کار زیبای علی دایی برای مجری اخراجی و ممنوع‌الکار تلویزیون

مجتبی پوربخش مجری ممنوع‌الکار تلویزیون روایت جالبی از علی دایی دارد.

فرارو- مجتبی پوربخش مجری ممنوع‌الکار تلویزیون که در روزهای نخست اتفاقات اخیر در ایران از صداوسیما کنار گذاشته شد، روایتی جالب از علی دایی در صفحه فضای مجازی‌اش کرده است. او نوشته که علی دایی بعد از این اقدام تلویزیون به او زنگ زده است.

به گزارش فرارو، مجتبی پوربخش نوشت: وقتی ممنوع کار شدم چند نفر آدم بزرگ که انتظارشو نداشتم بهم زنگ زدن و دلگرمی دادن و گفتن هرکاری داشتی به ما بگو. من کلا عادت ندارم از کسی کمک بخوام، اما تماسشون برام خیلی با ارزش بود. یکی از این عزیزان علی دایی بود بقیه هم به وقتش نام میبرم. امروز قسمت شد ازش تشکر کنم.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۴
Persiangulfforever - ویکفیلد، انگلستان

بیخود نیست لقب شهریار به علی رایی داده شده. پاینده باشی شهریار.
یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۳
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا

کاش علی داعی رضایت می داد که آن جوان را که به زندان انداخته است بیاد بیرون، ولی »غرور و کینه« نخواهد گذاشت، هفت سال و انفرادی هم، بخاطر چنگ انداختن به گردنبد »علی داعی«!!
یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۵۰
۳۴
BrainWorm - لیون، فرانسه

راجع به سارق گردنبند علی دایی در اینترنت هست که "وی علاوه بر سرقت گردنبند علی دایی به سرقت از ۲۰ شهروند تهرانی دیگر اعتراف کرد.". سایبری هستی و نون خون مردم میخوری و دنبال لجن پراکنی و پدر سوخته گی! جناب علی دایی هم رضایت بده بیست فقره سرقت دیگه کرده که معلوم میشه مثل تو سابفه دار بود و بخارطر جرمهای دیگه تو زندان نگرش میدارند. روزه روشن دروغ میگی ؟ اینجا طویله رهبری نیست
دوشنبه ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۸
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی ، بحث یک گردنبند نیست ، بلکه خشونتی که سارق انجام داده و اون اثر ترس و‌وحشت که شاید تا سالها در فرد باقی بماند ، چرا درک این مسعله برای عده ای مشکله ،
دوشنبه ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۳۰
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا

البته پدر سوخته، جد و آباد مغولی است که نه زبان بلد است، نه توان درک یک حرف حساب، اگر این قانون که بر مبنای آن یک جوان را به زندان انداخته، خوب است، پس چرا شما »جر« خوردی،؟، فقط کافی است » یک جمله« از علی داعی را همین جا نقل قول کنی که نشان دهد ایشان »درک، اندیشه و ایده ای دارد« که از مغز خودش تراوش کرده است، فقط یک جمله! تو بد جوری از کوره در رفتی! دوران قهرمان سازی های الکی و »قجری«( خلخالی) گذشته است، علی داعی »باید« رضایت می داد، و چون غرور داشت، رحم نکرد، گردنبند که دزدیده نشد، حالا که به نفع علی داعی است از قانون دفاع می کنی؟
دوشنبه ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۲
۳۴
BrainWorm - لیون، فرانسه
من تو رو جر دادم برو دوباره بخون چی برات نوشتم تا نیای تو این سایت لجن پراکنی کنی سایبری پوفیوز رهبره الدنگت رو هم جر میدیم .
‌سه شنبه ۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۶:۱۳
۶۵
بینوایان1 - دوسلدورف، آلمان
کانادا چرا بعضی از افراد بیشعور را به کشمرش راه میدهد؟؟ واقعا سوال هاااا
‌سه شنبه ۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۰
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا
نه کتابی نوشته، نه ایده ای دارد، حالا تو بخاطر ترک بودنش تحمل انتقاد نداری، تیمور خر هم همین بود، زوری می خواهند یک ترک قجر را دوباره حاکم کنند، حتی بلوچ ها از شما قجری ها( خلخالی) متنفرند. چپ و راست دارید به فارس و کرد و افغانی فحش می دهید، حرفی نیست، بعد یک دزد سرمایه دار عوضی را اسمش گذاشته »شهریار«!! خنده دار است!
‌سه شنبه ۰۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۰
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
گرامی یک داستان تعریف کنم ، خانم بسبار سالمندی از خانواده بسبار مرفه در خانه اش در زمانی که تنها بود دزدی شد ، فرد دزد نه کتکی زد ، نه توهینی کرد ، پول نقد و جواهرات را جویا شد ، پیرزن را در کمد لباس قفل کرد و رفت ، خانواده چند ساعتی بعد او را از کمد آزاد کردند ، زیان مالی هم زیاد بزرگ‌نبود ، اما اون پیرزن آنچنان آسیب روحی دید که تا روز آخر زندگی این حادثه برایش تراما بود . حالا اینکه پیرزن اصلا سواد داشته ، شاید کهولت ذهنی هم داشته ، و یا دزد مثلا بچه اش مریض بوده ، داستان را تغییر نمی دهد و‌اون احساس و آسیب فرد قربانی است .
‌چهارشنبه ۰۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۵
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.