تب لژیونر شدن در فوتبال زنان ایران؛ ترکیه مقصد بازیکنان زن ایرانی

گلنوش خسروی در ۱۸ سالگی به تیم «کوناک اسپور» ترکیه رفت و بدین ترتیب، جوان‌ترین لژیونر فوتبال زنان ایران لقب گرفت.ایران وایر :طی سال‌های اخیر، بسیاری از ورزشکاران دختر ایران راهی باشگاه‌های ترکیه‌ای شده‌اند به شکلی که این خبر رفته رفته به یک اتفاق ساده در فوتبال زنان تبدیل شده است. از فوتبال تا هندبال و ورزش‌های رزمی، ترکیه میزبان دختران ورزشکار ایران است.

اگر در سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ خورشیدی در مورد احتمال حضور دختران فوتبالیست در لیگ‌های خارج از کشور یا پیوست آن‌ها به لیگ فوتبال ترکیه صحبت می‌شد، این اتفاق دور از ذهن و غیر واقعی به نظر می‌رسید اما حالا ترکیه تحقق این رویا را در دسترس ستارگان زن فوتبال ایران قرار داده است. لیگ این کشور هم از کیفیت بازیکنان فوتبال زنان ایران نفع می‌برد.


چرا این کشور مقصد فوتبالیست‌های زن است؟ ایجنت‌ها چه نقشی دارند و چه‌قدر از انتقال دختران فوتبالیست ایران سود می‌برند؟ لیگ ایران از نظر مالی چه‌قدر با لیگ زنان ترکیه تفاوت دارد؟

***
اولین لژیونرها در فوتبال زنان ایران
تاریخ تدوین شده‌ای از اولین لژیونرهای فوتبال زنان ایران در دسترس نیست اما به نظر می‌رسد اردیبهشت ۱۳۹۵ را می‌توان اولین تاریخ انتقال فوتبالیست‌های زن ایرانی به لیگ‌های خارجی دانست.

این اتفاق در همان سال با حضور تعداد زیادی از فوتبالیست‌های زن ایرانی در اولین و آخرین لیگ فوتبال زنان عراق رخ داد.

«مریم یکتایی»، «یاسمن فرمانی» و «گلنوش خسروی» به طور هم‌زمان در سال ۱۳۹۵ به لیگ‌های خارج از ایران پیوستند. هرچند امروز رسانه‌های داخلی گلنوش خسروی را به اشتباه، نخستین لژیونر فوتبال زنان ایران معرفی می‌کنند.

خسروی در ۱۸ سالگی به تیم «کوناک اسپور» ترکیه رفت و بدین ترتیب، جوان‌ترین لژیونر فوتبال زنان ایران لقب گرفت. او در ترکیه موفق نبود و نتوانست دوام زیادی در لیگ این کشور داشته باشد.

یاسمن فرمانی نیز به واسطه حضور همسرش، «علی قلی‌زاده»، بازیکن کنونی تیم ملی فوتبال ایران و ستاره پیشین باشگاه «سایپا»، با باشگاه «شارلوا» بلژیک قرارداد بست و فرصت حضور در تیم زنان این باشگاه را به دست آورد.
یاسمن فرمانی نیز به واسطه حضور همسرش، «علی قلی‌زاده»، بازیکن کنونی تیم ملی فوتبال ایران و ستاره پیشین باشگاه «سایپا»، با باشگاه «شارلوا» بلژیک قرارداد بستبدین ترتیب، او و همسرش اولین زوج لژیونر فوتبال ایران لقب گرفتند.

مریم یکتایی اما از سال ۲۰۱۷ با بازی در لیگ صربستان، لژیونر شد. او در فصل جاری با تیم مطرح «بشیکتاش» ترکیه به توافق رسید‌. بشیکتاش در لیگ قهرمانان اروپا حضور داشت اما یکتایی به دلیل مشکلات صدور ویزا نتوانست تیم خود را همراهی کند.
مریم یکتایی اما از سال ۲۰۱۷ با بازی در لیگ صربستان، لژیونر شد. او در فصل جاری با تیم مطرح «بشیکتاش» ترکیه به توافق رسید‌لیگ رو به پیشرفت ترکیه
انتقال گلنوش خسروی به «کوناک اسپور» ترکیه، نقطه آغاز حضور فوتبالیست‌های زن ایرانی در لیگ کشور همسایه بود. امسال فدراسیون فوتبال ترکیه اعلام کرد باشگاه‌های لیگ مردان می‌توانند بدون حضور در لیگ یک، در لیگ برتر زنان بازی کنند. با این مشوق وسوسه‌انگیز، تعداد تیم‌های لیگ زنان ترکیه از ۱۲ به ۲۴ افزایش یافت. از این رو، لیگ‌شان با کمبود بازیکن مواجه شد. به همین خاطر، تعداد زیادی از فوتبالیست‌های بین‌المللی زن روانه ترکیه شدند. از ایران هم در پنجره تابستانی، مریم یکتایی، دروازه‌بان ساکن ترکیه و عضو تیم ملی زنان ایران به بشیکتاش پیوست. «سمیرا محمدی»، دروازه‌بان آذری زبان تیم «البرز» هم با «آتاشهیر» به توافق رسید.

به تازگی «فاطمه قاسمی» و «فاطمه متولی» نیز به این تیم ملحق و با سمیرا محمدی هم‌تیمی شده‌اند. این سه بازیکن جزو ستارگان فوتبال زنان ایران نیستند و سابقه ملی قابل توجهی ندارند‌‌ اما با توجه به امکانات و موقعیت باشگاه آتاشهیر، درآمدشان از بازیکنان درجه یک لیگ زنان ایران هم بیشتر خواهد بود.
از پخش زنده فوتبال زنان تا بازی در استادیو‌م‌های اصلی
در لیگ ترکیه اکثر تیم‌ها با «نایک»، «آدیداس» و «پوما» قرارداد دارند. قیمت لباس‌های این مارک‌های معروف به پول ایران، از مبلغ قرارداد بازیکنان داخلی هم بیشتر است. البته تیم‌هایی هم هستند که برای تامین لباس‌های بازیکنان خود با تولیدکننده‌های ارزان‌تر قرارداد دارند.

از ۲۴ تیم لیگ ترکیه، هشت تیم در شرایط مالی و امکانات بسیار خوبی به سر می‌برند. باقی تیم‌ها در حد متوسط و حتی کمتر از آن هستند اما باز هم نسبت به فوتبال زنان ایران شرایط بهتری دارند.

بازی‌ها در استادیوم اصلی تیم‌ها انجام می‌شوند و تفاوتی میان زنان با مردان عضو باشگا‌ه‌ها وجود ندارد. بیشتر مسابقات به صورت زنده از شبکه‌های ترکیه پخش می‌شوند و این یکی دیگر از مهم‌ترین مزیت‌های لیگ ترکیه نسبت به لیگ ایران است. دختران ایرانی سرانجام دیده می‌شوند و این خود یک مزیت ترکیه بر ایران به شمار می‌رود.

پرداخت‌ها در قراردادهای مالی لیگ زنان ترکیه به صورت ماهیانه و یا هفتگی انجام می‌شوند که با توجه به کیفیت بازیکنان و توانایی باشگاه‌ها، متفاوت هستند. به گفته یکی از بازیکنان لیگ فوتبال زنان ایران، فوتبالیست‌های ایرانی چیزی حدود هزار و ۵۰۰ تا دو هزار دلار در ماه دریافت می‌کنند که اگر صحت داشته باشد، حقوق یک ماه یک بازیکن در لیگ ترکیه از دستمزد کل فصل در ایران بیشتر است.

کمترین دستمزد در لیگ ترکیه، ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار در ماه است. نکته قابل توجه، پرداخت کامل و به موقع مبلغ قرارداد بازیکنان است؛ موضوعی که در ورزش ایران رعایت نمی‌شود.

باید یادآور شویم باشگاه «پرسپولیس» تهران که سال ۱۳۹۲ تیم فوتسال زنانش منحل شد، هنوز با بازیکنانش تسویه حساب نکرده است.

تغذیه خوب، تدارکات حرفه‌ای، خوابگاه مناسب و امکانات مدرن تمرینی از دیگر مزیت‌های لیگ ترکیه نسبت به لیگ ایران است. تازه از ماموران حراست و نظارت بر حجاب هم خبری نیست.
کارگزاران نقل و انتقالات
در فوتبال زنان ایران، مدیر برنامه یا کارگزار نقل و انتقالات آن طور که در فوتبال مردان مطرح است، وجود ندارد. چون مدیران برنامه‌ها جایی فعالیت می‌کنند که پول باشد.

امسال در فوتبال مردان ایران، حتی بازیکنی مانند «مهدی تیکدری» که هنوز بازی ملی ندارد، برای انتقال از «تراکتور» به «گل‌گهر»، ۱۱ میلیارد تومان برای دریافت رضایت‌نامه‌اش پرداخت کرد. او چه‌قدر قرارداد بست که قید ۱۱ میلیارد تومان را برای جدا شدن زد؟

به یاد داشته باشیم با چنین مبلغی که فقط برای دریافت رضایت‌نامه یک بازیکن درجه چهارمی فوتبال ایران پرداخت شده است، می‌توان برای فوتبال زنان در ایران، لیگ مستقل راه‌اندازی کرد.

برای برخی زنان فوتبالیست، قرارداد ناچیزی که در فوتبال زنان بسته‌اند، آن‌قدر ناقابل است که جایی برای دلال و کارگزار نمی‌ماند. اگر بشنوید که برخی از بازیکنان لیگ برتر زنان ایران هیچ دستمزدی نمی‌گیرند، شاید باور نکنید اما حقیقت دارد.

با این حال، مدیران برنامه‌ها در فوتبال مردان، در بخش زنان نیز فعالیت می‌کنند. یکی از لژیونرها می‌گوید با توجه به ارقام ناچیز قراردادهای فوتبال زنان، فعالیت ایجنت‌ها در فوتبال زنان بیشتر جنبه کمکی دارد. آن‌ها درآمد اصلی‌ خود را از فوتبال مردان دارند.

تیم‌های دولتی پرتعدادی در فوتبال مردان ایران فعالیت می‌کنند. حداقل کاری که دولت می‌تواند برای فوتبال زنان انجام دهد، این است که تیم‌های دولتی را ملزم کند تا در فوتبال زنان هم تیم‌داری کنند. اما چنین اراده‌ای نه در دولت‌های اصلاح‌طلب وجود داشته است، نه در میانه‌روها و نه در اصول‌گرایان.

جریان‌های مختلف سیاسی جمهوری اسلامی در بی توجهی به ورزش زنان، عملکردی مشابه و یک‌دست را به نمایش گذاشته‌اند.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.