تلاش حسن روحانی برای حفظ کرسی خبرگان‌اش

حسن روحانی می‌خواهد کرسی‌اش را در خبرگان حفظ کند تا در شرایط خاص بتواند در تعیین جانشینی رهبر اثرگذار باشددویچه وله:علی افشاری
انتخابات مجلس خبرگان حدود صد روز دیگر برگزار می‌شود. حسن روحانی، رئیس سابق جمهوری اسلامی هم خود را نامزد کرده است. علی افشاری، تحلیلگر سیاسی، موقعیت روحانی در این "انتخابات" و ریسک‌های این اقدام او را بررسی کرده است.

شبه‌انتخابات خبرگان ویژگی آپارتایدی جمهوری اسلامی را به خوبی بازتاب می‌دهد. حضور در مجلس "خبرگان رهبری" از بدو تاسیس محدود به فقهای مدافع نظریه ولایت فقیه بوده است. همچنین در گذر زمان محدوده سیاسی نقش‌آفرینی فقهای حکومتی در امتداد ریزش‌ها و خالص‌سازی نهادینه‌شده و توقف‌ناپذیر در درون حکومت تنگ‌تر شده است.


مجلس خبرگان از سوی دیگر دریچه و ویترین مناسبی برای درک فقدان معنا و اثرگذاری لازم نهادهای انتخابی و مدرن در ساختار قدرت جمهوری اسلامی است. مجلس خبرگان علی‌رغم اینکه به لحاظ مسئولیت و شرح وظایف قانونی بالاترین جایگاه را در ساختار حقوق قدرت دارد و می‌تواند با اعمال نظارت همه‌جانبه و درخواست توضیح و پاسخ از "رهبری"، محدوده قلمرو اختیارات وی را محدود و ضابطه‌مند نماید، ولی در صحنه عمل در طول سه دهه گذشته به دلیل ماهیت خنثی، جز شیری بی یال، دم و اشکم نبوده است. نه در دوره ولایت خمینی و نه خامنه‌ای هیچوقت نظارت حداقلی و غیرفرمالیته از سوی مجلس خبرگان بر نهاد ولایت فقیه و زیرمجموعه‌هایش وجود نداشته است.

انتخابات ششمین دوره مجلس خبرگان در شرایطی برگزار می‌شود که اصلاحطلبان و اعتدالی‌ها به عنوان جناح فرودست و به حاشیه رانده‌شده حکومت در ضعیف‌ترین شرایط خود قرار دارند. انتخابات پنجمین دوره خبرگان از لحاظ توجه افکار عمومی، با توجه به کمپین "رای منفی" و "فهرست سیاه" برای جلوگیری از ورود چهره‌هایی چون احمد جنتی، محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی، پر رونق‌ترین دوره بود. بخش مسلط قدرت نیز با احساس خطر واکنش‌های تندی نشان داد. محمد علی موحدی کرمانی، دبیرکل "جامعه روحانیت مبارز تهران" و امام جمعه موقت تهران، هشدار داد که «آمریکا دنبال نفوذ در مجلس خبرگان است».

محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس دهم، مدعی شد که «برخی‌ها خواب‌های آشفته و عجیبی را برای انتخابات مجلس خبرگان دیده‌اند و به دنبال آن هستند که ۱۰ نفر را وارد این مجلس کنند تا ساز ناکوک بزنند.»

شورای نگهبان با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی و اصلاح‌طلبان، تا جایی که حسن خمینی به دلیل عدم شرکت در امتحان فقه رد شد، فرصت رقابت تمام‌عیار را از جناح تجدیدنظرطلب نظام سلب کرد. این رد صلاحیت‌ها و بخصوص ممانعت از حضور حسن خمینی در مجلس خبرگان این پیام را داد که خامنه‌ای پذیرای بازگشت ولایت به خاندان خمینی بعد از پایان دوره حکمرانی‌اش نیست.

در نهایت کارزار "فهرست سیاه" باعث شد تا یزدی و مصباح یزدی و مدرسی یزدی، از اعضای شورای نگهبان، نتوانند به خبرگان پنجم بروند. احمد جنتی نیز نفر آخر استان تهران شد. رفسنجانی با رای بالا اول شد، در شرایطی که در فهرست "جامعه مدرسین حوزه علمیه قم" قرار نداشت. البته کاندیداهای وابسته به جناح تندروی اصول‌گرایان عمدتا وابسته به "جبهه پایداری" و "قرارگاه عمار" نیز رد صلاحیت شدند؛ افرادی چون سقای بی ریا، کاظم صدیقی، مهدی طائب، محمد تقی رهبر و مرتضی آقا تهرانی.

مجموع نمایندگان حامی طیف اعتدالی و اصلاح‌طلب در مجلس خبرگان پنجم نیز به بیست نفر نرسید؛ تازه برخی از آنها چون رفسنجانی فوت کردند و تا پایان دوره حضور نداشتند. از این رو تغییری در عملکرد خنثی مجلس خبرگان به وجود نیامد و احمد جنتی رئیس مجلس شد.

الان در آستانه انتخابات مجلس ششم برخی از آنها چون هاشم هاشم‌زاده هریسی کاندیدا نشدند. چهره‌های جدید نیز استقبال نکردند. فقط معدودی چون محسن رهامی ثبت نام کردند که پیش‌بینی می‌شود رد صلاحیت شوند. حتی اعضای فعلی چون سید محمد علوی، وزیر سابق اطلاعات نیز معلوم نیست که مجوز شرکت در رقابت‌های انتخاباتی را بگیرند. احمد جنتی نیز ثبت نام نکرد تا بعد از ۸ سال حذف مثلث "جیم" (جنتی-یزدی-مصباح) به صورت کامل تحقق پیدا کند.

در انتخابات دوره ششم ۵۱۰ تن ثبت نام کردند که ۴۸ درصد آنها برای نخستین بار کاندیدا شدند. در دوره قبل ۷۱۹ نفر کاندید شده بودند که در نهایت ۱۶۶ نفر فرصت رقابت پیدا کردند. در این دوره رقابت به مراتب کمتر و تقریبا صفر است. پیش‌بینی می‌شود که بزرگان فهرست مشترک جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران "جامعتین"، امامی کاشانی و موحدی کرمانی شوند که همراه با سید کاظم نورمفیدی و سید محمدعلی موسوی جزایری تنها افرادی هستند که در پنج دوره مجلس خبرگان به شکل مستمر نماینده بوده و اکنون در آستانه ششمین حضور پیوسته قرار دارند.

حسن روحانی از شهر تهران کاندیدا شد. وی بلافاصله بعد از ثبت نام اعلام کرد که فعلا بنا ندارد فهرست معرفی بکند، اما از مردم خواست تا در انتخابات شرکت کرده و دوگانه "خانه" و "خیابان" را برای خروج از انفعال کنار بگذارند. اما وی به تحریف حقیقت روی آورد. شرکت در شبه‌انتخابات که با موازین انتخابات آزاد و منصفانه سازگاری ندارد و خروجی آن ظرفیت موثری برای بهبود پایدار زندگی مردم و گشایش‌های سیاسی ندارد، اقدامی منفعل‌تر از انفعال است.

البته دعوت روحانی، با توجه به تشدید شکاف او با اصول‌گرایان، قابل درک است. او شانس حفظ کرسی مجلس خبرگان را تنها از طریق مشارکت نسبی گسترده در استان تهران امکان‌پذیر می‌پندارد. همچنین نمی‌خواهد از استان دیگری کاندیدا شود و آن را باعث تضعیف موقعیت خود می‌داند. به نظر می‌رسد او در پیله توهم دوگانه‌ای به سر می‌برد. نخست از روی تبختر می‌پندارد که جایگاه ویژه‌ای دارد و ثانیا متوجه جدی بودن تغییرات گسترده در ذهنیت سیاسی جامعه نشده و یا خود را به تغافل زده است. پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها نشانگر افت بیشتر مشارکت عمومی در انتخابات ۱۴۰۲ در شهر تهران نسبت به سال ۱۴۰۰ است. افت شرکت در انتخابات خبرگان به صورت نسبی بیشتر تخمین زده می‌شود که در شهر تهران زیر ۱۵ درصد است. در شهرستان‌های دیگر استان تهران نیز ریزش آرا قطعی به نظر می‌رسد و وزن آنها نیز در بهترین حالت متصور برای مشارکت در انتخابات در حدی نیست که بتواند عقب ماندن در شهر تهران را جبران کند.

در این وضعیت در صورتی که روحانی در فهرست جامعتین نباشد، بعید به نظر می‌رسد بختی برای پیروزی در انتخابات داشته باشد. روحانی از دوره دوم وارد مجلس خبرگان شد و تا کنون از حمایت جامعتین برخوردار بوده است. اما اکنون در جلب تداوم حمایت و حتی گذر از فیلتر شورای نگهبان با چالش مواجه است. احتمال رد صلاحیت او اندک است، اما اینکه مشابه رفسنجانی در دوره قبل مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قرار نگیرد، بالا است. حمایت جامعه روحانیت مبارز تهران که او از اعضای قدیم این تشکل روحانی است، کمکی به او برای جلب نظر اکثریت پایگاه اجتماعی نهاد ولایت فقیه نخواهد کرد. بخش تندروی اصول‌گرایان و دولت ابراهیم رئیسی در چارچوب معادلات جانشینی در ممانعت از حضور او در مجلس خبرگان جدی هستند. می‌توان گمانه‌زنی کرد که یکی از دلایل کاندیدا نشدن ابراهیم رئیسی از تهران جلوگیری از شکل‌گیری دوگانه روحانی-رئیسی در انتخابات بود.

مشکل دیگر روحانی نبود نیروی همسو در جمع کاندیداهای تایید صلاحیت‌شده است که دست وی را برای ارائه فهرست می‌بندد. ظاهرا او خود به این موضوع واقف است و دنبال حساس کردن هسته مرکزی قدرت نیست. او به عنوان یکی از کارگزاران قدیمی نظام می‌خواهد کرسی‌اش را در مجلس خبرگان حفظ کند تا در شرایط خاص و استثنایی بتواند در تعیین جانشینی اثرگذار باشد. همچنین به نظر می‌رسد نیم‌نگاهی نیز برای رهبر شدن بعد از خامنه‌ای دارد. اما موازنه قوا در درون بلوک قدرت و تمایل خامنه‌ای به نفع او نیست. وی حداکثر امتیازی که دارد دریافت مجوز برای شرکت در رقابت‌های انتخاباتی است، اما مانع اصلی او مردمی هستند که حداقل در چشم‌انداز پیش‌رو باوری به مشارکت در سازوکارهای انتخاباتی جمهوری اسلامی با نگاه‌‌حداقلی و یا حداکثری ندارند.

بنابراین روحانی دست به ریسک بزرگی زده است، مگر آنکه در لحظه آخر حوزه انتخاباتی‌اش را به استان سمنان تغییر دهد که امکان پیروزی در آنجا را دارد، اگرچه تضمینی هم نیست که حتما برنده شود. موفقیت در تهران بدون حضور در فهرست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در فضای فعلی حاکم بر افکار عمومی یک ماموریت ناممکن است. محاسبه غلط و بیرون نیامدن از پیله توهم می‌تواند شکست تحقیرآمیزی را برای او رقم بزند که البته پاسخ درستی به هشت سال فریبکاری سیاسی او از ناحیه شهروندان تهرانی خواهد بود.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.