نتایج مثبت تحریک الکتریکی عمق مغز در درمان افسردگی شدید
رأی دهید
بجز این بیمار، این روش برای دو بیمار دیگر هم بکار گرفته میشود و این پژوهشگران قصد دارند آن را بر ۹ بیمار دیگر آزمایش کنند.
سارا اولین بیماری که این شیوه برایش بکار گرفته شده از کودکی به افسردگی شدید مبتلا بوده و درمان دارویی و حتی الکتروشوک برایش بینتیجه بوده است.
در این روش، پژوهشگران برای ابتدا با جراحی ۱۰ الکترود را در قشر هر دو نیمکره مغز در جایی پشت چشمها کار گذاشتند و ۱۰ روز از فعالیت عصبی مغز نقشهبرداری کردند.
دکتر کاترین اسکنگوس روانپزشکی که این تحقیق را سرپرستی کرده میگوید این نقشهبرداری جای "مدارهای افسردگی" در مغز سارا مشخص کرد:
"ما جایی را در مغز سارا پیدا کردیم، جایی که به آن جسم مخطط قدامی میگویند، تحریک آن قسمت همواره احساس افسردگی او را برطرف میکرد."
"ما همچنین فعالیتی در ناحیه جسم بادامی (آمیگدال) پیدا کردیم که پیشاپیش نشان میداد علائم افسردگی او چه موقع شدیدترند."
این محققان متوجه شدند تحریک الکتریکی این ناحیه علائم افسردگی سارا را کاهش میداد.
پژوهشگران سپس با جراحی دستگاهی به اندازه یک قوطی کبریت را در سمت راست مغز قرار دادند که از دو بخش مجزا تشکیل شده است، حسگر و محرک.
این دستگاه که "سامانه آراناس" نام دارد فعالیت الکتریکی مغز را دائم ثبت میکند و وقتی فعالیت نامناسب ببیند خود با ایجاد تحریک الکتریکی مداخله میکند.
کار گذاشتن این دستگاه کاری راحت نیست، به بیهوشی عمومی نیاز دارد و کل کار یک روز طول میکشد. برای این کار چند جای جمجمه را برای کارگذاشتن الکترود با مته سوراخهای کوچکی میکنند. کار این الکترودها دریافت و شناسایی و ایجاد تحریک الکتریکی است. خود دستگاه، یعنی ضربانساز و باتری را روی استخوان جمجمه زیر پوست سر نصب میکنند.
"اولین بار که دستگاه روشن شد زندگی من بلافاصله رو به بالا رفت. زندگی دوباره لذتبخش شد. در عرض چند هفته افکار خودکشی ناپدید شدند. در اعماق افسردگی همه چیز را زشت میدیدم."
بعد از یک سال او عارضه جانبی ندارد و دستگاه "افسردگی را دور نگه داشته و اجازه داده که دوباره به بهترین روزهایم برگردم و یک زندگی که ارزش زیستن دارد را از نو بسازم."
این سامانه همیشه روشن است اما وقتی لازم باشد تحریک الکتریکی ایجاد میکند. سارا متوجه این تحریکهای الکتریکی نمیشود اما پیامد آن را احساس میکند:
"چند دقیقه بعد میتوانم متوجه فعالیت دستگاه بشوم به دلیل احساس هوشیاری و انرژی یا مثبتاندیشی که پیدا میکنم."
سارااین روش چقدر نویدبخش است؟
به گفته این پژوهشگران، آنچه این روش را متمایز میکند این است که تحریک الکتریکی بر اساس فعالیتهای عصبی مغز خود بیمار و نیازش تنظیم میشود. اما مشخص نیست جاییکه فعالیت الکتریکی نابجا دارد در مغز بیمار ثابت میماند یا تغییر میکند با اینکه این ناحیه مغز در همه مبتلایان به افسردگی شدید مشابه سارا است یا فرق میکند.
این محققان میگویند پیش از شروع کار نمیدانستند آیا افسردگی سارا بهتر میشود یا نه چون بیماریش بسیار شدید بود اما اکنون از نتیجه راضی هستند. با این حال برای اینکه این روش بعنوان یک گزینه درمانی مد نظر قرار گیرد باید "بارها و بارها" آزموده شود و در کارآزماییهای بزرگتر هم کاراییاش اثبات شود.
اما در این صورت هم استفاده آن بیشتر به افسردگی مقاوم به درمان محدود خواهد ماند، این درمانی تهاجمی است که نیاز به جراحی مغز دارد که مثل هر جراحی دیگری میتواند عوارضی داشته باشد، هرچند بیمارانی مثل سارا ممکن است آن را به سیاهی افسردگی ترجیح دهند.
این روشی گران است، کارگذاشتن دستگاه و تنظیم آن نیازمند آموزش و تخصص زیاد و امکانات پیشرفته درمانی است.
پروفسور جاناتان رویسر استاد علوم عصبی دانشگاه یوسیال در لندن این آزمایش را "گامی هیجانانگیز در شخصیتر کردن تحریک عصبی مغز" توصیف کرد اما گفت: "این روش جراحی بسیار تهاجمی فقط در کسانی استفاده خواهد شد که بیماری بسیار شدید با علائم غیرقابلمهار دارند."
او گفت این کارآزمایی فقط در یک بیمار انجام شده و بیمار شاهد برای مقایسه نداشته و باید دید آیا این نتیجه نویدبخش در کارآزماییهای بالینی هم دیده میشود یا نه.
بعد از یک سال او عارضه جانبی ندارد و دستگاه "افسردگی را دور نگه داشته و اجازه داده که دوباره به بهترین روزهایم برگردم و یک زندگی که ارزش زیستن دارد را از نو بسازم."
این سامانه همیشه روشن است اما وقتی لازم باشد تحریک الکتریکی ایجاد میکند. سارا متوجه این تحریکهای الکتریکی نمیشود اما پیامد آن را احساس میکند:
"چند دقیقه بعد میتوانم متوجه فعالیت دستگاه بشوم به دلیل احساس هوشیاری و انرژی یا مثبتاندیشی که پیدا میکنم."
به گفته این پژوهشگران، آنچه این روش را متمایز میکند این است که تحریک الکتریکی بر اساس فعالیتهای عصبی مغز خود بیمار و نیازش تنظیم میشود. اما مشخص نیست جاییکه فعالیت الکتریکی نابجا دارد در مغز بیمار ثابت میماند یا تغییر میکند با اینکه این ناحیه مغز در همه مبتلایان به افسردگی شدید مشابه سارا است یا فرق میکند.
این محققان میگویند پیش از شروع کار نمیدانستند آیا افسردگی سارا بهتر میشود یا نه چون بیماریش بسیار شدید بود اما اکنون از نتیجه راضی هستند. با این حال برای اینکه این روش بعنوان یک گزینه درمانی مد نظر قرار گیرد باید "بارها و بارها" آزموده شود و در کارآزماییهای بزرگتر هم کاراییاش اثبات شود.
اما در این صورت هم استفاده آن بیشتر به افسردگی مقاوم به درمان محدود خواهد ماند، این درمانی تهاجمی است که نیاز به جراحی مغز دارد که مثل هر جراحی دیگری میتواند عوارضی داشته باشد، هرچند بیمارانی مثل سارا ممکن است آن را به سیاهی افسردگی ترجیح دهند.
این روشی گران است، کارگذاشتن دستگاه و تنظیم آن نیازمند آموزش و تخصص زیاد و امکانات پیشرفته درمانی است.
پروفسور جاناتان رویسر استاد علوم عصبی دانشگاه یوسیال در لندن این آزمایش را "گامی هیجانانگیز در شخصیتر کردن تحریک عصبی مغز" توصیف کرد اما گفت: "این روش جراحی بسیار تهاجمی فقط در کسانی استفاده خواهد شد که بیماری بسیار شدید با علائم غیرقابلمهار دارند."
او گفت این کارآزمایی فقط در یک بیمار انجام شده و بیمار شاهد برای مقایسه نداشته و باید دید آیا این نتیجه نویدبخش در کارآزماییهای بالینی هم دیده میشود یا نه.