ششمین جشنواره سینمای مهاجرت در تورونتو
|
ششمین جشنواره سینمای مهاجرت (که به نام جشنواره سینمای دیاسپورا هم شناخته می شود) به همت شهرام تابع محمدی و با کمک جمعی از داوطلبان در تورنتو برگزار شد. این جشنواره با نمایش فیلم هایی ناب از کارگردان های بزرگ و از کشورهای مختلف، فرصت نادری را برای سینمادوستان شهر فراهم کرد تا فیلم هایی جذاب و کمیاب را در سالن های سینما تماشا کنند.
معیار شرکت فیلم ها در جشنواره آن است که یا توسط فیلمسازی مهاجر ساخته شده باشند یا موضوع آنها درباره آدم های مهاجر و زندگی آنان باشد. شهرام تابع محمدی این جشنواره را فرصتی برای آشنایی فرهنگ ها با یکدیگر می داند. او که معتقد است مهاجرت موجب گونه گونی و تقابل فرهنگی است، می گوید: "موج مهاجرت در قرن بیستم و مهاجرت آدم ها از کشورهای جنوب به شمال، باعث انتقال فرهنگ و هنر کشورها به یکدیگر هم شده است. در کنار این انتقال، فرهنگ و سینمایی به وجود آمده است که هویت مشخص خودش را دارد."
بعضی از موضوع های سینمای مهاجرت مسئله سردرگمی، جستجوی هویت جدید، انکار گذشته، و ناتوانی در پذیرش فرهنگ و هویت تازه است. تابع محمدی معتقد است که این موضوع ها به خصوص در کارهای فیلمسازان ایرانی مهاجر زیاد دیده می شود. دلیل آن هم این است که جامعه مهاجر ایرانی جامعه ای نسبتا جوان است و هنوز هویت خود را پیدا نکرده است. با این حال تعداد فیلمسازان مهاجر ایرانی به نسبت جمعیت ایرانیان مهاجر خیلی زیاد است و بسیاری از آنها توانسته اند اعتبار بین المللی کسب کنند.
|
|
از فیلم های شاخص جشنواره امسال "ماندرلی" اخرین ساخته لارس فون تریر بود که سه گانه او را کامل می کند |
یکی از نمونه های این فیلمسازان رضا پارسا فیلمساز ایرانی مقیم سوئد است که از فیلمسازان معتبر سینمای سوئد محسوب می شود و تنها فیلمساز ایرانی است که جایزه اسکار برده است. آن هم برای فیلم کوتاه مرز. از دیگر نمونه ها رضا باقر است که فیلم های او هر سال در سوئد از پرفروش ترین ها می شوند. از دیگر فیلمسازان مهاجر ایرانی می توان به رامین بهرانی و کاوه زاهدی در آمریکا، هوشنگ الهیاری در اتریش، داریوش شکوف و سهراب شهید ثالث در آلمان، میترا فراهانی در فرانسه و شورش کلانتری، شاهین پرهامی و مسعود رئوف در کانادا اشاره کرد.
سینمای مهاجر همچنین به موضوع عدم درک آدم ها از همدیگر می پردازد. عدم درک و بدفهمی معمولا ناشی از تفاوت فرهنگی و تفاوت زبان است که در واقع ابزار اصلی ارتباط بین آدم هاست. مهاجرت گاهی باعث بن بست هویتی آدم ها نیز می شود. مثلا فیلم یاسمن درباره یک دختر ملسمان پاکستانی است که در لندن خود را یک پاکستانی می بیند و در پاکستان به عنوان دختری که در غرب زندگی کرده است جایگاهی در جامعه سنتی ندارد. یا فیلم بی حجاب داستان یک دختر همجنسگرای ایرانی در آلمان است که نه می تواند به ایران بازگردد و نه در جامعه آلمان پذیرفته می شود.
گذشته از موضوع مهاجران جشنواره سینمای مهاجرت، فرصت نادری را برای دیدن فیلم های بسیار خوب سینمای دنیا فراهم می کند. از فیلم های شاخص جشنواره امسال ماندرلی اخرین ساخته لارس فون تریر بود که سه گانه او را کامل می کند. این فیلم نیز مانند داگویل به کلی در یک استودیو فیلمبرداری شده است. فیلم تقابل سیاهان و سفیدپوستان را در مزرعه ماندرلی در تگزاس بررسی می کند که ۷۰ سال پس از لغو قانون برده داری، هنوز برده داری در آن رواج دارد.
یکی از جالب ترین فیلم های جشنواره مستند گیتمو بود که در طی سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ ساخته شده است. این مستند سعی می کند که به پشت دیوارهای زندان "گوانتانامو بی" در کوبا نفوذ کند. این زندان نظامی مخوف آمریکا که تعداد زیادی از افراد مشکوک به "تروریسم" را در خود جای داده است، ظاهرا تمام قوانین کنوانسیون ژنو را لغو می کند اما سیستم آن به شکلی طراحی شده که هیچ کس، نه زندانبانان، نه بازجویان و نه حتی زندانیان آزاده شده، حاضر به صحبت کردن درباره وقایعی که در آن می گذرد نیستند.
فیلم من یک معتاد به سکس هستم ساخته کاوه زاهدی بسیار شبیه کارهای وودی آلن و ژان لوک گدار است. این فیلم یک اتوبیوگرافی است، که با بردن تماشاگر به پشت صحنه زندگی کارگردان و فیلم، او را به شکل بامزه ای با حوادث فیلم درگیر می کند.
|
|
"زندگی یک معجزه است" شاهکار امیر کوستوریکا درباره جنگ است و دعوای بوسنایی ها و سرب ها |
فیلم واه واه ساخته ریچارد گرنت هم زندگی کارگردان را در سنین ۱۱ تا ۱۴ سالگی در سوآزیلند پی می گیرد. ریچارد از اقلیت سفید پوست و انگلیسی این کشور آفریقایی است. او شاهد جدایی دردناک پدر و مادرش است. همزمان با این ماجراها، وقایع اجرای یک نمایش که ریچارد هم در آن نقشی دارد، نامادری هنرمند، مادر خودستا و پدر الکلی همه در هم گره می خورند و فیلمی بامزه، عمیق و دوست داشتنی را پدید می آورند. ریچارد نامادری مهربانش را به مادرش ترجیح می دهد اما می داند که پدرش در تمام عمر هرگز دست از عشق مادر دست برنداشته است.
زندگی یک معجزه است شاهکار امیر کوستوریکا درباره جنگ است و دعوای بوسنایی ها و سرب ها. اما همه فیلم پر از زندگی است. حتی جنگ هم بخشی از زندگی است و چیزی است که آدم ها را در موقعیت های تازه قرار می دهد و بزرگ می کند. این فیلم نیز مانند فیلم های اولیه او محیطی روستایی دارد اما در عین حال آشفتگی شهری زیرزمین نیز در آن مشاهده می شود. فیلم درباره زندگی با همه روزمرگی، شادی، تنهایی، حماقت، غصه، دلهره، و خوشبختی هایش است و عشق را معجزه زندگی نشان می دهد. وسواسی که در جزئیات به کار رفته است، مثال زدنی است.
زندگی یک معجزه است حسن ختام ششمین جشنواره سینمای مهاجرت هم بود.
منبع : بی بی سی فارسی