گزارشی کوتاه از مراکز بهداشت در قبل از انقلاب ۵۷
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
و چون این حقیر خدمات پهلوی را ستایش میکنم باید مورد اهانت کسانی واقع شوم که بزرگتر هایشان مصیبت انقلاب را به سر مملکت ما هوار کردند. شرم وحیایی در کار نیست، چون پدر من تمایلات چپی داشته و تحت تاثیر دروغهای همسایه شمالی میخواسته حکومت پهلوی را از میان برداره، امروزهم من کورکورانه همان دروغ ها را میپذیرم و شما را هم مجاب میکنم که باور کنید! و اینکه ده ها هزار جانشان از دست رفت و کشور ما نابود شد مهم نیست. چون پدر من کمونیست بود و ساواک دو بار او را سوال پیچ کرده بود. البته میشرمم که به شاهزاده هم حمله کنم چون او همه در های انتقاد را بسته و بهانه ای باقی نگذاشته که او را هم محکوم کنم، اما در خفا انتظار میکشم که او را هم بدنام کنم چون پدرم کمونیست بود ولی بعد از انقلاب به غرب پناه برد!!!
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۱۹
۱۰۴
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
خود کرده را تدبیر نیست
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۹
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۱-آدم دانا هیچ چیز رو دُگم و مطلق نمی بینه.انسانهای کوته فکرنه اهل مطالعه هستن و نه اهل سواد و دانش. چون افراطی گری و تعصب پوچ چشمشون رو بسته. اینگونه آدما آفت اجتماع و غیرقابل نقد هستن. چند وقتا پیش با یک مجاهد بحث میکردم از افراطی گری او وحشت کردم. گفت حاضرم خودم رو برای مریم آتیش بزنم. درجا درود به رژیم خمینی فرستادم. از آدمهای مستبد فکری باید ترسید. حال حزب الهی باشه. یا شاه الهی. یا کمونیست ۲ آتشه. دوستان دقت بفرمایند این آقا چی میگه. بنا به جمع بندی های خودش پدر من رو چپی میدونه. منو هم تحت تاثیر اخلاق او. آخه آدم چقدر شیرین عقل باشه , که روی تناسبات نامیزان خودش هم چنین حرفی رو بزنه.از این آقا باید پرسید آیا میدونی که من در دوران کوچکی پدر داشتم. مطمن هستی که من یتیم بزرگ نشدم؟ آخه عزیز:تو هنوز الفبای بحث رو نمیدونی. بشین سرجات برو با فاطی(با احترام) ودوستاش حرفای تکراری و بیمزه ات رو بزن.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۲- بیسوادی شما مگه شاخ و دُم داره؟ اَگه یک کمی درک داشتی توی بحث ۲ نفره خونواده رو قاطی نمیکردی. واقعاً متاسفم برات. من همیشه تصورم براین بوده آدمی که مدافع سلطنت هست , باید اهل منطق و سواد وآگاهی باشه.ولی تو عتیقه ای! برو به حرفای سبک و تکراریت ادامه بده. تو اَصلا بحث جدی بهت نمییاد. چون سوادش رو نداری. رضا پهلوی دیگه حساب دستش اومده به این آدمای افراطی مثل شماها رو نمیده. میگه شلوغش نکنین. توی بحثهای و تلویزیون های تک رو بنام سلطنت هم شرکت نمیکنه.بجای این هیاهو برو دنبال علت سقوط بگرد. بپرس ساواک چه کرد؟ چه کسانی حکومت رو قبضه کرده بودن؟ چه کسانی اطلاع دروغین به شاه میدادن؟چرا تعدادی اعدام شدن؟ نتیجه وریخت و پاش میلیونها دلار در جشنهای ۲۵۰۰ساله چی شد؟ در صورتیکه مناطق دور افتاده فاقد برق بودن. چرا فقط حزب رستاخیز حق حیات داشت؟
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۳- بله: شاه میخاست زود به غرب برسه. درصورتیکه زیر بنای اینکار به شعور و فهم مردم نمیخورد. دست ملاها رو باز گذاشته بود. فقط ترسش از چپ بود. اعتماد بیش از حد به غرب داشت , که همونها تنهایش گذاشتن و پشتش رو خالی کردن . تو هم حالا میشینی یک عکس بدون حجاب در گذشته رو میبنی آدرنالینت میزنه بالا. فکر میکنه مشکل لایه های جامعه حل شده بود. خیر. باورکن با خوندن این نوشته امروزیت احساس بی ارزشی بهم دست داد. که چرا با شما اتلاف وقت داشتم. موفق باشی
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
۴۳
Chokam - ری، ایران
همه افسوس گذشته رو میخورن، اون امریکایی هم حسرت گذشته رو داره.چون الان سرعت بسیاربالا رفته و بر خلاف گذشته که فراغت بیشتری داشت. همچنین هرچه پیشرفت بیشتر، بهداشت فردی بهتره،اما نه جمعی . برای همین پاندمی هم مرگبارتر،امریکاپیشرفته ترین اما بیشترین تلفات کرونای دنیا رو داشت.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۷
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
نتیجه دخالت بیجا در کار دیگران و فضولی و ایجاد مزاحمت همین میشه که شما تحویل گرفتی. سرت را بینداز پایین، نظرت را کامنت کن و راهت را بکش و برو پی کارت. به بهانه دفاع از حقوق زنان، خودت را نخود هر آشی نکن و اگر حرفی برای گفتن نداری به خواندن کامنت ها بسنده کن. وقتی به خودت اجازه میدی که دیگران را بیدلیل را زیر سوال ببری، آنوقت به مرحله ای میرسی که خود را مجبور حس میکنی که برای تبرئه شدن کامنت های پشت در پشت بنویسی. به خود زیاد فشار وارد نکن، فقط سعی کن منطقی باشی و از دیگران بیاموزی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۲
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: قرار بود که از کوره درنَری. آقای خوبی باشی. چی شد؟ پس لطفاً توهین نکن.امیدوارم بیش از پیش سبکبال باشی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::هانی - اسلو، نروژ::]. توهینی در کار نبود، دقیقاً با لحن خود سرکار نوازشتون کردم که متوجه بشید.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: لطفاً تشریف ببرتوی کتابخونه محله اتون ۲ تا کتاب رُمان بخون , تا فکرت کمی باز بشه.تا حداقل توی اظهار نظرات مستقل بشی و استقلال اندیشه داشته باشی. میدونم چیزی برای عرضه نداری. ولی دنیا مگه فقط توی خُل بازی و دلقک بازی و حرفهای به اصطلاح طنز بی مزه خلاصه شده؟ یا فقط گیر دادن به فاطی(با احترام به ایشون) شد هنر؟ البته بنده هیچ فرقی بین شما ۲ تا نمی بینم. همونقدر که فاطی حزب الهی و افراطیه. شما هم شاه الهی و تنگ نظر و کج فکری. چون اَگه درک درستی داشتی از هیچکس نمی خاستی توبه بکنه؟ البته بنده صف انسانهای نیک و فهمیده و با شعور سلطنت طلب رو , از آدمای دُگم کم سواد وسبک مرام وسبک مغز جدا میکنم.این لکه ها درهر قشر و جریانی وجود دارن , باید یکجورایی پاک بشن.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
عزیزم! اگر خواندن کامنتهای طنز من یا سایر کامنتهایم زجرتون میده، نخوانده از کنارشون رد شید. گر چه کاملا مشخص هست که مدتهاست که میخواندید و رنج میکشیدید، خوشبختانه بهانه به دستتان افتاد و دل به دریا زدید و مثلا تحت لوای حمایت از بانوان کامنت من رو زیر سوال بردید. حالا هم چون به تریش قباتون بر خورده و برخلاف انتظارتون پاسختون داده شده سوزشی حاصل کردید که دست از سرتون برنمیداره و بلاجبار چون دستتون به جایی بند نیست مرتبا بیسوادی من رو یادآوری میکنید و کتابخانه رفتن و آموختن تجویز میکنید. اینجاست که فراموشتون میشه که تجویز اولتون احترام به دموکراسی بود. گناه من نیست که چیزی که مینویسم به دل خواننده مینشینه و عکس العمل مثبت رو باعث میشه. اینکه شما در خودت نمیبینی که بتونی همفکر و هم عقیده با اکثریت باشی، مشکل من نیست، چیزی هست که شما باید برای خودت حل بکنی. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم همان چیزی هست که در اول این نوشته گفتم، نخوان عزیزم! گاهی میبینی که فقط یک کلمه مینویسم و به دل خیلیها خوش میاد، و اما شما پانزده تا کامنت مرقوم میکنی و دو نفر بهش وقعیی نمیذارند. بالاخره افتاد؟!
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بنده مجبور شدم ترمزتون رو بکشم. چون حکم بازپرس رو گرفتی واز طرف خاستی بیاد توبه بکنه. هیچ فکر نمیکردی که فضولتر از تو هم پیدا میشه! طبق معمول گفتی یک چیزی توی تاریکی میندازم شاید گرفت. ولی اونطور نشد. در ضمن خودت هم میدونی اَگه بخام از روش دریدگی بات در بیفتم , هوا برات خیلی پس میشه. تا حدودی برات احترام قایلم و مراعات سنت رو هم میکنم.در همون ابتدای امر بهتون گفتم چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من. ولی نگرفتی .بله بنده دفاع از حقوق خانمها رو وظیفه خودم میدونم هیچ اِبایی از زن ستیزا هم ندارم و آرمان منه.خوشحالم که مثل شما بهشون توهین نمیکنم و نمیگم فاحشه( با پوزش). پس تو چرا کامنتهای منومیخونی؟ من چرک نویسای تو رو می خونم که سر موقع یقه ات رو بگیرم. چون سرتا پا پر از پنالتی هستی.ولی تو دنبال چی میگردی؟ حداقل من یک چیزی برای گفتن دارم. ولی تو چی؟ چون بنده بنا ندارم با متد خُلسیم و دَلقکیسم و بی مزگی خودم نه به خانمها فحش بدم و نه به لهجه بقیه اقوام.برای من مهم نیستش کسی برای کامنتهایم وقفه بگذاره یا نه. چون بنده جنس بُنجل و بی کیفیت مثل شما برای فروش ندارم. کودکانه فکر نکن.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
شما بد جوری قاط زدی. روانپزشک تو شهرتون سراغ داری؟ سری بهش بزنی و بگی اینجا چه اتفاقی افتاد شاید بتونه چیزی تجویز کنه. زیاد جوش نزنید هم بهتره، دارم کم کم نگرانتون میشم.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
شما بد جوری قاط زدی. روانپزشک تو شهرتون سراغ داری؟ سری بهش بزنی و بگی اینجا چه اتفاقی افتاد شاید بتونه چیزی تجویز کنه. زیاد جوش نزنید هم بهتره، دارم کم کم نگرانتون میشم.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بنده مجبور شدم ترمزتون رو بکشم. چون حکم بازپرس رو گرفتی واز طرف خاستی بیاد توبه بکنه. هیچ فکر نمیکردی که فضولتر از تو هم پیدا میشه! طبق معمول گفتی یک چیزی توی تاریکی میندازم شاید گرفت. ولی اونطور نشد. در ضمن خودت هم میدونی اَگه بخام از روش دریدگی بات در بیفتم , هوا برات خیلی پس میشه. تا حدودی برات احترام قایلم و مراعات سنت رو هم میکنم.در همون ابتدای امر بهتون گفتم چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من. ولی نگرفتی .بله بنده دفاع از حقوق خانمها رو وظیفه خودم میدونم هیچ اِبایی از زن ستیزا هم ندارم و آرمان منه.خوشحالم که مثل شما بهشون توهین نمیکنم و نمیگم فاحشه( با پوزش). پس تو چرا کامنتهای منومیخونی؟ من چرک نویسای تو رو می خونم که سر موقع یقه ات رو بگیرم. چون سرتا پا پر از پنالتی هستی.ولی تو دنبال چی میگردی؟ حداقل من یک چیزی برای گفتن دارم. ولی تو چی؟ چون بنده بنا ندارم با متد خُلسیم و دَلقکیسم و بی مزگی خودم نه به خانمها فحش بدم و نه به لهجه بقیه اقوام.برای من مهم نیستش کسی برای کامنتهایم وقفه بگذاره یا نه. چون بنده جنس بُنجل و بی کیفیت مثل شما برای فروش ندارم. کودکانه فکر نکن.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
عزیزم! اگر خواندن کامنتهای طنز من یا سایر کامنتهایم زجرتون میده، نخوانده از کنارشون رد شید. گر چه کاملا مشخص هست که مدتهاست که میخواندید و رنج میکشیدید، خوشبختانه بهانه به دستتان افتاد و دل به دریا زدید و مثلا تحت لوای حمایت از بانوان کامنت من رو زیر سوال بردید. حالا هم چون به تریش قباتون بر خورده و برخلاف انتظارتون پاسختون داده شده سوزشی حاصل کردید که دست از سرتون برنمیداره و بلاجبار چون دستتون به جایی بند نیست مرتبا بیسوادی من رو یادآوری میکنید و کتابخانه رفتن و آموختن تجویز میکنید. اینجاست که فراموشتون میشه که تجویز اولتون احترام به دموکراسی بود. گناه من نیست که چیزی که مینویسم به دل خواننده مینشینه و عکس العمل مثبت رو باعث میشه. اینکه شما در خودت نمیبینی که بتونی همفکر و هم عقیده با اکثریت باشی، مشکل من نیست، چیزی هست که شما باید برای خودت حل بکنی. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم همان چیزی هست که در اول این نوشته گفتم، نخوان عزیزم! گاهی میبینی که فقط یک کلمه مینویسم و به دل خیلیها خوش میاد، و اما شما پانزده تا کامنت مرقوم میکنی و دو نفر بهش وقعیی نمیذارند. بالاخره افتاد؟!
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: لطفاً تشریف ببرتوی کتابخونه محله اتون ۲ تا کتاب رُمان بخون , تا فکرت کمی باز بشه.تا حداقل توی اظهار نظرات مستقل بشی و استقلال اندیشه داشته باشی. میدونم چیزی برای عرضه نداری. ولی دنیا مگه فقط توی خُل بازی و دلقک بازی و حرفهای به اصطلاح طنز بی مزه خلاصه شده؟ یا فقط گیر دادن به فاطی(با احترام به ایشون) شد هنر؟ البته بنده هیچ فرقی بین شما ۲ تا نمی بینم. همونقدر که فاطی حزب الهی و افراطیه. شما هم شاه الهی و تنگ نظر و کج فکری. چون اَگه درک درستی داشتی از هیچکس نمی خاستی توبه بکنه؟ البته بنده صف انسانهای نیک و فهمیده و با شعور سلطنت طلب رو , از آدمای دُگم کم سواد وسبک مرام وسبک مغز جدا میکنم.این لکه ها درهر قشر و جریانی وجود دارن , باید یکجورایی پاک بشن.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::هانی - اسلو، نروژ::]. توهینی در کار نبود، دقیقاً با لحن خود سرکار نوازشتون کردم که متوجه بشید.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: قرار بود که از کوره درنَری. آقای خوبی باشی. چی شد؟ پس لطفاً توهین نکن.امیدوارم بیش از پیش سبکبال باشی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
نتیجه دخالت بیجا در کار دیگران و فضولی و ایجاد مزاحمت همین میشه که شما تحویل گرفتی. سرت را بینداز پایین، نظرت را کامنت کن و راهت را بکش و برو پی کارت. به بهانه دفاع از حقوق زنان، خودت را نخود هر آشی نکن و اگر حرفی برای گفتن نداری به خواندن کامنت ها بسنده کن. وقتی به خودت اجازه میدی که دیگران را بیدلیل را زیر سوال ببری، آنوقت به مرحله ای میرسی که خود را مجبور حس میکنی که برای تبرئه شدن کامنت های پشت در پشت بنویسی. به خود زیاد فشار وارد نکن، فقط سعی کن منطقی باشی و از دیگران بیاموزی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۲
۴۳
Chokam - ری، ایران
همه افسوس گذشته رو میخورن، اون امریکایی هم حسرت گذشته رو داره.چون الان سرعت بسیاربالا رفته و بر خلاف گذشته که فراغت بیشتری داشت. همچنین هرچه پیشرفت بیشتر، بهداشت فردی بهتره،اما نه جمعی . برای همین پاندمی هم مرگبارتر،امریکاپیشرفته ترین اما بیشترین تلفات کرونای دنیا رو داشت.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۷
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۳- بله: شاه میخاست زود به غرب برسه. درصورتیکه زیر بنای اینکار به شعور و فهم مردم نمیخورد. دست ملاها رو باز گذاشته بود. فقط ترسش از چپ بود. اعتماد بیش از حد به غرب داشت , که همونها تنهایش گذاشتن و پشتش رو خالی کردن . تو هم حالا میشینی یک عکس بدون حجاب در گذشته رو میبنی آدرنالینت میزنه بالا. فکر میکنه مشکل لایه های جامعه حل شده بود. خیر. باورکن با خوندن این نوشته امروزیت احساس بی ارزشی بهم دست داد. که چرا با شما اتلاف وقت داشتم. موفق باشی
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۲- بیسوادی شما مگه شاخ و دُم داره؟ اَگه یک کمی درک داشتی توی بحث ۲ نفره خونواده رو قاطی نمیکردی. واقعاً متاسفم برات. من همیشه تصورم براین بوده آدمی که مدافع سلطنت هست , باید اهل منطق و سواد وآگاهی باشه.ولی تو عتیقه ای! برو به حرفای سبک و تکراریت ادامه بده. تو اَصلا بحث جدی بهت نمییاد. چون سوادش رو نداری. رضا پهلوی دیگه حساب دستش اومده به این آدمای افراطی مثل شماها رو نمیده. میگه شلوغش نکنین. توی بحثهای و تلویزیون های تک رو بنام سلطنت هم شرکت نمیکنه.بجای این هیاهو برو دنبال علت سقوط بگرد. بپرس ساواک چه کرد؟ چه کسانی حکومت رو قبضه کرده بودن؟ چه کسانی اطلاع دروغین به شاه میدادن؟چرا تعدادی اعدام شدن؟ نتیجه وریخت و پاش میلیونها دلار در جشنهای ۲۵۰۰ساله چی شد؟ در صورتیکه مناطق دور افتاده فاقد برق بودن. چرا فقط حزب رستاخیز حق حیات داشت؟
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۱-آدم دانا هیچ چیز رو دُگم و مطلق نمی بینه.انسانهای کوته فکرنه اهل مطالعه هستن و نه اهل سواد و دانش. چون افراطی گری و تعصب پوچ چشمشون رو بسته. اینگونه آدما آفت اجتماع و غیرقابل نقد هستن. چند وقتا پیش با یک مجاهد بحث میکردم از افراطی گری او وحشت کردم. گفت حاضرم خودم رو برای مریم آتیش بزنم. درجا درود به رژیم خمینی فرستادم. از آدمهای مستبد فکری باید ترسید. حال حزب الهی باشه. یا شاه الهی. یا کمونیست ۲ آتشه. دوستان دقت بفرمایند این آقا چی میگه. بنا به جمع بندی های خودش پدر من رو چپی میدونه. منو هم تحت تاثیر اخلاق او. آخه آدم چقدر شیرین عقل باشه , که روی تناسبات نامیزان خودش هم چنین حرفی رو بزنه.از این آقا باید پرسید آیا میدونی که من در دوران کوچکی پدر داشتم. مطمن هستی که من یتیم بزرگ نشدم؟ آخه عزیز:تو هنوز الفبای بحث رو نمیدونی. بشین سرجات برو با فاطی(با احترام) ودوستاش حرفای تکراری و بیمزه ات رو بزن.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
۱۰۴
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
خود کرده را تدبیر نیست
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۹
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
و چون این حقیر خدمات پهلوی را ستایش میکنم باید مورد اهانت کسانی واقع شوم که بزرگتر هایشان مصیبت انقلاب را به سر مملکت ما هوار کردند. شرم وحیایی در کار نیست، چون پدر من تمایلات چپی داشته و تحت تاثیر دروغهای همسایه شمالی میخواسته حکومت پهلوی را از میان برداره، امروزهم من کورکورانه همان دروغ ها را میپذیرم و شما را هم مجاب میکنم که باور کنید! و اینکه ده ها هزار جانشان از دست رفت و کشور ما نابود شد مهم نیست. چون پدر من کمونیست بود و ساواک دو بار او را سوال پیچ کرده بود. البته میشرمم که به شاهزاده هم حمله کنم چون او همه در های انتقاد را بسته و بهانه ای باقی نگذاشته که او را هم محکوم کنم، اما در خفا انتظار میکشم که او را هم بدنام کنم چون پدرم کمونیست بود ولی بعد از انقلاب به غرب پناه برد!!!
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۱۹
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
و چون این حقیر خدمات پهلوی را ستایش میکنم باید مورد اهانت کسانی واقع شوم که بزرگتر هایشان مصیبت انقلاب را به سر مملکت ما هوار کردند. شرم وحیایی در کار نیست، چون پدر من تمایلات چپی داشته و تحت تاثیر دروغهای همسایه شمالی میخواسته حکومت پهلوی را از میان برداره، امروزهم من کورکورانه همان دروغ ها را میپذیرم و شما را هم مجاب میکنم که باور کنید! و اینکه ده ها هزار جانشان از دست رفت و کشور ما نابود شد مهم نیست. چون پدر من کمونیست بود و ساواک دو بار او را سوال پیچ کرده بود. البته میشرمم که به شاهزاده هم حمله کنم چون او همه در های انتقاد را بسته و بهانه ای باقی نگذاشته که او را هم محکوم کنم، اما در خفا انتظار میکشم که او را هم بدنام کنم چون پدرم کمونیست بود ولی بعد از انقلاب به غرب پناه برد!!!
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۱۹
۱۰۴
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
خود کرده را تدبیر نیست
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۹
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۱-آدم دانا هیچ چیز رو دُگم و مطلق نمی بینه.انسانهای کوته فکرنه اهل مطالعه هستن و نه اهل سواد و دانش. چون افراطی گری و تعصب پوچ چشمشون رو بسته. اینگونه آدما آفت اجتماع و غیرقابل نقد هستن. چند وقتا پیش با یک مجاهد بحث میکردم از افراطی گری او وحشت کردم. گفت حاضرم خودم رو برای مریم آتیش بزنم. درجا درود به رژیم خمینی فرستادم. از آدمهای مستبد فکری باید ترسید. حال حزب الهی باشه. یا شاه الهی. یا کمونیست ۲ آتشه. دوستان دقت بفرمایند این آقا چی میگه. بنا به جمع بندی های خودش پدر من رو چپی میدونه. منو هم تحت تاثیر اخلاق او. آخه آدم چقدر شیرین عقل باشه , که روی تناسبات نامیزان خودش هم چنین حرفی رو بزنه.از این آقا باید پرسید آیا میدونی که من در دوران کوچکی پدر داشتم. مطمن هستی که من یتیم بزرگ نشدم؟ آخه عزیز:تو هنوز الفبای بحث رو نمیدونی. بشین سرجات برو با فاطی(با احترام) ودوستاش حرفای تکراری و بیمزه ات رو بزن.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۲- بیسوادی شما مگه شاخ و دُم داره؟ اَگه یک کمی درک داشتی توی بحث ۲ نفره خونواده رو قاطی نمیکردی. واقعاً متاسفم برات. من همیشه تصورم براین بوده آدمی که مدافع سلطنت هست , باید اهل منطق و سواد وآگاهی باشه.ولی تو عتیقه ای! برو به حرفای سبک و تکراریت ادامه بده. تو اَصلا بحث جدی بهت نمییاد. چون سوادش رو نداری. رضا پهلوی دیگه حساب دستش اومده به این آدمای افراطی مثل شماها رو نمیده. میگه شلوغش نکنین. توی بحثهای و تلویزیون های تک رو بنام سلطنت هم شرکت نمیکنه.بجای این هیاهو برو دنبال علت سقوط بگرد. بپرس ساواک چه کرد؟ چه کسانی حکومت رو قبضه کرده بودن؟ چه کسانی اطلاع دروغین به شاه میدادن؟چرا تعدادی اعدام شدن؟ نتیجه وریخت و پاش میلیونها دلار در جشنهای ۲۵۰۰ساله چی شد؟ در صورتیکه مناطق دور افتاده فاقد برق بودن. چرا فقط حزب رستاخیز حق حیات داشت؟
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۳- بله: شاه میخاست زود به غرب برسه. درصورتیکه زیر بنای اینکار به شعور و فهم مردم نمیخورد. دست ملاها رو باز گذاشته بود. فقط ترسش از چپ بود. اعتماد بیش از حد به غرب داشت , که همونها تنهایش گذاشتن و پشتش رو خالی کردن . تو هم حالا میشینی یک عکس بدون حجاب در گذشته رو میبنی آدرنالینت میزنه بالا. فکر میکنه مشکل لایه های جامعه حل شده بود. خیر. باورکن با خوندن این نوشته امروزیت احساس بی ارزشی بهم دست داد. که چرا با شما اتلاف وقت داشتم. موفق باشی
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
۴۳
Chokam - ری، ایران
همه افسوس گذشته رو میخورن، اون امریکایی هم حسرت گذشته رو داره.چون الان سرعت بسیاربالا رفته و بر خلاف گذشته که فراغت بیشتری داشت. همچنین هرچه پیشرفت بیشتر، بهداشت فردی بهتره،اما نه جمعی . برای همین پاندمی هم مرگبارتر،امریکاپیشرفته ترین اما بیشترین تلفات کرونای دنیا رو داشت.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۷
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
نتیجه دخالت بیجا در کار دیگران و فضولی و ایجاد مزاحمت همین میشه که شما تحویل گرفتی. سرت را بینداز پایین، نظرت را کامنت کن و راهت را بکش و برو پی کارت. به بهانه دفاع از حقوق زنان، خودت را نخود هر آشی نکن و اگر حرفی برای گفتن نداری به خواندن کامنت ها بسنده کن. وقتی به خودت اجازه میدی که دیگران را بیدلیل را زیر سوال ببری، آنوقت به مرحله ای میرسی که خود را مجبور حس میکنی که برای تبرئه شدن کامنت های پشت در پشت بنویسی. به خود زیاد فشار وارد نکن، فقط سعی کن منطقی باشی و از دیگران بیاموزی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۲
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: قرار بود که از کوره درنَری. آقای خوبی باشی. چی شد؟ پس لطفاً توهین نکن.امیدوارم بیش از پیش سبکبال باشی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::هانی - اسلو، نروژ::]. توهینی در کار نبود، دقیقاً با لحن خود سرکار نوازشتون کردم که متوجه بشید.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: لطفاً تشریف ببرتوی کتابخونه محله اتون ۲ تا کتاب رُمان بخون , تا فکرت کمی باز بشه.تا حداقل توی اظهار نظرات مستقل بشی و استقلال اندیشه داشته باشی. میدونم چیزی برای عرضه نداری. ولی دنیا مگه فقط توی خُل بازی و دلقک بازی و حرفهای به اصطلاح طنز بی مزه خلاصه شده؟ یا فقط گیر دادن به فاطی(با احترام به ایشون) شد هنر؟ البته بنده هیچ فرقی بین شما ۲ تا نمی بینم. همونقدر که فاطی حزب الهی و افراطیه. شما هم شاه الهی و تنگ نظر و کج فکری. چون اَگه درک درستی داشتی از هیچکس نمی خاستی توبه بکنه؟ البته بنده صف انسانهای نیک و فهمیده و با شعور سلطنت طلب رو , از آدمای دُگم کم سواد وسبک مرام وسبک مغز جدا میکنم.این لکه ها درهر قشر و جریانی وجود دارن , باید یکجورایی پاک بشن.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
عزیزم! اگر خواندن کامنتهای طنز من یا سایر کامنتهایم زجرتون میده، نخوانده از کنارشون رد شید. گر چه کاملا مشخص هست که مدتهاست که میخواندید و رنج میکشیدید، خوشبختانه بهانه به دستتان افتاد و دل به دریا زدید و مثلا تحت لوای حمایت از بانوان کامنت من رو زیر سوال بردید. حالا هم چون به تریش قباتون بر خورده و برخلاف انتظارتون پاسختون داده شده سوزشی حاصل کردید که دست از سرتون برنمیداره و بلاجبار چون دستتون به جایی بند نیست مرتبا بیسوادی من رو یادآوری میکنید و کتابخانه رفتن و آموختن تجویز میکنید. اینجاست که فراموشتون میشه که تجویز اولتون احترام به دموکراسی بود. گناه من نیست که چیزی که مینویسم به دل خواننده مینشینه و عکس العمل مثبت رو باعث میشه. اینکه شما در خودت نمیبینی که بتونی همفکر و هم عقیده با اکثریت باشی، مشکل من نیست، چیزی هست که شما باید برای خودت حل بکنی. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم همان چیزی هست که در اول این نوشته گفتم، نخوان عزیزم! گاهی میبینی که فقط یک کلمه مینویسم و به دل خیلیها خوش میاد، و اما شما پانزده تا کامنت مرقوم میکنی و دو نفر بهش وقعیی نمیذارند. بالاخره افتاد؟!
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بنده مجبور شدم ترمزتون رو بکشم. چون حکم بازپرس رو گرفتی واز طرف خاستی بیاد توبه بکنه. هیچ فکر نمیکردی که فضولتر از تو هم پیدا میشه! طبق معمول گفتی یک چیزی توی تاریکی میندازم شاید گرفت. ولی اونطور نشد. در ضمن خودت هم میدونی اَگه بخام از روش دریدگی بات در بیفتم , هوا برات خیلی پس میشه. تا حدودی برات احترام قایلم و مراعات سنت رو هم میکنم.در همون ابتدای امر بهتون گفتم چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من. ولی نگرفتی .بله بنده دفاع از حقوق خانمها رو وظیفه خودم میدونم هیچ اِبایی از زن ستیزا هم ندارم و آرمان منه.خوشحالم که مثل شما بهشون توهین نمیکنم و نمیگم فاحشه( با پوزش). پس تو چرا کامنتهای منومیخونی؟ من چرک نویسای تو رو می خونم که سر موقع یقه ات رو بگیرم. چون سرتا پا پر از پنالتی هستی.ولی تو دنبال چی میگردی؟ حداقل من یک چیزی برای گفتن دارم. ولی تو چی؟ چون بنده بنا ندارم با متد خُلسیم و دَلقکیسم و بی مزگی خودم نه به خانمها فحش بدم و نه به لهجه بقیه اقوام.برای من مهم نیستش کسی برای کامنتهایم وقفه بگذاره یا نه. چون بنده جنس بُنجل و بی کیفیت مثل شما برای فروش ندارم. کودکانه فکر نکن.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
شما بد جوری قاط زدی. روانپزشک تو شهرتون سراغ داری؟ سری بهش بزنی و بگی اینجا چه اتفاقی افتاد شاید بتونه چیزی تجویز کنه. زیاد جوش نزنید هم بهتره، دارم کم کم نگرانتون میشم.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
و چون این حقیر خدمات پهلوی را ستایش میکنم باید مورد اهانت کسانی واقع شوم که بزرگتر هایشان مصیبت انقلاب را به سر مملکت ما هوار کردند. شرم وحیایی در کار نیست، چون پدر من تمایلات چپی داشته و تحت تاثیر دروغهای همسایه شمالی میخواسته حکومت پهلوی را از میان برداره، امروزهم من کورکورانه همان دروغ ها را میپذیرم و شما را هم مجاب میکنم که باور کنید! و اینکه ده ها هزار جانشان از دست رفت و کشور ما نابود شد مهم نیست. چون پدر من کمونیست بود و ساواک دو بار او را سوال پیچ کرده بود. البته میشرمم که به شاهزاده هم حمله کنم چون او همه در های انتقاد را بسته و بهانه ای باقی نگذاشته که او را هم محکوم کنم، اما در خفا انتظار میکشم که او را هم بدنام کنم چون پدرم کمونیست بود ولی بعد از انقلاب به غرب پناه برد!!!
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۱۹
۱۰۴
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
خود کرده را تدبیر نیست
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۹
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۱-آدم دانا هیچ چیز رو دُگم و مطلق نمی بینه.انسانهای کوته فکرنه اهل مطالعه هستن و نه اهل سواد و دانش. چون افراطی گری و تعصب پوچ چشمشون رو بسته. اینگونه آدما آفت اجتماع و غیرقابل نقد هستن. چند وقتا پیش با یک مجاهد بحث میکردم از افراطی گری او وحشت کردم. گفت حاضرم خودم رو برای مریم آتیش بزنم. درجا درود به رژیم خمینی فرستادم. از آدمهای مستبد فکری باید ترسید. حال حزب الهی باشه. یا شاه الهی. یا کمونیست ۲ آتشه. دوستان دقت بفرمایند این آقا چی میگه. بنا به جمع بندی های خودش پدر من رو چپی میدونه. منو هم تحت تاثیر اخلاق او. آخه آدم چقدر شیرین عقل باشه , که روی تناسبات نامیزان خودش هم چنین حرفی رو بزنه.از این آقا باید پرسید آیا میدونی که من در دوران کوچکی پدر داشتم. مطمن هستی که من یتیم بزرگ نشدم؟ آخه عزیز:تو هنوز الفبای بحث رو نمیدونی. بشین سرجات برو با فاطی(با احترام) ودوستاش حرفای تکراری و بیمزه ات رو بزن.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۲- بیسوادی شما مگه شاخ و دُم داره؟ اَگه یک کمی درک داشتی توی بحث ۲ نفره خونواده رو قاطی نمیکردی. واقعاً متاسفم برات. من همیشه تصورم براین بوده آدمی که مدافع سلطنت هست , باید اهل منطق و سواد وآگاهی باشه.ولی تو عتیقه ای! برو به حرفای سبک و تکراریت ادامه بده. تو اَصلا بحث جدی بهت نمییاد. چون سوادش رو نداری. رضا پهلوی دیگه حساب دستش اومده به این آدمای افراطی مثل شماها رو نمیده. میگه شلوغش نکنین. توی بحثهای و تلویزیون های تک رو بنام سلطنت هم شرکت نمیکنه.بجای این هیاهو برو دنبال علت سقوط بگرد. بپرس ساواک چه کرد؟ چه کسانی حکومت رو قبضه کرده بودن؟ چه کسانی اطلاع دروغین به شاه میدادن؟چرا تعدادی اعدام شدن؟ نتیجه وریخت و پاش میلیونها دلار در جشنهای ۲۵۰۰ساله چی شد؟ در صورتیکه مناطق دور افتاده فاقد برق بودن. چرا فقط حزب رستاخیز حق حیات داشت؟
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۳- بله: شاه میخاست زود به غرب برسه. درصورتیکه زیر بنای اینکار به شعور و فهم مردم نمیخورد. دست ملاها رو باز گذاشته بود. فقط ترسش از چپ بود. اعتماد بیش از حد به غرب داشت , که همونها تنهایش گذاشتن و پشتش رو خالی کردن . تو هم حالا میشینی یک عکس بدون حجاب در گذشته رو میبنی آدرنالینت میزنه بالا. فکر میکنه مشکل لایه های جامعه حل شده بود. خیر. باورکن با خوندن این نوشته امروزیت احساس بی ارزشی بهم دست داد. که چرا با شما اتلاف وقت داشتم. موفق باشی
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
عزیزم! اگر خواندن کامنتهای طنز من یا سایر کامنتهایم زجرتون میده، نخوانده از کنارشون رد شید. گر چه کاملا مشخص هست که مدتهاست که میخواندید و رنج میکشیدید، خوشبختانه بهانه به دستتان افتاد و دل به دریا زدید و مثلا تحت لوای حمایت از بانوان کامنت من رو زیر سوال بردید. حالا هم چون به تریش قباتون بر خورده و برخلاف انتظارتون پاسختون داده شده سوزشی حاصل کردید که دست از سرتون برنمیداره و بلاجبار چون دستتون به جایی بند نیست مرتبا بیسوادی من رو یادآوری میکنید و کتابخانه رفتن و آموختن تجویز میکنید. اینجاست که فراموشتون میشه که تجویز اولتون احترام به دموکراسی بود. گناه من نیست که چیزی که مینویسم به دل خواننده مینشینه و عکس العمل مثبت رو باعث میشه. اینکه شما در خودت نمیبینی که بتونی همفکر و هم عقیده با اکثریت باشی، مشکل من نیست، چیزی هست که شما باید برای خودت حل بکنی. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم همان چیزی هست که در اول این نوشته گفتم، نخوان عزیزم! گاهی میبینی که فقط یک کلمه مینویسم و به دل خیلیها خوش میاد، و اما شما پانزده تا کامنت مرقوم میکنی و دو نفر بهش وقعیی نمیذارند. بالاخره افتاد؟!
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
شما بد جوری قاط زدی. روانپزشک تو شهرتون سراغ داری؟ سری بهش بزنی و بگی اینجا چه اتفاقی افتاد شاید بتونه چیزی تجویز کنه. زیاد جوش نزنید هم بهتره، دارم کم کم نگرانتون میشم.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::هانی - اسلو، نروژ::]. توهینی در کار نبود، دقیقاً با لحن خود سرکار نوازشتون کردم که متوجه بشید.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
نتیجه دخالت بیجا در کار دیگران و فضولی و ایجاد مزاحمت همین میشه که شما تحویل گرفتی. سرت را بینداز پایین، نظرت را کامنت کن و راهت را بکش و برو پی کارت. به بهانه دفاع از حقوق زنان، خودت را نخود هر آشی نکن و اگر حرفی برای گفتن نداری به خواندن کامنت ها بسنده کن. وقتی به خودت اجازه میدی که دیگران را بیدلیل را زیر سوال ببری، آنوقت به مرحله ای میرسی که خود را مجبور حس میکنی که برای تبرئه شدن کامنت های پشت در پشت بنویسی. به خود زیاد فشار وارد نکن، فقط سعی کن منطقی باشی و از دیگران بیاموزی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۲
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: لطفاً تشریف ببرتوی کتابخونه محله اتون ۲ تا کتاب رُمان بخون , تا فکرت کمی باز بشه.تا حداقل توی اظهار نظرات مستقل بشی و استقلال اندیشه داشته باشی. میدونم چیزی برای عرضه نداری. ولی دنیا مگه فقط توی خُل بازی و دلقک بازی و حرفهای به اصطلاح طنز بی مزه خلاصه شده؟ یا فقط گیر دادن به فاطی(با احترام به ایشون) شد هنر؟ البته بنده هیچ فرقی بین شما ۲ تا نمی بینم. همونقدر که فاطی حزب الهی و افراطیه. شما هم شاه الهی و تنگ نظر و کج فکری. چون اَگه درک درستی داشتی از هیچکس نمی خاستی توبه بکنه؟ البته بنده صف انسانهای نیک و فهمیده و با شعور سلطنت طلب رو , از آدمای دُگم کم سواد وسبک مرام وسبک مغز جدا میکنم.این لکه ها درهر قشر و جریانی وجود دارن , باید یکجورایی پاک بشن.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: قرار بود که از کوره درنَری. آقای خوبی باشی. چی شد؟ پس لطفاً توهین نکن.امیدوارم بیش از پیش سبکبال باشی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بنده مجبور شدم ترمزتون رو بکشم. چون حکم بازپرس رو گرفتی واز طرف خاستی بیاد توبه بکنه. هیچ فکر نمیکردی که فضولتر از تو هم پیدا میشه! طبق معمول گفتی یک چیزی توی تاریکی میندازم شاید گرفت. ولی اونطور نشد. در ضمن خودت هم میدونی اَگه بخام از روش دریدگی بات در بیفتم , هوا برات خیلی پس میشه. تا حدودی برات احترام قایلم و مراعات سنت رو هم میکنم.در همون ابتدای امر بهتون گفتم چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من. ولی نگرفتی .بله بنده دفاع از حقوق خانمها رو وظیفه خودم میدونم هیچ اِبایی از زن ستیزا هم ندارم و آرمان منه.خوشحالم که مثل شما بهشون توهین نمیکنم و نمیگم فاحشه( با پوزش). پس تو چرا کامنتهای منومیخونی؟ من چرک نویسای تو رو می خونم که سر موقع یقه ات رو بگیرم. چون سرتا پا پر از پنالتی هستی.ولی تو دنبال چی میگردی؟ حداقل من یک چیزی برای گفتن دارم. ولی تو چی؟ چون بنده بنا ندارم با متد خُلسیم و دَلقکیسم و بی مزگی خودم نه به خانمها فحش بدم و نه به لهجه بقیه اقوام.برای من مهم نیستش کسی برای کامنتهایم وقفه بگذاره یا نه. چون بنده جنس بُنجل و بی کیفیت مثل شما برای فروش ندارم. کودکانه فکر نکن.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۰
۴۳
Chokam - ری، ایران
همه افسوس گذشته رو میخورن، اون امریکایی هم حسرت گذشته رو داره.چون الان سرعت بسیاربالا رفته و بر خلاف گذشته که فراغت بیشتری داشت. همچنین هرچه پیشرفت بیشتر، بهداشت فردی بهتره،اما نه جمعی . برای همین پاندمی هم مرگبارتر،امریکاپیشرفته ترین اما بیشترین تلفات کرونای دنیا رو داشت.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۷
۴۳
Chokam - ری، ایران
همه افسوس گذشته رو میخورن، اون امریکایی هم حسرت گذشته رو داره.چون الان سرعت بسیاربالا رفته و بر خلاف گذشته که فراغت بیشتری داشت. همچنین هرچه پیشرفت بیشتر، بهداشت فردی بهتره،اما نه جمعی . برای همین پاندمی هم مرگبارتر،امریکاپیشرفته ترین اما بیشترین تلفات کرونای دنیا رو داشت.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۷
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: قرار بود که از کوره درنَری. آقای خوبی باشی. چی شد؟ پس لطفاً توهین نکن.امیدوارم بیش از پیش سبکبال باشی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۵
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بنده مجبور شدم ترمزتون رو بکشم. چون حکم بازپرس رو گرفتی واز طرف خاستی بیاد توبه بکنه. هیچ فکر نمیکردی که فضولتر از تو هم پیدا میشه! طبق معمول گفتی یک چیزی توی تاریکی میندازم شاید گرفت. ولی اونطور نشد. در ضمن خودت هم میدونی اَگه بخام از روش دریدگی بات در بیفتم , هوا برات خیلی پس میشه. تا حدودی برات احترام قایلم و مراعات سنت رو هم میکنم.در همون ابتدای امر بهتون گفتم چون پرده در افتد نه تو مانی و نه من. ولی نگرفتی .بله بنده دفاع از حقوق خانمها رو وظیفه خودم میدونم هیچ اِبایی از زن ستیزا هم ندارم و آرمان منه.خوشحالم که مثل شما بهشون توهین نمیکنم و نمیگم فاحشه( با پوزش). پس تو چرا کامنتهای منومیخونی؟ من چرک نویسای تو رو می خونم که سر موقع یقه ات رو بگیرم. چون سرتا پا پر از پنالتی هستی.ولی تو دنبال چی میگردی؟ حداقل من یک چیزی برای گفتن دارم. ولی تو چی؟ چون بنده بنا ندارم با متد خُلسیم و دَلقکیسم و بی مزگی خودم نه به خانمها فحش بدم و نه به لهجه بقیه اقوام.برای من مهم نیستش کسی برای کامنتهایم وقفه بگذاره یا نه. چون بنده جنس بُنجل و بی کیفیت مثل شما برای فروش ندارم. کودکانه فکر نکن.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۰
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
نتیجه دخالت بیجا در کار دیگران و فضولی و ایجاد مزاحمت همین میشه که شما تحویل گرفتی. سرت را بینداز پایین، نظرت را کامنت کن و راهت را بکش و برو پی کارت. به بهانه دفاع از حقوق زنان، خودت را نخود هر آشی نکن و اگر حرفی برای گفتن نداری به خواندن کامنت ها بسنده کن. وقتی به خودت اجازه میدی که دیگران را بیدلیل را زیر سوال ببری، آنوقت به مرحله ای میرسی که خود را مجبور حس میکنی که برای تبرئه شدن کامنت های پشت در پشت بنویسی. به خود زیاد فشار وارد نکن، فقط سعی کن منطقی باشی و از دیگران بیاموزی.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۲
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
بزرگوار: لطفاً تشریف ببرتوی کتابخونه محله اتون ۲ تا کتاب رُمان بخون , تا فکرت کمی باز بشه.تا حداقل توی اظهار نظرات مستقل بشی و استقلال اندیشه داشته باشی. میدونم چیزی برای عرضه نداری. ولی دنیا مگه فقط توی خُل بازی و دلقک بازی و حرفهای به اصطلاح طنز بی مزه خلاصه شده؟ یا فقط گیر دادن به فاطی(با احترام به ایشون) شد هنر؟ البته بنده هیچ فرقی بین شما ۲ تا نمی بینم. همونقدر که فاطی حزب الهی و افراطیه. شما هم شاه الهی و تنگ نظر و کج فکری. چون اَگه درک درستی داشتی از هیچکس نمی خاستی توبه بکنه؟ البته بنده صف انسانهای نیک و فهمیده و با شعور سلطنت طلب رو , از آدمای دُگم کم سواد وسبک مرام وسبک مغز جدا میکنم.این لکه ها درهر قشر و جریانی وجود دارن , باید یکجورایی پاک بشن.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۲۱:۳۱
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
[::هانی - اسلو، نروژ::]. توهینی در کار نبود، دقیقاً با لحن خود سرکار نوازشتون کردم که متوجه بشید.
جمعه ۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۵
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
شما بد جوری قاط زدی. روانپزشک تو شهرتون سراغ داری؟ سری بهش بزنی و بگی اینجا چه اتفاقی افتاد شاید بتونه چیزی تجویز کنه. زیاد جوش نزنید هم بهتره، دارم کم کم نگرانتون میشم.
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۶
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
عزیزم! اگر خواندن کامنتهای طنز من یا سایر کامنتهایم زجرتون میده، نخوانده از کنارشون رد شید. گر چه کاملا مشخص هست که مدتهاست که میخواندید و رنج میکشیدید، خوشبختانه بهانه به دستتان افتاد و دل به دریا زدید و مثلا تحت لوای حمایت از بانوان کامنت من رو زیر سوال بردید. حالا هم چون به تریش قباتون بر خورده و برخلاف انتظارتون پاسختون داده شده سوزشی حاصل کردید که دست از سرتون برنمیداره و بلاجبار چون دستتون به جایی بند نیست مرتبا بیسوادی من رو یادآوری میکنید و کتابخانه رفتن و آموختن تجویز میکنید. اینجاست که فراموشتون میشه که تجویز اولتون احترام به دموکراسی بود. گناه من نیست که چیزی که مینویسم به دل خواننده مینشینه و عکس العمل مثبت رو باعث میشه. اینکه شما در خودت نمیبینی که بتونی همفکر و هم عقیده با اکثریت باشی، مشکل من نیست، چیزی هست که شما باید برای خودت حل بکنی. تنها کمکی که میتونم به شما بکنم همان چیزی هست که در اول این نوشته گفتم، نخوان عزیزم! گاهی میبینی که فقط یک کلمه مینویسم و به دل خیلیها خوش میاد، و اما شما پانزده تا کامنت مرقوم میکنی و دو نفر بهش وقعیی نمیذارند. بالاخره افتاد؟!
شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۱:۰۴
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۱-آدم دانا هیچ چیز رو دُگم و مطلق نمی بینه.انسانهای کوته فکرنه اهل مطالعه هستن و نه اهل سواد و دانش. چون افراطی گری و تعصب پوچ چشمشون رو بسته. اینگونه آدما آفت اجتماع و غیرقابل نقد هستن. چند وقتا پیش با یک مجاهد بحث میکردم از افراطی گری او وحشت کردم. گفت حاضرم خودم رو برای مریم آتیش بزنم. درجا درود به رژیم خمینی فرستادم. از آدمهای مستبد فکری باید ترسید. حال حزب الهی باشه. یا شاه الهی. یا کمونیست ۲ آتشه. دوستان دقت بفرمایند این آقا چی میگه. بنا به جمع بندی های خودش پدر من رو چپی میدونه. منو هم تحت تاثیر اخلاق او. آخه آدم چقدر شیرین عقل باشه , که روی تناسبات نامیزان خودش هم چنین حرفی رو بزنه.از این آقا باید پرسید آیا میدونی که من در دوران کوچکی پدر داشتم. مطمن هستی که من یتیم بزرگ نشدم؟ آخه عزیز:تو هنوز الفبای بحث رو نمیدونی. بشین سرجات برو با فاطی(با احترام) ودوستاش حرفای تکراری و بیمزه ات رو بزن.
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۳
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۲- بیسوادی شما مگه شاخ و دُم داره؟ اَگه یک کمی درک داشتی توی بحث ۲ نفره خونواده رو قاطی نمیکردی. واقعاً متاسفم برات. من همیشه تصورم براین بوده آدمی که مدافع سلطنت هست , باید اهل منطق و سواد وآگاهی باشه.ولی تو عتیقه ای! برو به حرفای سبک و تکراریت ادامه بده. تو اَصلا بحث جدی بهت نمییاد. چون سوادش رو نداری. رضا پهلوی دیگه حساب دستش اومده به این آدمای افراطی مثل شماها رو نمیده. میگه شلوغش نکنین. توی بحثهای و تلویزیون های تک رو بنام سلطنت هم شرکت نمیکنه.بجای این هیاهو برو دنبال علت سقوط بگرد. بپرس ساواک چه کرد؟ چه کسانی حکومت رو قبضه کرده بودن؟ چه کسانی اطلاع دروغین به شاه میدادن؟چرا تعدادی اعدام شدن؟ نتیجه وریخت و پاش میلیونها دلار در جشنهای ۲۵۰۰ساله چی شد؟ در صورتیکه مناطق دور افتاده فاقد برق بودن. چرا فقط حزب رستاخیز حق حیات داشت؟
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۵۶
۳۵
هانی - اسلو، نروژ
۳- بله: شاه میخاست زود به غرب برسه. درصورتیکه زیر بنای اینکار به شعور و فهم مردم نمیخورد. دست ملاها رو باز گذاشته بود. فقط ترسش از چپ بود. اعتماد بیش از حد به غرب داشت , که همونها تنهایش گذاشتن و پشتش رو خالی کردن . تو هم حالا میشینی یک عکس بدون حجاب در گذشته رو میبنی آدرنالینت میزنه بالا. فکر میکنه مشکل لایه های جامعه حل شده بود. خیر. باورکن با خوندن این نوشته امروزیت احساس بی ارزشی بهم دست داد. که چرا با شما اتلاف وقت داشتم. موفق باشی
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۸
۱۰۴
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
خود کرده را تدبیر نیست
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۹
۶۴
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا
و چون این حقیر خدمات پهلوی را ستایش میکنم باید مورد اهانت کسانی واقع شوم که بزرگتر هایشان مصیبت انقلاب را به سر مملکت ما هوار کردند. شرم وحیایی در کار نیست، چون پدر من تمایلات چپی داشته و تحت تاثیر دروغهای همسایه شمالی میخواسته حکومت پهلوی را از میان برداره، امروزهم من کورکورانه همان دروغ ها را میپذیرم و شما را هم مجاب میکنم که باور کنید! و اینکه ده ها هزار جانشان از دست رفت و کشور ما نابود شد مهم نیست. چون پدر من کمونیست بود و ساواک دو بار او را سوال پیچ کرده بود. البته میشرمم که به شاهزاده هم حمله کنم چون او همه در های انتقاد را بسته و بهانه ای باقی نگذاشته که او را هم محکوم کنم، اما در خفا انتظار میکشم که او را هم بدنام کنم چون پدرم کمونیست بود ولی بعد از انقلاب به غرب پناه برد!!!
چهارشنبه ۷ مهر ۱۴۰۰ - ۰۲:۱۹