معجزه برنجهای رنگی برای سلامتی
رأی دهید
به گزارش فرادید، برنج سفید پُربازده برای مبارزه با گرسنگی جهانی بسیار مهم و حیاتی است، اما شهرت آن با بروز نگرانیها دربارهی کمبود مواد مغذی آن و رابطهاش با دیابت، زیر سوال رفته است. پریماکومارا تاکنون ۳۰۰ نوع برنج با خاصیتهای ضددیابت، ضدالتهاب و آنتیاکسیدان مستند کرده است که میتوان آنها را برای مصرف گسترده پرورش داد. او در این باره میگوید: «کشاورزان بودند که این غلات سنتی را نجات دادند. ما نامشان را برنج دارویی گذاشتیم، چون آنها مدعی بودند مثل داروست؛ بنابراین ما ترغیب شدیم صحت و سقم آن را معلوم کنیم.» پریماکومارا روی سریلانکا تمرکز کرده است، اما میترسد آسیا به طور کلی هزاران گونه از غلات را به واسطهی صنعتیشدن زراعت برنج در قرن گذشته از دست داده باشد.
دکتر واسانتی مالیک از دانشگاه تورنتو میگوید تحقیقات او نشان داده است که خوردن دو یا سه وعده برنج سفید در روز احتمالِ ابتلا به دیابت را ۱۶ درصد افزایش میدهد. برنج سفید به سرعت جذب میشود، چون فاقد فیبر و ریزمغذیهای دیگر است، بنابراین به مرور زمان موجب افزایش گلوکز خون و سطوح انسولین و افزایش خطر میشود. «چیزی که تغییر کرده این است که برنج به طور فزاینده به یک محصول فراوریشده تبدیل شده و این در کنار سبک زندگی بیتحرک ما ترکیب خطرناکی را شکل داده است»
گونههای «اصلاحشدهی» جدید برنج در دههی ۱۹۶۰ به عنوان راهی برای تولید بیشتر غذا ظهور کردند. نوآوریهای فنی به عنوان انقلاب سبز شناخته شدند و شامل تولید برنج پُرباری میشدند که به کشورها اجازهی خودکفا شدن داد. در طول سال گذشته، توانایی تولید و ذخیرهی برنج در مقادیر زیاد به ثابت ماندن قیمتهای برنج کمک کرده است در حالی که محصولات دیگر از قبیل گندم و ذرت به واسطهی اختلالات کشتیرانیِ ناشی از جنگ اوکراین در نوسان است.
در حالی که برنج به عنوان یک ابزار موفق برای مقابله با عدمامنیت غذایی ستایش میشود، تمرکز روی پربازده بودن آن منجر به از دست رفتن گونههای سنتی و متعاقباً فراموش کردن مزایای آنها شده است. گونههای سنتی نه تنها مزایای مغذی خودشان را داشتند بلکه با محیطهای خاصشان سازگار بودند، برخلاف گونههای جدیدی که توسط موسسات تحقیقاتی تولید شدند و به کودها و حشرهکشهای بیشتری نیاز دارند و کشاورزان به جای بازیافت محصولات قدیمیشان هرساله باید بذرهای جدید بخرند. آوات میگوید: «قبل از سال ۱۹۶۵، کشاورزان دانشمند و زمینهایشان آزمایشگاهشان بود. امروز آنها فقط کارگرند و کار میکنند تا شکم من و بانکها را پر کنند.»
به نقل از جان کاوانا، مدیر اسبق موسسهی مطالعات سیاسی، روی آوردن به برنج سفید در اواخر قرن نوزدهم آغاز شد، زمانی که کارخانههای برقی برنج ژاپن، فرایند پرزحمتِ پیشین برای جدا کردن پوسته های غیرخوراکی بیرونی دانههای برنج را سرعت بخشیدند. اما این ماشینها آنقدر برنج را صیقل میدادند که سبوس آن را از بین میبردند و برنج قهوهای را که رایجترین گونهی مصرفی آن زمان بود به برنج سفید تبدیل میکردند.
این دانهی صیقلداده شده مدت زمان بیشتری ذخیره میشد و به راحتی با کشتی حمل میشد، چون احتمال فاسد شدن یا خورده شدن آن توسط حشرات کمتر بود. در نتیجه تجارت آن در اوایل قرن بیستم افزایش یافت. سریعتر بودن زمان پخت و آسانتر بودن هضم کمک کرد جمعیتهای مصرفکنندهی برنج بیشتر به مزهی برنج قهوهای عادت کنند.
حتی قبل از اینکه دیابت به نگرانکنندهترین بیماری آسیا تبدیل شود، از بین رفتن فیبر و مواد مغذی از طریق صیقل دادن دانههای برنج بر سلامت جمعیتهایی که رژیم غذاییشان سرشار از برنج بود، اثر گذاشته بود. کمبود یک ویتامین موسوم به بریبری که بر اعصاب اثر میگذارد به قدری در هند شایع شده بود که در دههی ۱۹۴۰ پزشکان خواستار منع مصرف برنج آسیابشده شدند.
به گفتهی کاوانا، در جریان جنگ جهانی دوم، زندانیان آمریکایی که فقط برنج سفید میخوردند، مجبور بودند ژاپنیها را راضی کنند تا بگذارند آنها سهم غذایشان را با خردههای سبوس برنج بپزند، چون آن زمان بیماری بِریبِری بسیار شایع شده بود. کاوانا میگوید آن زمان نمیدانستند آسیاب کردن و صیقل دادن برنج میتواند مواد مغذی مهم آن را از بین ببرد. حالا که این مسئله روشن شده باید به همان روشهای سنتی بازگردیم. «چیزی که سبب بازگشت به روشهای سنتی شده، دیابت است. پزشکان به این نتیجه رسیدهاند که برنج سفید عامل ابتلا به دیابت است. به همین دلیل مصرف برنج قهوهای را به مردم توصیه میکنند.»
بازگشتن به روشهای قدیمی هم شدنی است هم ضروری. با این حال، به تغییر بازار نیاز دارد، چون در حال حاضر کارخانهها روی برنج سفید متمرکز هستند. فراوریِ گونههای قهوهای، ارزانتر و سریعتر است و به واسطهی بستهبندی بهتر، نیازی به صیقل دادن برای افزایش ماندگاری محصول نیست. متقاعد کردن جمعیتهای برنجدوست به ترک خصوصیاتِ اعتیادآور برنج سفیدِ اصلاحشده شاید دشوارتر باشد، اما کاوانا میگوید مردم یک قرن پیش ذائقهشان را تغییر دادند، حالا هم میتوانند به آن ذائقهی قبلی بازگردند. آوات میافزاید عوامل اقتصادی در تولید مواد غذایی نیاز به تغییر دارند: «ما مواد مغذی افراد را از آنها گرفتهایم و آنقدر اوضاع اقتصادی کشاورز را نابسامان کردهایم که او برنج تازهاش را میفروشد تا چیزی را بخرد که هفت سال در انباری ذخیره شده. علاوه بر این، افراد با وجود مصرف بالای برنج، هنوز هم کمبود مواد مغذی دارند. غذایی که آنها مصرف میکنند بسیار بد است. ما روی میزان محصول برنج در هر هکتار تمرکز کردیم در صورتی اگر روی مواد مغذی هر هکتار تمرکز میکردیم، حالا این کشور مجبور نبود نگران امنیت غذایی باشد.»