هاروی واینستین: ادعای آنجلینا جولی «دروغی شرمآور» است
رأی دهید
ستاره فیلم مالفیسنت پیشتر ادعا کرده بود واینستین، تهیهکننده فیلم که به اتهام تجاوز محکوم شده، به او نیز آزار جنسی رسانده است. وی در مصاحبه جدیدیش با گاردین از ماجرایی گفت که سر صحنه فیلم «بازی با قلب» در سال ۱۹۹۸ رخ داده است.
جولی موقعیت یادشده را نقض حقوق خود توصیف کرد و گفت: «اگر خودتان را از اتاق بیرون بکشید، با خودتان فکر میکنید او اقدام به این کار کرد ولی موفق نشد، درست است؟ حقیقت این است که اقدام و تجربه کردن آن اقدام یک تعرض محسوب می شود... آن حرکت ورای صرفا اقدام به کاری بود، چیزی بود که مجبور بودم از آن فرار کنم.
از او فاصله گرفتم و به بقیه نیز درباره او هشدار دادم. به یاد دارم به جانی [لی میلر]، همسر اولم که در این زمینه آدم امن و کاربلدی است گفتم به همه مردها بگو و نگذار دخترها تنها با او جایی بروند.»
جولی گفت که دیگر با واینستین کار نکرده و برایش «سخت» بوده که همسر سابقش، برد پیت، با آنکه میدانسته واینستین به او آزار جنسی رسانده، همچنان در کارهای او بازی میکرده است. او گفت: «ما در آن مورد با هم دعوا کردیم. البته که برایم دردناک بود.»
واینستین به تازگی از نیویورک به کالیفرنیا منتقل شده تا در دادگاه اتهامهای جدید تجاوز و آزار جنسی که علیه او مطرح شده است، شرکت کند. دستیار وی در مصاحبه با تیامزی از طرف او مدعی شد جولی آن اتهامها را به دروغ و برای فروش بیشتر کتابش مطرح میکند.
او گفت: «هرگز نه آزار جنسی رخ داده و نه اقدام به آزار جنسی در کار بوده است. این حرفها دروغی شرمآور و تبلیغاتی برای جلب توجه بیشتر است. تو آنجلینا جولی هستی و مطمئنم تمام زنان و مردان عالم از تو خوششان میآید. پس کل عالم دارند به تو آزار جنسی میرسانند؟»
ایندیپندنت در تماس با نمایندگان جولی نظر آنان در این مورد را جویا شده است.
جولی در جای دیگر این مصاحبه ادعا کرد در دوران زندگی مشترک با پیت، بابت امنیت خود و خانوادهاش نگران بوده است. او در سال ۲۰۱۹ رسما از برد پیت درخواست طلاق کرد.
جولی اعتراف کرد که به علت پروندهای که در جریان است، نمیتواند از جزئیات تجربه زندگی با پیت سخن بگوید اما گفت که تصمیم به جدایی از او برایش آسان نبوده است و توضیح داد: «خیلی سختی کشیدم تا به نقطهای برسم که حس کنم باید از پدر بچههایم جدا شوم.»
دیدگاه خوانندگان
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
واینستین یک زنباز ، مردی فرصت طلب و بی شرم و حیا بود ، همه هم این داستان را میدانستند ، اون دخترهای جوان هم که رویای هالیوودی داشتند و دعوت به نوشیدن شامپاین و گفتگو در مورد گرفتن رل را در یک فیلم به سویت او میرفتند کاملا میدانستند که قرارداد میلیونی و پولدار شدن هزینه خاص دارد ، اتفاقا در یک مصاحبه مستقیم از یکی از همین خانم ها ، وقتی ازش سوال میکنه تو کارت را بلدی ، دختره میگه کاملا ، من هنرپیشه خوبی هستم، هاروی دوباره میپرسه که آیا کارت را بلدی ، دختره ظاهرا تعجب میکنه از این سوال تکراری ، بعد هاروارد زیپ شلوارش را میکشه پایین ، و درست در همین لحظه همه دخترها جواب و اقدام مشترک دارند ، که ما از ترس تسلیم شدید ، و بعد هم هیچکدام پیش پلیس نرفتند و قرارداد را امضا کردند ، و پول هم طبیعتا گرفتند ، قضاوت با دوستان باشد
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴
۳۳
حسنلو - باکو، آذربایجان
یه مشت مزخرف بی سروته نشانه زوال رو به رشد فمنیست کثیف و بوگندو نشانه عقده های بی حد و حصر متوهمین غرق در اندیشه دنیای بدون مرد نفرین بر گلوبالیسم و تمام توله های زاییده اش علی الخصوص فمنیسم
جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۱
۳۳
حسنلو - باکو، آذربایجان
یه مشت مزخرف بی سروته نشانه زوال رو به رشد فمنیست کثیف و بوگندو نشانه عقده های بی حد و حصر متوهمین غرق در اندیشه دنیای بدون مرد نفرین بر گلوبالیسم و تمام توله های زاییده اش علی الخصوص فمنیسم
جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۱
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
واینستین یک زنباز ، مردی فرصت طلب و بی شرم و حیا بود ، همه هم این داستان را میدانستند ، اون دخترهای جوان هم که رویای هالیوودی داشتند و دعوت به نوشیدن شامپاین و گفتگو در مورد گرفتن رل را در یک فیلم به سویت او میرفتند کاملا میدانستند که قرارداد میلیونی و پولدار شدن هزینه خاص دارد ، اتفاقا در یک مصاحبه مستقیم از یکی از همین خانم ها ، وقتی ازش سوال میکنه تو کارت را بلدی ، دختره میگه کاملا ، من هنرپیشه خوبی هستم، هاروی دوباره میپرسه که آیا کارت را بلدی ، دختره ظاهرا تعجب میکنه از این سوال تکراری ، بعد هاروارد زیپ شلوارش را میکشه پایین ، و درست در همین لحظه همه دخترها جواب و اقدام مشترک دارند ، که ما از ترس تسلیم شدید ، و بعد هم هیچکدام پیش پلیس نرفتند و قرارداد را امضا کردند ، و پول هم طبیعتا گرفتند ، قضاوت با دوستان باشد
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
واینستین یک زنباز ، مردی فرصت طلب و بی شرم و حیا بود ، همه هم این داستان را میدانستند ، اون دخترهای جوان هم که رویای هالیوودی داشتند و دعوت به نوشیدن شامپاین و گفتگو در مورد گرفتن رل را در یک فیلم به سویت او میرفتند کاملا میدانستند که قرارداد میلیونی و پولدار شدن هزینه خاص دارد ، اتفاقا در یک مصاحبه مستقیم از یکی از همین خانم ها ، وقتی ازش سوال میکنه تو کارت را بلدی ، دختره میگه کاملا ، من هنرپیشه خوبی هستم، هاروی دوباره میپرسه که آیا کارت را بلدی ، دختره ظاهرا تعجب میکنه از این سوال تکراری ، بعد هاروارد زیپ شلوارش را میکشه پایین ، و درست در همین لحظه همه دخترها جواب و اقدام مشترک دارند ، که ما از ترس تسلیم شدید ، و بعد هم هیچکدام پیش پلیس نرفتند و قرارداد را امضا کردند ، و پول هم طبیعتا گرفتند ، قضاوت با دوستان باشد
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴
۳۳
حسنلو - باکو، آذربایجان
یه مشت مزخرف بی سروته نشانه زوال رو به رشد فمنیست کثیف و بوگندو نشانه عقده های بی حد و حصر متوهمین غرق در اندیشه دنیای بدون مرد نفرین بر گلوبالیسم و تمام توله های زاییده اش علی الخصوص فمنیسم
جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۱
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
واینستین یک زنباز ، مردی فرصت طلب و بی شرم و حیا بود ، همه هم این داستان را میدانستند ، اون دخترهای جوان هم که رویای هالیوودی داشتند و دعوت به نوشیدن شامپاین و گفتگو در مورد گرفتن رل را در یک فیلم به سویت او میرفتند کاملا میدانستند که قرارداد میلیونی و پولدار شدن هزینه خاص دارد ، اتفاقا در یک مصاحبه مستقیم از یکی از همین خانم ها ، وقتی ازش سوال میکنه تو کارت را بلدی ، دختره میگه کاملا ، من هنرپیشه خوبی هستم، هاروی دوباره میپرسه که آیا کارت را بلدی ، دختره ظاهرا تعجب میکنه از این سوال تکراری ، بعد هاروارد زیپ شلوارش را میکشه پایین ، و درست در همین لحظه همه دخترها جواب و اقدام مشترک دارند ، که ما از ترس تسلیم شدید ، و بعد هم هیچکدام پیش پلیس نرفتند و قرارداد را امضا کردند ، و پول هم طبیعتا گرفتند ، قضاوت با دوستان باشد
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴
۳۳
حسنلو - باکو، آذربایجان
یه مشت مزخرف بی سروته نشانه زوال رو به رشد فمنیست کثیف و بوگندو نشانه عقده های بی حد و حصر متوهمین غرق در اندیشه دنیای بدون مرد نفرین بر گلوبالیسم و تمام توله های زاییده اش علی الخصوص فمنیسم
جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۱
۳۳
حسنلو - باکو، آذربایجان
یه مشت مزخرف بی سروته نشانه زوال رو به رشد فمنیست کثیف و بوگندو نشانه عقده های بی حد و حصر متوهمین غرق در اندیشه دنیای بدون مرد نفرین بر گلوبالیسم و تمام توله های زاییده اش علی الخصوص فمنیسم
جمعه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۲:۴۱
۴۹
kurosh-h - گوتنبرگ، سوئد
واینستین یک زنباز ، مردی فرصت طلب و بی شرم و حیا بود ، همه هم این داستان را میدانستند ، اون دخترهای جوان هم که رویای هالیوودی داشتند و دعوت به نوشیدن شامپاین و گفتگو در مورد گرفتن رل را در یک فیلم به سویت او میرفتند کاملا میدانستند که قرارداد میلیونی و پولدار شدن هزینه خاص دارد ، اتفاقا در یک مصاحبه مستقیم از یکی از همین خانم ها ، وقتی ازش سوال میکنه تو کارت را بلدی ، دختره میگه کاملا ، من هنرپیشه خوبی هستم، هاروی دوباره میپرسه که آیا کارت را بلدی ، دختره ظاهرا تعجب میکنه از این سوال تکراری ، بعد هاروارد زیپ شلوارش را میکشه پایین ، و درست در همین لحظه همه دخترها جواب و اقدام مشترک دارند ، که ما از ترس تسلیم شدید ، و بعد هم هیچکدام پیش پلیس نرفتند و قرارداد را امضا کردند ، و پول هم طبیعتا گرفتند ، قضاوت با دوستان باشد
پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ - ۰۴:۲۴