ایران- را تهدید می کند و خطرات آن، ایران را نیز آسیب پذیر خواهد کرد. چراکه رفت و آمد و ازدواج بین مردم دو کشور رایج است.

پرسش دیگری که مطرح شد ناظر به حقوق مبتلایان به ویروس مولد ایدز  بود که علایی با برشمردن نیازهای اینگونه افراد و ضرورت حمایت از آنها از سوی دولت ها و سازمانهای بین المللی، احیای امید به زندگی را از جمله حقوق آنها دانست. وی گفت: "در یکی از شهرهای ایران ۷۶ زوج ناقل ویروس مولد ایدزند که دربرخی از موارد، تنها یکی از زوجین مبتلا هستند و با گذشت پنج سال از ازدواجشان هنوز موردی پیدا نشده که فردی پس از ازدواج آگاهانه با یک ناقل، به این ویروس مبتلا شده باشد. چراکه افراد در صورت آگاهی از بیماریشان، از انتقال آن دیگران - به ویژه به همسرخود- پیشگیری می کنند."

در ابتدای این نشست دکتر مکس اسکس- رئیس بخش بیماریهای عفونی دانشگاه هاروارد و کاشف بیماری ایدز-، طی سخنانی نسبت به پیشرفتهای ایران در زمینه مقابله با این بیماری ابراز خوشحالی کرد و تداوم برنامه های این دانشگاه و حمایت از پژوهشگران فعال در حوزه ایدز ایران را، از برنامه های دانشگاه هاروارد دانست.

در حاشیه این نشست همچنین عنوان شد با حمایت دانشگاه هاروارد، گروهی از محققین این دانشگاه درتابستان سال جاری جهت تحقیق میدانی، به ایران سفر خواهند کرد.

دانشگاه هاروارد همچنین در روزهای ۱۷–۱۶اردیبهشت (۷–۶ ماه مه) با برگزاری کارگاهی دو روزه با عنوان" علم، فناوری و پزشکی در خاورمیانه امروز" در کنار بررسی جامعه شناسی پزشکی خاورمیانه، به بررسی ویروس مولد ایدز در ایران و مشکلات فرهنگی پیش رو پرداخت. این کارگاه با همکاری مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد و دانشگاه میشیگان برگزار شد.                              
 

بیماری ایدز و تکثیر ویروس مولد آن (HIV)، درحالی شمار مبتلایان را به عدد چهل میلیون نفر در جهان رسانده که تلاشهای جهانی برای کنترل، پیشگیری و درمان این بیماری هنوز نتوانسته نگرانی های جامعه بشری را کاهش دهد.

چراکه هنوز در بسیاری از نقاط جهان شیوع این بیماری سیر صعودی را طی می کند و روز به روز بر آمار قربانیان می افزاید.

گرچه آخرین آمار منتشره از سوی سازمان بهداشت جهانی - که تا پایان سال ۲۰۰۵ میلادی را شامل می شود-، نشان می دهد هنوز قاره آفریقا بیشترین تعداد مبتلایان را دارد، ولی زنگ خطر را برای مناطقی در آسیا نیز به صدا در آورده است. جایی که این ویروس توانسته بر اثر سکوت دولتمردان و ناآگاهی مردم، ریشه بدواند.

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی تا ماه دسامبر سال ۲۰۰۵، ابتلاء حدود ۴۰ ملیون نفر در جهان به ویروس مولد ایدز ثبت شده که جنوب آفریقا بیشترین آمار را به خود اختصاص داده است.

در این منطقه حدود ۲۶ ملیون نفر آلوده وجود دارد و جنوب شرق آسیا با ۴/۷ ، آمریکای لاتین با ۸/۱، آسیای مرکزی و روسیه با ۶/۱، آمریکای شمالی با ۲/۱ملیون نفر؛ آسیای غربی با ۸۷۰، اروپا با ۷۲۰، شمال آفریقا با ۵۱۰، امریکای مرکزی با ۳۰۰ و اقیانوسیه با ۷۴ هزار نفر؛ رتبه های بعدی را در اختیار دارند.

بر اساس آمار ثبت شده، در جهان حدود ۴۰ ملیون مبتلا به ویروس مولد ایدز وجود دارد که جنوب آفریقا بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است.

ارائه تصویری از مرحله پیدایش ویروس مولد ایدز تا تبدیل آن به یکی از بزرگترین چالشهای عمده پیش روی جامعه بشری، پیدایش و شیوع آن در ایران، راههای انتقال و پیشگیری، بررسی اقدامات پزشکی برای نجات قربانیان و تبعات اجتماعی- اقتصادی این بیماری مهمترین عناوین گفتگویی تفصیلی با دکتر کامیار علایی است که که در چندین بخش جداگانه و متوالی می خوانید.

 دکتر علایی از جمله پزشکانی است که ضمن مطالعه و تحقیق دانشگاهی روی این بیماری، با فعالیت در مراکز کنترل و درمان این ویروس، سالها از نزدیک با مبتلایان آن در ارتباط بوده است. وی در حال حاضر در دانشگاه هاروارد آمریکا به تحقیق و پژوهش درباره ویروس نام برده و راههای پیشگیری از انتقال آن مشغول است.

 قبل از اینکه وارد تاریخچه و مرحله پیدایش ویروس مولد ایدز و خود این بیماری شویم،  مایلم بحث مان را با سوالی درباره تعریف و تفاوت ویروس مولد و خود ایدز آغاز کنیم. تعریف و تفاوت ماهوی این دو چیست؟

وجود ویروس مولد، مرحله قبل از ابتلای فرد به بیماری ایدز است. به این معنی که به محض ورود این ویروس به بدن انسان، حدود ۱۴۰۰سلول دفاعی بدن به مرور زمان می میرند. بررسی ها نشان داده که در این وضعیت به طور متوسط میزان مرگ این سلولها سالانه  ۷۰ تا ۱۰۰ عدد است.

برخلاف بسیاری از بیماریهای عفونی مثل سل و آنفولانزا که افراد در آلوده شدن به آن نقش کمتری دارند، در ایدز نقش افراد کلیدی است

این مرگ و میر ناشی از تکثیر ویروس نام برده، می باشد. پس از رسیدن تعداد سلولهای دفاعی بدن به زیر ۲۰۰ عدد درفرایندی ۱۴­-۲۰ ساله، عفونت در بدن نمایان می شود که این مرحله آغاز بیماری ایدز است. پس از حدود ۲ سال به علت عفونی شدن کامل بدن، فرد مبتلا جان خود را از دست می دهد.

با این تعریف چگونه می توان دریافت که ویروس مولد  وارد بدن شده است؟ چرا که امکان دارد سالها از ورود آن به بدن بگذرد و فرد مبتلا از این ویروس بی خبر باشد.

از همین رو ضروری است افراد دارای سبک زندگی و رفتار پرخطر با انجام آزمایش ایدز از وضعیت جسمانی خود آگاه شوند تا در صورت برخورداری از سلامت جسمانی، نسبت به پیشگیری از ورود این ویروس به بدنشان جلوگیری کنند و در صورت ابتلا به آن، مراقب باشند آن را به دیگران سرایت ندهند.

توجه به این نکته بسیار ضروری است که از زمان ورود این ویروس تا مثبت شدن جواب آزمایشی که معمولاً گرفته می شود، ۳ تا ۶ ماه زمان لازم است، به این مدت، دوره پنجره می گویند.

گفتنی است برای شناسایی حضور این ویروس در بدن دو راه وجود دارد. یکی از این راهها ردیابی مستقیم آن، با استفاده از فناوری پیشرفته آزمایشگاهی و فنی پیچیده به نام پی سی آر(PCR) است. گرچه این روش تنها ۵ روز پس از ورود ویروس به بدن قادر به شناسایی آنست، اما به دلیل گرانی و پیچیده بودن معمولاً به عنوان روش شناسایی استاندارد اولیه مورد استفاده قرار نمی گیرد.

روش دوم که به طور گسترده جهت شناسایی افراد آلوده به کار می رود الیزا (Elisa ) نام دارد، که بر اساس حضور غالب سیستم دفاعی بدن، به دنبال برخورد با ویروس مولد می گردد. این روش ارزان قیمت بوده و نیاز به فنون آزمایشگاهی پیشرفته ندارد. اما متاسفانه ۳ تا ۶ ماه طول می کشد تا سیستم دفاعی بدن از ورود ویروس آگاه شود.

رفتار پرخطر از منظر ابتلا به ویروس مولد ایدز چگونه رفتاری است؟

گروههای خاص مثل معتادان تزریقی، افراد با همبسترهای جنسی متعدد، افراد دریافت کننده خون مثل بیماران هموفیلی و کارکنان بخش بهداشتی- درمانی که در معرض خطر خون و ترشحات افراد آلوده قرار دارند، در ردیف افراد دارای رفتار پرخطر خوانده می شوند.

ذکر این نکته ضروری است که برخلاف بسیاری از بیماریهای عفونی مثل سل و آنفولانزا که افراد در آلوده شدن به آن نقش کمتری دارند، در ایدز نقش افراد کلیدی است. به طوری که با رعایت اصول ایمنی کسی به این بیماری مبتلا نمی شود.

انسان از چه زمانی نسبت به وجود ویروس مولد آگاه شد؟ ریشه این بیماری کجا شکل گرفت؟

شناسایی ویروس مولد ایدز به سال ۱۹۸۰ یعنی زمانی باز می گردد که آمریکایی ها  با چهار مرد همجنس باز روبرو شدند که مبتلا به عفونتهای قارچی بودند، ولی برخلاف سایر بیماران نقص ایمنی مادر زادی که عفونت را از کودکی با خود همراه دارند، عفونت آنها اکتسابی بود.

به این سبب دانشمندان آمریکایی آن را علامت نقص ایمنی اکتسابی خواندند که به اختصار کلمه ایدز می شود. بعد از چند سال، سه نفر از دانشمندان که روی این بیماری مطالعه می کردند، دریافتند که این بیماری براثر ورود ویروسی به نام رترو به بدن، تولید می شود.

متاسفانه از آنجا که هر ۴ مرد مبتلا، همجنس باز بودند، این تصور ایجاد شد که این ویروس براثر همجنس بازی وارد بدن انسان می شود. این تصور با خود یک انگ اجتماعی را همراه آورد. ولی تحقیقات بعدی آنها نشان داد که این افراد سابقه مسافرت به قاره آفریقا را داشته اند و با تکمیل پژوهش هایی روشن شد که  ریشه این بیماری به قاره آفریقا یعنی جائی باز می گردد که قبایل بدوی شامپانزه می خورند.

(در کشورهای اسلامی) چون مردم را عاری از رفتارهای پرخطر و همجنس بازی می دانند، بر این باورند که کشورشان از این ویروس پاک است

آنها دریافتند که آفریقائی ها بعضاً در هنگام سلاخی شامپانزه دست خود را می برند و از این طریق خون آلوده به ویروس مولد ایدز وارد بدنشان می شود. به این ترتیب سالهاست که (ناخودآگاه) انسان را نیز درگیر این بیماری کرده اند.

از آنجا که این افراد در روستاهها زندگی می کردند، کسی از علت مرگ آنها آگاه نبود. رفته رفته روستائیان به شهرها مسافرت کردند و این بیماری را به شهرنشینان سرایت دادند و آنها نیز با انتقال آن به توریست ها و غیر آفریقائی های ساکن این قاره، سبب انتقال این بیماری به اروپا و دیگر نقاط دنیا شدند.

اگر انتقال بیماری از طریق ورود خون آلوده به بدن انسان شروع شده، چگونه به دیگران  سرایت کرده است؟

این بیماری از زمان ورود به جامعه بشری ۳ مرحله را طی کرده است. در مرحله اول، مردان آفریقایی از طریق تماس خون بدنشان به خون آلوده به ویروس موجود در شامپانزه ها به این بیماری مبتلا شدند. در مرحله دوم، مردان آفریقایی بی خبر از مبتلا شدن به این بیماری و راههای انتقال آن به همسرانشان، از طریق برقراری تماس جنسی، همسران شان را نیز به آن  مبتلا کردند. در مرحله سوم، زنان مبتلا به این ویروس نیز ناآگاهانه در دوران حاملگی آن را به فرزندانشان منتقل کردند، تا ویروس مولد در قاره آفریقا فراگیر شود.

ضمن اینکه زنان آلوده به آن از طریق برقراری تماس جنسی با مردان، آنان را نیز به این بیماری مبتلا می کردند. این حلقه اتصال این ویروس در دیگر نقاط دنیا با قاره آفریقاست.

این سه مرحله ای که برشمردید، هر کدام چه زمانی را برای گذر به مرحله بعد طی کرده است؟

تفاوت زمانی گذر از هر مرحله در شیوع بیماری مشهود است. به این معنی که اگر ابتلا از طریق خون را مرحله اول، از راه تماس جنسی با فرد آلوده را مرحله دوم و از روش مادر به فرزند را مرحله سوم بدانیم، میزان شیوع از طریق هرکدام با گذشت حداقل پنج تا ده سال از مرحله قبل رخ داده است. به طوری که آفریقا به عنوان قدیمی ترین منطقه شیوع بیماری و ویروس مولد آن، هم اکنون در مرحله سوم، یعنی شیوع از طریق انتقال مادر به فرزند است، اروپا و تایلند با فاصله کمتر در مرحله دوم، یعنی انتقال از راه ارتباط جنسی با فرد آلوده، و آسیا در مرحله اول، یعنی مرحله انتقال از روش خون آلوده (عمدتاً اعتیاد تزریقی) است.

البته در شماری از کشورهای آسیایی همچون ایران کم کم داریم به مرحله دوم نزدیک می شویم. فاصله زمانی عبور از هر مرحله را می توان تقریبا ۵­۱۰سال در نظر گرفت. بنابراین می شود پیش بینی کرد که طی چند سال آینده شیوع بیماری و ویروس مولد آن در آسیا تغییر شکل داده و وارد مرحله دوم شود، و به همین ترتیب طی ۱۰­-۱۵سال پس از آن، مرحله سوم را آغاز کند. همانگونه که آفریقا این مراحل را طی کرده است.

با این توضیح می توان دریافت که انتقال ویروس نام برده از طریق ارتباط جنسی با فرد آلوده، در حال حاضر شایع ترین راه شیوع این بیماری قلمداد می شود. اینجا این سوال مطرح می شود که به مجرد برقراری رابطه جنسی احتمال انتقال بیماری وجود دارد یا تکرار آن سبب سرایت بیماری می شود؟

برآوردها نشان می دهد که ابتلا از طریق تماس جنسی یک درصد است، ولی شیوع براثر تکرر رابطه جنسی، در صدر عوامل انتقال قرار دارد. این در حالی است که احتمال سرایت بیماری از طریق خون آلوده بیش از ۹۰ درصد می باشد.

ولی چون انسان نسبت به این مهم آگاهی پیدا کرده و می تواند خون آلوده را شناسایی کند، از ورود چنین خونی به بدن انسانها جلوگیری می کند. ضمن اینکه از هر صد هزار نفر تنها دو نفر به خون نیاز پیدا می کنند. لذا موارد نیاز به خون در انسانها کمتر از نیاز به آمیزش جنسی است. گزارش ها نشان می دهد که هر زن روسپی در تایلند در هفته حدوداً ۴۰ مرتبه رابطه جنسی دارد. همچنین آمارها نشان داده ۳۰ تا ۴۰ درصد کودکان متولد شده از مادران مبتلا، ویروس نامبرده را در خون خود داشته اند.
 
این بیماری چند نفر را در جهان گرفتار کرده است؟

هنوز گزارشی در این خصوص در جهان منتشر نشده است. لذا نمی توان آمار افرادی که به هر جهت با این بیماری درگیر هستند را، ارائه کرد. ولی روشن است که علاوه بر ۴۰ ملیون بیمار موجود در جهان و احتمالاً خانواده های آنها - که بیشتر از هر کسی با این بیماری درگیرند-، گروه کثیری از پزشکان، پژوهشگران، پرستاران، مددکاران، خیریه ها و انجمن ها و... با این بیماری درگیر هستند و سالیانه میلیاردها دلار برای پیشگیری، آموزش و درمان آن هزینه می شود.

تاکنون چند نفر در جهان براثر این بیماری جان خود را از دست داده اند؟

سازمان بهداشت جهانی در آخرین گزارش منتشره به این موضوع نیز پرداخته است. براساس این گزارش تا دسامبر ۲۰۰۵ حدود ۱/ ۳ملیون نفر در جهان جان خود را بر اثر این بیماری از دست داده اند، که باز جنوب آفریقا با ۴/۲ میلیون نفر در رتبه نخست قرار دارد. جنوب شرق آسیا با ۴۸۰، آمریکای لاتین با ۶۶ ، آسیای مرکزی و روسیه با ۶۲ ، شمال آفریقا با ۵۸ ، غرب آسیا با ۴۱ ، آمریکای مرکزی با ۲۴ ، آمریکای شمالی با ۱۸ و اروپا با ۱۲ هزار؛ و اقیانوسیه نیز با ۳۶۰۰ نفر بیشترین قربانی را داده اند. البته ذکر این نکته ضروری است که این تنها آمار قربانیان ثبت شده ایدز است.

در حال حاضر میزان شیوع این بیماری در جهان سیر صعودی را طی می کند یا در مسیر کاهش عددی تعداد مبتلایان قرار دارد؟

صعود یا نزول میزان شیوع این بیماری در مناطق مختلف جهان متفاوت است. آمریکا، اروپا، استرالیا و تایلند با اقداماتی که در حوزه پیشگیری انجام داده اند، نمودارشان در وضعیت خط صاف قرار گرفته است. یعنی مدتی است که آمار مبتلایان تغییر زیادی نمی کند. در قاره آفریقا که بیشترین میزان بیمار ایدز را داراست با کوشش های فراوان موفق شده اند که از سرعت رو به رشد آن بکاهند، ولی نمودارشان کماکان سیر صعودی را طی می کند و در قاره آسیا نیز سیر رو به رشد دارد .

در کشورهای اسلامی وضعیت چگونه است؟ آیا تفاوت معناداری با دیگر کشورها دارند یا خیر؟

متاسفانه در بیشتر کشورهای اسلامی تصور اشتباهی نسبت به این بیماری وجود داشته است. به طوری که آنها این بیماری را محصول غرب و تنها از راه همجنس بازی می دانستند. لذا چون مردم شان را عاری از رفتارهای پرخطر و همجنس بازی می دانند، بر این باورند که کشورشان از این ویروس پاک است.

حال آنکه ما معتقدیم هر کجا اعتیاد هست، ایدز هم وجود دارد. به هر حال آنها براساس این تصور هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت ایدز در کشورشان نداشته و یا اعلام نمی کنند تا بتوان تحلیلی در این خصوص ارائه کرد. عربستان سعودی و کویت از این جمله هستند.

آیا از میزان نیروهایی که به هر نحو در حال امداد رسانی به مبتلایان این  ویروس هستند، آماری وجود دارد؟

نمی توان آمار دقیقی از تعداد نیروهای امدادرسان در این حوزه ارائه کرد، ولی سازمانها، انجمن ها، دولت ها، تشکل های داوطلبانه و... که در این حوزه فعالند، مشخص هستند. علاوه بر دولت ها که مکلف به یاری رسانی به بیماران از جمله بیماران ایدزی هستند، برخی سازمانهای بین المللی همچون سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی، یونیسف، برنامه توسعه سازمان ملل، سازمان پزشکان بدون مرز، شرکت های خصوصی، سازمانهای غیر دولتی خیریه و دهها سازمان دیگر وجود دارند که به صورت مالی و غیر مالی کمک می کنند.

آیا بین نسبت موجود میان مقدار کمک های جاری در این حوزه با میزان شیوع این بیماری در جهان، تناسبی منطقی وجود دارد؟

مشکلی که در این بخش وجود دارد حجم میزان کمک ها و نیازها نیست، بلکه مشکل این است که توزیع کمک ها یکنواخت نمی باشد. ایدز نیازمند پیشگیری، واکسن(آزمایش خون) و درمان است.

زمانی کمکها تنها متوجه پیشگیری بود. یعنی دولت ها، سازمانها و... تنها برای پیشگیری حاضر به کمک بودند، زمانی دیگر تنها برای واکسن پول می دادند و امروز کمک ها درمان مبتلایان را نشانه رفته است. حال آنکه کمک ها باید همزمان در برگیرنده تمام نیازها باشد.

نکته دیگر این که برخی کشورها حاضر نیستند برای این مهم هزینه کنند، در حالیکه جلوگیری از تکثیر این بیماری نیازمند عزم جهانی است. اقدام مهم و مفید دیگری که در این حوزه صورت گرفته، راه اندازی صندوق کمک های جهانی است تا ثروتمندان دنیا بتوانند کمک هایشان را به این صندوق واریز کرده و مدیران صندوق آنها را در میان نیازمندان توزیع کنند. براساس قانون این صندوق چنانچه دولتی طرحی موثر ارائه دهد، می تواند از این صندوق برداشت کند. به همین سبب، اخیرا ایران نیز موفق شد مبلغ ۱۶ ملیون دلار از آن بردارد.

 

برای اطلاعات بیشتر در مورد گزارش و ارقام منتشر شده در سال 2006 می توانید به تارنمای رسمی سازمان ملل مراجعه فرمایید:
www.unaids.org/en/HIV_data/2006GlobalReport/default.asp

 


گرچه بیست سال پس از شناسایی و ثبت نام اولین ایرانی مبتلا به ویروس مولد بیماری ایدز (HIV)، مقام های عالی رتبه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توقف سیر صعودی ثبت تعداد مبتلایان به این ویروس را تبلیغ می کنند، ولی کارشناسان این ادعا را خلاف واقع می دانند.

به باور آنها نه تنها تعداد مبتلایان به ویروس نام برده در ایران هنوز سیر صعودی را طی می کند، بلکه اگر پیش از این معتادان تزریقی قربانیان آن بودند، اینک دختران و پسران ناآگاه از چگونگی انتقال این بیماری،  پس از برقراری ارتباط جنسی، در فهرست قربانیان جدید آن  قرار گرفته اند.

تغییر الگوی مصرف مواد مخدر، کاهش سن اعتیاد و داشتن همبسترهای جنسی متعدد از جمله مهمترین عواملی شمرده می شوند که به شیوع این بیماری در ایران سرعت بخشیده است. کامیار علایی پژوهشگر دانشگاه هاروارد و کارشناس بین المللی بهداشت در بخش دوم این گفتگو به تشریح چگونگی پیدایش این ویروس در ایران و دلایل شیوع آن پرداخته است که می خوانید.

با کشف موارد جدید این بیماری در گروه معتادان تزریقی، وزارت بهداشت مجبور به شکست سکوت شد

چه زمانی اولین فرد مبتلا به ویروس مولد بیماری ایدز  در ایران شناسایی شد وعلت ابتلا چه بود؟

نقطه شروع شیوع  ویروس مولد بیماری ایدز در ایران با برخی نقاط جهان هماهنگ بود. چرا که چون دیگر کشورهای وارد کننده خون آلوده، ورود آن به این کشور نیز، از این طریق صورت گرفت.

به عبارت دیگر، در سال ۱۳۶۵با انتقال چنین خونی از کشور فرانسه، ویروس نامبرده به ایران راه یافت. در کشور ما بیماران هموفیلی، اولین گروه مبتلا به آن بودند که نخستین موردش در یک کودک ۶ ساله مبتلا به این بیماری کشف شد.

با توضیحی که در مقدمه مطلب عنوان کردید، این احتمال را نمی دهید که قبل از کشف این بیماری در آن کودک شش ساله، فردی از میان افراد دارای رفتار پرخطر به این بیماری مبتلا شده باشد؟

- در واقع این کودک مثل آن ۴ مرد آمریکایی که برای نخستین بار در کشورشان شناسایی شدند، اولین مورد شناسایی شده در ایران بود. این مورد قطعاً نشان می دهد که افراد دیگری نیز به این بیماری گرفتار بوده اند، ولی تا آن موقع شناسایی صورت نگرفته بود.

واکنش مسئولان بهداشت و درمان کشور نسبت به کشف این بیماری در ایران چه بود؟

متاسفانه در زمان کشف ویروس آن  در کشور در سال۱۳۶۵، غالب مسئولان بر این باور بودند که این بیماری ناشی از رواج هم جنس بازی در اروپا و غرب است. به طوری که شنیدن نام بیماری ایدز در ذهن توده مردم، هم جنس بازی را تداعی می کرد.

از آنجا که هم جنس بازی در تعارض آشکار با فرهنگ ایرانی و اسلامی بود، امکان پذیرش بیماران مبتلا، برای جامعه وجود نداشت. در نتیجه به سرعت پنهان کاری قوت گرفت. به طوری که کمتر کسی حاضر به آزمایش خون تشخیص ایدز بود.

اگر هم کسی حاضر به پذیرش این مهم می شد، در صورت دریافت پاسخ مثبت مجبور بود آن را از اطرافیان مخفی کند و دچار مشکلات عدیده دیگر می شد. نکته دیگر اینکه پس از یک دوره تبلیغ مخرب درباره ایدز، جامعه با سکوتی سهمگین مواجه شد و تنها تعداد محدود بیماران هموفیلی آلوده به ویروس آن، به عنوان تنها گروه شناخته شده مورد قبول واقع شدند و احتمال آلودگی سایر افرادی که رفتار پرخطر دارند مورد توجه قرار نگرفت.

قبل از اینکه بحث را ادامه دهیم، مایلم بدانم سرنوشت این کودک شش ساله چه شد، آیا اطلاعی از سرنوشت او موجود است؟

متاسفانه اطلاعی در این خصوص در دست نیست، ولی به احتمال زیاد تا کنون مرده است.

این سکوتی که به آن اشاره داشتید چه زمانی درهم شکست؟

با کشف موارد جدید این بیماری در گروه دیگری از آسیب پذیران، یعنی گروه معتادان تزریقی که بیشترین آسیب پذیری را در مواجهه با ویروس این بیماری دارند، وزارت بهداشت مجبور به شکست سکوت شد.

از این مرحله یعنی سال ۱۳۷۴ - حدود ۹ سال پس از سکوت دستگاههای مسئول-، وزارت بهداشت با راه اندازی اداره ایدز در معاونت بهداشت اولین گام را برای شناسایی و کنترل ویروس مولد آن برداشت.

اولین برنامه و اقدام اداره ایدز چه بود؟

این اداره در اولین گام کوشید از افراد دارای رفتار پرخطر آزمایش ایدز بگیرد، تا براساس نتایج به دست آمده، برای کنترل و پیشگیری از شیوع آن برنامه ریزی کند. لذا آزمایش اولیه را به زندانیان معتاد تزریقی اختصاص داد. چرا که این گروه بیشترین میزان آسیب پذیری را داشتند.

بر این اساس ۳ زندان آب حیات کرمان، عادل آباد شیراز و دیزل آباد کرمانشاه را به عنوان گروه مرجع انتخاب و به صورت تصادفی زندانیانی را برای آزمایش برگزیدند. بعد از شش ماه نتایج نشان داد ویروس نام برده در میان زندانیان معتاد تزریقی نیز وجود دارد.

واکنش مسئولان زندانهای مذکور چه بود و چه اقدامی برای این زندانها و زندانیان انجام شد؟

کمتر از یک سال از وقوع این رخداد، شیوع این ویروس در میان زندانیان به مسئله ای جدی برای مسئولان تبدیل شد، ولی واکنش آنها نامناسب بود. چرا که تصور می کردند علت این مشکل شرایط نامناسب جسمی زندان است. 

لذا زندان آب حیات کرمان را تعطیل کردند و زندانیان آن را به زندانهای شهرهای خودشان فرستادند. با این کار، در حقیقت مبتلایان به این ویروس در میان زندانهای کشور پخش شدند. مسئولان زندان عادل آباد شیراز هم اقدامات محدودی انجام دادند. در زندان دیزل آباد کرمانشاه نیز از تمام زندانیان معتاد تزریقی، آزمایش ایدز گرفتند و به گمان خودشان تمام مبتلایان را شناسایی و به بند ویژه انتقال دادند.

ما آنها با این کار، تجربه کشور کوبا را تکرار کردند. در کوبا مسئولان یک ایالت از تمام ساکنان آن آزمایش ایدز گرفتند، مبتلایان را در جزیره ای در همان ایالت قرنطینه کردند و اعلام نمودند در این ایالت دیگر فردی مبتلا وجود ندارد. غافل از اینکه بسیاری از مبتلایان تنها به دلیل گذران دوره پنجره، نتیجه آزمایششان منفی بود، و مسئولان به گمان اینکه دیگر مبتلایی در آن ایالت نیست، از اقدامات پیشگیرانه غافل شدند.

بعد از گذشت مدتی روشن شد تعداد مبتلایان از اول هم بیشتر شده است. این اتفاق همچنین سبب شد آمار کشوری ایدز تغییر کند و کرمانشاه در ردیف اول قرار گیرد. چرا که انجام آزمایش از تمام معتادان تزریقی داخل زندان سبب بالا رفتن آمار درکرمانشاه گردید، در حالیکه این آزمایش در دیگر استانها انجام نشده بود.

تعداد موارد کشف شده در کرمانشاه چند نفر بود؟

حدود ۴۰۰ نفر که اکثر آنها سابقه زندان داشتند. در واقع در آن زمان مرکزی در خارج از زندان برای انجام آزمایش ایدز وجود نداشت تا مبتلایان خارج از زندان را شناسایی کند.

از همسران آنها به عنوان، آسیب پذیرین گروه هم آزمایش به عمل آمده بود؟

در آن موقع چون سیستم منظمی وجود نداشت آزمایش داوطلبانه انجام نمی شد، بلکه تنها زندانیان معتاد تزریقی مورد آزمایش قرار می گرفتند. این عده نیز اساساً روشن نبود خانواده دارند یا ندارند. چراکه آنها اغلب از گوشه خیابانها جمع شده و بی نام و نشان بودند و یا خود را به نامهای جعلی معرفی کرده بودند.

با بالا رفتن تعداد مبتلایان به ویروس مذکور، چه اقداماتی در این استان به عمل آمد و واکنش مردم چه بود؟

با قرار گرفتن کرمانشاه در صدر استانهای مبتلا، دکتر بهنیا نماینده وقت مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی ( دوره پنجم )، تلاش گسترده یی را برای راه اندازی اولین مرکز تخصصی ایدز کشور در کرمانشاه آغاز کرد.

او در جریان بررسی بودجه سالانه، موفق شد با کسب نظر نمایندگان مبلغ ۱۰ میلیون دلار از محل بودجه بیماری های خاص را به این امر اختصاص دهد. اگر پیشنهاد وی به نتیجه مطلوب می رسید، موفق ترین طرحی می شد که تا آن زمان در سطح منطقه به اجرا درآمده بود. ولی براثر آماده نبودن جامعه و پائین بودن اطلاعات مردم، ایران از اجرای این طرح محروم شد.

به عبارت دیگر، علت عدم موفقیت او، اعلام طرحش پیش از دادن آگاهیهای لازم در مورد اهمیت و ضرورت آن به مردم، بود. بنابراین به مجرد اعلام تصمیمش با پیام تبریک برای ساخت و راه اندازی اولین بیمارستان ملی و تخصصی ایدز کشور در کرمانشاه، این فرصت را در اختیار مخالفان و رقبای خود قرار داد تا با تبلیغ مخرب علیه وی و اعلام اینکه با راه اندازی این مرکز در کرمانشاه این استان به پاتوق ایدزی های ایران تبدیل خواهد شد، مردم را علیه این طرح مهم بشورانند.

به همین سبب با اعتراض مردم، این طرح در نطفه خفه شد. به طوری که تا مدتها کسی نمی توانست در این استان سخنی از ایدز به زبان بیاورد.

بودجه تخصیص یافته هم دست نخورده به خزانه برگشت داده شد و آنچه باقی ماند، شیوع روز افزون ویروس مولد بود که نه تنها در کرمانشاه، بلکه در کل کشور، مخاطرات زیادی بر جای گذاشت.

در حالی که تحقیقات علمی نشان می دهد عامل مرگ بیماران ایدزی عفونت است، ولی ما متوجه شدیم در استان کرمانشاه " خودکشی" مهمترین عامل مرگ این بیماران می باشد

اداره ایدز چه واکنشی به این اتفاق نشان داد؟

هرچند در آن زمان هر پروژه ای می توانست به کنترل ایدز کمک کند، ولی به علت واکنش تند مردم و کوتاه آمدن استاندار در برابر این اتفاق، اداره بهداشت هم واکنشی نشان نداد تا بر فضای ملتهب شهر نیفزاید.

شما به عنوان کسی که بعد ها مساله شیوع ایدز را در کرمانشاه دنبال کردید چگونه توانستید با وجود چنین مخالفت هایی کارتان را ادامه دهید؟

در آن زمان من و برادرم در تهران مشغول تحصیل بودیم و دوره کارآموزی عملی (انترنی) مان را می گذراندیم که در مرکز تحقیقات سل و بیماریهای ریوی بیمارستان مسیح دانشوری با دکتر منصوری - تنها فوق تخصص ایدز کشور-، آشنا شدیم.
ما تحقیقات روی ایدز را در کلینیک خصوصی وی آغاز کردیم و پس از انجام یک سری آزمایشات و تحقیقات زیر نظر وی، به کرمانشاه ( زادگاهمان ) رفتیم و مطالعاتمان را راجع به شیوع ایدز در این استان ادامه دادیم.
در بدو ورود طی جلسه ای با رئیس مرکز بهداشت استان، موضوع را با ایشان در میان گذاشتیم و کارمان را با حمایت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه آغاز کردیم. ما از این دانشگاه خواستیم که در شلوغ ترین بهداری (کلینیک ) شهر اتاقی در اختیارمان بگذارد.
هدف ما این بود که کارمان را بدون سرو صدا شروع کنیم. لذا شلوغ ترین بهداری را انتخاب کردیم تا اولاً بیمارانی که به ما مراجعه می کنند انگشت نما نشوند، ثانیا برای مردم مکانی شناخته شده باشد و ثالثا مردم متوجه فعالیتی جدید در شهر نشوند. بنابراین بدون تابلو و نشانه کارمان را شروع کردیم.

مهمترین ابهام شما در بدو شروع چه بود؟

در مرحله اول برای ما مهم بود تا مبتلایان به ویروس مولد ایدز را که قبلاً نتیجه آزمایششان مثبت بود، ملاقات کرده و وضعیتشان را بررسی کنیم. لذا پرونده پزشکی مبتلایان به این ویروس را از اداره بهداشت گرفته و مطالعات اولیه را آغاز کردیم.

تعداد مبتلایان در آن ایام چند نفر بود؟

با استعلام ما، تعداد ۴۰۰ پرونده در اختیارمان قرار گرفت. اولین مشکلی که با آن روبرو شدیم واقعی نبودن پرونده ها بود. به این معنی که موارد مشابه در پرونده ها زیاد بود، دقیق تر اینکه یک فرد مبتلا، بیش از ۱۰ پرونده با اسامی و نشانی های مختلف داشت. چراکه افراد وقتی متوجه بیماری خود می شدند برای اطمینان خاطر در مراکز مختلف با اسامی متفاوت آزمایش می دادند. در نتیجه ما در یافتیم تعداد واقعی مبتلایان بسیار کمتر از تعداد ثبت شده است، و تنها توانستیم ۱۰نفر از آنان را شناسایی و پیدا کنیم.

مگر آزمایش ایدز در زندان گرفته نشده بود؟ چطور ممکن بود در زندان اشتباه کرده باشند؟  در ضمن آنها که در زندان بودند چطور توانسته بودند به مراکز درمانی مراجعه و آزمایش ایدز دهند؟ نکته دیگر اینکه مگر مسئولان زندان پس از شناسایی مبتلایان، آنها را به حال خود رها می کردند که شما نمی توانستید آنها را شناسایی و وضعیت شان را بررسی کنید؟

موضوع روشن است. اینها به جرم اعتیاد در زندان بودند و اقامت آنها کوتاه مدت بود. پس از آزادی یا در دوران مرخصی به آزمایشگاههای متعدد رفته و به نام های گوناگون و یا در مراجعات بعدی به زندان به نام جدید آزمایش داده بودند.

ضمن این که زندان نمی تواند قانوناً زندانی را به صرف ابتلا به این ویروس، پس از اتمام دوران محکومیتش در زندان نگه دارد. لذا همه زندانیان اعم از آلوده و پاک، پس از اتمام دوران محکومیت آزاد می شوند.

حتی یک زندانی به نام مصطفی که اولین مورد شناسایی شده در زندان کرمانشاه بود، به علت برخوردهای نامناسب اطرافیان تهدید کرده بود پس از آزادی، همه را آلوده کند. با این حال، حتی او را نیز پس از آزادی تحت نظر نگرفتند و بعدها هم ردی از وی مشاهده نشد.

اولین دستاورد پس از پایان تحقیقات اولیه، و جمع بندی شما درباره مبتلایان چه بود؟

ما با یک علامت سوال بزرگ روبرو شدیم. در حالی که تحقیقات علمی نشان می دهد عامل مرگ بیماران ایدزی عفونت است، ولی ما متوجه شدیم در استان کرمانشاه " خودکشی" مهمترین عامل مرگ این بیماران می باشد.


در ریشه یابی موضوع به این نتیجه دست یافتیم که مبتلایان پس از آگاهی به ابتلای خود، براثر مشکلات روحی، روانی، فرهنگی و خانوادگی در اولین سال اطلاع از بیماری شان اقدام به خودکشی می کنند.

لذا دریافتیم مبتلایان بیش و پیش از آنکه به بهداری  و بیمارستان احتیاج داشته باشند، به مشاوره و آگاه شدن خانواده هایشان به چگونگی برخورد با این بیماران نیازمندند. در اولین گام تلاش کردیم با ملاقات با مبتلایان، مشاوره لازم را به آنها بدهیم.

ولی شما پزشک بودید نه مشاور! آیا ورود به حوزه غیر تخصصی شما را دچار مشکل نکرد؟

همه پزشکان یک دوره روانپزشکی می بینند، ولی این برای ما کافی نبود. از سوی دیگر، چاره ای نداشتیم و باید با خواندن کتاب های متعدد در این حوزه، آمادگی لازم برای مواجه با بیمارانمان را پیدا می کردیم. 

به عنوان مثال یک سال طول کشید تا من توانستم تعدادی کتاب در حوزه ارتباطات، روانشناسی شخصیت و آئین ارتباط موثر بخوانم و یاد بگیرم چگونه با بیماران مختلف مشاوره کنم و آزمایش شخصیت بگیرم.

به هر حال این نیاز آن روز ما بود و باید یاد می گرفتیم و می دانستیم کسی کمکمان نمی کند. مشکلات زیادی نیز پیش رویمان قرار گرفت، ولی چاره ای نداشتیم.

چرا از مشاوران و روانشناسان برای این مهم کمک نگرفتید؟ آیا درگیر کردن آنها در این مبحث، به سرعت گرفتن اقدامات شما کمک نمی کرد؟

برخی از  پزشکان متخصص عفونی علاقه به مشاوره نداشتند. چراکه مبتلایان، افراد بی خانمان و مطرود از خانه بودند، کسی به آنها نزدیک نمی شد، و روانشناسان و روانپزشکان هم اطلاع چندانی راجع به این ویروس  نداشتند. ضمن اینکه از نزدیک شدن به بیماران هم وحشت داشتند.

چه نوع مشاوره هایی به آنها می دادید؟ اساساً مبتلایان به این بیماری به چه خدمات مشاوره ای نیازمندند؟

غیر از آن دست مشاوره هایی که برای پیدا کردن آرامش روحی و امید به زندگی نیاز داشتند، محتاج این هم بودند که بدانند ویروس مولد و خود بیماری ایدز چیست. آنها باید مشاوره های پیشگیرانه در مورد انتقال آن به دیگران را یاد می گرفتند.

چرا که مهمترین نکته این است که کسی که به این بیماری مبتلاست در اثر سهل انگاری یا میل به انتقام از اطرافیان و جامعه، می تواند به سرعت افراد بی شماری را به آن مبتلا کند.

ما پس از کسب اطمینان زنان که با پیشگیری در حین ارتباط جنسی امکان انتقال بیماری به حداقل ممکن می رسد، آنها را به این نکته آگاه می کردیم که ممکن است آنها خود نیز تا آن زمان به این بیماری مبتلا شده و به علت گذران دوره پنجره از مشکل خود بی خبر باشند

لذا باید یاد می گرفتند که چگونه این بیماری به دیگران منتقل می شود و راههای پیشگیری چیست. از انجا که همسران آنها آسیب پذیرترین افراد جامعه هستند، بنابراین آموزش لازم را به آنها می دادیم.

اما به نظر می رسد این مشاوره باید به همسران آنها ارائه می شد خصوصاً اینکه فرد معتاد، آن هم معتاد تزریقی که برای جان خودش ارزش قائل نیست، معلوم نیست چقدر در عمل نکات مشاوره ای را رعایت کند؟

بر همین اساس ما با مراجعه به منزل بیمارانمان و ملاقات حضوری با اعضای خانواده آنها اطلاعات مورد نیاز را به آنها می دادیم. بعد از شناسایی اینکه خودکشی شایع ترین علت مرگ آنهاست، به دنبال علل خودکشی رفتیم و دیدیم اکثر آنها از خانه و جمع دوستان طرد شده اند.

وقتی با آنها صحبت می کردیم می گفتند می شود این حرفها را به خانواده مان هم بگویید؟ طبیعی بود که خانواده ها پیش ما نمی آمدند. لذا ما به سراغ آنها می رفتیم و اطلاعات لازم را می دادیم و چون با چهره ما از طریق تماشای مصاحبه هایمان در شبکه محلی زاگرس آشنا بودند، حرفمان رویشان خیلی اثر می کرد. ضمن اینکه به خانواده های آنها نیز خدمات پزشکی رایگان می دادیم.

واکنش خانواده ها چه بود؟

در ابتدا خانواده ها حاضر به پذیرش فرزندانشان نبودند و ما باید این نکته را متذکر می شدیم که فرزندان آنها از طریق همجنس بازی یا رابطه نامشروع با فرد آلوده، به این مرض مبتلا نشده اند، بلکه علت ابتلا  استفاده از سرنگ آلوده به این ویروس است.

نکته دیگر که آنها نیاز داشتند بشنوند این بود که چگونه این ویروس به دیگران منتقل می شود. ما بیمارانی داشتیم که پس از آگاهی از ابتلای خود، دیگر فرزند و همسرشان را نبوسیده بودند تا مبادا بیماری شان  به آنها منتقل شود. این امر آنها را به شدت افسرده و مضطرب کرده بود.

لذا ما آنها را نزد خانواده شان می بوسیدیم و با آنها غذا می خوردیم تا اطمینان خانواده هایشان را جلب و راه بازگشتشان را به دامن خانواده باز کنیم. با این کار اولین موفقیت را به دست آوردیم. به طوری که با کسب اعتماد مبتلایان و  خانواده هایشان به عنوان دوست و یاور، تعداد مراجعه کنندگانمان از هفته ای یک بیمار به هفته ای ۸۰ نفر رسید.

خانواده ها پس از اولین جلسه مشاوره، ما را به دوستان و همسایگانشان که گرفتار این مشکل بودند یا تردید داشتند که به این ویروس مبتلا هستند، معرفی و آنها نیز با پای خود به مرکز ما مراجعه می کردند.

یکی از مشکلات مبتلایان به ویروس مولد بیماری ایدز  که هنوز هم در کشور رواج دارد، مسئله طلاق است. به طوری که همسران مبتلایان، به مجرد آگاهی از ابتلا همسرشان به این ویروس، تقاضای طلاق کرده و جدا می شوند و همین آسیب های روحی و روانی مبتلایان را تشدید می کند. به همین سبب، مبتلایان می کوشند در این خصوص پنهان کاری کنند. شما با این مشکل چگونه برخورد کردید؟

احساس نگرانی زنان در این خصوص کاملاً طبیعی است. ما پس از کسب اطمینان زنان که با پیشگیری در حین ارتباط جنسی امکان انتقال بیماری به حداقل ممکن می رسد، آنها را به این نکته آگاه می کردیم که اولاً ممکن است آنها خود نیز تا آن زمان به این بیماری مبتلا شده و به علت گذران دوره پنجره از مشکل خود بی خبر باشند، و در این صورت با گرفتن طلاق بعدها ازآنها پرسیده می شد، چرا به ایدز مبتلا شده اند.

و آنگاه انگ روابط نامشروع و... زندگیشان را دردناک تر می کرد.  ما همچنین به آنها گفتیم: "ثانیاً به فرض که شما در سلامت کامل باشید، با طلاق و جدایی تنها باعث می شوید همسرتان با بی مسئولیتی این ویروس را به زنان دیگر منتقل کند.

در حالیکه شما با اطلاع از این موضوع، اصول پیشگیری را رعایت کرده و مصون می مانید. ضمن اینکه هیچ بیماری حاضر نمی شود به همسر و فرزند خود اینگونه خیانت کند." از سوی دیگر به آنها یادآور می شدیم که در صورت پارگی کاندوم می توانند از داروی پیشگیری که بعد از تماس بسیار موثر است، استفاده کنند.

این مشاوره موثر واقع شد؟

نه تنها موثر واقع شد، بلکه در بلند مدت توانستیم شرایطی را به وجود آوریم که مبتلایان به این ویروس، آگاهانه با دخترانی نیز ازدواج کنند که به این بیماری مبتلا نیستند. توصیه ما این بود که حتماً پیش از نامزدی بدون هرگونه مخفی کاری، طرف مقابل را از آلودگی خود آگاه سازند. در حالیکه قبلاً بدون اطلاع دادن ازدواج می کردند و آزمایش ازدواج هم شامل ابتلا به این ویروس یا ایدز نمی شود.

گام بعدی چه بود؟

قبل از اینکه گام بعدی را شرح دهم، باید به این نکته اشاره کنم که هدف ما از شروع این فعالیت صرفاً شناسایی ایدزی ها نبود، بلکه ایجاد چتر حمایتی برای گروههای در معرض خطر بود، تا از این طریق از شیوع این ویروس جلوگیری کنیم.

لذا کارمان را از موارد شناخته شده آغاز کردیم تا با برقراری ارتباط با آنها بتوانیم از کمکشان در شناسایی موارد جدید و در معرض آسیب نیز، برخوردار شویم. برای برخورداری از چنین کمکی، باید خدماتی به آنها می دادیم تا آنها نیز با ما همکاری کنند.

وقتی نشان دادیم که می توانیم از آنها حمایت کنیم، ایشان نیز در شناسایی موارد جدید راهنما و یار ما شدند. به طوریکه خودشان می رفتند و افرادی را که حدس می زدند به این ویروس مبتلا شده اند، می آوردند تا ما از آنها آزمایش بگیریم.

ولی این کافی نبود چراکه اکثر معتادان به عنوان آسیب پذیرترین گروه حاضر نبودند به ما مراجعه کنند. لذا ما گام دیگری برداشتیم. گام جدید این بود که اعلام کردیم به صورت رایگان به معتادان مشاوره و درمان اعتیاد می دهیم. همین برای آنها ایجاد انگیزه کرد تا برای ترک اعتیاد به ما مراجعه کنند و ما نیز از این امکان برای گرفتن آزمایش ایدز و شناسایی مبتلایان جدید استفاده کردیم.

آیا اداره بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی را در جریان اقداماتتان قرار می دادید؟ موضع آنها چه بود؟

مرتب به آنها گزارش می دادیم و اتفاقاً همین نکته هم کارساز بود. به طوریکه وقتی قرار شد دکتر گویا رئیس مرکز مدیریت بیماریها برای بازدید به کرمانشاه بیاید، رئیس دانشگاه دستور داد امکانات بیشتری در اختیار ما قرار بگیرد و اتاق نامناسب ما به یک واحد ایدز، اعتیاد و خون گیری مجهز تبدیل شد.

اعطای امکان خون گیری از مراجعه کنندگان، امتیاز بزرگی برای ما بود. چرا که تا پیش از آن، سازمان انتقال خون عملیات خون گیری از مراجعه کنندگان را برعهده داشت که با مشکلاتی همراه بود.

چون آنها جواب آزمایش را به هر کسی که برگه آزمایش را ارائه می کرد، می دادند. این کار، مشکلاتی از جمله پنهان کاری، عمومی شدن مشکل فرد مبتلا و... را به همراه داشت. از وقتی انجام آزمایش خون در واحد تحت نظر ما آغاز شد، در صورت کشف مورد جدید، با رعایت تشریفاتی آن را به بیمار و خانواده اش اعلام می کردیم که کمترین مشکل اجتماعی را برای آنها ایجاد کند.

تا چه زمانی این اقدامات محدود به کرمانشاه باقی ماند؟ و در این مدت موارد شناسایی شده به چند نفر می رسید؟

- وقتی دکتر گویا در جریان اقدامات انجام شده در این شهر قرار گرفت، از رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه خواست که به همراه او در کنفرانس بین المللی که قرار بود در کشور لبنان برگزار شود، شرکت کند.

او نیز با شرکت در این کنفرانس و ارائه گزارشی از اقدامات انجام شده و آمارهای موجود، نگاهها را متوجه ایران کرد. پس از این کنفرانس در سال بعد تعداد مبتلایان استان به ۵۰۰ نفر رسید.

شیوع این ویروس در میان زندانیان به مسئله ای جدی برای مسئولان تبدیل شد، ولی واکنش آنها نامناسب بود. چرا که تصور می کردند علت این مشکل شرایط نامناسب جسمی زندان است

از آنجا که گزارش ایران بازتاب گسترده ای یافته بود، مسئولان انگیزه زیادی برای توسعه فعالیت ها یافته بودند. لذا اقدامات در سطح استان کرمانشاه گسترده شد.

با درگیر شدن استاندار کرمانشاه، کمیته استانی ایدز، با مشارکت نهادهای اجتماعی راه اندازی شد. این کمیته هر هفته تشکیل جلسه می داد و روند فعالیت ها را بررسی می کرد. به طوری که در مدت زمان کوتاهی، تعداد مراجعه کنندگان از هفته ای یک بیمار به روزی ۵۰-۶۰ نفر افزایش یافت و تعداد مبتلایان شناسایی شده از ۵۰۰ به ۲۰۰۰ نفر رسید.

ضمن اینکه کمیته موفق شد در سال ۱۳۸۱ برنامه پنج ساله کنترل ایدز را تدوین و به سازمانهای مسئول ابلاغ کند.

هدف از راه اندازی این کمیته چه بود؟

اعتقاد بر این بود که اگر همه ارگانهای مسئول درگیر نشوند، این مهم با سرعت لازم به پیش نخواهد رفت. چراکه باید هر چه سریعتر جلوی شیوع بیماری در استان گرفته می شد و این مهم نیازمند سرمایه مالی و انسانی زیادی بود.

کمیته چقدر در تحقق اهداف موفق شد؟

- نمی شود الان درباره موفقیت یا عدم موفقیت کمیته صحبت کرد. چراکه باید چند سال بگذرد تا نتیجه کار روشن گردد. ولی شروع خوبی داشت. چراکه با درگیر شدن سازمان های دیگر مثل هلال احمر، کمیته امداد، سازمان زندانها و... امکانات و ظرفیت های هریک به کار گرفته شد.

ضمن اینکه وقتی این نهادها با موضوع درگیر شدند، فتح بابی شد تا شعب این سازمان ها در استانهای دیگر نیز درگیر موضوع شوند. این مهمترین دستاورد کمیته در بدو فعالیت بود.

در واقع تشکیل کمیته کنترل ایدز در کرمانشاه، به کنترل شیوع آن در کشور تبدیل شد و همه استانها از آن پس کنترل ایدز را شروع کردند. اگر به زمان شروع این کنترل در کشور نگاه کنیم، می بینیم تمام استانها یک تا سه سال بعد از کرمانشاه آغاز کرده اند.

این سازمانها چه نوع خدماتی ارائه می کردند؟

برای حمایت از آسیب دیدگان، نیاز مالی و پشتیبانی زیادی وجود داشت. مثلاً از هلال احمر خواسته شد به آسیب دیدگان کمک مالی کند. اما پس از بررسی حقوقی روشن شد که در اساسنامه آن زمان هلال احمر، در ردیف بیماری های نیاز به حمایت، نامی از ایدز برده نشده، ولی نام زنان بی سرپرست وجود دارد.

لذا هلال احمر زنان بی سرپرست ایدزی را مورد حمایت قرار داد. البته یک سال بعد با پیگیری های انجام شده و با طرح مشکل، رئیس جمعیت هلال احمر کشور دستور داد آئین نامه این نهاد اصلاح شود.

یکی از سازمانهای دیگر کمیته امداد بود. آنها در ابتدا واکنش مثبت نداشتند. وقتی می گفتیم به زنان بی سرپرست مبتلا به ایدز کمک کنید، می پرسیدند پول نیازمندان را به زنان روسپی بدهیم؟ ولی وقتی از نزدیک با ۹ زن ایدزی استان که از طریق همسرشان به این ویروس مبتلا شده بودند آشنا شدند، قبول کردند از آنها حمایت مالی کنند.

این کمیته  نه تنها برای آنها وام بلا عوض، بیمه درمانی و حقوق ماهیانه وضع کرد، بلکه خانه ای هم در اختیارشان قرار داد. همین اقدامات سبب شد که گروههای در معرض آسیب موجود در جامعه، به درمانگاه مراجعه کنند.

با درگیر شدن نهادهای مختلف، سازمان زندانها چه اقداماتی انجام داد؟

آن زمان ۳ سال بود که ارتباط زندان با دانشگاه قطع شده بود. چراکه آنها بر سر نگهداری مبتلایان به ویروس مولد ایدز، دچار اختلاف نظر شده بودند. مسئولان زندان می گفتند جای این مبتلایان بیمارستان است و دانشگاه می گفت آنها به مرحله ای از بیماری نرسیده اند که جایشان در بیمارستان باشد.

حضور آنها در کمیته سبب شد اختلافات را کنار گذاشته و دوستانه به فکر حل مشکل باشند. با شروع مذاکرات، دکتر پرویز افشار مدیر کل بهداشت و درمان زندانهای کشور به کرمانشاه آمد و از نزدیک در جریان اقدامات قرار گرفت و موافقت کرد تا با راه اندازی بهداریهای تخصصی ایدز( بهداری مثلثی) در زندانها، شناسایی و کنترل این بیماری آغاز شود.

همزمان با انجام آزمایش ایدز در زندانها اجرای برنامه کاهش آسیب پیشنهاد شد، ولی پذیرش آن در زندانها با دشواری همراه بود و کسی جرات نمی کرد برنامه های پیشگیری مثل توزیع سرنگ میان زندانیان را بپذیرد.

لذا در گام اول از مسئولان زندان خواسته شد وایتکس را به مواد شوینده در دسترس زندانیان اضافه کنند و به آنها یاد دهند که پس از هر بار مصرف سرنگ، آن را با وایتکس ضد عفونی کنند.

در گام دوم  توزیع بیشتر کاندوم میان زندانیان در ایام مرخصی شرعی که امری رایج بود، تقاضا شد. چراکه اعتقاد بر این بود که رفتار پرخطر جنسی در  میان زندانیان رایج است. این تلاش ها به صورت کشوری سبب شد تا مسئولان عالی رتبه در نهایت با توزیع سرنگ و کاندوم میان زندانیان موافقت کنند.

از سوی دیگر موثر بودن بهداری مثلثی در کرمانشاه، به راه اندازی آنها در ۴۵ زندان دیگر کشور منجر شد که معتادان تزریقی در آنها نگهداری می شوند.

از اقدامات دیگر می توان به تعطیل کردن بند مبتلایان به ویروس مولد ایدز که پس از انجام اولین آزمایش در زندان کرمانشاه درست شده بود، اشاره کنم.

پس از گذشت یک سال با نتیجه بخش بودن اقدامات و کسب اعتماد مسئولان زندان، مسئله سم زدایی با استفاده از متادون مطرح و پذیرفته شد. این اقدام یکی از مهمترین اقداماتی بود که در زندان برای کنترل ایدز انجام گرفت.  

در مورد کنترل ایدز، چه زمانی توجه ها از گروههای در معرض آسیب به عموم جامعه تسری یافت؟ چرا که به هر ترتیب افراد سالم جامعه هم ممکن است در هر لحظه به رفتارهای پرخطر دست بزند.

همزمان با جدی شدن نگاهها به ویروس نامبرده، توجه به اقشار مختلف مردم خصوصاً کسانی که بیشترین آسیب پذیری را داشتند، شروع شد. چراکه اعتقاد بر این بود که جامعه ناآگاه بیشترین آسیب پذیری را دارد و برای پیشگیری از شیوع این ویروس ضروری است تا جامعه با پیامدهای و راههای مقابله با آن آشنا شود.

لذا فعال کردن دانش آموزان و معلمان در پروژه پیشگیری از این ویروس در دستور کار قرار گرفت. چرا که فرض بر این بود که اگر دانش آموزان و معلمان راههای مواجهه با این مشکل را فرابگیرند، می توانند با سرعت آن را به جامعه منتقل کنند.

لذا با هماهنگی وزارت آموزش و پرورش، انتقال اطلاعات به معلمان و اولیا دانش آموزان در استان کرمانشاه آغاز شد. پس از آن با انتخاب ۱۰ هزار نفر از دانش آموزان مناطق پر خطر کرمانشاه، آموزش آنها آغاز شد.

پس از ارائه آموزشهای لازم و اخذ آزمون، حدود ۶۰۰ نفر از دانش آموزان که نمره بالای ۱۶ گرفته بودند، انتخاب و انجمن پیشگامان سلامت در استان راه اندازی شد. وظیفه این انجمن انتقال اطلاعات به مردم محله و آشنایان و ارائه گزارش به کمیته استانی برای بررسی فعالیت های انجام شده، بود.

اتخاذ سیاستهای تشویقی از طریق اعطای تسهیلات بهداشتی و فرهنگی به دانش آموزان عضو، کمک کرد تا دانش آموزان اهداف و برنامه های مورد نظر را با جدیت دنبال کنند. این اقدام مقدمه ای برای فعال کردن دانش آموزان سراسر کشور و آغازی برای ورود مجموعه اطلاعات مربوطه به برنامه درسی دانش آموزان، گردید. 

به طوریکه همزمان مساله ویروس ایدز به اولویت پژوهشی وزارت خانه های آموزش و پرورش، و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تبدیل شد. همچنین با مذاکرات انجام شده با نیروهای مسلح، پیشنهاد برگزاری کلاسهای آموزشی برای سربازان در حین فراگیری آموزش نظامی ارائه شد و آنها موافقت اولیه را اعلام کردند. ولی از عملی شدن این پیشنهاد، اطلاعی در دست نیست.   

ولی یکی از دغدغه هایی که مطرح می شود سرایت ویروس نامبرده به مدارس کشور است، و بسیاری معتقدند این دغدغه جدی است. فکر نمی کنید آموزش و پرورش پس از مواجه با ورود این ویروس به مدارس برنامه های آموزشی در این خصوص را به برنامه درسی اضافه کرده باشد؟ اساساً این دغدغه را چه قدر جدی می بینید؟

از آنجا که شایع ترین راه انتقال این ویروس اعتیاد تزریقی است و معتادان معمولاً چند سال پس از روی آوردن به مواد مخدر، شروع به تزریق هروئین می کنند، به صورت طبیعی باید چند سال طول بکشد تا فرد به ویروس نامبرده مبتلا شود.

لذا درعمل، ابتلای تعداد زیادی از دانش آموزان، دور از ذهن است. بنابراین هدف وزارت آموزش و پرورش از اجرای برنامه های پیشگیری از ایدز در مدارس، واکسینه کردن دانش آموزان برای پرهیز از انجام رفتارهای پرخطر است.

چرا که چنانچه این وزارتخانه در این مهم غفلت کند، انجام آن پس از پایان تحصیلات دانش آموزان غیر ممکن می شود. چون این جوانان پس از فراغت از تحصیل، هر یک حرفه ای را انتخاب می کنند، به راه خود می روند و دیگر دسترسی به آنها امکان پذیر نیست.

قبل از اینکه به راههای انتقال و درمان این بیماری کمی عمیق تر نگاه کنیم، مایلم به ارزیابی تعداد مبتلایان به این ویروس از اولین مورد کشف شده تا آخرین مورد ثبت شده بپردازید. آیا اطلاعاتی دقیق برای رسم این جدول و ارزیابی آن موجود است؟

براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت بهداشت در سال ۱۳۶۵ تعداد ۵ مورد مبتلا به این ویروس ثبت شده است که همه آنها از طریق تزریق خون آلوده به این بیماری مبتلا شده اند.

درسال ۱۳۶۶ تعداد ۱۴ مورد، در سال ۱۳۶۷ تعداد ۲۲ مورد، در سال ۱۳۶۸ تعداد ۴۵ مورد، در سال ۱۳۶۹ تعداد ۴۸ مورد، در سال ۱۳۷۰ تعداد ۶۳ مورد، در سال ۱۳۷۱ تعداد ۴۸ مورد، در سال ۱۳۷۲ تعداد ۵۴ مورد ، در سال ۱۳۷۳ تعداد ۲۸ مورد ، در سال ۱۳۷۴    تعداد ۲۸ مورد ، در سال ۱۳۷۵ تعداد ۲۵۲ مورد ، در سال ۱۳۷۶ تعداد ۸۱۵ مورد ، در سال ۱۳۷۷تعداد ۳۹۳ مورد ، در سال ۱۳۷۸ تعداد ۴۴۰ مورد ، در سال ۱۳۷۹ تعداد ۴۹۸ مورد، در سال ۱۳۸۰ تعداد ۱۴۹۱ مورد، در سال ۱۳۸۱ تعداد ۱۵۷۳ مورد ، در سال ۱۳۸۲ تعداد ۲۱۷۰ مورد و در سال ۱۳۸۳ تعداد ۲۲۷۸ مورد ثبت شده است که رشدی جهشی و نگران کننده را نشان می دهد.

بخش اول این گفتگو به ارائه تصویری از مراحل پیدایش ویروس مولد بیماری ایدز تا تبدیل آن به یکی از عمده ترین چالش های پیش روی جامعه بشری، اختصاص داشت.
https://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=360

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.