ادامه اعتراضات در پی انتشار ویدیوی عروسی دختر علی شمخانی
رأی دهید
علی قلهکی درباره انتشار فیلم عروسی دختر شمخانی: علیرغم زشت بودن انتشار یک فیلم خصوصی مردم حق دارند از عملکرد ۱۰ساله شمخانی در مدیریت دبیرخانه شعام، مدیریت وی در پرونده هستهای، تشکیلات عظیم نفتیِ حسین شمخانی (فرزندش) و روایت وی از نحوه ترورش، بپرسند
شنیده های من نشان میدهد که گوشیهای حُضارِ در مراسم جمع آوری شده بود؛ ثبتِ این فیلم حتما از حلقهی بسیار نزدیک به خانواده، آشنایان و یا فیلمبردار_عکاس تخصصی مراسم بوده که با یک بررسیِ معمولی، جزییات قابل کشف است.
ممکن است پای رقابتِ شرکتهای تراستی دورزننده تحریم ایران هم وسط باشد!
متن کامل نوشته علی قلهکی در شبکه اکس:
درباره اقدام غیراخلاقیِ انتشار فیلم عروسی فرزند شمخانی
۱. انتشار فیلم خصوصی عروسی دختر شمخانی که فروردین ۱۴۰۳ در هتل اسپیناس پالاس برگزار شد، حتما اقدام غلط و زشتی بود. این فیلم اولین بار از یک کانال تلگرامی (با گرایش براندازی) در ساعت ۲۲:۴۸ شنبه (۲۶ مهر ۱۴۰۴) انتشار یافت که عصر امروز از خروجی این کانال حذف شد. (مستندات البته موجود است)
۲. حتما به عملکرد شمخانی در عمر ۱۰ساله مدیریت در دبیرخانه شعام، مدیریت وی در پرونده هستهای، تشکیلات عظیم نفتیِ حسین شمخانی(فرزندش) و روایت وی از نحوه ترورش انتقادات جدی وارد است ولی این مسائل ابدا مجوزی برای انتشار تصاویر و فیلمهای خصوصی هیچ کسی نیست.
۳.پس از انتشار خبر عروسی دخترِ علی شمخانی در هتل مجلل اسپیناس پالاس (فروردین ۱۴۰۳)، شنیده های من نشان میدهد که گوشیهای حُضارِ در مراسم جمع آوری شده بود؛ ثبتِ این فیلم حتما از حلقهی بسیار نزدیک به خانواده، آشنایان و یا فیلمبردار_عکاس تخصصی مراسم بوده که با یک بررسیِ معمولی، جزییات قابل کشف است.
۴.مصاحبههای پیاپیِ شمخانی در برنامههای پساجنگِ ۱۲ روزه، علتِ فرعیِ حاشیههای این روزهاست. افکار عمومی از خود میپرسد در جنگی که اکثر اهدافِ خاص اسرائیل مورد اصابتِ دقیق قرار گرفتند، فردی که مسئولیت خاصی _ به نسبت سایر سرلشکرهای ترور شده_ نداشته، چگونه از چنین انفجاری جان سالم به در برده، فرزندانش شرکتِ عظیمِ نفتبَری دارند و احتمالا همین تشکیلات از ذیل تحریمهای گسترده علیه ایران شکل گرفته و رشد کرده است!
۵. تصاویر و اتفاقات داخل خانوادهها جز مسائل خصوصی هر خانوادهای است و شخصی_ چه مسئول باشد و چه نباشد_ ولی سبک زندگی یک مسئول آنهم فردی که در حال حاضر و گذشته از رهبر انقلاب حکم دارد و زمانی عالیترین مسئول امنیتی کشور بوده با رعایت خطوط قرمز شرعی و قانونی، قطعا قابل نقد و پرداختن است.
۶.حمزه صفوی فرزند سرلشکر صفوی (فرمانده اسبق سپاه) چندی پیش به این موضوع اشاره کرد که بخش قابل توجهی از محموله های نفتی ایران توسط تیمهای دورزننده تحریم بابتِ "سود بیشتر" و "رقابت" لو میرود؛ کشتیهای اخیر LPG، برخی محمولههای ناپدید شده و اتفاقات دیگر شاید زمانی که بدانیم فرزند علی شمخانی _حسین شمخانی و مدیر شرکت نفتبَری آدمیرال است جالب شود.
واکنش تند مادر دادخواه محمدحسن ترکمان به عروسی دختر شمخانی: معنای سادهزیستی را فهمیدیم!
کاملیا سجادیان، مادر دادخواه محمدحسن ترکمان، در واکنش به انتشار ویدئوی عروسی دختر علی شمخانی، مشاور علی خامنهای، با انتقاد از کسانی که مدعی سادهزیستی مقامهای جمهوری اسلامی هستند، نوشت: «این چند روز معنای سادهزیستی را هم فهمیدیم! مسئولان و افرادی که مدعی سادهزیستیاند، منبع اصلی دزدی، دغلبازی و دروغگوییاند.
همانهایی که با هزار ریش و پشم و مهر داغکرده بر پیشانیشان، ریشهی مردم را خشکاندهاند و دو دستی در حال خوردن و چاپیدن اموال مردم و مملکتاند.»
مادر دادخواه محمدحسن ترکمان با تاکید بر اینکه «دین و مذهب فقط پوششی است برای پنهان کردن چهرههای منحوس بعضی از آقایان»، اضافه کرد: «عروس و دامادهای ما، فرزندان آسماناند و عروس آنها، فرزند زر و زور و تزویر و فساد. عروس ما کشته آزادی و روشنایی است، عروس آنها غرق در سیاهی و تباهی.»
کاملیا سجادیان با گرامی داشت یاد همه قربانیان جمهوری اسلامی نوشت: «ماهیت کثیف این حاکمیت هر روز بیش از پیش آشکار میشود، پس جایی برای سکوت وجود ندارد. هستیم کنار هم تا طلوع آفتاب روشنایی و حقیقت.»
انتشار ویدئوی عروسی دختر علی شمخانی با واکنشهای بسیاری در شبکههای اجتماعی همراه بوده است. کاربران شبکههای اجتماعی در انتقاد به این مراسم مجلل و اشرافی، به تحریمهای گسترده، مشکلات اقتصادی و ناتوانی بسیاری از جوانان در ازدواج بهدلیل گرانی و بیکاری اشاره کردند.
رسانه های حکومتی: ویدیوی عروسی دختر شمخانی « اتفاقی هولناک» با «تبعات سیاسی» است
خبرگزاری دانشجو، وابسته به سازمان بسیج، روز یکشنبه ۲۷ مهر با اشاره به انتشار ویدئویی از مراسم عروسی دختر علی شمخانی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، نوشت: «اهمیت این موضوع باید برای چنین شخصیتهایی روشن باشد تا پرده حریم خصوصی خود را چنان حفظ کنند که چنین اتفاقات هولناکی رقم نخورد. انتشار چنین ویدیویی تبعات بدی میتواند داشته باشد.»
این رسانه با انتقاد از شمخانی افزود: «انتشار ویدیویی که در آن اختلاط محرم و نامحرم دیده میشود و حضور او در چنین مراسمی، تبعات بدی بهدنبال دارد. اکنون برای مردم این سؤال پیش میآید که چگونه مسئولان نظام که دیگران را به رعایت حجاب و حریمها دعوت میکنند، خود در عمل چنین وضعی دارند؟ شمخانی یا هر فرد دیگری در نظام باید در برابر چنین موضوعی پاسخگو باشد.»
همچنین خبرگزاری مهر، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، با اشاره به انتشار ویدیوی عروسی دختر علی شمخانی نوشت: «برای کسانی که سوابق علی شمخانی را میدانند، عبارت سهلانگاری درباره پخش فیلم از قسمت زنانه عروسی دختر او کمی عجیب به نظر میرسد.»
این رسانه تاکید کرد: «انتشار این ویدیو لزوما خیرخواهانه نیست، بلکه هشداری است به مسئولان که کاش ملزومات قرار گرفتن در جایگاه سیاسیشان را رعایت کنند و حواسشان به اعمال خود و اطرافیانشان باشد تا پس از یک سال و نیم به واسطه رفتار آنان برای نظام هزینهتراشی نشود.»
خبرگزاری مهر در ادامه نوشت: «اینکه فیلم عروسی یک سال و نیم پیش دختر علی شمخانی که همان زمان هم واکنشهای زیادی را در پی داشت، چرا ناگهان دو روز است دوباره کل فضای مجازی را قبضه کرده، جای پرسش دارد.»
نامه سرگشاده رحیم قمیشی، رزمنده سابق در جنگ ایران و عراق و بازنشسته سپاه به آقای شمخانی!
رحیم قمیشی
فرماندهام در جبهه را میشناسی. اسمش اسماعیل بود، اولش در یکی از عملیاتها یک دستش را از دست داد، بعداً هم خودش شهید شد. دو دخترش هم پس از او فوت شدند.
هر وقت عملیات تمام میشد، ما را چند دسته میکرد، هر کدام باید به چند مجروح بستری در بیمارستان، از تیپ یا گردانمان سر میزدیم.
من، پس از آزادی از اسارت، اگر چه دیگر اسماعیل نبود، سعی کردم سفارشش را فراموش نکنم، هر وقت فرصتی دست میداد باید سری میزدم به جانبازهای بستری در آسایشگاهها.
آقای شمخانی!
یکبار که رفتم جانبازی قطع نخاع از گردن، از من خواست او را ببرم حیاط آسایشگاه و فضای باز، که نمنم باران شروع شده بود. خیلی کیف میکرد.
وقتی گفت ما جانبازها عمرمان آنقدرها طولانی نیست که صبر کنیم، ببینیم کِی وضع میخواهد خوب بشود، خیلی ناراحت شدم. گفتم چه حرفیست میزنی عزیزم.
خودم هم باور نکردم، تا سال بعد که رفتم و دیدم عکسش آویزان است به دیوار آنجا.
آقای شمخانی!
آخرین باری که رفتهای آسایشگاه جانبازها، کِی بوده؟
همان بچههای نازنینی که پشت بیسیم به آنها میگفتی بروید جلو نترسید، خدا با ماست!
دیدهای ورودی آسایشگاه، عکس جانبازهایی را به دیوار نصب کردهاند، که قبلاً آنجا ساکن بوده و الان شهید شدهاند.
دیدهای تعداد عکسها از تعداد جانبازهای بستری بیشتر شده!
یکیشان همان جانبازی که آرزوی دیدن ریزش نمهای باران را داشت.
من به کسی نگفتم چرا دیگر به آن آسایشگاه نرفتم. آخرین باری که رفتم، جانبازی گفت ویلچرش مشکل دارد. میخواست کمکش کنم ویلچر مناسبی بخرد. میگفت چند سال است بنیاد ویلچر جدید به آنها نداده...
و من نتوانستم.
وضع خودم بدتر از او شده بود!
آقای شمخانی!
من که نمیتوانستم یک ویلچر برای او بخرم، میرفتم برای چه؟
میگفت مقامات دروغ میگویند به ملاقاتشان میروند، میگفت سالهاست هیچ مقامی به دیدنشان نرفته!
من که نمیتوانستم مقامات را وادار کنم بروند و به دردهای آنها برسند، میرفتم چهکار؟
دیگر نرفتم. منهم مثل آنها شده بودم، درمانده!
نگاهم به آسمان، کی خدا بخواندم...
امروز کلیپی از عروسی دخترت دست به دست میشد. انشاالله کنار شوهرش به خوشبختی رسیده باشد...
به دخترت گفتی جانبازها چه میکشند؟
به همسرت که اصرار کرده بود حتماً عروسی باید لاکچری باشد گفتی چند هزار نفر با فرمان تو الان خانهنشینند؟
گفتی چقدر از آن بچههای ناز به زیر خاک رفتند؟
آقای شمخانی!
میگویند پسرانت دهها کشتی صاحب شدهاند.
حتماً حواسات بوده پولشان حلال باشد.
آنها را چطور؟ بردهای جانبازها را ببینند!
به آنها گفتهای در جانباز شدن آنها چه نقشی داشتهای!
فقط دلم خواست بپرسم؛
با آن هزینه عروسی، چند ویلچر میشد تهیه کرد؟
با پول یک کشتی از پسرانت چند تا؟
آقای شمخانی!
پخش کردن کلیپ خصوصی شما درست نبوده، اما آن دنیا هم از خدا قول گرفتهای همه چیز را سانسور کند؟
جایی تو را ببرد، که هیچ کسی نباشد؟
قرار نیست با آنها که فرستادی شهید شوند، مواجه شوی؟
فکر نکردی میپرسند اینهمه پول از کجا رسید؟
بپرسند سری هم به همرزمهایشان زدی یا نه!
نمیپرسند چه شد آن داستانها که از آینده میگغتی؟
نمیپرستند وضع مردم چرا آنهمه بد شد
و وضع شما آنهمه خوب...
آقای شمخانی!
خیلیها فکر میکنند دنیا مسابقهای است!
الان حس موفقیت در آن مسابقه را داری؟
هم تو، هم رحیم، هم محسن، چطور توانستید آن همه بد شوید...
چطور توانستید همه چیز را فراموش کنید؟
دنیا چقدر قدرت داشت و ما نمیدانستیم!
قدرت چقدر خواستنی بود و ما نمیدانستیم!
مبارکت باشد
مبارکت باشد
فقط دعا کن
همه چیز همینجا تمام شود!
یک وقت آن دنیایی نباشد.
یک وقت مردم معادله را تغییر ندهند!
یک وقت خدایی نباشد...
