نسلی که حتی واضح‌ترین جملات خمینی رو هم نفهمیدند

مرتیکه یه لا قبا مرتجع با حرفهای خنده دارش گریه نسلهای بعد رو درآورد. فقط ساکت گفتن آخرش، با طرفدارهاش هم دعوا داشت 😂

ساکت ذلیل شدگان راه اسلام ، حرف اضافه ممنوع ، آنچنان شما افسار گسیختگان ثروتمند و مغرور به تاریخ حقوق بشر و آزاد در زمان شاه را فلک کنم که که به علف خوردن خود راضی شوید ، بعد از این هر چه خاندان سلطنتی پهلوی درست کرده است را خراب می کنم تا دوران طلایی و سعادت زمان او برایتان فقط رویا باشد، جوانان ایران را با ایجاد جنگ بخاطر رسیدن به حوری بهشتی کله پا در قبر می کنم ، با کمک بازاریان و آخوندهای کت و شلوار پوش مزدور قاتل شده در حوزه های اسلامی، تمام زوایای زندگی مردان و زنان و. بچه های ایران را زیر ذره بین می برم طوریکه بدون اجازه آخوندها ی دست نشانده آب خوش از گلوی تان پایین نرود زنان ایران را با اسلحه حجاب و مردان ایرانی را با اسلحه دادن حق آزادی صیغه و حق سلب آزادی زنان ایران سرکوب می کنم و بچه هایتان را در مدارس طوری به بند لال بودن می کشم که گفتن نه را بلد نباشند و فقط بگویند چشم ولی فقیه و انموقع آموزش به دادن لواط به قاریان قرآن و اخوند را یادشان خواهم داد ثروت ایران و ایرانیان به نام الله و اسلام برای حوزویان اجنبی زاده خرج خواهم کرد و فقط یک درصد را به سگان محافظ اسلام میدهم

همه اینهای که میگویند صحیح است از بی سوادان دهاتی و لاتولوتهای ان دوران بودن که عنقلاب کردن.

نسل گاوی که نه فهمیدند شاه براشون چکار کرد و نه فهمیدند خمینی داره چی میگه ، فقط وعده های آب و برق مجانی رو میفهمیدند و هیچ چیز دیگه براشون مهم نبود.

این جمله‌ی آخرش که می‌گه *ما مرتجع هستیم*، هم از جهت جنس صدا و هم از دیدگاه کیفیت سیگنالی و صوتی، با سایر جملات قبل‌ش خیلی‌ فرق داره. به‌احتمال زیاد، این جمله‌ی آخر؛ *ما مرتجع هستیم* رو با استفاده از حروف تک‌حرفی‌ که از صحبت‌ش جدا و ضبط کردن، اون‌رو ادیت و مونتاژ کردن و به سخنرانی‌ش اضافه کردن، یعنی این جمله‌ی آخرش *ما مرتجع هستیم*، فیک و ساختگی است.

در بین سال‌های ۱۳۷۷ و ۷۸، در یک کتاب‌فروشی و انتشاراتی کار می‌کردم، که البته پدرم کلی‌ دسیسه کرد (چون نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه) و سرانجام صاحب اون انتشارات و کتاب‌فروشی -به دستور پدر من- من رو پس از یک‌سال کار، از اونجا انداخت بیرون. / در مدت کار در کتاب‌فروشی، یک نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار که از قبل از ۵۷ عضو ارکستر صداوسیما هم بود، حوالی آن انتشارات، در آموزش‌گاهی‌ تدریس داشت. بعدازظهر‌ها گاهی‌ قبل از تدریس، می‌یامد مغازه ما و باهم چاپی‌ می‌خوریم. روحش شاد، خیلی‌ شوخ بود. می‌گفت اوایل ۵۷ جماران بوده(شوخی‌ می‌کرد؛)))، بعد عماد‌-رام می‌یاد و خطاب به امام می‌گه؛ *همش برای ما موزیسین‌ها محدودیت ایجاد می‌کنن، می‌گن ساز‌ها بد هستن، ویولون بد هست، پیانو بد هست، پس آخه ما با چی‌ موسیقی‌ بسازیم؟*. --- بعد امام بهش میگه؛ *دامداری داری رام؟ ؛))))*. - / اینقدر با مزه این جوک اون سال‌ها رو تعریف میکرد. روحش شاد. / جالب اینجاست که مهرجویی در اجاره‌نشین‌ها هم این جوک رو به‌کار برد!!! :))) - *آقای رام دامدار!، بله ایشون پس همون رام دامدار هستن؟؟؟!!!* :))))

واقعا که وقاحت طرفداران اندک و مزدوران رژیم ضد بشری جموری اسلامی بی نظیر هست.

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~ به‌ویژه سلامت روح‌_و‌_روان برای همگی‌مون آرزومندم ؛))) ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~ به‌ویژه سلامت روح‌_و‌_روان برای همگی‌مون آرزومندم ؛))) ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~

واقعا که وقاحت طرفداران اندک و مزدوران رژیم ضد بشری جموری اسلامی بی نظیر هست.

در بین سال‌های ۱۳۷۷ و ۷۸، در یک کتاب‌فروشی و انتشاراتی کار می‌کردم، که البته پدرم کلی‌ دسیسه کرد (چون نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه) و سرانجام صاحب اون انتشارات و کتاب‌فروشی -به دستور پدر من- من رو پس از یک‌سال کار، از اونجا انداخت بیرون. / در مدت کار در کتاب‌فروشی، یک نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار که از قبل از ۵۷ عضو ارکستر صداوسیما هم بود، حوالی آن انتشارات، در آموزش‌گاهی‌ تدریس داشت. بعدازظهر‌ها گاهی‌ قبل از تدریس، می‌یامد مغازه ما و باهم چاپی‌ می‌خوریم. روحش شاد، خیلی‌ شوخ بود. می‌گفت اوایل ۵۷ جماران بوده(شوخی‌ می‌کرد؛)))، بعد عماد‌-رام می‌یاد و خطاب به امام می‌گه؛ *همش برای ما موزیسین‌ها محدودیت ایجاد می‌کنن، می‌گن ساز‌ها بد هستن، ویولون بد هست، پیانو بد هست، پس آخه ما با چی‌ موسیقی‌ بسازیم؟*. --- بعد امام بهش میگه؛ *دامداری داری رام؟ ؛))))*. - / اینقدر با مزه این جوک اون سال‌ها رو تعریف میکرد. روحش شاد. / جالب اینجاست که مهرجویی در اجاره‌نشین‌ها هم این جوک رو به‌کار برد!!! :))) - *آقای رام دامدار!، بله ایشون پس همون رام دامدار هستن؟؟؟!!!* :))))

این جمله‌ی آخرش که می‌گه *ما مرتجع هستیم*، هم از جهت جنس صدا و هم از دیدگاه کیفیت سیگنالی و صوتی، با سایر جملات قبل‌ش خیلی‌ فرق داره. به‌احتمال زیاد، این جمله‌ی آخر؛ *ما مرتجع هستیم* رو با استفاده از حروف تک‌حرفی‌ که از صحبت‌ش جدا و ضبط کردن، اون‌رو ادیت و مونتاژ کردن و به سخنرانی‌ش اضافه کردن، یعنی این جمله‌ی آخرش *ما مرتجع هستیم*، فیک و ساختگی است.

نسل گاوی که نه فهمیدند شاه براشون چکار کرد و نه فهمیدند خمینی داره چی میگه ، فقط وعده های آب و برق مجانی رو میفهمیدند و هیچ چیز دیگه براشون مهم نبود.

همه اینهای که میگویند صحیح است از بی سوادان دهاتی و لاتولوتهای ان دوران بودن که عنقلاب کردن.

ساکت ذلیل شدگان راه اسلام ، حرف اضافه ممنوع ، آنچنان شما افسار گسیختگان ثروتمند و مغرور به تاریخ حقوق بشر و آزاد در زمان شاه را فلک کنم که که به علف خوردن خود راضی شوید ، بعد از این هر چه خاندان سلطنتی پهلوی درست کرده است را خراب می کنم تا دوران طلایی و سعادت زمان او برایتان فقط رویا باشد، جوانان ایران را با ایجاد جنگ بخاطر رسیدن به حوری بهشتی کله پا در قبر می کنم ، با کمک بازاریان و آخوندهای کت و شلوار پوش مزدور قاتل شده در حوزه های اسلامی، تمام زوایای زندگی مردان و زنان و. بچه های ایران را زیر ذره بین می برم طوریکه بدون اجازه آخوندها ی دست نشانده آب خوش از گلوی تان پایین نرود زنان ایران را با اسلحه حجاب و مردان ایرانی را با اسلحه دادن حق آزادی صیغه و حق سلب آزادی زنان ایران سرکوب می کنم و بچه هایتان را در مدارس طوری به بند لال بودن می کشم که گفتن نه را بلد نباشند و فقط بگویند چشم ولی فقیه و انموقع آموزش به دادن لواط به قاریان قرآن و اخوند را یادشان خواهم داد ثروت ایران و ایرانیان به نام الله و اسلام برای حوزویان اجنبی زاده خرج خواهم کرد و فقط یک درصد را به سگان محافظ اسلام میدهم

مرتیکه یه لا قبا مرتجع با حرفهای خنده دارش گریه نسلهای بعد رو درآورد. فقط ساکت گفتن آخرش، با طرفدارهاش هم دعوا داشت 😂

مرتیکه یه لا قبا مرتجع با حرفهای خنده دارش گریه نسلهای بعد رو درآورد. فقط ساکت گفتن آخرش، با طرفدارهاش هم دعوا داشت 😂

ساکت ذلیل شدگان راه اسلام ، حرف اضافه ممنوع ، آنچنان شما افسار گسیختگان ثروتمند و مغرور به تاریخ حقوق بشر و آزاد در زمان شاه را فلک کنم که که به علف خوردن خود راضی شوید ، بعد از این هر چه خاندان سلطنتی پهلوی درست کرده است را خراب می کنم تا دوران طلایی و سعادت زمان او برایتان فقط رویا باشد، جوانان ایران را با ایجاد جنگ بخاطر رسیدن به حوری بهشتی کله پا در قبر می کنم ، با کمک بازاریان و آخوندهای کت و شلوار پوش مزدور قاتل شده در حوزه های اسلامی، تمام زوایای زندگی مردان و زنان و. بچه های ایران را زیر ذره بین می برم طوریکه بدون اجازه آخوندها ی دست نشانده آب خوش از گلوی تان پایین نرود زنان ایران را با اسلحه حجاب و مردان ایرانی را با اسلحه دادن حق آزادی صیغه و حق سلب آزادی زنان ایران سرکوب می کنم و بچه هایتان را در مدارس طوری به بند لال بودن می کشم که گفتن نه را بلد نباشند و فقط بگویند چشم ولی فقیه و انموقع آموزش به دادن لواط به قاریان قرآن و اخوند را یادشان خواهم داد ثروت ایران و ایرانیان به نام الله و اسلام برای حوزویان اجنبی زاده خرج خواهم کرد و فقط یک درصد را به سگان محافظ اسلام میدهم

همه اینهای که میگویند صحیح است از بی سوادان دهاتی و لاتولوتهای ان دوران بودن که عنقلاب کردن.

نسل گاوی که نه فهمیدند شاه براشون چکار کرد و نه فهمیدند خمینی داره چی میگه ، فقط وعده های آب و برق مجانی رو میفهمیدند و هیچ چیز دیگه براشون مهم نبود.

این جمله‌ی آخرش که می‌گه *ما مرتجع هستیم*، هم از جهت جنس صدا و هم از دیدگاه کیفیت سیگنالی و صوتی، با سایر جملات قبل‌ش خیلی‌ فرق داره. به‌احتمال زیاد، این جمله‌ی آخر؛ *ما مرتجع هستیم* رو با استفاده از حروف تک‌حرفی‌ که از صحبت‌ش جدا و ضبط کردن، اون‌رو ادیت و مونتاژ کردن و به سخنرانی‌ش اضافه کردن، یعنی این جمله‌ی آخرش *ما مرتجع هستیم*، فیک و ساختگی است.

در بین سال‌های ۱۳۷۷ و ۷۸، در یک کتاب‌فروشی و انتشاراتی کار می‌کردم، که البته پدرم کلی‌ دسیسه کرد (چون نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه) و سرانجام صاحب اون انتشارات و کتاب‌فروشی -به دستور پدر من- من رو پس از یک‌سال کار، از اونجا انداخت بیرون. / در مدت کار در کتاب‌فروشی، یک نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار که از قبل از ۵۷ عضو ارکستر صداوسیما هم بود، حوالی آن انتشارات، در آموزش‌گاهی‌ تدریس داشت. بعدازظهر‌ها گاهی‌ قبل از تدریس، می‌یامد مغازه ما و باهم چاپی‌ می‌خوریم. روحش شاد، خیلی‌ شوخ بود. می‌گفت اوایل ۵۷ جماران بوده(شوخی‌ می‌کرد؛)))، بعد عماد‌-رام می‌یاد و خطاب به امام می‌گه؛ *همش برای ما موزیسین‌ها محدودیت ایجاد می‌کنن، می‌گن ساز‌ها بد هستن، ویولون بد هست، پیانو بد هست، پس آخه ما با چی‌ موسیقی‌ بسازیم؟*. --- بعد امام بهش میگه؛ *دامداری داری رام؟ ؛))))*. - / اینقدر با مزه این جوک اون سال‌ها رو تعریف میکرد. روحش شاد. / جالب اینجاست که مهرجویی در اجاره‌نشین‌ها هم این جوک رو به‌کار برد!!! :))) - *آقای رام دامدار!، بله ایشون پس همون رام دامدار هستن؟؟؟!!!* :))))

واقعا که وقاحت طرفداران اندک و مزدوران رژیم ضد بشری جموری اسلامی بی نظیر هست.

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~ به‌ویژه سلامت روح‌_و‌_روان برای همگی‌مون آرزومندم ؛))) ~

مرتیکه یه لا قبا مرتجع با حرفهای خنده دارش گریه نسلهای بعد رو درآورد. فقط ساکت گفتن آخرش، با طرفدارهاش هم دعوا داشت 😂

نسل گاوی که نه فهمیدند شاه براشون چکار کرد و نه فهمیدند خمینی داره چی میگه ، فقط وعده های آب و برق مجانی رو میفهمیدند و هیچ چیز دیگه براشون مهم نبود.

ساکت ذلیل شدگان راه اسلام ، حرف اضافه ممنوع ، آنچنان شما افسار گسیختگان ثروتمند و مغرور به تاریخ حقوق بشر و آزاد در زمان شاه را فلک کنم که که به علف خوردن خود راضی شوید ، بعد از این هر چه خاندان سلطنتی پهلوی درست کرده است را خراب می کنم تا دوران طلایی و سعادت زمان او برایتان فقط رویا باشد، جوانان ایران را با ایجاد جنگ بخاطر رسیدن به حوری بهشتی کله پا در قبر می کنم ، با کمک بازاریان و آخوندهای کت و شلوار پوش مزدور قاتل شده در حوزه های اسلامی، تمام زوایای زندگی مردان و زنان و. بچه های ایران را زیر ذره بین می برم طوریکه بدون اجازه آخوندها ی دست نشانده آب خوش از گلوی تان پایین نرود زنان ایران را با اسلحه حجاب و مردان ایرانی را با اسلحه دادن حق آزادی صیغه و حق سلب آزادی زنان ایران سرکوب می کنم و بچه هایتان را در مدارس طوری به بند لال بودن می کشم که گفتن نه را بلد نباشند و فقط بگویند چشم ولی فقیه و انموقع آموزش به دادن لواط به قاریان قرآن و اخوند را یادشان خواهم داد ثروت ایران و ایرانیان به نام الله و اسلام برای حوزویان اجنبی زاده خرج خواهم کرد و فقط یک درصد را به سگان محافظ اسلام میدهم

همه اینهای که میگویند صحیح است از بی سوادان دهاتی و لاتولوتهای ان دوران بودن که عنقلاب کردن.

واقعا که وقاحت طرفداران اندک و مزدوران رژیم ضد بشری جموری اسلامی بی نظیر هست.

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~ به‌ویژه سلامت روح‌_و‌_روان برای همگی‌مون آرزومندم ؛))) ~

در بین سال‌های ۱۳۷۷ و ۷۸، در یک کتاب‌فروشی و انتشاراتی کار می‌کردم، که البته پدرم کلی‌ دسیسه کرد (چون نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه) و سرانجام صاحب اون انتشارات و کتاب‌فروشی -به دستور پدر من- من رو پس از یک‌سال کار، از اونجا انداخت بیرون. / در مدت کار در کتاب‌فروشی، یک نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار که از قبل از ۵۷ عضو ارکستر صداوسیما هم بود، حوالی آن انتشارات، در آموزش‌گاهی‌ تدریس داشت. بعدازظهر‌ها گاهی‌ قبل از تدریس، می‌یامد مغازه ما و باهم چاپی‌ می‌خوریم. روحش شاد، خیلی‌ شوخ بود. می‌گفت اوایل ۵۷ جماران بوده(شوخی‌ می‌کرد؛)))، بعد عماد‌-رام می‌یاد و خطاب به امام می‌گه؛ *همش برای ما موزیسین‌ها محدودیت ایجاد می‌کنن، می‌گن ساز‌ها بد هستن، ویولون بد هست، پیانو بد هست، پس آخه ما با چی‌ موسیقی‌ بسازیم؟*. --- بعد امام بهش میگه؛ *دامداری داری رام؟ ؛))))*. - / اینقدر با مزه این جوک اون سال‌ها رو تعریف میکرد. روحش شاد. / جالب اینجاست که مهرجویی در اجاره‌نشین‌ها هم این جوک رو به‌کار برد!!! :))) - *آقای رام دامدار!، بله ایشون پس همون رام دامدار هستن؟؟؟!!!* :))))

این جمله‌ی آخرش که می‌گه *ما مرتجع هستیم*، هم از جهت جنس صدا و هم از دیدگاه کیفیت سیگنالی و صوتی، با سایر جملات قبل‌ش خیلی‌ فرق داره. به‌احتمال زیاد، این جمله‌ی آخر؛ *ما مرتجع هستیم* رو با استفاده از حروف تک‌حرفی‌ که از صحبت‌ش جدا و ضبط کردن، اون‌رو ادیت و مونتاژ کردن و به سخنرانی‌ش اضافه کردن، یعنی این جمله‌ی آخرش *ما مرتجع هستیم*، فیک و ساختگی است.

این جمله‌ی آخرش که می‌گه *ما مرتجع هستیم*، هم از جهت جنس صدا و هم از دیدگاه کیفیت سیگنالی و صوتی، با سایر جملات قبل‌ش خیلی‌ فرق داره. به‌احتمال زیاد، این جمله‌ی آخر؛ *ما مرتجع هستیم* رو با استفاده از حروف تک‌حرفی‌ که از صحبت‌ش جدا و ضبط کردن، اون‌رو ادیت و مونتاژ کردن و به سخنرانی‌ش اضافه کردن، یعنی این جمله‌ی آخرش *ما مرتجع هستیم*، فیک و ساختگی است.

در بین سال‌های ۱۳۷۷ و ۷۸، در یک کتاب‌فروشی و انتشاراتی کار می‌کردم، که البته پدرم کلی‌ دسیسه کرد (چون نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه) و سرانجام صاحب اون انتشارات و کتاب‌فروشی -به دستور پدر من- من رو پس از یک‌سال کار، از اونجا انداخت بیرون. / در مدت کار در کتاب‌فروشی، یک نوازنده‌ی حرفه‌ای گیتار که از قبل از ۵۷ عضو ارکستر صداوسیما هم بود، حوالی آن انتشارات، در آموزش‌گاهی‌ تدریس داشت. بعدازظهر‌ها گاهی‌ قبل از تدریس، می‌یامد مغازه ما و باهم چاپی‌ می‌خوریم. روحش شاد، خیلی‌ شوخ بود. می‌گفت اوایل ۵۷ جماران بوده(شوخی‌ می‌کرد؛)))، بعد عماد‌-رام می‌یاد و خطاب به امام می‌گه؛ *همش برای ما موزیسین‌ها محدودیت ایجاد می‌کنن، می‌گن ساز‌ها بد هستن، ویولون بد هست، پیانو بد هست، پس آخه ما با چی‌ موسیقی‌ بسازیم؟*. --- بعد امام بهش میگه؛ *دامداری داری رام؟ ؛))))*. - / اینقدر با مزه این جوک اون سال‌ها رو تعریف میکرد. روحش شاد. / جالب اینجاست که مهرجویی در اجاره‌نشین‌ها هم این جوک رو به‌کار برد!!! :))) - *آقای رام دامدار!، بله ایشون پس همون رام دامدار هستن؟؟؟!!!* :))))

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~ به‌ویژه سلامت روح‌_و‌_روان برای همگی‌مون آرزومندم ؛))) ~

واقعا که ؛))))) - / راستی‌، این‌رو هم بگم، که کتاب‌فروشی و انتشاراتی که کار می‌کردم که پدرم سبب اخراج من شد، می‌دونید صاحب‌ش کی‌ بود؟، پدر‌بزرگ‌ام بود (پدر مادرم)، که چون پدرم نمی‌تونست استقلال مالی من رو ببینه، به ایشون گفته بود که نمی‌خوام که فلانی‌ (یعنی من) اونجا کار کنه (این موارد رو من بعدها فهمیدم)، و پدر‌بزرگ هم به حرف دامادش گوش داد و سایر ماجرا. / البته پدرم تا سال ۱۳۸۱ که از ایران در اصل از دست همین سیستم والدینم به اینجا مهاجرت و پناه آوردم، در اون چند سال انتهایی زندگیم در ایران، باز‌هم ضربه‌های بدی بهم زد. همیشه می‌گفت که تو می‌خوای بپری، اما من پرت رو قیچی می‌کنم ./ یکی‌ از بدترین اثرات جامعه‌ی اسلامی‌شرقی‌، همین دخالت‌هایی هست که والدین در امور فرزندان بالغ‌شون مرتکب می‌شن، و اصل و اساس این کار اشتباه ایشان هم، همون سیستم مزخرف بها دادن شدید به والدین در دین اسلام هست. بگذریم. / سلامت باشید همگی‌ ~

واقعا که وقاحت طرفداران اندک و مزدوران رژیم ضد بشری جموری اسلامی بی نظیر هست.

همه اینهای که میگویند صحیح است از بی سوادان دهاتی و لاتولوتهای ان دوران بودن که عنقلاب کردن.

ساکت ذلیل شدگان راه اسلام ، حرف اضافه ممنوع ، آنچنان شما افسار گسیختگان ثروتمند و مغرور به تاریخ حقوق بشر و آزاد در زمان شاه را فلک کنم که که به علف خوردن خود راضی شوید ، بعد از این هر چه خاندان سلطنتی پهلوی درست کرده است را خراب می کنم تا دوران طلایی و سعادت زمان او برایتان فقط رویا باشد، جوانان ایران را با ایجاد جنگ بخاطر رسیدن به حوری بهشتی کله پا در قبر می کنم ، با کمک بازاریان و آخوندهای کت و شلوار پوش مزدور قاتل شده در حوزه های اسلامی، تمام زوایای زندگی مردان و زنان و. بچه های ایران را زیر ذره بین می برم طوریکه بدون اجازه آخوندها ی دست نشانده آب خوش از گلوی تان پایین نرود زنان ایران را با اسلحه حجاب و مردان ایرانی را با اسلحه دادن حق آزادی صیغه و حق سلب آزادی زنان ایران سرکوب می کنم و بچه هایتان را در مدارس طوری به بند لال بودن می کشم که گفتن نه را بلد نباشند و فقط بگویند چشم ولی فقیه و انموقع آموزش به دادن لواط به قاریان قرآن و اخوند را یادشان خواهم داد ثروت ایران و ایرانیان به نام الله و اسلام برای حوزویان اجنبی زاده خرج خواهم کرد و فقط یک درصد را به سگان محافظ اسلام میدهم

نسل گاوی که نه فهمیدند شاه براشون چکار کرد و نه فهمیدند خمینی داره چی میگه ، فقط وعده های آب و برق مجانی رو میفهمیدند و هیچ چیز دیگه براشون مهم نبود.

مرتیکه یه لا قبا مرتجع با حرفهای خنده دارش گریه نسلهای بعد رو درآورد. فقط ساکت گفتن آخرش، با طرفدارهاش هم دعوا داشت 😂