یک دهکده کوچک در هند که کامالا هریس را متعلق به خود میداند
رأی دهید
بنر بزرگی از خانم هریس ۵۹ ساله با افتخار در مرکز روستا به نمایش گذاشته شده است.
برای موفقیت او در پیشگاه خدای محلی دعاهای خاص میشود – نامهای خانم هریس و پدربزرگ مادریاش در زمره اعانهدهندگان به معبد محلی قرار دارد – و برای موفقیت او شیرینی توزیع میشود.
پس از خروج جو بایدن و آمدن خانم هریس به عنوان نامزد احتمالی، روستاییان بهدقت خبرهای رقابتهای ریاستجمهوری آمریکا را دنبال میکنند.
کریشنامورتی، مدیر بازنشسته بانک، میگوید: «رسیدن به جایی که او در قدرتمندترین کشور جهان به دست آورده است، کار آسانی نیست.»
«ما واقعا به او افتخار میکنیم. روزگاری خارجیها بر هندیها فرمانروایی میکردند. حالا هندیها کشورهای قدرتمند را رهبری میکنند.»
مردم اینجا احساس افتخار میکنند، به ویژه زنان، که خانم هریس را یکی از خودشان میبینند؛ نمادی از آنچه برای زنان در سراسر جهان ممکن است.
آرولموژی سوداکار، نماینده محلی روستا، میگوید: «همه او را میشناسند، حتی بچهها. آنها از او به عنوان «خواهر من» یا "مادر من" یاد میکنند.»
«ما خوشحالیم که او ریشههای خودش را فراموش نکرده و خوشحالی خود را ابراز می کنیم.»
این هیجانها و صحنهها یادآور زمانی است که روستاییان موقع رسیدن خانم هریس به معاونت رئیسجمهور به خیابانها ریختند و با آتشبازی، توزیع پوستر وعکس او ابراز شادی کردند.
جشنی محلی برگزار شد که صدها نفر در آن غذاهای سنتی محلی جنوب هند، مثل سامبار و ایدلی، خوردند که به گفته یکی از بستگان خانم هریس از غذاهای مورد علاقه او هم هستند.
خانم هریس دختر شیامالا گوپالان، پژوهشگر سرطان پستان، است که اهل ایالت تامیل نادو، در جنوب هند، است و در سال ۱۹۵۸ به آمریکا مهاجرت کرده بود. والدین گوپالان اهل تولاسندراپورام بودند.
پارسال خانم هریس در مطلبی در رسانههای اجتماعی گفته بود: «مادرم، شیامالا، در ۱۹ سالگی بهتنهایی از هند به آمریکا آمد. او انسان نیرومندی بود: دانشمند، فعال حقوق مدنی و مادری که حس غرور را در دو دخترش ایجاد کرد.»
بنا به گزارشی در روزنامه «هندو»، خانم هریس پس از درگذشت مادرش به همراه خواهرش مایا از چنای دیدن کرد و خاکستر مادرش را بنا به سنتهای هندو به دریا ریخت.
خانم هریس اهل خانوادهای است که دستاوردهای زیادی داشته است. داییاش گوپالان بالاچاندران فردی دانشگاهی است. پیوی گوپالان، پدر بزرگ او، دیوانسالار مهمی در هند بود و متخصص اسکان مجدد پناهندگان بود.
او در دهه ۱۹۶۰ مشاور نخستین رئیسجمهور زامبیا هم بود.
تولاسندراپورام دهکده کوچکی است در حدود ۳۰۰ کیلومتری چنای در جنوب هند (که قبلاً به نام مدرس شناخته میشد)آر راجاماران، استاد بازنشسته فیزیک نظری در دانشگاه جواهر لعل نهروی دهلی و از همکلاسیهای مادر خانم هریس، میگوید: «او حالا مدتهاست که چهرهای برجسته است. جای تعجب هم نیست. سالهاست که انتظار چنین چیزی میرفت.»
آقای راجاماران میگوید که ارتباطش را با شیامالا از دست داده بود ولی در نیمه دهه ۱۹۷۰ که به آمریکا سفر کرده بوده دوباره در برکلی خانم گوپالان را دید.
او تعریف میکند: «شیمالا آنجا بود. یک لیوان چایی به من داد. این دو بچه (کامالا و خواهرش مایا) هم بودند. هیچ توجهی هم به ما نداشتند.»
«هر دو خیلی خوشآتیه بودند. مادرشان آدم مثبتی بود که این ویژگی در کامالا هم هست.»
در تولاسندراپورام روستاییان انتظار اعلام نامزدی قریبالوقوع او را میکشند.
ناتاراجان، روحانی معبد، میگوید: «چیتی کامالا (خاله جوانتر)، سارالا، مرتب به این معبد میآید. در سال ۲۰۱۴، او پنج هزار روپیه (۶۰ دلار) از طرف کامالا هریس نذر کرد.»
ناتاراجان مطمئن است که دعاهای آنها به پیروزی خانم هریس در انتخابات کمک خواهد کرد.
روستاییان میگویند که شاید هزاران کیلومتر از آمریکا دور باشند ولی احساس میکنند با مسیر زندگی او ارتباط دارند. آنها امیدوارند که او روزی به دیدنشان بیاید یا از روستاییان در سخنرانیاش یاد کند.
پارسال خانم هریس در مطلبی در رسانههای اجتماعی گفته بود: «مادرم، شیامالا، در ۱۹ سالگی بهتنهایی از هند به آمریکا آمد. او انسان نیرومندی بود: دانشمند، فعال حقوق مدنی و مادری که حس غرور را در دو دخترش ایجاد کرد.»
بنا به گزارشی در روزنامه «هندو»، خانم هریس پس از درگذشت مادرش به همراه خواهرش مایا از چنای دیدن کرد و خاکستر مادرش را بنا به سنتهای هندو به دریا ریخت.
خانم هریس اهل خانوادهای است که دستاوردهای زیادی داشته است. داییاش گوپالان بالاچاندران فردی دانشگاهی است. پیوی گوپالان، پدر بزرگ او، دیوانسالار مهمی در هند بود و متخصص اسکان مجدد پناهندگان بود.
او در دهه ۱۹۶۰ مشاور نخستین رئیسجمهور زامبیا هم بود.
آقای راجاماران میگوید که ارتباطش را با شیامالا از دست داده بود ولی در نیمه دهه ۱۹۷۰ که به آمریکا سفر کرده بوده دوباره در برکلی خانم گوپالان را دید.
او تعریف میکند: «شیمالا آنجا بود. یک لیوان چایی به من داد. این دو بچه (کامالا و خواهرش مایا) هم بودند. هیچ توجهی هم به ما نداشتند.»
«هر دو خیلی خوشآتیه بودند. مادرشان آدم مثبتی بود که این ویژگی در کامالا هم هست.»
در تولاسندراپورام روستاییان انتظار اعلام نامزدی قریبالوقوع او را میکشند.
ناتاراجان، روحانی معبد، میگوید: «چیتی کامالا (خاله جوانتر)، سارالا، مرتب به این معبد میآید. در سال ۲۰۱۴، او پنج هزار روپیه (۶۰ دلار) از طرف کامالا هریس نذر کرد.»
ناتاراجان مطمئن است که دعاهای آنها به پیروزی خانم هریس در انتخابات کمک خواهد کرد.
روستاییان میگویند که شاید هزاران کیلومتر از آمریکا دور باشند ولی احساس میکنند با مسیر زندگی او ارتباط دارند. آنها امیدوارند که او روزی به دیدنشان بیاید یا از روستاییان در سخنرانیاش یاد کند.
دیدگاه خوانندگان
۵۲
ordak - بن، آلمان
با گندی که خمینی مردار هندی با کمک امریکا و بلاد فخیمه به ایران زد امریکا یها عمرا اجازه بدن یک بو گندوی ....انریکا را به روزگار و بلاد ایران مبتلا کنه
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
با گندی که خمینی مردار هندی با کمک امریکا و بلاد فخیمه به ایران زد امریکا یها عمرا اجازه بدن یک بو گندوی ....انریکا را به روزگار و بلاد ایران مبتلا کنه
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
با گندی که خمینی مردار هندی با کمک امریکا و بلاد فخیمه به ایران زد امریکا یها عمرا اجازه بدن یک بو گندوی ....انریکا را به روزگار و بلاد ایران مبتلا کنه
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
با گندی که خمینی مردار هندی با کمک امریکا و بلاد فخیمه به ایران زد امریکا یها عمرا اجازه بدن یک بو گندوی ....انریکا را به روزگار و بلاد ایران مبتلا کنه
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴
۵۲
ordak - بن، آلمان
با گندی که خمینی مردار هندی با کمک امریکا و بلاد فخیمه به ایران زد امریکا یها عمرا اجازه بدن یک بو گندوی ....انریکا را به روزگار و بلاد ایران مبتلا کنه
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۴