خاطرات یوسی کوهن؛ از ترور فخری‌زاده در کمتر از ۱ دقیقه تا عملیات ۱۱ یار اوشن در ترقوزآباد - بخش دوم

ترور فخری زاده
سایت رویداد 24: یوسی کوهن، رئیس سابق موساد، در کتاب خاطرات خود با عنوان «شمشیر آزادی»، تصویری صریح و بی‌سابقه از دهه‌ها جنگ اطلاعاتی اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران ارائه می‌دهد.

از یوسی کوهن به‌عنوان یکی از تهاجمی‌ترین و عملیاتی‌ترین روسای تاریخ موساد یاد می‌شود، دوران ریاست او بر موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ را دوران «بازگشت به اصول کلاسیک» توصیف می‌کند؛ اصولی که برتری اطلاعات انسانی را بر ابزار‌های فنی صرف ترجیح می‌دهد. کوهن در سراسر کتابش که به تازگی با عنوان «شمشیر آزادی؛ اسرائیل، موساد و جنگ‌های مخفی» منتشر شده، ایران را به‌عنوان «هدف عمده» و «میدان نبرد اصلی» موساد در دوران مدیریت خود معرفی کرده‌است. کوهن مدعی است که پیش از رسیدن به ریاست موساد مدتی را به عنوان مامور این آژانس جاسوسی در ایران زندگی کرده است.


این کتاب که لحنی قاطع و عاری از تعارفات مرسوم دارد، ایران را یک «تهدید وجودی» می‌خواند؛ تهدیدی که مقابله با آن، توجیه‌گر هر اقدام پنهانی، از جمله خرابکاری، نفوذ و آنچه کوهن «حذف هدفمند» می‌نامد، است. رویداد۲۴ در سه گزارش مهمترین و جنجالی‌ترین بخش‌های کتاب را برای مخاطبان خود ترجمه و خلاصه کرده است. این گزارش، دومین بخش از کتاب خاطرات رئیس سابق موساد است؛ روایتی از عملیات‌های مخفی موساد در خاک ایران علیه برنامه هسته‌ای و همکاری این سازمان با مجاهدین خلق.
جنگ در سایه: از استاکس‌نت تا حذف فیزیکی
کوهن در کتاب خاطراتش به صراحت می‌گوید که هدف موساد، فراتر از جمع‌آوری اطلاعات، «جنگ تمام عیار» علیه برنامه هسته‌ای ایران بوده است. این جنگ شامل خرابکاری‌های گسترده و ترور‌های هدفمند می‌شد.

او به عملیات «استاکس‌نت»، که کار اسرائیل و آمریکا ئانسته می‌شود، اشاره می‌کند و آن را یک «موفقیت بزرگ» می‌نامد: «از نظر فنی، این ویروس (کرم کامپیوتری) باعث شد که روتور‌های سانتریفیوژ به طور غیرقابل کنترلی سریع بچرخند. این منجر به شکست فاجعه‌بار دیواره روتور و تخریب سانتریفیوژ شد... تا سال ۲۰۱۰، این عملیات منجر به از کار افتادن و جایگزینی حدود هزار سانتریفیوژ شد. گیک‌ها (نوابغ فنی)، و نه مظلومان، زمین را به ارث برده بودند.»
حذف دانشمندان: جنگ روانی و فیزیکی
کوهن هدف از ترور دانشمندان هسته‌ای ایران را فراتر از حذف فیزیکی صرف آنها، و بخشی از استراتژی جنگ روانی برای ایجاد وحشت در دل نخبگان علمی ایران توصیف می‌کند: «من می‌خواهم هر دانشمندی در ایران که با قابلیت موشکی، ساخت سانتریفیوژ یا هر پلتفرم هسته‌ای دیگری سروکار دارد، به غریبه‌ها مشکوک باشد و از سایه خود بترسد. می‌خواهم وقتی صدای موتورسیکلتی را در خیابان می‌شنود، دوباره فکر کند. هوم، این ممکن است موساد باشد. هوم، این ممکن است برای من باشد. بله، ممکن است برای تو باشد. من تو را می‌بینم... متاسفم که خبر‌های بد می‌آورم، اما من صدای شما را هم می‌شنوم. من می‌دانم که چه چیزی را پنهان می‌کنید... ما شما را پیچ و مهره خواهیم کرد، زیرا ما موساد هستیم. ما شما را می‌شناسیم. می‌دانیم کجا زندگی می‌کنید. شماره آپارتمانتان را می‌دانیم... پس مراقب باشید».
همکاری موساد با مجاهدین؛ پرونده اسدالله اسدی
کوهن بخش قابل توجهی را به عملیات ردیابی اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی در وین، اختصاص می‌دهد. او اسدی را نه یک دیپلمات، بلکه «رئیس ایستگاه [اطلاعاتی]رژیم در وین» می‌خواند که مستقیما از وزارت اطلاعات دستور می‌گرفت. اسدی قصد داشت یک گردهمایی بزرگ سازمان مجاهدین خلق را در ویلپنت پاریس منفجر کند. کوهن می‌نویسد: «این یک عملیات کلاسیک بود که زمانی آغاز شد که ما دریافتیم رئیس ایستگاه رژیم در وین، که تحت پوشش دیپلماتیک زندگی می‌کرد، دستورات مستقیمی از تهران... برای سازماندهی و نظارت بر یک کارزار بمب‌گذاری علیه گروه‌های اپوزیسیون ایرانی در اروپا اجرا می‌کند... بمبی که او درست قبل از دستگیری به دو همدست خود... در یک چمدان دیپلماتیک تحویل داده بود، می‌توانست باعث تلفات گسترده در میان جمعیت ۲۵ هزار نفری شود.»

کوهن می‌گوید که موساد اطلاعات را در اختیار سرویس‌های آلمان و بلژیک قرار داد که منجر به دستگیری اسدی در خاک آلمان (جایی که مصونیت دیپلماتیک نداشت) و محکومیت او به ۲۰ سال زندان در بلژیک شد. او با خشم به مبادله اسدی با یک امدادگر بلژیکی در سال ۲۰۲۳ اشاره می‌کند و آن را نمادی از «اقتصاد گروگان‌گیری» ایران و ساده‌لوحی غرب می‌خواند.
سرقت آرشیو هسته‌ای از قلب تهران
یوسی کوهن، عملیات سرقت آرشیو هسته‌ای ایران در ژانویه ۲۰۱۸ را «جواهر» دوران ریاست خود بر موساد و یکی از مهم‌ترین و جسورانه‌ترین عملیات‌های تاریخ این سازمان می‌داند. او در فصل نهم کتابش فاش می‌کند که این عملیات حاصل دو سال کار اطلاعاتی فشرده بود که از اوایل سال ۲۰۱۶، تنها چند روز پس از انتصاب او به ریاست موساد، آغاز شد.

اطلاعاتی به دست موساد رسید که نشان می‌داد ایران در حال جمع‌آوری، پاک‌سازی و تجمیع تمام اسناد نظامی برنامه هسته‌ای خود از سراسر کشور است. هدف، پنهان کردن این اسناد از بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از امضای برجام بود: «بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی... ناتوان بودند، اگرچه حق بازدید از هر نقطه در ایران را، ظرف بیست و پنج روز پس از ارائه درخواست، طبق توافقی که من به آن بی‌اعتماد بودم، داشتند. نظارت بر سایت‌هایی که از وجود آنها اطلاعی ندارید غیرممکن است... دستور دوم من ساده بود، اما بسیاری را غافلگیر کرد: «آرشیو هسته‌ای را برایم بیاورید. آن را به خانه بیاورید...» آن را به طور کامل بدزدید، نه اینکه کپی کنید، زیرا در آن صورت ایرانی‌ها اصرار می‌کردند که هرگونه مدرکی جعلی است. با در دست داشتن آرشیو، بار اثبات [دروغگویی]از دوش ما برداشته می‌شد.»

کوهن می‌گوید که موساد اجاره انباری در حومه صنعتی شورآباد در جنوب تهران را توسط وزارت دفاع ایران ردیابی کرد و این انبار ظاهری بسیار معمولی و فریبنده داشت.
برنامه‌ریزی، تمرین و گاوصندوق‌های واقعی
تیمی متشکل از ده‌ها مامور (زن و مرد) ماه‌ها در مکانی که کپی دقیق انبار مورد نظر و خیابان‌های اطراف آن آموزش دیدند. این ماکت در نقطه‌ای دورافتاده ساخته شده بود که «نه تلفن همراهی، نه هویت اسرائیلی» در آن وجود داشت.

«ما تمام وسایل و ملزومات نفوذ را در اختیار داشتیم: کامیون‌ها، کانتینرها، گاوصندوق‌های مشابه، انبار‌های ماکت که توسط سگ‌های بزرگ و خشمگین محافظت می‌شدند... گاوصندوق‌ها اصلی بودند که توسط موساد خریداری شده بودند. آنها عظیم بودند، برخی بیست فوت ارتفاع داشتند... ماجرا مانند «یازده یار اوشن» در واقعیت بود... تیم ما با مشعل‌هایی که حداقل تا ۱۱۰۰ درجه سانتی‌گراد می‌سوختند، وارد شد، که ما محاسبه کردیم برای بریدن ۳۲ گاوصندوقی که کشف کرده بودیم در آن سه کانتینر قرار دارند، کافی است.»

تیم عملیاتی با بررسی الگو‌های نگهبانی، یک پنجره زمانی دقیق هفت ساعته را شناسایی کرد: از ۱۰ شب تا ۵ صبح. زنگ خطر سرقت حدود ساعت ۷ صبح، با ورود نگهبانان روز، به صدا درمی‌آمد.

اما درست در فاز نهایی آماده‌سازی عملیات، اطلاعاتی به دست آمد که نشان می‌داد ایرانی‌ها قصد انتقال آرشیو به مکانی دیگر را دارند. این خبر عملیات را با چالشی زمانی مواجه کرد.

براساس کتاب کوهن، تیم عملیاتی در شب برفی ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸، با کامیون‌های خود به محل رسیدند و او: «هزار مایل دورتر، در مقر فرماندهی موساد در تل‌آویو نشسته بودم و تصاویر زنده عملیات را تماشا می‌کردم... ساعت ۹:۵۰ شب، چندین کامیون ظاهر شدند... دیدم که تیم پیشروی، بالارفتن از دیوار‌های بلند را آغاز کردند و وقتی به بالای دیوار رسیدند اندکی مکث کردند... همه‌جا ساکت بود و جز صدای پارس سگ‌ها، صدای دیگری به گوش نمی‌رسید. تیم پیشروی به‌شکل ناگهانی و بدون هشدار به خیابان بازگشتند، سوار کامیون‌ها شدند و دور شدند...، اما چه چیزی آنها را ترسانده بود؟»

در این اثنا وحشت بر اتاق فرماندهی تل‌آویو حاکم شد، اما به زودی مشخص شد که این یک اقدام نوعی عمل احتیاطی حرفه‌ای بوده است: «به آنها گفته شده بود که در محوطه فقط دو خودروی سواری وجود دارد. اما در عوض سه ماشین را مشاهده کرده بودند و از آنجایی که این موضوع با اطلاعات آنها مغایرت داشت، تصمیم گرفتند احتیاط کنند».

پس از بررسی مجدد و حصول اطمینان از امن بودن شرایط، تیم عملیات بازگشت و عملیات نفوذ و برش‌زدن گاوصندوق‌ها آغاز شد: «ما پیشرفت را از طریق تصاویر زنده‌ای که توسط تیم نفوذ ارسال می‌شد، دنبال می‌کردیم. آنها فایل‌ها را باز می‌کردند، از آنها فیلم می‌گرفتند و تصاویر را با ما به اشتراک می‌گذاشتند تا افسران اطلاعاتی فارسی‌زبان و متخصصان هسته‌ای ما بتوانند آنها را رمزگشایی کنند... الگویی پدیدار شد. هر مجموعه از فایل‌ها دارای کد رنگی بود... من دستور جمع‌آوری فایل‌های قرمز و سیاه را که حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی بودند، صادر کردم... به طرز شگفت‌انگیزی، یکی از گاوصندوق‌ها سبد بزرگی حاوی صد‌ها دیسک کامپیوتر و سی‌دی را آشکار کرد.»

کوهن ادعا می‌کند که در ساعت ۴:۵۹ بامداد به وقت تهران، با نتانیاهو تماس گرفته و به او اطلاع داده که «آنچه را می‌خواستیم به دست آوردیم: ۵۵۰۰۰ صفحه سند و ۱۸۳ دیسک فشرده که شامل ۵۵۰۰۰ فایل دیگر، از جمله یادداشت‌ها، ویدئوها، نقشه‌ها و برنامه‌های استراتژیک بودند».
فرار: ذوب شدن در میان آشوب
کوهن ادامه می‌دهد که ایران در ساعت ۷ صبح از سرقت اسناد مطلع شد و نتیجه‌ی کار را نوعی «فروپاشی امنیتی» می‌خواند. ده‌ها هزار پلیس، مامور اطلاعاتی و رزمنده‌ی سپاهی در تعقیب تیم عملیات بودند. کوهن می‌نویسد: «ما از فرصت دو ساعته‌ای که داشتیم به شکل موثر استفاده کردیم... اعضای مختلف تیم عملیات هریک به مسیر‌های مختلف، به ایستگاه‌های مشخص و خانه‌های امن رفتند... آنها یک تیم حرفه‌ای، و درنتیجه، غیرقابل شناسایی بودند... حتی یکی از آنها با نوعی USB سه ترابایتی که در بدنش پنهان شده بود، راه می‌رفت». کوهن تایید می‌کند که «هیچ‌کس دستگیر نشد» و تمام مواد به همراه تیم عملیات، با سلامتی از ایران خارج شدند.
پس‌لرزه‌ها: برجام و ترامپ
برای کوهن، این سرقت فقط یک دستاورد اطلاعاتی نبود، بلکه یک ابزار دیپلماتیک قدرتمند برای نابودی برجام بود. او بلافاصله پس از عملیات، با مایک پمپئو، رئیس وقت سیا، تماس گرفت. او جزئیات سخنرانی معروف بنیامین نتانیاهو در آوریل ۲۰۱۸ «ایران دروغ گفت»، را شرح می‌دهد که با استفاده مستقیم از اسناد مسروقه انجام شد. هشت روز بعد، دونالد ترامپ خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد. کوهن می‌گوید این تصادفی نبود.

کوهن همچنین فاش می‌کند که نسخه‌هایی از آرشیو را شخصا به روسای سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین ارائه کرده است. او حتی میزبان تیمی از محققان مرکز بلفر دانشگاه هاروارد بود تا اسناد را تأیید کنند، که آنها نیز در گزارش خود نتیجه گرفتند: «رهبری ارشد ایران برنامه‌ای را برای ساخت سلاح هسته‌ای... تصویب کرده بود.»
ماجرای ترور فخری زاده چه بود؟
کوهن در بخش دیگری از کتابش (فصل دوازدهم) به ترور محسن فخری‌زاده پرداخته و آن را مانند یک سناریوی سینمایی روایت کرده است. کوهن فخری‌زاده را «پدرخوانده‌ی برنامه هسته‌ای-نظامی ایران» می‌خواند و این عملیات را که در نوامبر ۲۰۲۰ رخ داد، نوعی شاهکار تلفیقی از هوش انسانی و فناوری پیشرفته توصیف می‌کند. کوهن می‌نویسد: «او [فخری‌زاده]در یک مکان مخفی روبروی مانیتور‌های کامپیوتری ایستاده است... این آرامش قبل از طوفان است. هدف مورد نظر، بیش از پانزده سال تحت تعقیب بوده است. او در هشت ماه گذشته تحت نظارت مستقیم زمینی بوده... این دشمنان هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده‌اند، اما یکدیگر را به خوبی می‌شناسند، زیرا هر یک تلاش کرده‌اند تا به ذهن دیگری نفوذ کنند.»

برخلاف گزارش‌های اولیه، کوهن تایید می‌کند که این عملیات نه توسط یک تیم ترور انسانی، بلکه توسط یک «ربات قاتل» اجرا شد. کوهن درباره سلاح مورد استفاده در عملیات می‌نویسد: «وزن این مسلسل ۷.۶۲ میلی‌متری به همراه لوازم جانبی‌اش حدود یک تن بود. اسلحه با کنترل از راه دور کار می‌کرد و مجهز به کامپیوتر‌های برنامه‌ریزی شده با هوش مصنوعی بود. اما چطور می‌شود سلاحی با وزن یک تن را به قلمروی متخاصم قاچاق کرد؟... این سلاح تکه به تکه و طی یک سری عملیات به ایران قاچاق شد... به شکل مخفیانه دوباره مونتاژ و استتار شد... و در سپیده‌دم روز عملیات در موقعیت (در یک وانت نیسان پارک شده) قرار گرفت.»

او فاش می‌کند که فخری‌زاده با نادیده گرفتن توصیه‌های امنیتی، خود پشت فرمان یک نیسان تینای سیاه غیرزرهی نشست. این «اشتباه مرگبار» توسط ماموران حاضر در صحنه (که در یک ماشین خراب در کنار جاده کمین کرده بودند) به مرکز فرماندهی گزارش شد: «تک‌تیرانداز سلاح را آماده کرد... آن تصویر کامپیوتری که تک‌تیرانداز می‌دید... کسری از ثانیه بود و از آنجایی که ماشین نیز در حال حرکت بود، حدود ۱.۶ ثانیه زمان داشتیم. او به آرامی ماشه را فشار داد... سه گلوله از وانت به شیشه جلوی نیسان سیاه نفوذ کرد... تک‌تیرانداز در حالی که قربانی، که در شلیک اولیه زخمی شده بود، از ماشین بیرون افتاد و سعی کرد با پنهان شدن پشت در راننده از خود محافظت کند، دوربین خود را دوباره تنظیم کرد».

کوهن در اینجا دستور فرمانده عملیات را نقل می‌کند: «کل خشابت را خالی کن. کار را تمام کن. فخری‌زاده که با شلیک خودکار به شدت مجروح شده بود، به پشت افتاد. همسرش نیز علیرغم نزدیکی به او در ماشین، آسیبی ندید. همسرش سر او را در دامان خود گرفت... و در آن لحظه، وانت منفجر شد... کل عملیات، عملیاتی که در آن پانزده گلوله شلیک شد و ظرفیتش را داشت که برنامه هسته‌ای ایران را سال‌ها به عقب بیندازد، کمتر از یک دقیقه طول کشید».

کوهن می‌افزاید که واکنش گیج‌کننده و متناقض رژیم ایران، از جمله ادعا‌های اولیه درباره تیراندازی انسانی و حمله پهپادی، نشان‌دهنده «تحقیر عمیق» آنها بود. این عملیات پیامی روشن داشت: «هیچ‌کس، هر چقدر هم که محافظت شده باشد، امن نیست.»
لینک مرتبط:
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۳۵
Stopmindcontrol - سائو پائولو، برزیل

متشکریم موساد، متشکریم بی بی دلها
‌پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۸
۲۴
کمال تعجب - هنگکنگ، تاجیکستان

حاج قاسم کتلت «.......» بود،فخری زاده املت«.....»!!!. سلامی و حاجی زاده و رفقا هم حکم دورچین رو دارن تو سفره ایی که اسراییل برای آغا چیده.
‌پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۰
۴۳
paksan - ایران، ایران
مهمترین بخش این خاطرات مال مجاهدین هستش. وقتی میخواهید یک گروه خوانخوار را رام خود و مطیع خود کنید باید آنها را مدیون خودتان بکنید. به نظر من این روش کاملا قدیمی استعماری است.خیلی واضح هستش که سرشاخه های مزدور موساد در وزارت اطلاعات در ایران عامل اصلی موساد بودند و با ایجاد چنین برنامه ای و بعد فراهم کردن مواد لازم برای افرادی که نمیدانستند در چمدان چه چیزی هست یک برنامه از پیش مشخص شده را برای اسدی تدارک دیدند. هدف نه تحقیر یا برملا کردن فعالیت وزارت اطلاعات یا شکست اطلاعاتی آنها بلکه این برنامه که میدانستند چطور و چه زمانی لو دهند فقط و فقط برای مدیون کردن و گرفتن نیرو از مجاهدین بدون هیچگونه مذاکره یا حتی پرداخت بود که با موفقیت هم انجام شد وقتی آنها تصور کردند که اگر بمب آنجا منفجر میشد چند صدنفر کشته میشدند. پس حقه بسیار ماهرانه و دقیقی را اجرا کردند در حالیکه وزارت اطلاعات ایران حتی در زمانیکه مجاهدین در عراق بودند و توانایی حمله ای اینچنینی را داشتند ولی چنین نکردند چون اینچنین حملات که کشتار زیادی داره برای ج.ا هزینه سیاسی بسیار بالایی دارد چیزی شبیه میکونوس که هنوز پاک نشده.
‌پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۰
۴۳
paksan - ایران، ایران
شک ندارم درباره کشتن مهسا امینی و ایجاد کشتارهای افراد مشکوک و همکاری آنها با مجاهدین برای اجرای این ترورها قطعا یک روزی خاطرات اینها برملا خواهد شد. وقتی یک عده وطن فروش مزدور میگند ایران شروع کننده دشمنی با اینها بوده و حماس را مسلح کرده در حالیکه کمکهای ایران از خود اسرائیل به حماس کمتر بوده و قطر چندین برابر ایران بهش پول میداده ولی این خرابکاری ها و آتش زدن مراتع جنگلها و کارخانجات و اموال مردم توسط مزدوران موساد و مجاهدین در تمام این سالها انجام شده و آیا من بعنوان حتی یک آدم بی طرف نمیتونم بگم خوب اونطرف هم حق داره تلافی کنه؟ متاسفم برای علی کریمی و بقیه وطن فروشها که اینچنین ذلیلانه مزدور اینها شدند. متاسفم نه بخاطر رژیم ایران نه بخاطر ج.ا بخاطر ساده لوحی این قشر مزدور که فکر میکنند اینها دلسوز مردم ایران هستند و اصلا اهمیتی به آزادی یا رفاه و سامان گرفتن کشور ما میدهند!!!! یک عده شون میگن ج.ا هم دشمن مردم ایران هستش ولی خودتان نگاه کنید متوجه میشید عمده چیزهایی که میگن حکومت انجام داده عملنا کار مزدورهای موساد هستش از این واضح تر؟
‌پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۷
۴۶
sahandogli - لندن، انگلستان
اسناد دزدیده شده و تجهیزات برای کشتن فخری زاده از طریق کردستان عراق و ایران و با همکاری کامل کردها انجام شدند و حتی کردها در جنگ 12 روزه همکاری گسترده ای را با اسراییل داشته اند
‌پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • +246پرچم شیر و خورشید ایران بر فراز سکوی نخست المپیاد جهانی به اهتزاز درآمد!
  • +179رضا امیرخانی، نویسنده مورد علاقه علی خامنه‌ای در سقوط پاراگلایدار دچار ضربه مغزی شد
  • +131برنامه جنجالی مهران غفوریان و سیامک انصاری به دلیل «توهین به نمادهای کهن و تاریخی ایران»، توقیف شد!
  • +123ترامپ مهاجران سومالیایی را «زباله» خواند و گفت «برگردند مملکت خودشان را درست کنند»
  • +120ضربه آیت‌الله سیستانی به ساختار دینی-امنیتی حکومت خامنه‌ای با یک فتوای یک جمله‌ای
  • +119مهدی پرپنچی : خامنه‌ای درست می‌گوید که اسرائیل و آمریکا دست‌خالی برگشتند
  • +113درگیری شدید بین مردم و پلیس در پیست موتورسواری شیراز - ماموران عقب نشستند
  • +104انتشار دومین سری از ویدیوهای حمله اسرائیل به اتاق های فرماندهی سپاه در جنگ ۱۲ روزه
  • +88همسر سقاب اصفهانی، معاون جدید رئیس‌جمهور در سانحه رانندگی درگذشت+ ویدیو
  • +87دو فلسطینی «در حال تسلیم» به ضرب گلوله سربازان اسرائیل کشته شدند + ویدیو