فال روز شنبه ۱۷ ژوئن - ۲۷ خرداد
رأی دهید
روز وصل دوستداران یاد باد***یاد باد آن روزگاران یاد باد
کامم از تلخی غم چون زهر گشت***بانگ نوش شادخواران یاد باد
تعبیر: از سخن یاوه گویان ناراحت نشو تو همان راه راست را برو چون به نتیجه ی کارت اعتقاد داری. از استهزائ حریفان و بی خردان ناراحت نشو چون یکرنگ هستی و کبر و غرور هم نداری. در بارگاه حق تعالی مورد عنایت قرار می گیری.روی حمایت و دلسوزی بستگان هم حساب نکن.
اردیبهشت
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت***خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن***که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت
تعبیر: سخن کوتاه می کنیم و می گوییم که مرادت خیلی زود برآورده می شود. دلت دوباره جوان می شود. دشمنان شکست خوردند و این از لطف خدا بود. خستگی از تنت بیرون می رود و در کاری که مراد توست جز پیروزی و ثروت چیزی دیگری نیست و این همان اجابت دعاهایت می باشد.
خرداد
ساقی به نور باده برافروز جام ما***مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم***ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
تعبیر:از اینکه اگر پیروز نشوی می ترسی و مدام در حال رنجیدن هستی تا رنج نبینی به مقصود نمی رسی. اگر قرار باشد با نبودن درد و مشقت وصل حاصل شود، نتیجه ی کار برایت لذت بخش نخواهد بود و در راه رسیدن به مقصود امکان از دست دادن مال و آبرو نیز می باشد.
تیر
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است***صراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است***پیاله گیر که عمر عزیز بیبدل است
تعبیر:پل های پشت سر خود را خراب نکن. سرت را بالا بگیر. همنوز رموز زندگی را نمی دانی. ستاره ی دولت و اقبال تو چون ناهید درخشان است. پیشنهاد خود را مطرح کن و دل به دریا بزن. زمانی پیروز می شوی که خودت مشکلاتت را حل کنی و به امید دیگران ننشینی.
مرداد
به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است***بکش به غمزه که اینش سزای خویشتن است
گرت ز دست برآید مراد خاطر ما***به دست باش که خیری به جای خویشتن است
تعبیر:سر تو بر هیچ کس پوشیده نیست. موانع زاد وسختی پیش پایت هست که برای رسیدن به معشوق به راحتی از تمام آنها می گذری. از خستگی شکایت نکن. مرد باش. اگر ضعیف باشی در اول راه جا مانده و اثری از عشق و معشوق نمی یابی.
شهریور
روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست***در غنچهای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست***چون من در آن دیار هزاران غریب هست
تعبیر:در راهی که قدم نهاده ای هزاران رقیب داری که باید از میدان به در کنی. احساس غریبی می کنی اما به همین زودی چشمت به جمال یار روشن می شود و همگان برای اینوصل جشن خواهند گرفت. هیچ دردی نیست که درمان نداشته باشد. طبیب درد تو هم رسیدن به یار است.
مهر
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست***پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان***نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
تعبیر: کارهای مهم را بازیچه نگیر چون خطا می کی. حرفی را زده ای که عدهای از تو رنجیده اند، دل آنها را بدست بیاور، چون د زمان پیری و تهایی کسی نیست که دیگر با او همدلی کنی و هم سخن شوی. ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. الان هم دیر نیست. طبیب تو خداوند است روبه سوی او آور تا تو را شفا دهد و از مشقات رهایت سازد.
آبان
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست***گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست***که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
تعبیر:
آذر
ساقی به نور باده برافروز جام ما***مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم***ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
تعبیر:روشنایی و آفتاب خوبی ها در حال طلوع است و این طلعت بسیار مبارک است و سعادت به همراه دارد. اتفاقات شیرینی رخ خواهد داد . شما از در آشتی در می آیید. لحن کلامت را زیباتر کن. خاطرات دردآور را فراموش کن. کاری را که می خواهی انجام بده چون سود سرشاری برایت دارد.
دی
تعبیر:زیاد عجله می کنی، هر چند که همه می دانند چه روزهای سختی را پشتسر می گذاری. همگان ظاهر را می بینند پس برای حفظ آبرو ظواهر را حفظ ک. بسیار بی تجربه ای اما ادعای با تجربه بودن می کنی. کاری نکن که انگشت نما شوی، تو جوهر خوبیبرای کار داری همین مسئله باعث می شود تو به مراد برسی و تن خسته ات التیام پیدا کند.
بهمن
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را***که سر به کوه و بیابان تو دادهای ما را
شکرفروش که عمرش دراز باد چرا***تفقدی نکند طوطی شکرخا را
تعبیر:منتظر خبری هستید که باید برای رسیدن این خبر انتظار زیاد بکشید و دست به دعا بردارید. ناامید نشوید به چیزی یا کسی شک نکنید. حسرت رسیدن این خبر نباید شما را از پای در بیاورد بندهای غم عاقبت از دلتان باز می شود اگر با خدا باشید.
اسفند
ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما***آب روی خوبی از چاه زنخدان شما
عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده***بازگردد یا برآید چیست فرمان شما
تعبیر:ایمانت را قوی تر کن تا از رنج ملامت نجات یابی. گرفتاریت برطرف می شود. اگر در عین غمگینی خندیدی شاهکار کرده ای. کسانی که طرفداری تو را می کنند و از آشوب و غوغا نجاتت می دهند. تغییری در خود و افکارت بده. بدی ها را آتش بزن و بخشندگی را در خود پرورش بده.