پشت پرده رابطه ایران و ونزوئلا؛ ایدئولوژی، نفت و تحریم‌ها

روابط ایران و ونزوئلا از هم‌پیمانی ایدئولوژیک به همکاری‌های پرهزینه نفتی و لجستیکی زیر فشار تحریم‌ها رسیده استدویچه وله: دانیال بابایانی
دویچه وله در این گزارش تحقیقی بررسی می‌کند که روابط ایران و ونزوئلا چگونه از شعارهای انقلابی و هم‌پیمانی سیاسی به همکاری‌های عملی در نفت، سوآپ، حمل‌ونقل دریایی و دور زدن تحریم‌ها رسیده است. گزارشی از دانیال بابایانی.

روابط ایران و ونزوئلا از آن دست پیوندهایی است که با معیارهای کلاسیک سیاست خارجی توضیح داده نمی‌شود. نه همسایگی در کار است، نه تجارت طبیعی گسترده و نه حتی پیوند تاریخی یا فرهنگی. آنچه این دو کشور را به هم نزدیک کرده، ترکیبی است از دشمن مشترک، فشار تحریم و نوعی منطق بقا در حاشیه نظم جهانی.


طی سه دهه گذشته، این رابطه از همدلی سیاسی و شعارهای ضدآمریکایی عبور کرده و به شبکه‌ای پیچیده از همکاری‌های نفتی، مالی، صنعتی و امنیتی رسیده است. در سال‌های اخیر اما وارد مرحله‌ای تازه شده؛ مرحله‌ای که صحنه اصلی آن نه سالن‌های دیپلماتیک، بلکه آب‌های آزاد، مسیرهای دریایی و نفتکش‌هایی است که زیر سایه تحریم حرکت می‌کنند.

مجتبی هاشمی، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل، معتقد است این تغییر فاز اتفاقی نیست. به گفته او، اگرچه رابطه ایران و ونزوئلا در ابتدا بر پایه هم‌پیمانی ایدئولوژیک و سیاسی شکل گرفت، اما امروز عملا به حوزه‌های عملیاتی‌تری گسترش یافته است؛ از سوآپ نفت و حمل‌ونقل دریایی گرفته تا شبکه‌های پیچیده‌تری که در سایه تحریم‌ها شکل گرفته‌اند. 
مجتبی هاشمی می‌گوید، رابطه ایران و ونزوئلا امروز از سیاست عبور کرده و عملیاتی شده استاو به دویچه وله می‌گوید: «امروز سپاه پاسداران به‌عنوان بازوی اصلی جمهوری اسلامی، در تعامل با شبکه‌ای از بازیگران فراملی قرار دارد که از خاورمیانه تا آمریکای لاتین امتداد دارند و همین موضوع باعث شده آمریکا برای اعمال تحریم‌ها، مستقیما سراغ این شبکه‌ها برود.»

همین نگاه، تصویری متفاوت از رابطه تهران و کاراکاس ارائه می‌دهد؛ رابطه‌ای که دیگر صرفا سیاسی نیست و بیش از هر چیزی، تابع منطق بقا در شرایط فشار است.
شروع داستان، نفت و اوپک
ایران و ونزوئلا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ هم روابط دیپلماتیک داشتند، اما پیوند واقعی دو کشور به دهه ۱۹۶۰ بازمی‌گردد. زمانی که هر دو، در کنار عربستان سعودی، عراق و کویت، در شکل‌گیری اوپک نقش داشتند. از همان ابتدا نفت زبان مشترک تهران و کاراکاس بود. در دوران پهلوی، این رابطه عمدتا در چارچوب اوپک و مناسبات معمول دیپلماتیک باقی ماند و عمق سیاسی چندانی پیدا نکرد.
روابط ایران و ونزوئلا در دوران شاه، محدود به چارچوب اوپک و همکاری‌های نفتی بودپس از انقلاب اسلامی، روابط برای مدتی سرد شد، اما هیچ‌گاه به طور کامل قطع نشد. نفت و جایگاه مشترک در اوپک باعث شد کانال ارتباطی حفظ شود، هرچند تا دهه ۷۰ خورشیدی، این رابطه بیشتر اسمی بود تا راهبردی.

همه‌چیز با روی کار آمدن هوگو چاوز در سال ۱۹۹۹ تغییر کرد. چاوز با گفتمان ضدآمریکایی، ضدسرمایه‌داری و انقلابی‌اش، خیلی زود ایران را شریک طبیعی خود دید. همزمان در تهران، محمد خاتمی رئیس‌جمهور بود. لحن سیاست خارجی ایران در این دوره ملایم‌تر و دیپلماتیک‌تر شده بود، اما مخالفت بنیادین با سیاست‌های آمریکا همچنان وجود داشت.

بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵، رفت‌وآمدهای سیاسی میان دو کشور به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش یافت. چاوز چند بار به تهران رفت و محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت ایران نیز سه سفر رسمی به کاراکاس انجام داد. در یکی از همین سفرها، چاوز آشکارا از برنامه هسته‌ای ایران حمایت کرد و آن را حق مشروع تهران دانست، موضعی که در اوج فشارهای غربی علیه ایران بیان شد.
در دوره خاتمی، روابط ایران و ونزوئلا وارد فاز نزدیکی سیاسی و دیپلماتیک شددوران احمدی‌نژاد، اتحاد بی‌پرده
با آغاز ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴، روابط ایران و ونزوئلا وارد فازی شد که خود دو طرف آن را اتحاد راهبردی می‌نامیدند. احمدی‌نژاد و چاوز از نظر گفتمان سیاسی شباهت زیادی داشتند. هر دو با ادبیات تند علیه آمریکا، نظم جهانی موجود را به چالش می‌کشیدند.

در این دوره، همکاری‌ها به‌سرعت گسترش یافت. صندوق‌های مالی مشترک شکل گرفت، پروژه‌های صنعتی و مسکن‌سازی آغاز شد، خطوط مونتاژ خودرو راه افتاد و حتی بحث همکاری‌های نظامی و انتقال فناوری مطرح شد. احمدی‌نژاد هشت بار به ونزوئلا سفر کرد و چاوز هم بارها به تهران آمد.
در دوره احمدی‌نژاد، رابطه تهران و کاراکاس به یک اتحاد علنی ضدآمریکایی تبدیل شددر سال ۲۰۰۷، دو کشور اعلام کردند محور ضد امپریالیستی مشترکی ایجاد کرده‌اند و میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری برای حمایت از کشورهای همسو اختصاص می‌دهند. در همان سال‌ها، ایران کارخانه سیمان، پروژه‌های بزرگ مسکن و خطوط خودروسازی در ونزوئلا راه‌اندازی کرد. هزاران واحد مسکونی در شهرهایی مثل والنسیا ساخته شد و بخش قابل توجهی از هزینه‌ها از طریق طلا یا تهاتر پرداخت شد.

در حوزه انرژی، زمانی که ایران در سال ۲۰۱۰ با کمبود بنزین روبه‌رو شد، ونزوئلا محموله‌های سوخت به ایران فرستاد. ده سال بعد، همین مسیر به شکلی معکوس تکرار شد.

مرگ چاوز در سال ۲۰۱۳ ضربه‌ای جدی به پیوند شخصی رهبران دو کشور زد. نیکلاس مادورو مسیر سیاسی چاوز را ادامه داد، اما کاریزما و نفوذ او را نداشت. در ایران هم حسن روحانی روی کار آمد و تمرکز سیاست خارجی تهران به سمت توافق هسته‌ای و کاهش تنش با غرب رفت.
تصویری از حضور احمدی نژاد بر تابوت چاوز و مشت گره کرده او که به سوژه رسانه‌ها بدل شده بوددر این دوره، سطح روابط سیاسی کاهش یافت، اما قطع نشد. دلیلش ساده بود: تحریم. از سال ۲۰۱۸، با خروج آمریکا از برجام و آغاز سیاست فشار حداکثری، هم ایران و هم ونزوئلا زیر شدیدترین تحریم‌های نفتی و مالی قرار گرفتند. همین فشار مشترک، بار دیگر دو کشور را به هم نزدیک کرد.
۲۰۲۰، بنزین، طلا و پیام آشکار
بهار ۲۰۲۰، ونزوئلا با بحران جدی بنزین روبه‌رو شد. پالایشگاه‌ها عملا از کار افتاده بودند. ایران در اقدامی پرریسک، پنج نفتکش حامل بنزین و فرآورده‌های نفتی به سمت ونزوئلا فرستاد. آمریکا تهدید کرد، اما در نهایت نفتکش‌ها با اسکورت نظامی ونزوئلا به مقصد رسیدند.

در مقابل، گزارش‌ها حاکی از آن بود که بخشی از پرداخت‌ها با طلا انجام شده است. این معامله هم پیام سیاسی داشت و هم اقتصادی. ایران نشان داد تحریم‌ها سد مطلق نیستند و ونزوئلا نشان داد هنوز متحدانی دارد که حاضرند هزینه بدهند. اما همین نقطه، آغاز دوره‌ای پیچیده‌تر بود.
در دوره رئیسی، همکاری ایران و ونزوئلا به حوزه‌های عملی نفت، سوآپ و لجستیک گسترش یافتسوآپ نفت، بدهی و شکاف‌های پنهان
از سال ۲۰۲۱، تهران و کاراکاس وارد توافقی شدند که بر اساس آن، ایران میعانات گازی، بنزین و قطعات پالایشگاهی به ونزوئلا می‌فرستاد تا نفت فوق‌سنگین این کشور قابل صدور شود. در مقابل، ونزوئلا متعهد بود نفت سنگین یا سوخت معادل، گاهی حتی بیش از مقدار دریافتی، به ایران تحویل دهد.

روی کاغذ، این سازوکار منطقی بود، اما در عمل مشکل‌دار شد. اسناد حمل‌ونقل و داده‌های شرکت نفت دولتی ونزوئلا نشان داد تحویل محموله‌ها با تاخیر انجام می‌شود. از اواخر ۲۰۲۲، آمریکا مجوزهایی صادر کرد که به ونزوئلا اجازه می‌داد بخشی از نفت خود را به خریداران نقدی بفروشد. انتخاب دشوار بود، پرداخت بدهی به ایران یا دریافت پول فوری.

کاراکاس اغلب گزینه دوم را انتخاب کرد و درپی آن، ایران در مه ۲۰۲۳ ارسال میعانات را متوقف کرد. پروژه‌هایی مثل تعمیر پالایشگاه پاراگوانا کند یا متوقف شدند و برای اولین بار، رابطه‌ای که سال‌ها با شعار استراتژیک توصیف می‌شد، در عمل دچار تنش مالی شد.

دالغا خاتین‌اوغلو، کارشناس حوزه انرژی، به دویچه وله می‌گوید، بخش مهمی از همکاری نفتی دو کشور عملا از نیمه سال ۲۰۲۲ از کار افتاده است. به گفته او، «صادرات میعانات گازی ایران برای رقیق‌سازی نفت سنگین ونزوئلا تقریبا متوقف شده و طبق داده‌های شرکت کپلر، از آن زمان فقط چند محموله محدود ارسال شده است.»

او با اشاره به اینکه نوسازی پالایشگاه‌های ونزوئلا نیز به نتیجه نرسید و در نهایت، کاراکاس با بدهی معوقی حدود دو میلیارد دلار به ایران مواجه شد، می‌گوید: «همین واقعیت باعث می‌شود توقیف نفتکش‌ها در آب‌های ونزوئلا، تاثیر مستقیمی بر روابط نفتی رسمی دو کشور نداشته باشد، چون در عمل، چنین روابطی دیگر وجود ندارد.»

اما خاتین‌اوغلو هشدار می‌دهد که ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. به گفته او، حدود ۴۰ درصد از ناوگان جهانی قاچاق نفت تحریمی در خدمت ایران است و فشار بر این ناوگان، فضای مانور تهران را تنگ‌تر می‌کند؛ به‌ویژه در شرایطی که حجم نفت ایران روی آب به بیش از ۱۶۰ میلیون بشکه رسیده و نیاز به نفتکش‌های ناوگان سایه بیش از هر زمان دیگری است.
دالغا خاتین‌اوغلو می‌گوید، روابط نفتی دو کشور ایران و ونزوئلا عملا متوقف شده استدسامبر ۲۰۲۵، تحریم روی آب
در دسامبر ۲۰۲۵، این رابطه وارد مرحله‌ای شد که می‌توان آن را نبرد لجستیکی نامید. آمریکا چند نفتکش مرتبط با صادرات نفت ایران و ونزوئلا را در دریای کارائیب توقیف یا تعقیب کرد. کشتی‌هایی با پرچم‌های موقت، تغییر نام، جعل موقعیت مکانی و ارتباط با آنچه واشنگتن ناوگان تاریک می‌خواند.

یکی از این نفتکش‌ها که پیش‌تر به دلیل ارتباط با شبکه‌های وابسته به سپاه پاسداران تحریم شده بود، هنگام انتقال نفت توقیف شد. این اقدام صرفا نمایشی نبود و حکم قضایی داشت؛ همچنین پیام روشنی می‌فرستاد که آمریکا می‌خواهد زنجیره حمل‌ونقل را هدف بگیرد، نه فقط فروشنده و خریدار را.

داده‌های تحلیلی نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد کشتی‌هایی که در یک سال گذشته نفت ایران را جابه‌جا کرده‌اند، اکنون در فهرست تحریم قرار دارند. یعنی هزینه بیمه، اجاره کشتی و ریسک عملیات به شکل ساختاری بالا رفته است.

همزمان، رقابت ایران، ونزوئلا و روسیه برای فروش نفت به چین شدت گرفته. هر سه با تخفیف‌های سنگین می‌فروشند. وقتی قیمت جهانی نفت پایین می‌آید و تخفیف‌ها به ۱۰ تا ۱۵ دلار در هر بشکه می‌رسد، سود واقعی به‌شدت کاهش پیدا می‌کند، حتی اگر صادرات ادامه داشته باشد.

مهدی نخل احمدی، روزنامه‌نگار، می‌گوید تشدید توقیف نفتکش‌ها دقیقا نقطه‌ای را هدف گرفته که ستون اصلی همکاری ایران و ونزوئلا بر آن بنا شده است. به گفته او، این فشارها بیش از هر چیز مسیر لجستیکی رابطه را نشانه رفته‌اند.

او می‌گوید: «تشدید توقیف نفتکش‌ها مستقیما گلوگاه اصلی همکاری ایران و ونزوئلا را هدف گرفته است. این فشارها باعث کند شدن بارگیری، معطل ماندن میلیون‌ها بشکه نفت روی آب و افزایش ریسک حمل شده است.» 
مهدی نخل احمدی معتقد است، توقیف نفتکش‌ها هزینه همکاری تهران و کاراکاس را بالا برده استنخل احمدی معتقد است اثر فوری این سیاست‌ها نه قطع کامل صادرات، بلکه افزایش هزینه‌ها و کاهش سرعت است. از نگاه او، این فشارها همکاری را از بین نمی‌برند، بلکه آن را پرهزینه‌تر می‌کنند. به همین دلیل هم ایران و ونزوئلا ناچار می‌شوند مسیرهای پیچیده‌تری را انتخاب کنند؛ از ناوگان سایه و خاموش کردن سیستم‌های موقعیت‌یاب گرفته تا انتقال کشتی‌به‌کشتی و اختلاط نفت.

او هشدار می‌دهد که عمیق‌تر شدن این روند، اقتصاد زیرزمینی انرژی را گسترش می‌دهد، اما با هزینه‌هایی سنگین همراه است؛ هزینه‌هایی که مشخص نیست در بلندمدت برای تهران و کاراکاس قابل تحمل باشد.
طلا، مسکن، اقتصاد خاکستری و همکاری نظامی
در کنار نفت، طلا یکی از ابزارهای اصلی تسویه حساب در روابط ایران و ونزوئلا بوده است. گزارش‌ها نشان می‌دهد بخشی از پروژه‌های مسکن‌سازی، ساخت کشتی و حتی فروشگاه‌های زنجیره‌ای ایرانی در ونزوئلا با طلا تسویه شده‌اند. این پرداخت‌ها به دلیل تحریم‌ها شفاف نیستند و همین، ریسک سیاسی و اقتصادی را بالا می‌برد.

همکاری‌های صنعتی هم فراز و فرود زیادی داشته‌اند. خودروسازی مشترک، بانک مشترک، خطوط تولید پهپاد و پروژه‌های کشتی‌سازی، همه نمونه‌هایی از این رابطه‌اند، اما بسیاری از آن‌ها یا متوقف شده‌اند یا با حداقل ظرفیت ادامه می‌دهند.

در حوزه امنیتی، همکاری ایران و ونزوئلا کم‌سر و صدا پیش رفته است. انتقال فناوری پهپاد، ایجاد خطوط مونتاژ و صادرات قطعات بخشی از این همکاری است. اسناد گمرکی نشان می‌دهد ونزوئلا در یک دهه گذشته یکی از مقصدهای اصلی قطعات پهپادی ایران بوده است.

برای آمریکا و برخی همسایگان ونزوئلا، این موضوع حساس است. حضور فناوری نظامی ایران در آمریکای لاتین از نگاه واشنگتن عبور از یک خط قرمز ژئوپولیتیک محسوب می‌شود.

مهدی نخل احمدی، روزنامه‌نگار به دویچه وله فارسی می‌گوید تشدید توقیف نفتکش‌ها دقیقا نقطه‌ای را هدف گرفته که ستون اصلی همکاری ایران و ونزوئلا بر آن بنا شده است. به گفته او، این فشارها بیش از هر چیز مسیر لجستیکی رابطه را نشانه رفته‌اند.

او می‌گوید: «تشدید توقیف نفتکش‌ها مستقیما گلوگاه اصلی همکاری ایران و ونزوئلا را هدف گرفته است. این فشارها باعث کند شدن بارگیری، معطل ماندن میلیون‌ها بشکه نفت روی آب و افزایش ریسک حمل شده است.»

نخل احمدی معتقد است اثر فوری این سیاست‌ها نه قطع کامل صادرات، بلکه افزایش هزینه‌ها و کاهش سرعت است. از نگاه او، این فشارها همکاری را از بین نمی‌برند، بلکه آن را پرهزینه‌تر می‌کنند. به همین دلیل هم ایران و ونزوئلا ناچار می‌شوند مسیرهای پیچیده‌تری را انتخاب کنند؛ از ناوگان سایه و خاموش کردن سیستم‌های موقعیت‌یاب گرفته تا انتقال کشتی‌به‌کشتی و اختلاط نفت.

او هشدار می‌دهد که عمیق‌تر شدن این روند، اقتصاد زیرزمینی انرژی را گسترش می‌دهد، اما با هزینه‌هایی سنگین همراه است؛ هزینه‌هایی که مشخص نیست در بلندمدت برای تهران و کاراکاس قابل تحمل باشد.

روابط ایران و ونزوئلا بر پایه فشار شکل گرفته، نه رفاه. تا وقتی تحریم‌ها پابرجاست، دو کشور به هم نیاز دارند. اما تجربه سوآپ نفت، بدهی‌ها و توقف پروژه‌ها نشان می‌دهد این رابطه، برخلاف شعارها، در عمل شکننده است.

اگر آمریکا بتواند هزینه حمل و ریسک لجستیک را آن‌قدر بالا ببرد که معامله صرف نکند، پیوند اقتصادی تهران و کاراکاس تضعیف می‌شود. در آن نقطه، ایدئولوژی به‌تنهایی کافی نخواهد بود.

روابط ایران و ونزوئلا هنوز زنده است، اما دیگر ساده نیست. حالا سرنوشت این رابطه در آب‌های آزاد رقم می‌خورد، میان نفتکش‌ها، بیمه‌های غیراستاندارد، طلا و ناوگان‌های تاریک، نه فقط در بیانیه‌های سیاسی.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • رسانه اسرائیلی: پیام‌های تهران از نگرانی نسبت به حمله احتمالی اسرائیل حکایت دارد
  • سرهنگ فراجا: ۲۵ سال سابقه کار دارم اما این لباس مایحتاج زندگی مرا تامین نمی‌کند
  • نماینده قم در مجلس: «آقا صادق» می‌گوید جنگ با اسرائیل قطعی است و به ظهور امام زمان می‌انجامد
  • محسنی اژه‌ای: می‌خواهیم جوری با فساد برخورد کنیم که فاسدان ماست‌هایشان را کیسه کنند
  • پرسش شهره آغداشلو از مسلمانان واقعی: شما که خود را مسلمان میدانید چرا دادخواه فاطمه سپهری نیستید؟
  • جدال بر سر غنی‌سازی در شورای امنیت؛ تهران شروط تیم ترامپ برای توافق را نپذیرفت
  • شیرجه خامنه‌ای در تله جنگ با رزمایش موشکی سپاه
  • رواج عروسی با هوش مصنوعی در ژاپن؛ زندگی با همسر مجازی چگونه است؟
  • اف‌بی‌آی: سعید توکلی که گفته می‌شود رئیس اداره ۱۱۰۰۰ نیروی قدس سپاه است تحت تعقیب قرار دارد
  • نشست شورای امنیت در مورد ایران؛ واشنگتن به تهران پیشنهاد مذاکره مستقیم بر مبنای «غنی‌سازی صفر» داد
  • +173حمایت کاترین شکدم از شاهزاده رضا پهلوی؛ شکدم: خامنه‌ای علاقه‌ای به زنان ندارد و به پسربچه‌ها تمایل دارد
  • +135سخنان کاترین شکدم درمورد گرایشات جنسی خامنه‌ای و همسریابی زینب سلیمانی برای افراد حزب‌الله
  • +123«افشای طرح ادعایی ترور شاهزاده رضا پهلوی؛ ناکامی ائتلاف خونین تجزیه‌طلبان و گروه‌های افراطی»
  • +116حسن آقامیری: وضع سیستان وبلوچستان خرابه، یکی از حضار: تقصیر پهلویه، آقامیری: شما۴۰ساله چه غلطی کردید
  • +103پایان آیت‌الله خامنه‌ای چگونه رقم خواهد خورد؟
  • +97مایک پومپئو: جمهوری اسلامی به‌شدت تضعیف شده؛ ایرانیان نه حکومت دینی می‌خواهند، نه سلطنت
  • +89لحظه اهدای پاداش ۲.۵ میلیون دلاری به قهرمان حادثه تیراندازی سیدنی و سوال غیرمنتظره او + ویدئو
  • +87نوجوان کرمانی با استعداد دوبله حرفه‌ای شنیدنی
  • +79بازداشت شهین محمودی، شهروند دوتابعیتی ایرانی-نروژی، پس از سفر به ایران
  • +63لیندسی گراهام در اسرائیل: ۲۰۲۶ باید «سال از میان برداشتن آدم بد» باشد