چرا مدام خوابهای تکراری میبینیم؟
رأی دهید
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که خواب ببینید دندانتان شکسته، لق شده یا افتاده است. بعضیها هم بارها خواب دیدهاند پرواز میکنند، داخل خودرو گیرافتادهاند یا به امتحان، مدرسه یا محل کار دیر رسیدهاند. اینها کابوس معمولی نیستند که یکبار اتفاق بیفتد، بلکه رویاهای تکرارشونده تلخیاند که غلبه بر آنها کمی تلاش لازم دارد.
شبکه خبری سیانان در گزارش خود درباره این موضوع به سراغ یک پژوهشگر خواب و مدرس روانشناسی بخش روانپزشکی دانشکده پزشکی هاروارد رفت. او میگوید: «خوابهای تکرارشونده احتمالا درباره تجارب بسیار عمیق زندگی یا صرفا مسائل منطق شخصی است که به طور معمول در بیداری بهدلیل آنکه جزئی از زندگی فرد است تکرار میشود، به عبارت دیگر بخشی از خودماناند نه یک رویداد مقطعی.»
از آنجا که خوابهای ما معمولا تکرار نمیشوند، اگر یک خواب را دوبار یا بیشتر ببینیم به نظرمان تکراری میآید. این پژوهشگر گفت خوابهای تکرارشونده در کودکی شایعترند اما ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابند. این رویاها همواره نزدیک به هم رخ نمیدهند – ممکن است چندین بار در یک ماه یا یک سال با فاصله زمانی اتفاق بیفتند.
به گفته کارشناسان، خوابهای تکرارشونده ممکن است هربار یکسان باشد یا فقط بازیابی سناریوها یا نگرانیهای مشابهی باشند.
ارزیابی شیوع خوابهای تکرارشونده دشوار است چون چیزی نیست که برای بیشتر مردم بهطورمنظم رخ بدهد. وقتی درباره خوابهای گذشته از فرد سوال میکنیم ممکن است تحت تاثیر تحریف حافظه، علاقه به یک خواب خاص یا عوامل دیگر جواب بدهد.
دکتر الکس دیمیتریو، متخصص پزشکی خواب، میگوید: «صرفنظر از این موضوع، هر خوابی که مکرر دیده میشود ارزش بررسی دارد. مردم با چیزهای ناراحتکننده یا ترسناک برخوردی مشکوک دارند و به نظر من خواب نیز از همین موضوعات است.»
او اشاره کرد در خواب پیامی وجود دارد که قرار است به فرد منتقل شود و پاسخ به آن بهنظر میرسد این باشد که سعی کنیم مفهوم آن پیام را درک کنیم. فکر میکنم وقتی معنای خواب را میفهمیم آن مسئله حل میشود.
معنای خواب تکراری
خواب تکراری برای بعضیها حاوی پیامی ساده است – اگر مکرر خواب میبینید که دیر به مدرسه یا محل کار میرسید، احتمالا نگران موضوعیاید که هنوز برایش آمادگی ندارید. اما بعضی خوابها با اینکه شایعاند ممکن است معنایی جهانی نداشته باشند و صرفا لازم باشد کمی افکار و انگیزههایمان را بررسی کنیم.
کارشناسان خواب معتقدند برای تعبیر خواب نمادهای جهانی یا یکنواختی وجود ندارد و این کار براساس نوع سیستم نمادی خود فرد و تداعیهایش از آن چیزها انجام میشود.
مضامین رایج خوابهای تکرارشونده به غیر از آمادگی نداشتن برای انجام کاری خاص عبارتاند از شرم اجتماعی، احساس بیکفایتی در مقایسه با دیگران، و خطر به شکل تصادف خودرو یا بلایای طبیعی.
برخی افراد حتی اگر سالها از مدرسه رفتنشان گذشته باشد هنوز خواب امتحان و اضطراب ناشی از آن میبینند. معنای این خواب ممکن است ترس از شکست یا قضاوت افراد معتبر باشد. خواب افتادن یا شکستن دندان هم ممکن است به از دست دادن چیزی در زندگی، احساس ناامیدی یا بیدفاعی یا نگرانی برای سلامتی ربط داشته باشد.
با دیدن خواب تکراری باید از خود بپرسیم این خواب چه پیامی دارد؟ با چیزها و افراد درون خواب چه رابطهای داریم؟ ترسهای ما و سیستم اعتقادیمان درباره این موارد چه میگوید؟ پنج موضوع اصلی زندگیمان که ممکن است باعث این ترسها شود یا به آنها ربط داشته باشد چیست؟ واقعا از چه چیزهایی نگرانیم؟
دکتر دیمیتریو گفت مبتلایان به اختلال اضطراب یا استرس پس از رویداد (PTSD)، بیشتر احتمال دارد که خوابهای تکراری، بهویژه با ماهیت اضطرابآور ببینند. خواب فرد مبتلا به این بیماری ناشی از ضربه شدید است که به شکل کابوس شبانه تکرار میشود.
اختلال پس از آسیب روانی یا پس از رویداد، پس از مشاهده یا تجربه مستقیم یک عامل استرسزا و آسیبزا شدید رخ میدهد که ممکن است به مرگ یا اتفاقی جدی منجر شود.
مغز تلاش میکند چیزی را حل کند و به آرامش برسد. اما در فرد مبتلا به پیتیاسدی، خواب به قدری واقعی است که او را از خواب بیدار میکند. و این به مشکل تبدیل میشود چون خواب هیچوقت پردازش نمیشود و به همین دلیل، مثل یک کار ناتمام مدام تکرار میشود.
گاهی اوقات خواب تکراری منشا زیستشناختی دارد. مثلا فرد مبتلا به آپنه یا قطع موقت تنفس در خواب، میگوید که خواب خفهشدن، غرق شدن، زیر آب بودن، امواج غولپیکر، تنگی نفس یا خفگی دیده است.
محرکهای محیطی مانند صدای دزدگیر خودرو که از خیابان به گوش میرسد، یا صدای چکه کردن شیر آب ممکن است باعث شود خوابی با همین مضمون ببینیم.
راههای مقابله
وقتی دلیل نگرانیهایمان را میفهمیم، نوشتن درمورد آنها پیش از خواب به کاهش خواب تکرارشونده منفی و بهطورکلی کم کردن استرس کمک میکند. زمانی که میفهمیم چه ترسی به دیدن خوابی خاص منجر میشود میتوانیم با استفاده از روش سه ستونی که در درمان رفتارشناختی انجام میشود، آن را پردازش کنیم:
نشخوار فکریمان چیست؟ احساس ناخودآگاهمان چیست؟ و در نهایت، فکر جایگزین مبتنی بر واقعیت چیست؟
تمرین ذهنی که به آن روش تصویرسازی نیز میگویند برای مقابله با خوابهای تکراری و درمان کابوسهای شبانه موثر است. در این رویکرد جزئیات عناصر داستانی خواب را مینویسیم و سپس آنها را طوری بازنویسی میکنیم که مثبت تمام شود. درست پیش از خواب با صدای بلند میگوییم «هروقت شروع آن خواب بد را دیدم، به جایش این خواب بهتر با نتیجه مثبت را میبینم».
به گفته کارشناسان، چنانچه خواب تکراری باعث استرس یا ناراحتی میشود یا نمیتوانید با آنها کنار بیایید، بهتر است از یک متخصص کمک بگیرید.
خواب تکراری ممکن است دلیل دیگری مثل بهداشت نامناسب خواب داشته باشد.
اگر فرد در ساعات پایانی روز قهوه یا الکل بنوشد، تا دیروقت کار کند یا شب قبل کمخوابیده یا خیلی دیر خوابیده باشد معمولا دچار بیخوابی میشود. مبنای اساسی و بنیادی زندگی رویایی سالم با خواب سالم شروع میشود.
بهتر است پیش از خواب از کارهایی که باعث تشتت افکار میشود و روی زمان تفکر و پردازش اطلاعات ذهن تاثیر منفی میگذارد، مانند استفاده از تلفن همراه یا ایجاد سروصدای اضافی پرهیز کنیم.
پردازش ذهنی باید جایی اتفاق بیفتد، وقتی ذهن مدام درگیر باشد، تمام فشار به زندگی رویایی منتقل میشود و به کابوس یا خوابهای تکراری میانجامد.
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
در طول دههی شصت، من بارها دو خواب تکراری و ترسناک میدیدم: ۱) اولی این بود که همراه با مادرم به منزل خالهی ایشان میرفتیم، نزدیک به درب حیاط آنها که میشدیم، میدیدم که در کوچه، چرخ و فلکی ایستاده و چند کودک مشغول سواری هستند، برای همین من نیز از مادرم جدا میشدم، کمی به آنطرفتر میرفتم و سوار بر چرخ و فلک شده و چند دور میگشتم. سپس متوجه میشدم که دیگر از آن بچهها خبری نیست و من تنها مسافر این دستگاه آهنی هستم!، از سوی دیگر، مادرم نیز دیگر در کوچه نبود ....، قرارگرفتن در این حالت تنهایی و ناامنی در خواب، سبب ایجاد کابوسی وحشتناک میگردید. - ۲) خواب دوم ترسناکتر بود، بدینترتیب که من کنار پنجرهی خانهای که در کوچهای بنبست قرار داشت ایستاده بودم و به بیرون نگاه میکردم. بناگاه میدیدم که یک پیرزن با صورتی وحشتناک، به سمت درب آن خانه که پایین پنجره قرار داشت میآید. من در این زمان میدانستم که او به-زودی وارد خانه میشود، از پلهها بالا میآید و بهسراغ من که در اتاق تنها هستم خواهد آمد. در گیر و دار نگاه به کوچه و قصد فرار از اتاق میبودم، که هراسان از خواب میپریدم.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
در طول دههی شصت، من بارها دو خواب تکراری و ترسناک میدیدم: ۱) اولی این بود که همراه با مادرم به منزل خالهی ایشان میرفتیم، نزدیک به درب حیاط آنها که میشدیم، میدیدم که در کوچه، چرخ و فلکی ایستاده و چند کودک مشغول سواری هستند، برای همین من نیز از مادرم جدا میشدم، کمی به آنطرفتر میرفتم و سوار بر چرخ و فلک شده و چند دور میگشتم. سپس متوجه میشدم که دیگر از آن بچهها خبری نیست و من تنها مسافر این دستگاه آهنی هستم!، از سوی دیگر، مادرم نیز دیگر در کوچه نبود ....، قرارگرفتن در این حالت تنهایی و ناامنی در خواب، سبب ایجاد کابوسی وحشتناک میگردید. - ۲) خواب دوم ترسناکتر بود، بدینترتیب که من کنار پنجرهی خانهای که در کوچهای بنبست قرار داشت ایستاده بودم و به بیرون نگاه میکردم. بناگاه میدیدم که یک پیرزن با صورتی وحشتناک، به سمت درب آن خانه که پایین پنجره قرار داشت میآید. من در این زمان میدانستم که او به-زودی وارد خانه میشود، از پلهها بالا میآید و بهسراغ من که در اتاق تنها هستم خواهد آمد. در گیر و دار نگاه به کوچه و قصد فرار از اتاق میبودم، که هراسان از خواب میپریدم.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
در طول دههی شصت، من بارها دو خواب تکراری و ترسناک میدیدم: ۱) اولی این بود که همراه با مادرم به منزل خالهی ایشان میرفتیم، نزدیک به درب حیاط آنها که میشدیم، میدیدم که در کوچه، چرخ و فلکی ایستاده و چند کودک مشغول سواری هستند، برای همین من نیز از مادرم جدا میشدم، کمی به آنطرفتر میرفتم و سوار بر چرخ و فلک شده و چند دور میگشتم. سپس متوجه میشدم که دیگر از آن بچهها خبری نیست و من تنها مسافر این دستگاه آهنی هستم!، از سوی دیگر، مادرم نیز دیگر در کوچه نبود ....، قرارگرفتن در این حالت تنهایی و ناامنی در خواب، سبب ایجاد کابوسی وحشتناک میگردید. - ۲) خواب دوم ترسناکتر بود، بدینترتیب که من کنار پنجرهی خانهای که در کوچهای بنبست قرار داشت ایستاده بودم و به بیرون نگاه میکردم. بناگاه میدیدم که یک پیرزن با صورتی وحشتناک، به سمت درب آن خانه که پایین پنجره قرار داشت میآید. من در این زمان میدانستم که او به-زودی وارد خانه میشود، از پلهها بالا میآید و بهسراغ من که در اتاق تنها هستم خواهد آمد. در گیر و دار نگاه به کوچه و قصد فرار از اتاق میبودم، که هراسان از خواب میپریدم.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
در طول دههی شصت، من بارها دو خواب تکراری و ترسناک میدیدم: ۱) اولی این بود که همراه با مادرم به منزل خالهی ایشان میرفتیم، نزدیک به درب حیاط آنها که میشدیم، میدیدم که در کوچه، چرخ و فلکی ایستاده و چند کودک مشغول سواری هستند، برای همین من نیز از مادرم جدا میشدم، کمی به آنطرفتر میرفتم و سوار بر چرخ و فلک شده و چند دور میگشتم. سپس متوجه میشدم که دیگر از آن بچهها خبری نیست و من تنها مسافر این دستگاه آهنی هستم!، از سوی دیگر، مادرم نیز دیگر در کوچه نبود ....، قرارگرفتن در این حالت تنهایی و ناامنی در خواب، سبب ایجاد کابوسی وحشتناک میگردید. - ۲) خواب دوم ترسناکتر بود، بدینترتیب که من کنار پنجرهی خانهای که در کوچهای بنبست قرار داشت ایستاده بودم و به بیرون نگاه میکردم. بناگاه میدیدم که یک پیرزن با صورتی وحشتناک، به سمت درب آن خانه که پایین پنجره قرار داشت میآید. من در این زمان میدانستم که او به-زودی وارد خانه میشود، از پلهها بالا میآید و بهسراغ من که در اتاق تنها هستم خواهد آمد. در گیر و دار نگاه به کوچه و قصد فرار از اتاق میبودم، که هراسان از خواب میپریدم.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴
۴۴
Adamat7775 - خارکف، اوکراین
در طول دههی شصت، من بارها دو خواب تکراری و ترسناک میدیدم: ۱) اولی این بود که همراه با مادرم به منزل خالهی ایشان میرفتیم، نزدیک به درب حیاط آنها که میشدیم، میدیدم که در کوچه، چرخ و فلکی ایستاده و چند کودک مشغول سواری هستند، برای همین من نیز از مادرم جدا میشدم، کمی به آنطرفتر میرفتم و سوار بر چرخ و فلک شده و چند دور میگشتم. سپس متوجه میشدم که دیگر از آن بچهها خبری نیست و من تنها مسافر این دستگاه آهنی هستم!، از سوی دیگر، مادرم نیز دیگر در کوچه نبود ....، قرارگرفتن در این حالت تنهایی و ناامنی در خواب، سبب ایجاد کابوسی وحشتناک میگردید. - ۲) خواب دوم ترسناکتر بود، بدینترتیب که من کنار پنجرهی خانهای که در کوچهای بنبست قرار داشت ایستاده بودم و به بیرون نگاه میکردم. بناگاه میدیدم که یک پیرزن با صورتی وحشتناک، به سمت درب آن خانه که پایین پنجره قرار داشت میآید. من در این زمان میدانستم که او به-زودی وارد خانه میشود، از پلهها بالا میآید و بهسراغ من که در اتاق تنها هستم خواهد آمد. در گیر و دار نگاه به کوچه و قصد فرار از اتاق میبودم، که هراسان از خواب میپریدم.
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۴