جامعه پزشکی در مقابل علیرضا دبیر؛ انتقادات و واکنشها
رأی دهید
بازیهای المپیک پاریس باعث شکلگیری یک اتفاق عجیب یا نادر در ورزش ایران شده که این یکی ارتباط مستقیمی با رشته پزشکی پیدا کرده است. کمتر کسی تصور میکرد پای پزشکان این مرز و بوم بعد از بازیهای المپیک تابستانی پاریس به حوزه ورزش کشیده شود، ولی درخواست مبینا نعمتزاده پس از کسب مدال برنز برای ورود به رشته پزشکی با سهمیه از یک سو و اظهارات خبرساز علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، از سوی دیگر، باعث شد تا پای پزشکان به این حوزه باز شود.
اگرچه درباره داستان مبینا به نظر میرسد شرایط فعلا کمی آرام شده و پس از انتقادات دانشجویان رشته پزشکی و البته بستن صفحه اینستاگرام این تکواندوکار ۱۹ ساله، از تب و تاب این ماجرا کاسته شده، اما داستان جامعه پزشکی، خاصه متخصصان و جراحان کتف با علیرضا دبیر و حسن یزدانی همچنان ادامه دارد. مسئله به قدری پررنگ شده که حالا انجمن جراحان کتف رسما علیه علیرضا دبیر شده و اظهارات او را به تندی پاسخ دادهاند.
برای رسیدن به اصل این داستان که چرا پای پزشکان متخصص به ماجرای علیرضا دبیر و حسن یزدانی باز شده باید به یک سال قبل برگشت. حسن یزدانی، قهرمان کشتی ایران، پس از کسب مدال طلای بازیهای آسیایی به این نتیجه رسید که کتف آسیبدیدهاش را به تیغ جراحان بسپرد. از آنجا که فقط یک سال زمان تا شروع بازیهای المپیک باقی مانده بود، بسیاری این تصمیم حسن یزدانی را غیرمنتظره و خطرپذیر توصیف کرده و هشدار دادند که ممکن است بهموقع برای حضور در پاریس مهیا نشود. علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، ولی از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کرد و هشدار جدیتری داد که ممکن است عمر کشتی حرفهای حسن یزدانی پایان بپذیرد.
او از این گفت که در ایران پزشک و جراح کتف خوب وجود ندارد و کشتیگیران بعد از عمل کتف در ایران، معمولا نمیتوانند به تشک برگردند. «شاید به خیلی از پزشکان بربخورد، اما در ۲۰ سال گذشته هیچ پزشکی نتوانسته در بخش کتف، یک قهرمان را به میدان برگرداند. خود من یکی از آنها بودم. در اینجا نتوانستند و در خارج از کشور هم همینطور و برگشتم و دیگر نتوانستم ادامه دهم. در زانو و کمر داشتیم که موفق بودند، اما کتف نه. من این موارد را به یزدانی هم گفتم. کتف او از دو جا پاره شده بود و در جهانی هم واقعا غیرت کرد. یک مدال جهانی گرفت و در بازیهای آسیایی هم با میل خودش آمد. بههرحال با این کتف دیگر نمیتوانست ادامه دهد و به خاطر فشار تمرینات کتفش حتما بیرون میزد. بهخاطر همین تصمیم گرفت عمل کند و امیدوارم اولین ورزشکاری باشد که در ایران کتفش عمل شده و توانسته بازگردد».
دبیر در آن روزها به حسن یزدانی توصیه کرد به جای عمل جراحی کتف در ایران به خارج برود و اجازه ندهد کتفش در ایران جراحی شود. «به خودش گفتم که هرجای دنیا باشد، او را اعزام میکنیم. آن زمان که من عمل کردم فدراسیون خرج مرا نداد، اما ما ورزشکاران چهارم خود را هم به بیمارستان خصوصی میبریم. چون سر خودم آمده است که در ۲۵ سالگی مرا سوزاندند. ما به یزدانی برای المپیک نیاز داریم و امیدوارم اولین نفری باشد که بعد از عمل کتف بازمیگردد. یزدانی هم خودش دوست داشت و هم ما که در هانگژو شرکت کند».
توصیههای علیرضا دبیر به حسن یزدانی برای جراحی کتف در خارج از ایران اثرپذیر نبود و حسن یزدانی تصمیم گرفت که کتف آسیبدیدهاش را در تهران به تیغ جراحان بسپرد. او گفته بود مشکلی از این بابت ندارد و خیالش راحت است که بهموقع برای المپیک مهیا میشود. عمل جراحی کتف یزدانی در ایران سرانجام انجام شد و دکتر حمیدرضا اصلانی ارتوپد و فلوشیپ آرتروسکوپی مفاصل و طب ورزشی از آمریکا و استاد دانشگاه شهید بهشتی، حسن را جراحی کرد. طرفین از عمل جراحی صورتگرفته رضایت کامل داشتند. جراح یزدانی در آن روزها درباره رضایتش از عمل کتف حسن یزدانی گفته بود «اینکه حسن بتواند به کشتی برگردد کاملا بستگی به خودش دارد. اکنون صدمات و ضایعات، ترمیم شده و باید جوش بخورند که این اول بستگی به بدن حسن دارد. معمولا بین ۱۰ تا ۱۵ درصد ممکن است این پارگیها جوش نخورند. البته ما این احتمال را برای حسن با افزایش مدت بیحرکتی و با تحریکات بیولوژیک برای افزایش خونرسانی در منطقه آسیبدیده، کمتر کردهایم تا شانس جوشخوردگی بیشتر شود. اکنون نزدیک به ۹۳ درصد شانس دارد که این ضایعات جوش بخورند. بخش دوم بستگی به همت یزدانی دارد. متأسفانه خیلی از ورزشکاران بعد از عمل به خوبی پیگیری درمانی پس از جراحی را انجام نمیدهند و فکر میکنند، چون نفر اول رشته خود در دنیا هستند در همه چیز صاحبنظرند، عدم پیگیری کامل علمی و اصولی روشهای بازتوانی و فیزیوتراپی تخصصی شانه یکی از مهمترین علل عدم نتیجهگیری مطلوب است که متأسفانه اغلب ورزشکاران به این امر مهم توجه نداشته و با عدم استمرار در پیگیری درمانی و به کار بستن توصیههای غیرعلمی افراد فاقد صلاحیت از روند مطلوب درمان بازمیمانند. اگر یزدانی طول درمان خود را به خوبی طی کند میتواند به المپیک برسد. به تلاش خودش بستگی دارد. برخی ورزشکاران بهانه میآورند، امروز و فردا میکنند و نمیرسند، اما کسی که تلاش کند خواهد رسید».
صحبتهای جراح کتف حسن یزدانی به واقعیت تبدیل شد. حسن اگرچه یک ماه با تأخیر، ولی بالاخره به تشک کشتی برگشت و توانست کاروان ایران را در بازیهای المپیک پاریس همراهی کند. او البته پیش از رفتن به پاریس هم در یک تورنمنت کشتی به میدان رفت و بدون مشکل توانست عنوان قهرمانی را به دست بیاورد. حضور حسن یزدانی در پاریس این نوید را داد تا او بهراحتی یک مدال طلا برای ایران کسب کند. همه چیز برای حسن خوب پیش رفت تا اینکه در دیدار فینال، در اتفاقی عجیب، کتف او چندینبار در رفت و نهایتا مسابقه را به رقیب بلغارش واگذار کرد. او بعد از عمل جراحی کتفی که داشت به میادین برگشت، ولی نتوانست مدال طلا بگیرد. حسن یزدانی در شرایطی با مدال نقره پاریس را ترک کرد که دوباره مجبور است کتف مصدومش را جراحی کند.
حالا که این اجبار به وجود آمده، جدال قبلی بین علیرضا دبیر و جامعه پزشکان پررنگ شده است؛ آیا حسن باید کتفش را در ایران جراحی کند یا خارج از کشور. دبیر چند روز قبل در تلویزیون گفت که «حسن یزدانی از همان ناحیه کتف و کپسول مصدوم شده و باید عمل کند، دفعه پیش گفتم ایران دکتر کتف خوب ندارد، اما یزدانی اصرار داشت در ایران عمل کند. برای عمل جراحی حسن یزدانی باید چند گزینه در نظر بگیریم. یکی داخل و دیگری خارج از کشور که البته در حال بررسی هستند که در کدام کشور جراحی کند. من هفت، هشت ماه پیش صحبتی کردم که همه به من ناحق حمله کردند، من همان زمان گفتم دکتر کتف خوب در ایران نداریم و به همه هم این موضوع ثابت شد. طاها آکگول در کشور خودش عمل کتف انجام داده و در این پاریس هم حضور داشت. آنها عمل میکنند و یک سال و نیم بعد مدال میگیرند ما آن وقت حسن را از دست میدهیم. من حتی با او مخالف بودم که در ایران عمل کند. اما اگر آن زمان مخالفت میکردم همه میگفتند علی دبیر مخالفت کرده ضمن اینکه حسن تصمیم خودش را هم گرفته بود. یزدانی افتخار این مملکت است و ۱۰ مدال جهان و المپیک مگر شوخی است. برای حسن همیشه دعا میکنم همیشه همینطور بماند».
صحبتهای اخیر علیرضا دبیر، ولی واکنش شدید انجمن جراحان کتف و آرنج ایران را در پی داشت. علی خورسندی در این جوابیه که آنا آن را منتشر کرده به تندی به علیرضا دبیر تاخته و کنایههای معناداری هم به رئیس فدراسیون کشتی زده است. او گفته «برای اظهارنظر علمی شرط اول صاحبنظر و کارشناسبودن در آن رشته علمی است. در حد آقای دبیر نیست که بگوید ما در ایران جراح شانه نداریم؟! و ایشان فقط میتوانند در رشته ورزش کشتی افاضه فیض کنند. آقای دبیر بنده را میشناسد، ایشان برای درمان دررفتگی تکراری شانه خود حدود ۱۷ سال پیش توسط کشتیگیر قهرمان برجسته کشورمان آقای برزگر به من مراجعه کردند و من عرض کردم که شانه ایشان که مبتلا به دررفتگی مکرر است باید عمل بشود و تا یک سال هم نباید کشتی بگیرند تا محل عمل استحکام کافی پیدا بکند، سؤال کردند با همین شرایط کشتی بگیرند چه میشود؟ عرض کردم درجا ضربه فنی میشوند. آقای دبیر گفتند من گرینکارت دارم میتوانم به آمریکا بروم؟ من توصیه کردم اگر میخواهید من شما را به استاد جراحی شانه در دانشگاه کلمبیا در نیویورک معرفی کنم و همین عمل شانه را من از ایشان آموختهام سفارش هم میکنم. ایشان گفتند بایستی تصمیم بگیرم. دو هفته دیگر مجددا جهانپهلوان برزگر از من خواستند جهت تصمیمگیری برای آقای دبیر به دفتر فدراسیون پزشکی در استادیوم شیرودی در جلسهای حضور یابم تا برای ایشان تصمیم بگیرند. در یک عصری که آقای دبیر هم حضور داشت دوباره نظرم را درمورد عمل جراحی مورد نظر تکرار کردم و گفتم به مدت یک سال نمیتواند کشتی بگیرد، سؤال شد تا قبل از المپیک لندن میتواند در ارمنستان، پاکستان و... کشتی بگیرد؟ گفتم ابدا. سال بعد خودم در آتن شاهد بودم که ایشان با شانه بسته در تشک کشتی با اولین فن رقیب ضربه فنی و حذف شد. (البته گفتنی است که ایشان با ترفند خاص خودشان از المپیک سیدنی تا آتن بدون هیچ مسابقه انتخابی و رنکینگی به المپیک آتن رفت) بعد از برگشت به ایران توسط یکی از همکاران رشته جراحی شانه که استاد دانشگاه تهران است، جراحی شدند و ایشان جاماندنشان از ادامه ورزش حرفهای خودشان را به گردن جراح معالج انداخته و این استاد را آزردهخاطر کردند که با روحیه ورزشی ایشان این حرکت زیبنده نبود؟ (چو میوه سیر خوردی شاخ مشکن)».
خورسندی در بخش دیگری از بیانیهاش هم چنین نوشته که «درمورد حسن یزدانی اینچنین نبود و ایشان با موفقیت کامل مسابقات انتخابی را پشت سر گذاشتند و در المپیک نیز مدال بسیار باارزش نقره المپیک را به دست آوردند و کسی که بدون انتخابی به المپیک میرود و در اولین مسابقه هم ضربه میشود، نمیتواند خودش را با حسن یزدانی مقایسه کند».
دیدگاه خوانندگان
۵۷
همایون نروژ - اسلو، نروژ
این همون حکایت اون دیوونه ای هست که یه سنگ میندازه تو چاه صد تا عاقل هم نمیتونن درش بیارن . آخه تویی که در زمینه ی پزشکی سوادت در حد یه گوساله س چرا کاری میکنی که بعدش مثل خر تو گل بمونی ؟ با اون تسبیحت و ریا کاریهات فکر میکنی همه الان تو رو میچسبن علم و دانش رو رها میکنن شاسگول؟
سه شنبه ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
۵۷
همایون نروژ - اسلو، نروژ
این همون حکایت اون دیوونه ای هست که یه سنگ میندازه تو چاه صد تا عاقل هم نمیتونن درش بیارن . آخه تویی که در زمینه ی پزشکی سوادت در حد یه گوساله س چرا کاری میکنی که بعدش مثل خر تو گل بمونی ؟ با اون تسبیحت و ریا کاریهات فکر میکنی همه الان تو رو میچسبن علم و دانش رو رها میکنن شاسگول؟
سه شنبه ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
۵۷
همایون نروژ - اسلو، نروژ
این همون حکایت اون دیوونه ای هست که یه سنگ میندازه تو چاه صد تا عاقل هم نمیتونن درش بیارن . آخه تویی که در زمینه ی پزشکی سوادت در حد یه گوساله س چرا کاری میکنی که بعدش مثل خر تو گل بمونی ؟ با اون تسبیحت و ریا کاریهات فکر میکنی همه الان تو رو میچسبن علم و دانش رو رها میکنن شاسگول؟
سه شنبه ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
۵۷
همایون نروژ - اسلو، نروژ
این همون حکایت اون دیوونه ای هست که یه سنگ میندازه تو چاه صد تا عاقل هم نمیتونن درش بیارن . آخه تویی که در زمینه ی پزشکی سوادت در حد یه گوساله س چرا کاری میکنی که بعدش مثل خر تو گل بمونی ؟ با اون تسبیحت و ریا کاریهات فکر میکنی همه الان تو رو میچسبن علم و دانش رو رها میکنن شاسگول؟
سه شنبه ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
۵۷
همایون نروژ - اسلو، نروژ
این همون حکایت اون دیوونه ای هست که یه سنگ میندازه تو چاه صد تا عاقل هم نمیتونن درش بیارن . آخه تویی که در زمینه ی پزشکی سوادت در حد یه گوساله س چرا کاری میکنی که بعدش مثل خر تو گل بمونی ؟ با اون تسبیحت و ریا کاریهات فکر میکنی همه الان تو رو میچسبن علم و دانش رو رها میکنن شاسگول؟
سه شنبه ۰۶ شهریور ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸