روزهای آخر ظریف: ۸ سال ناسزا شنیدم و خون دل خوردم و دم برنیاوردم

به گزارش «انتخاب»، وزیر امور خارجه ایران در انتهای بیست‌ودومین گزارش سه‌ماهه وزارت امور خارجه در خصوص برجام، در نامه‌ای با عنوان «آخر دعوانا.»، با نمایندگان مجلس اتمام حجت کرد.
 

محمدجواد ظریف نوشت: پس از دو سال مذاکرە فشرده و طاقت فرسا برای دستیابی به یک توافقِ قابل قبول، نیز ۶ سال کوشش نفس گیر برای حراست از حقوق ملت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزا شنیدن، خون دل خوردن و دم برنیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازه نفس و پُرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمع بندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود.

 
برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتی سازی آمریکا و تحریم‌های ظالمانه، در عین حفظ توان هسته‌ای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود؛ ولی همچون هر توافقِ دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد بین المللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ش، و به دنبال رأی قاطع مردم به حل و فصل موضوع هسته‌ای براساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت.
 
هیچ توافقی برای هیچ یک از طرف‌های آن توافق بی‌نقص نیست. هر یک از طرف‌ها از بخش‌هایی از توافق ناراضی و ناخوشنود است. این طبیعت هر توافقی است؛ لذا لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانی‌ها و مطالبات همه طرف‌ها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بی‌پایان می‌انجامد؛ که تقریباً در تمامی شرایط ضرر و یا لااقل عدم النفع آن برای کشور و مردم از منافع فرضی رسیدن ــ ناممکن ــ به توافق ایده‌آل کمتر نیست.
 
تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل ــ بازی با حاصل جمع صفرــ به ناکامی هر دو طرف ــ بازی با حاصل جمع منفی می‌انجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرف‌ها یکسان نباشد. در دنیای به‌هم پیوستە کنونی تنها درنظر داشتن منافع همه طرف‌ها ــ بازی با حاصل جمع مثبت ــ است که می‌تواند نتیجه مطلوب را به همراه داشته باشد.
 
به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت و ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملی به مصالح شخصی است. تفاهم ــ که نیازمند نوعی مصالحه است ــ در هیچ فرهنگ و جامعه‌ای بدواً مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخیِ بیشتر جوامع انسانی، جنگآوران و مبارزان میدان نبرد بوده‌اند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت آن است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقد می‌شود و ناکامی‌های هر نبردی درمصاف دیپلماتیک تعدیل ــ ونه واژگون ــ می‌شوند.
 
منافع ملی و مصالح عالی مردم و کشور اقتضا می‌کند که سیاست خارجی صحنه دعوای سیاسی و جناحی داخلی نباشد و کارگزاران این حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملی و همدلی و همراهی عمومی ــ البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه ــ باشند. نقد سازنده نیازمند ارائه پیشنهاد عملی و واقع بینانه است و نه صرفاً خرده‌گیری، حتی از نوع منصفانه. ارائه راهکار‌های پیشنهادی از سوی منتقدین از یک طرف می‌تواند با تضارب آرا به انتخاب گزینه‌های برتر و کارآمدتر بینجامد و از سوی دیگر امکان تبادل نظر واقعی همراه با پاسخگوسازی کارگزاران را فراهم کند. همزمان باید پذیرفت که کارگزاران دیپلماسی و سیاست خارجی ــ از کارشناس، سفیر یا وزیر ــ تصمیم گیر نهایی نیستند و در همه جای دنیا مجری تصمیمات نهاد‌های بالادستی می‌باشند.
 
مصالح عالی هر کشور در یک حوزه خلاصه نمی‌شود و تصمیم‌گیر نهایی باید همه جنبه‌ها در یک وضعیت را بسنجد. یک دیپلمات یا یک مجری در میدان نمی‌تواند توقع داشته باشد که تصمیم نهایی را او بگیرد و یا حتی تصمیم نهایی مطابق سلیقه، نگرش و یا گزینه پیشنهادی‌اش باشد. البته باید در ارائه نظر کارشناسی صادقانه و شجاعانه نظراتش را بیان دارد؛ اما به هنگام عمل بهترین و بیشترین کوشش بر اجرای بهینه و تمام عیار تصمیمات ملی ــ هر چند مغایر پیشنهاد خود یا سازمانش باشد ــ را به کار بسته و از همان سیاست جانانه دفاع کند.
 
هر سیاستی نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان یک سیاست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نباید اجرای سیاست اتخاذ شده را مختل کنند. مانع تراشی مخالفان در اجرای سیاست‌های متخذه نه تنها باعث اصالح آن سیاست نمی‌شود، بلکه موافقان سیاست را به سرسختی می‌کشاند، مانع دستیابی به حداقل منافع ناشی از آن سیاست می‌شود و همواره بهانه‌ای به‌دست طرفداران سیاست برای مخالفت با ارزیابی دقیق و بازنگری ضروری می‌دهد: که اگر سنگ اندازی‌ها نبود موفقیت حاصل می‌شد. به‌هرحال، هر سیاستی اگر درست اجرا شود منافعی دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سیاست گردد، یقیناً تمامی ضرر‌های مورد اشاره مخالفین واقع شده و هیچ یک از منافع متصور حاصل نمی‌گردد.
 
اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل ــ که حتماً هیچ یک نبود ــ همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونه‌ای دیگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا در پی استفاده حداکثری از هر میزان دستاورد برجام ــ حتی در بدترین نگرش‌ها ــ بودیم و مقدار بیشتری سرمایه خارجی جذب کرده و تعداد بیشتری از شرکت‌ها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بودیم، تحریم ایران و اعمال فشار حداکثری بسیار دشوارتر می‌شد.
 
اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یکسو با خوش خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران – به شمول شعبات خارجی شرکت‌های آمریکایی – بهره برده بودیم، هم دوستانمان سرخورده نمی‌شدند و در دوران سختی رهایمان نمی‌کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدیِ سرمایه دارانِ جهانی – از جمله در داخل آمریکا – مواجه می‌شد. فقط نیاز بود همدل و همصدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور در پذیرش برجام استفاده می‌کردیم.
 
اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و همصدایی است. موفقیت در مذاکراتِ اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی می‌تواند در فضای جدیدِ سرای سیاست کشور، زمینه را برای بهترین بهره‌برداری از تمامی ظرفیت‌های برجام فراهم نموده، با اصالت دادن به روابط با همە شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی – و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درونزایی و برونگرایی – رشد و شکوفایی بی‌نظیری را برای کشور و نسل‌های بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان، و استفادە حداکثری از تعهدات کشور‌های غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آینده‌ای است.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۳
Alphabet - پترس، یونان

این دیگه به سنگ پا گفته زکی, آینده ای با شماها وجود نداره بلکه بی شما بزودی . سیاست نابودی ایران و تقدیم کشور به کشور چین کمونیست. سیاست بخشیدن دریای خزر به دوستان و همسایگان شمالی. سیاست تحقیر ایران و ایرانی بعنوان یه موجود احمق با اعتماد به روسیه برای نیروگاه بوشهر و استفاده از پایگاهای هوایی, سیاست نارو خوردن از روسیه در همه جا حتی سوریه, سیاست بخشیدن آب, برق , خاک, انرژی نفت به برادران عربتون بخصوص عراق که روزی دشمن خونی تون بود و ملت ایران بیش از ۱,۰۰۰,۰۰۰ کشته و معلول داد. براستی تو حقیر اسمت جز خائنین به ایران و ایران زمین ثبت خواهد شد. راستی مهمون های تروریست تون طالبان هنوز تشریف دارند یا گورشونو گم کردند.
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۴
۴۴
machan - لس انجلس، ایالات متحده امریکا

ناسزا شنیدی؟ منتظر باش از وسط جرت میدیم هم تو هم هر چی آخوند و بسیجی هست. نفسهای آخر را میکشید
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳:۳۱
۶۳
Sabokbalam - کالیفورنیا، ایالات متحده امریکا

حیف هنوز زنده هستی، باید اعدام میشدی.
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۲
۴۰
babak iran5i - تهران، ایران

زنجیرت که نکرده بودند با میخ طویله استفا میدادی هر ماموریتی که میرفتی یک گونی پول بحسابت واریز میشد..
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳:۵۵
۴۴
Afshin51 - مادرید، اسپانیا

زر نزن ماله تو و اون رییست هشت سال فقط مردم را عذاب دادید امیدوارم نسل کلیت حکومتتان کنده شود تف به شرف نداشته تک به تک شما جانیان
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۷
۴۴
Democ.IR - تهران، ایران

اول خواستم چیزی بنویسم گفتم نه، هموطنان از خجالتت در می آیند. ولی باز پشیمان شدم و احساس کردم باید دِین خودم را ادا کنم. از نظر من محمد جواد ظریف اسمش در تاریخ به عنوان یک عمله ظلم و جنایت، ماله کش جهل و جنون و خون برای همیشه ثبت گردید، نه آنطور که سالیانی پیش می خواستند او را به زور به جای «امیرکبیر» به ما بچپانند! آن مرحوم هم خیلی تلاش کرد تا که در همان بستر فاسد قاجار دست به اصلاحات بزند، اما اگر قاجار و به خصوص ناصر سرسره باز آدم شد، حکومت خونخوار اسلامی هم آدم می شود. اما فرق تو با امیرکبیر آن بود که ایشان هرچند هیچگاه مزدور نشد و خوشبختانه مرگی داشت که بشود بدان افتخار کرد، اما تو یک مزدور جانی هستی که برای طالبان جنایتکار فرش قرمز انداختی، درد و رنج مردمت را به سخره گرفتی و جلوی دوربین های خارجی نیشت را باز کردی و خوش رقصی کردی، بدنبال علاج «جنایت» بودی و با بی درایتی و خرفتی ذاتی ات(که اسلام در امثال تو نهادینه کرده) عمله ظلم و جنایت شدی. تف بر شرف تو و امثال تو. حکومت اسلامی باید ابله باشد که بعد از پایان ماموریتت از تو برای بازتولید خرفت هایی مثل خودت استفاده نکند.
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۴
۳۴
grizzly - برلین، آلمان

در عوض هشت سال خوردید و چاپیدید و دارید میرید سال دیگه هم در یک جای خوش آب و هوا در آمریکا با عیال و بچه ها و نوه ها خوش و خرم با پول ملت کیف میکنی، حالا اگر هم چوب دو سر طلا شدی اشکالی نداره به جاش جیبت پر پول شده
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۳
۴۱
منتظر الزورو - کپنهاگ ، دانمارک

تا آخر عمرت هم ناسزا بشنوی کمته, به خاطر جنایاتی که سعی کردی "علاج" کنی, ماله کش اعظم.
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۶:۴۴
۶۴
Rosha50 - لانسینگ، انگلستان

جناب سخیف یا ظخیم هر چه که هستی خودت انتخاب کردی که آدم وطن فروش و خاین به ملت و مملکت باشی و امیدوارم که روز خوش نبینی و نتیجه خیانتت را بزودی از دست شکسته رهبرت ذگیری
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۷:۵۷
۱۰۲
تنها در اینجا - کپنهاگ، دانمارک
نصف حقت بود ولک الان روز خوشته صبر کن بقول بعضیا آخرش تو هستیو ما وو یک چاقو زامندر نمک به حروم
دوشنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۹
۵۷
ایران کهن - هوستن، ایالات متحده امریکا
خوب شد اینو گفتی که یادی از بابا و ننه ات بکنم . ارادت خاصی نسبت به اون دو بزرگوار دارم. تو اگه خفه بشی کمتر فحش میخوری ملیجک
‌سه شنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۰ - ۰۱:۳۳
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.