فال روز جمعه ۱۰ مارچ - ۱۹ اسفند
رأی دهید
فروردین
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت***آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع***شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
تعبیر:دلت را مثل آیینه صاف کن. پرده های تاریک را از رویت کنار بزن تا حقیقت را ببینی آن موقع است که به مقام عالی می رسی. طمع نداشته باش تا عمرت طولانی باشد. بهشت تو آنجاست که حق مردم را به جا آوری. این همان راهیست که تو را به هدف می رساند.
اردیبهشت
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت***درده قدح که موسم ناموس و نام رفت
وقت عزیز رفت بیا تا قضا کنیم***عمری که بی حضور صراحی و جام رفت
تعبیر:از در آشتی درآی، وگرنه ایام جوانیت خراب می شود. کاری نکن که در زمان پیری افسوس جوانی را بخوری. در همه حال به خدا پناه ببر. مواظب باش در راهی که قدم گذاشته ای به خطا نروی. به هشدار پیران گوش کن. فریب ظواهر را نخور و فقط بنده ی خداوند باش.
خرداد
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت***و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز***کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
تعبیر:به مراد دل خود می رسی و این از برای دعاهای سحریت می باشد. فکر نکن همه کارها را تنها انجام داده ای بلکه بقیه نیز سبب ساز بوده اند تا بتوانی به مقصود برسی. بر عهد خود وفادار بمان. روزگار بر وفق مراد توست پس رضای خداوند را هم در نظر بگیر و تو هم برای دیگران سبب ساز باش.
تیر
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است***سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب***در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
تعبیر:در کاری به رقابت پرداخته ای ولی پشت پرده کار اجام می دهی. نکند که در این راه خوی دیو پیدا کنی و فرشته بودن را فراموش کنی. هیچ گلی بی خار نیست، تو هم مستثنی نیستی. کار دیگران را بی ارزش نکن تا کار خودت پر بهاء شود که این دور از ادب است.
مرداد
برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست***مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست
میان او که خدا آفریده است از هیچ***دقیقهایست که هیچ آفریده نگشادست
تعبیر:اگر در عشق شکست خورده ای تقصیرکسی نیست و افسوس خوردن بی فایده است و از دست کسی کاری بر نمی آید. همت کن، از جای برخیز و کارهای گذشته را جبران کن انشاالله که موفق می شوی. دنیا به آخر نرسیده است باز هم وقت برای پیمان بستن و دولت زیاد داری.
شهریور
اگر چه باده فرح بخش و باد گلبیز است***به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است
صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد***به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است
تعبیر:ایمانت را قوی تر کن تا از رنج ملامت نجات یابی. گرفتاریت برطرف می شود. اگر در عین غمگینی خندیدی شاهکار کرده ای. کسانی که طرفداری تو را می کنند و از آشوب و غوغا نجاتت می دهند. تغییری در خود و افکارت بده. بدی ها را آتش بزن و بخشندگی را در خود پرورش بده.
مهر
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت***بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم***زین جا به آشیان وفا میفرستمت
تعبیر:فریب مال و منال دنیا را نخور و در پی آرزوهای دور و دراز نباش. با قناعت و سادگی زندگی کردن بهتر از زندگی ای است که هر روزش پر از سختی و غم است. تکبر و غرور را رها کن و با ایمان باش.
آبان
صوفی از پرتو می راز نهانی دانست***گوهر هر کس از این لعل توانی دانست
قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس***که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
تعبیر:دیگر خسته شده ای. صبرو قرار نداری از سرگردانی خسته ای و این باعث دل شکستگی تو شده است. فقر و بی پولی عذابت می دهد. مقصود و مراد تو همان ثروت است که برای رسیدن به آن خود را به هر آب و آتشی می زنی. نترس روزی خواهد رسید که همه ی مردم تو را تحسین کنند و از تو کمک می خواهند.
آذر
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت***که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش***هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
تعبیر:با خیال او زندگی می کنی. مدعی هستی که عاشق شده ای اما می دانی که برای رسیدن به وصال یار باید صبر داشته باشی. با گوشه نشینی کار به جایی نمی بری. تلاش کن، هر چند که سال ها طول بکشد. ولی عاقبت به مراد خودت می رسی.
دی
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما***چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون***روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
تعبیر:از در آشتی درآی، وگرنه ایام جوانیت خراب می شود. کاری نکن که در زمان پیری افسوس جوانی را بخوری. در همه حال به خدا پناه ببر. مواظب باش در راهی که قدم گذاشته ای به خطا نروی. به هشدار پیران گوش کن. فریب ظواهر را نخور و فقط بنده ی خداوند باش.
بهمن
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت***من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز***که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
تعبیر: از اینکه همیشه سلامت و تندرست هستی خدا را شکر نمی کنی. با اینکه ظاهرا" خشن هستی اما باطنی بس لطیف داری. از چشم زخم ایمن هستی. رقیب نداری از طعنه ی اطرافیان نرنج. کار خودت را انجام بده. حاجت تو برآورده می شود.
اسفند
صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد***ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
آن که یک جرعه می از دست تواند دادن***دست با شاهد مقصود در آغوشش باد
تعبیر: برای آینده ی خود چه کاری انجام داده ای. وقت گذشته، عمرت هم تلف شده بدوناینکه برای فردایت فکری کرده باشی. این حاصل غرور خودت می باشد. غرورت را کنار بگذار تا دوباره متولد شده و بتوانی آینده را بسازی. توبه کن تا عمر از دست رفته دوباره بازگردد و قلب تاریکت روشن گردد..