جینا لولوبریجیدا؛ «زیباترین زن دنیا» در ۹۵ سالگی درگذشت
رأی دهید
این هنرپیشه ایتالیایی که اغلب از او به عنوان «زیباترین زن جهان» نام برده میشد، سابقه حضور در فیلمهایی مانند گوژپشت نتردام، بندباز، سلیمان و ملکه سبا را در کارنامه داشت.
جینا لولوبریجیدا با شماری از ستارههای کلاسیک تاریخ سینما مانند همفری بوگارت، فرانک سیناترا، راک هادسن و ارول فلین همکاری کره بود.
فعالیت حرفهای خانم لولوبریجیدا در دهه ۱۹۶۰ رو به افول گذاشت و او وارد دنیای عکاسی و سیاست شد.
جولیا کیتانی، وکیل جینا لولوبریجیدا به خبرگزاری رویترز گفت که موکلش در کلینیکی در شهر رم ایتالیا درگذشت.
در پشت دوربین هم در حالی که هوارد هیوز، غول صنعت فیلمسازی بارها از او خواستگاری کرده بود، ماجرای دشمنی طولانی او با سوفیا لورن، دیگر هنرپیشه ایتالیایی معروف بود.
لوییجینا لولوبریجیدا ۴ ژوئیه ۱۹۲۷ به دنیا آمد. او دختر یک تولید کننده مبلمان بود که دوران نوجوانیاش با بمباران کشورش در جنگ جهانی دوم همراه بود. او سپس در دانشکده هنرهای زیبای رم در رشته مجسمهسازی تحصیل کرد.
یک استعدادیاب به او پیشنهاد داد که در چینهچیتا که آن زمان بزرگترین مرکز فیلمسازی ایتالیا و اروپا بود، تست دهد.
اما جینا لولوبریجیدا علاقهای به این پیشنهاد نداشت: «اولین باری که برای ایفای یک نقش به من پیشنهاد شد، رد کردم. در نتیجه آنها گفتند که هزار لیره به من میدهند. برای این که دست به سرشان کنم گفتم که قیمت من یک میلیون لیره است، اما آنها قبول کردند.»
جینا لولوبریجیدا (نفر سوم از سمت چپ در میان دخترانی که بیکینی سفید پوشیدهاند) در رقابت برای کسب عنوان دختر شایسته ایتالیا سال ۱۹۴۷سال ۱۹۴۷ او در رقابتهای دختر شایسته ایتالیا شرکت کرد و سوم شد و دو سال بعد از آن با میلکو اسکوفیچ، دکتری اهل اسلوونی، ازدواج کرد.
اسکوفیچ، چند عکس با بیکنی از زن جدید و کماکان گمنامش گرفت که هزاران کیلومتر دورتر چشم ثروتمندترین مرد جهان در هالیوود را گرفت.
دلباختگی
هیوز رئیس یک شرکت فیلمسازی بزرگ در هالیوود بود. او ۲۰ سال از لولوبریجیدا بزرگتر بود و به داشتن روابط خارج از ازدواج با بزرگترین ستارههای زن هالیوود مانند مارلین دیتریش، ریتا هیورث و آوا گاردنر شهرت داشت.
هیوز دنبال جینا لولوبریجیدا گشت و به او پیشنهاد داد برای بازی در سینما تست دهد. او قبول کرد که همراه شوهرش راهی آمریکا شود. در روز سفر مشخص شد که هیوز فقط برای یک نفر بلیت فرستاده است.
تصویری از جینا لولوبریجیدا در سال ۱۹۷۹هیوز حتی وکلای طلاق را هم به فرودگاه فرستاده بود و بعد هم او را در یک هتل لوکس با منشی و راننده مستقر کرد و سپس بارها از او خواستگاری کرد.
هیوز همه چیز را چیده بود و حتی آزمون بازیگری هم یک سکانس در مورد پایان ازدواج بود.
این سفر سه ماه طول کشید و هیوز هر روز او را ملاقات میکرد. برای فرار از دست خبرنگاران آنها یا در رستورانهای ارزان غذا میخوردند یا روی صندلی عقب ماشین هیوز.
رفتار هیوز واقعا گستاخانه بود اما لولوبریجیدا گفت که از توجهی که به او میشد، لذت میبرد. او بعدا گفت: «او حسابی قد بلند و جذاب بود؛ به مراتب بیشتر از شوهر خودم.»
هوارد هیوز، پولدارترین مرد دنیا بود. او، جینا لولوبریجیدا را به حضور در هالیوود وسوسه و بارهای از او خواستگاری کرد؛ این ماجرا نزدیک به یک دهه ادامه یافتقبل از بازگشت به رم، هیوز قراردادی هفت ساله پیش روی او گذاشت که استخدامش را برای سایر شرکتهای هالیوودی بسیار گران میکرد، لولوبریجیدا گفت: «آن را امضا کردم چون میخواستم به خانه برگردم.»
هیوز تسلیم نشد. وکلای او، لولوبریجیدا را تا صحرای الجزایر که او در آن فیلمبرداری داشت، تعقیب کردند. شوهر لولوبریجیدا با این دلباختگی یک دههای کنار آمد. او حتی با وکلای هیوز تنیس هم بازی کرده بود.
ستاره سینما
پس از دست رد زدن به سینه هالیوود، لولوبریجیدا در سینمای فرانسه و ایتالیا مشغول به کار شد و در فیلمهایی مانند میس ایتالیا و نان، عشق و فانتزی بازی کرد.
اولین فیلم او به زبان انگلیسی شیطان را بران به کارگردانی جان هیوستون بود. با نقشی که او در آن فیلم مقابل همفری بوگارت در ساحل آمالفی ایتالیا بازی کرد، راه بازی مقابل شماری از بزرگترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما باز شد.
لولوبریجیدا در فیلم بندباز و در مرکز یک مثلث عشقی با بازی برت لنکستر و تونی کورتیس حضور یافتدر شمشیرهای متقاطع با ارول فلین همبازی شد و در گوژپشت نتردام با آنتونی کویین. او یک سلبریتی جهانی بود که در مراسم استقبالش در آرژانتین ۶۰ هزار نفر از جمله خوان پرون، رئیسجمهوری این کشور، حاضر شدند.
لولوبریجیدا برای بازی در نقش یک یتیم مقابل ویتور گاسمن، یکی از بهترین هنرپیشههای ایتالیایی جوایز مختلفی برد و در فیلم بندباز و در مرکز یک مثلث عشقی با بازی برت لنکستر و تونی کورتیس حضور یافت.
لولوبریجیدا در فیلم عاشقانه جنگی «هرگز نه اینقدر کم» که در میانمار و تایلند فیلمبردای شد با فرانک سیناترا همبازی شد؛ هرچند که از او خوشش نیامد و بعدا گفت: «کوچکترین طنزی نداشت.»
لولوبریجیدا در فیلم هرگز نه اینقدر کم با فرانک سیناترا همبازی شدفیلم بعدی با فاجعه همراه شد. در حالی که دو سوم فیلم سلیمان و ملکه سبا فیلمبرداری شده بود، تایرون پاور، هنرپیشه نقش اول مرد در یکی از صحنههای شمشیربازی در مادرید دچار حمله قلبی شد.
یک روایت میگوید که او در ماشین لولوبریجیدا و در راه بیمارستان درگذشت. روایت دیگر میگوید که او در رختکن درگذشت و سپس در حالی که دستمالی روی آروارهاش بسته بودند که از افتادن چانهاش جلوگیری شود، به بیرون از استودیو «راه برده شد.»
اصل ماجرا هرچه که بود، یول براینر جایگزین بازیگر درگذشته شد. فیلم در سال ۱۹۵۰ با یک صحنه سکس گروهی به نمایش درآمد؛ صحنهای که البته در آن هم به طور کامل لباس به تن داشتند.
راک هادسن و سوفیا لورن
او در سال ۱۹۶۰ برای پرداخت مالیات کمتر و قولهایی که راجع به وضعیت قانونی شوهر اهل یوگسلاوی خود گرفته بود، راهی کانادا شد. یک مجله این سفر را «قاطعترین استدلال در مورد سیاستها مهاجرت لیبرال» نامید.
حرفه او به عنوان هنرپیشه کمی خلوت شده بود اما او هنوز فرصت برای همبازی شدن با ستاره محبوبش، راک هادسن، داشت.
راک هادسن، هنرپیشه محبوب لولو بریجیدا برای به عهده گرفتن نقش مقابل بود، هر دو نفر برای بازی در فیلم سپتامبر بیا، نامزد دریافت گلدن گلوب شدندآنها در کمدیهای رومانتیک سپتامبر بیا و همبسترهای عجیب همبازی شدند. پس از یک عمر دست رد زدن به سینه هیوز و بسیاری از مردان مطرح هالیوود، این بار هادسن بود که حاضر به قبول رابطه نشد.
او یک بار به خبرنگاری گفت: «به محض این که راک هادسن عشق من را رد کرد، فهمیدم که همجنسگراست.»
او البته در مصاحبههای دیگر با قطعیت کمتری سخن گفت: «من نگفتم او همجنسگرا است و بعدا مردم این حرف را تغییر دادند. او در سکانسهای عاشقانهای که باهم داشتیم، کاملا عادی رفتار میکرد.»
دشمنی او با سوفیا لورن هم به جاهای بامزهای کشید.
لورن یک بار گفته بود که «خوش سر و سینهتر» از لولو بریجیدا است. لولوبریجیدا هم در جواب گفته بود که لورن فقط میتواند نقش زنان دهاتی را بازی کند نه خانمهای اشرافی را. او گفته بود: «فرق بین ما فرق بین یک اسب خوب مسابقه با یک بز است.»
لولوبریجیدا (راست) دشمنی طولانی مدتی با سوفیا لورن (چپ) داشت. این تصویر آنها در جشنواره برلین همراه با بازیگری دیگر به نام ایوان دکارلو استلولوبریجیدا مدتی کوتاه رابطهای خارج از ازدواج با کریستین بارنارد، نخستین جراحی که عمل پیوند قلب انجام داد، برقرار کرد و این به معنای پایان ازدواجش بود.
طلاق به تازگی در ایتالیا قانونی شده بود و او از نخستین کسانی بود که از آن بهره برد.
لولوبریجیدا گفت: «زن ۲۰ ساله مانند یخ است. در ۳۰ سالگی گرم است و در ۴۰ سالگی داغ. در حالی که مردها افت میکنند ما بهتر میشویم.»
او کشته مردههای زیادی داشت. یکی از این افراد رینیه، شاهزاده موناکو بود که آن موقع با گریس کلی ازدواج کرده بود. لولوبریجیدا یک بار مدعی شد: «او میخواست در خانهاش و مقابل چشم همسرش با من لاس بزند و طبیعتا جواب من منفی بود.»
آخرین فیلم مهم او «شاه، بیبی، سرباز» بود که با دیوید نیون در سال ۱۹۷۲ همبازی شد. این فیلم با تنشهای زیادی همراه بود و تولید آن سه بار به دلیل «مشکلات چشمی» متوقف شد.
لولوبریجیدا نقشهای کوچکی در سریالهای آمریکایی بازی کرد اما بعد در شاخه دیگری از هنر مشغول به کار شد.
مصاحبه با کاسترو
این پروژهای برای ارضای غرور یک هنرپیشه پا به سن گذاشته نبود، لولوبریجیدا واقعا خوب بود.
او برنده جوایز عکاسی در کشورش ایتالیا شد و مجمسمههای برنزی و مرمریاش در یک نمایشگاه بینالمللی در سویل اسپانیا به نمایش درآمدند.
لولوبریجیدا با مجسمهسازی و عکاسی خبری نشان داد در هنرهای دیگر هم استعداد دارداو همچنین با مصاحبه و گرفتن تعدادی عکس از فیدل کاسترو، رهبر سابق کوبا، جهان را غافلگیر کرد.
لولوبریجیدا گفت: «ما ۱۲ روز را باهم گذراندیم. او نه به عنوان یک رهبر سیاسی که به عنوان یک انسان به من علاقهمند شد. فهمید که برای حمله کردن به او آنجا نرفتهام و من را پذیرفت.»
لولوبریجیدا همچنین برای یونیسف کار کرد و تلاش ناموفقی هم برای رسیدن به پارلمان اروپا داشت. او تا همین اواخر هم به فعالیت در سیاست ادامه داد و پارسال هم برای رسیدن به سنای ایتالیا تلاش کرد که ناکام ماند.
مردان جوانتر
به رغم داشتن لقب «زیباترین زن جهان» او هرگز نتوانست مرد مناسبش را پیدا کند.
لولوبریجیدا گفت: «تجربهام به من میگوید که هر وقت مرد مناسبی پیدا میکردم، او از من میگریخت. مردان مهم میخواهند ستاره باشند نه سایه شما.»
در یکی از رابطههای ناموفق او با خاویر ریگائو رافولس، اسپانیایی جذابی که ۳۴ سال از خودش کوچکتر بود آشنا شد، آنها در سال ۲۰۰۶ نامزد کردند اما کمی بعد به دلیل توجه بیش از حد مطبوعات از هم جدا شدند.
لولوبریجیدا از خاویر ریگائو رافولس، دوست پسر سابق خودش شکایت کردریگائو اما ماجرا را ادامه داد و عروسی گرفت و ظاهرا از یک شیاد برای بازی در نقش عروس استفاده کرد. طبق گفته لولوبریجیدا او خبر عروسی را در اینترنت پیدا کرد.
لولوبریجیدا شکایت کرد اما ریگائو شواهدی به دادگاه ارائه کرد که طبق آن لولوبریجیدا قبلا وکالتنامهای به او داده که طبق آن اجازه ازدواج غیابی داشت.
لولوبریجیدا در دادگاه باخت اما آن ازدواج سال ۲۰۱۹ با کمک پاپ باطل شد.
لولوبریجیدا یک پرونده حقوقی دیگر هم علیه پسر خودش، میلکو داشت. او تلاش کرده بود کنترل اموال مادرش را که آن موقع ۸۰ ساله بود، بدست بگیرد. لولوبریجیدا کمی قبل رابطه با یک مرد خوشتیپ بیست و چند ساله را شروع کرده بود.
او در اواخر زندگی منزویتر شده بود اما گاه بیگاه رسانهها تصویر او را با عشاق جوانش شکار میکردند. او یک بار گفته بود: «من فقط یک ستاره فیلم هستم به دلیل که جامعه این را از من میخواهد.»
جینا لولوبریجیدا یکی از آخرین بازماندههای دوران طلایی سینما بود، زنی که گاهی در زندگی واقعی هم مانند نقشهای نامتعارفش در فیلمها میشد.
او با تعریفی که از زندگی داشت و زیست و درگذشت: «همه ما به دنیا میآییم که بعد بمیریم، تفاوت در شور و هیجانی است که ما برای زندگی انتخاب میکنیم.»
یک استعدادیاب به او پیشنهاد داد که در چینهچیتا که آن زمان بزرگترین مرکز فیلمسازی ایتالیا و اروپا بود، تست دهد.
اما جینا لولوبریجیدا علاقهای به این پیشنهاد نداشت: «اولین باری که برای ایفای یک نقش به من پیشنهاد شد، رد کردم. در نتیجه آنها گفتند که هزار لیره به من میدهند. برای این که دست به سرشان کنم گفتم که قیمت من یک میلیون لیره است، اما آنها قبول کردند.»
اسکوفیچ، چند عکس با بیکنی از زن جدید و کماکان گمنامش گرفت که هزاران کیلومتر دورتر چشم ثروتمندترین مرد جهان در هالیوود را گرفت.
دلباختگی
هیوز رئیس یک شرکت فیلمسازی بزرگ در هالیوود بود. او ۲۰ سال از لولوبریجیدا بزرگتر بود و به داشتن روابط خارج از ازدواج با بزرگترین ستارههای زن هالیوود مانند مارلین دیتریش، ریتا هیورث و آوا گاردنر شهرت داشت.
هیوز دنبال جینا لولوبریجیدا گشت و به او پیشنهاد داد برای بازی در سینما تست دهد. او قبول کرد که همراه شوهرش راهی آمریکا شود. در روز سفر مشخص شد که هیوز فقط برای یک نفر بلیت فرستاده است.
هیوز همه چیز را چیده بود و حتی آزمون بازیگری هم یک سکانس در مورد پایان ازدواج بود.
این سفر سه ماه طول کشید و هیوز هر روز او را ملاقات میکرد. برای فرار از دست خبرنگاران آنها یا در رستورانهای ارزان غذا میخوردند یا روی صندلی عقب ماشین هیوز.
رفتار هیوز واقعا گستاخانه بود اما لولوبریجیدا گفت که از توجهی که به او میشد، لذت میبرد. او بعدا گفت: «او حسابی قد بلند و جذاب بود؛ به مراتب بیشتر از شوهر خودم.»
هوارد هیوز، پولدارترین مرد دنیا بود. او، جینا لولوبریجیدا را به حضور در هالیوود وسوسه و بارهای از او خواستگاری کرد؛ این ماجرا نزدیک به یک دهه ادامه یافتقبل از بازگشت به رم، هیوز قراردادی هفت ساله پیش روی او گذاشت که استخدامش را برای سایر شرکتهای هالیوودی بسیار گران میکرد، لولوبریجیدا گفت: «آن را امضا کردم چون میخواستم به خانه برگردم.»
هیوز تسلیم نشد. وکلای او، لولوبریجیدا را تا صحرای الجزایر که او در آن فیلمبرداری داشت، تعقیب کردند. شوهر لولوبریجیدا با این دلباختگی یک دههای کنار آمد. او حتی با وکلای هیوز تنیس هم بازی کرده بود.
ستاره سینما
پس از دست رد زدن به سینه هالیوود، لولوبریجیدا در سینمای فرانسه و ایتالیا مشغول به کار شد و در فیلمهایی مانند میس ایتالیا و نان، عشق و فانتزی بازی کرد.
اولین فیلم او به زبان انگلیسی شیطان را بران به کارگردانی جان هیوستون بود. با نقشی که او در آن فیلم مقابل همفری بوگارت در ساحل آمالفی ایتالیا بازی کرد، راه بازی مقابل شماری از بزرگترین هنرپیشههای مرد تاریخ سینما باز شد.
لولوبریجیدا برای بازی در نقش یک یتیم مقابل ویتور گاسمن، یکی از بهترین هنرپیشههای ایتالیایی جوایز مختلفی برد و در فیلم بندباز و در مرکز یک مثلث عشقی با بازی برت لنکستر و تونی کورتیس حضور یافت.
لولوبریجیدا در فیلم عاشقانه جنگی «هرگز نه اینقدر کم» که در میانمار و تایلند فیلمبردای شد با فرانک سیناترا همبازی شد؛ هرچند که از او خوشش نیامد و بعدا گفت: «کوچکترین طنزی نداشت.»
لولوبریجیدا در فیلم هرگز نه اینقدر کم با فرانک سیناترا همبازی شدفیلم بعدی با فاجعه همراه شد. در حالی که دو سوم فیلم سلیمان و ملکه سبا فیلمبرداری شده بود، تایرون پاور، هنرپیشه نقش اول مرد در یکی از صحنههای شمشیربازی در مادرید دچار حمله قلبی شد.
یک روایت میگوید که او در ماشین لولوبریجیدا و در راه بیمارستان درگذشت. روایت دیگر میگوید که او در رختکن درگذشت و سپس در حالی که دستمالی روی آروارهاش بسته بودند که از افتادن چانهاش جلوگیری شود، به بیرون از استودیو «راه برده شد.»
اصل ماجرا هرچه که بود، یول براینر جایگزین بازیگر درگذشته شد. فیلم در سال ۱۹۵۰ با یک صحنه سکس گروهی به نمایش درآمد؛ صحنهای که البته در آن هم به طور کامل لباس به تن داشتند.
راک هادسن و سوفیا لورن
او در سال ۱۹۶۰ برای پرداخت مالیات کمتر و قولهایی که راجع به وضعیت قانونی شوهر اهل یوگسلاوی خود گرفته بود، راهی کانادا شد. یک مجله این سفر را «قاطعترین استدلال در مورد سیاستها مهاجرت لیبرال» نامید.
حرفه او به عنوان هنرپیشه کمی خلوت شده بود اما او هنوز فرصت برای همبازی شدن با ستاره محبوبش، راک هادسن، داشت.
او یک بار به خبرنگاری گفت: «به محض این که راک هادسن عشق من را رد کرد، فهمیدم که همجنسگراست.»
او البته در مصاحبههای دیگر با قطعیت کمتری سخن گفت: «من نگفتم او همجنسگرا است و بعدا مردم این حرف را تغییر دادند. او در سکانسهای عاشقانهای که باهم داشتیم، کاملا عادی رفتار میکرد.»
دشمنی او با سوفیا لورن هم به جاهای بامزهای کشید.
لورن یک بار گفته بود که «خوش سر و سینهتر» از لولو بریجیدا است. لولوبریجیدا هم در جواب گفته بود که لورن فقط میتواند نقش زنان دهاتی را بازی کند نه خانمهای اشرافی را. او گفته بود: «فرق بین ما فرق بین یک اسب خوب مسابقه با یک بز است.»
لولوبریجیدا (راست) دشمنی طولانی مدتی با سوفیا لورن (چپ) داشت. این تصویر آنها در جشنواره برلین همراه با بازیگری دیگر به نام ایوان دکارلو استلولوبریجیدا مدتی کوتاه رابطهای خارج از ازدواج با کریستین بارنارد، نخستین جراحی که عمل پیوند قلب انجام داد، برقرار کرد و این به معنای پایان ازدواجش بود.
طلاق به تازگی در ایتالیا قانونی شده بود و او از نخستین کسانی بود که از آن بهره برد.
لولوبریجیدا گفت: «زن ۲۰ ساله مانند یخ است. در ۳۰ سالگی گرم است و در ۴۰ سالگی داغ. در حالی که مردها افت میکنند ما بهتر میشویم.»
او کشته مردههای زیادی داشت. یکی از این افراد رینیه، شاهزاده موناکو بود که آن موقع با گریس کلی ازدواج کرده بود. لولوبریجیدا یک بار مدعی شد: «او میخواست در خانهاش و مقابل چشم همسرش با من لاس بزند و طبیعتا جواب من منفی بود.»
آخرین فیلم مهم او «شاه، بیبی، سرباز» بود که با دیوید نیون در سال ۱۹۷۲ همبازی شد. این فیلم با تنشهای زیادی همراه بود و تولید آن سه بار به دلیل «مشکلات چشمی» متوقف شد.
لولوبریجیدا نقشهای کوچکی در سریالهای آمریکایی بازی کرد اما بعد در شاخه دیگری از هنر مشغول به کار شد.
مصاحبه با کاسترو
این پروژهای برای ارضای غرور یک هنرپیشه پا به سن گذاشته نبود، لولوبریجیدا واقعا خوب بود.
او برنده جوایز عکاسی در کشورش ایتالیا شد و مجمسمههای برنزی و مرمریاش در یک نمایشگاه بینالمللی در سویل اسپانیا به نمایش درآمدند.
لولوبریجیدا گفت: «ما ۱۲ روز را باهم گذراندیم. او نه به عنوان یک رهبر سیاسی که به عنوان یک انسان به من علاقهمند شد. فهمید که برای حمله کردن به او آنجا نرفتهام و من را پذیرفت.»
لولوبریجیدا همچنین برای یونیسف کار کرد و تلاش ناموفقی هم برای رسیدن به پارلمان اروپا داشت. او تا همین اواخر هم به فعالیت در سیاست ادامه داد و پارسال هم برای رسیدن به سنای ایتالیا تلاش کرد که ناکام ماند.
مردان جوانتر
به رغم داشتن لقب «زیباترین زن جهان» او هرگز نتوانست مرد مناسبش را پیدا کند.
لولوبریجیدا گفت: «تجربهام به من میگوید که هر وقت مرد مناسبی پیدا میکردم، او از من میگریخت. مردان مهم میخواهند ستاره باشند نه سایه شما.»
در یکی از رابطههای ناموفق او با خاویر ریگائو رافولس، اسپانیایی جذابی که ۳۴ سال از خودش کوچکتر بود آشنا شد، آنها در سال ۲۰۰۶ نامزد کردند اما کمی بعد به دلیل توجه بیش از حد مطبوعات از هم جدا شدند.
لولوبریجیدا شکایت کرد اما ریگائو شواهدی به دادگاه ارائه کرد که طبق آن لولوبریجیدا قبلا وکالتنامهای به او داده که طبق آن اجازه ازدواج غیابی داشت.
لولوبریجیدا در دادگاه باخت اما آن ازدواج سال ۲۰۱۹ با کمک پاپ باطل شد.
لولوبریجیدا یک پرونده حقوقی دیگر هم علیه پسر خودش، میلکو داشت. او تلاش کرده بود کنترل اموال مادرش را که آن موقع ۸۰ ساله بود، بدست بگیرد. لولوبریجیدا کمی قبل رابطه با یک مرد خوشتیپ بیست و چند ساله را شروع کرده بود.
او در اواخر زندگی منزویتر شده بود اما گاه بیگاه رسانهها تصویر او را با عشاق جوانش شکار میکردند. او یک بار گفته بود: «من فقط یک ستاره فیلم هستم به دلیل که جامعه این را از من میخواهد.»
او با تعریفی که از زندگی داشت و زیست و درگذشت: «همه ما به دنیا میآییم که بعد بمیریم، تفاوت در شور و هیجانی است که ما برای زندگی انتخاب میکنیم.»