مردی که در پاکستان لباس زیر باکیفیت تولید می‌کند

یکی از کارکنان سابق فروشگاه مارکس‌اند‌اسپنسر بریتانیا، می‌خواهد در پاکستان لباس زیر با کیفیت تولید کندبی بی سی :مکان‌های زیادی وجود دارد که ممکن است کسی هنگام ورود انتظار داشته باشد که نگهبان او را متوقف کند. در پاکستان، فروشگاه لباس زیر زنانه هم یکی از مکان‌هاست. جایی که ترکیبی از ممنوعه بودن موضوع و نبودن زنان در رده‌های بالای مدیریتی باعث می‌شود که لباس زیر راحت و با اندازه‌های مناسب تنها در اختیار آنهایی باشد که پول دارند.

سال گذشته وقتی مارک مور می‌خواست وارد یک مغازه با شیشه‌های دودی در اسلام‌آباد شود، دو مرد جلویش را گرفتند و از او پرسیدند که در فروشگاه لباس زیر زنانه چه کاری دارد.


تنها وقتی اجازه دادند که آقای مور وارد فروشگاه شود که دوست او برای نگهبان‌ها توضیح داد آقای مور یک دیپلمات است که می‌خواهد برای همسرش لباس زیر بخرد. اما واقعیت این بود که این تاجر متولد لستر بریتانیا، در حال تحقیق برای تکمیل ماموریت خود بود تا بتواند لباس زیر با کیفیت، راحت و مقرون به صرفه برای زنان پاکستان تولید کند.

مشکل این بود که آن نگهبان‌‌ها تنها یکی از موانع سر راه او بودند.
زنان از کیفیت بد و اندازه‌های نامناسب تولیداتی که از بازارهای محلی می‌خرند شکایت دارنددر سطح ابتدایی، مشکل به این واقعیت باز می‌گردد که مردان و زنان ایده‌های کاملا متفاوتی درباره لباس زیر دارند. آقای مورد توضیح می‌دهد که به طور کلی از نظر مردان، لباس زیر به معنای "سکسی و جذاب" است.

"مردها در مورد بند لباس یا اینکه جنس پارچه بدن‌نما باشد یا موارد دیگر تصمیم می‌گیرند... در حالیکه زنان راحتی و قابل اطمینان بودن محصولی که استفاده می‌کنند را می‌خواهند. "

برای اکثر زنان در پاکستان، که توان خرید کالاهای گران‌ قیمت وارداتی را ندارند، راحتی و قابل اطمینان بودن محصولات تنها یک رویاست. بیشتر گزینه‌های مقرون به صرفه سگک‌هایی دارند که زنگ می‌زنند و فنرهای تیزی دارند که پارچه را سوراخ می‌کنند و پوست را آزار می‌دهند.

هیرا اینام، زن ۲۷ ساله‌ای که بیرون بازار آنارکالی در لاهور ایستاده، می‌گوید:‌ "در ۱۰ سال گذشته، هیچوقت سینه‌بندی پیدا نکردم که سایز و شکل مورد نظرم را داشته باشد. جنس محصولات اغلب خوب نیست. مدام باعث خارش پوست می‌شود و در صورت عرق کردن، بدنم به دلیل ناراحتی جنس پارچه کهیر می‌زند."

حرف‌های او را زنان دیگر هم در بازار تکرار می‌کنند.

زن دیگری که نمی‌خواست نامش را بگوید گفت: "من پول، وقت و انرژی زیادی برای پیدا کردن سینه‌بندی با اندازه مناسب صرف کرده‌ام که روی پوستم راحت باشد. اما تا به حال موفق نشده‌‌‌ام. فنر زیر کاسه اولین چیزی است که بیرون می‌زند و اگر کسی احتیاط نکند واقعا می‌تواند به پوست آسیب بزند."
این سوتین‌ها آزادانه در بازار نمایش داده می‌شوند، اما محصولات باکیفیت به طور عمومی پشت شیشه‌های دودی پنهان می‌شوندبنابراین، به وضوح تقاضا برای محصولات باکیفیت و مقرون به صرفه وجود دارد. و با این حال محصولات آقای مور که در کارخانه‌ای در فیصل‌آباد، قطب صنعت نساجی پاکستان، تولید می‌شوند و از سال‌ها کار او در فروشگاه‌های مهم بریتانیایی از جمله مارکس‌اند‌اسپنسر و دبنامز الهام گرفته‌اند، هنوز قفسه‌های کارخانه را ترک نکرده‌اند.
اما چرا؟
برای شروع، افراد زیادی نیستند که چیزی درباره این محصولات بدانند. بازاریابی برای زنان پاکستان مستلزم دقت زیادی است. لباس زیر، یا حداقل هرگونه صحبت از آن در فضای عمومی، موضوعی ممنوعه به شمار می‌رود.

گذشت زمان ثابت کرده است که کلید این مسئله انتقال شفاهی پیام است. سی سال پیش، فروشگاه‌هایی که لباس زیر باکیفیت و اندازه مناسب در بازار مینا در کراچی می‌فروختند، تقریبا می‌توانستند روی جهش فوری فروش بر اساس توصیه‌های شخصی تکیه کنند.

برای زنانی که در مناطق دورتر زندگی می‌کردند، مجله‌ها تبلیغ‌های به دقت انتخاب شده ارائه می‌کردند تا خریداران را وسوسه کنند.

اما با دیجیتال شدن همه چیز، این مجله‌ها به حاشیه رفته‌اند. در همین حال، یک کمپین شبکه‌های اجتماعی - احتمالاً بهترین راه برای رساندن خبر در پاکستان مدرن - با این خطر مواجه است که محصول تبلیغی برچسب "مبتذل" بودن بخورد.
کارخانه مارک مور در فیصل‌آباد حالا محصولات با کیفیت متوسط تولید می‌کندو اینطور نیست که بتوان زنان را از طریق ویترین فروشگاه ترغیب به خرید کرد. همانطور که آقای مور ماه‌ها قبل متوجه شد، بیشتر فروشگاه‌های لباس زیر بدون نام هستند و شیشه‌های دودی دارند، این به معنای آن است که برای عابرانی که از کنار آنها رد می‌شوند مشکل است که بفهمند آن فروشگاه چه می‌فروشد.

بعضی مراکز خرید وجود دارند که فروشگاه‌های لباس زیر در آنها برجسته‌تر هستند، اما تنها تعداد معدودی به این مراکز می‌روند.

به آقای مور توصیه شده که بهترین شانس برایش این است که به یک فروشنده یا برند بزرگتر بپیوندد و این به معنای آن است که باید ایده لباس زیر امن، مقرون به صرفه و غیرسکسی را به جلسه‌های هیات مدیره پر از مردان توضیح دهد.

او می‌گوید: "به محض اینکه من و گروهم، سینه‌بند و شورت تولیدی را روی میز گذاشتیم، مردان حاضر در جلسه زیر خنده زدند. "

آقای مور اضافه می‌کند:‌ "بزرگترین مشکل من در حال حاضر این است که به بیشتر مردم بفهمانم سینه‌بند و شورت کالاهایی برای تحریک نیستند، این‌ کالاها برای راحتی مصرف‌کننده هستند و ما باید خرید و فروش آن را عادی‌سازی کنیم. "

به هر حال به نظر می‌رسد که راهی طولانی در پیش است.
مارک مور می‌گوید که یکی از بزرگترین موانع فهماندن این ایده است که لزومی ندارد لباس زیر تحریک‌کننده باشددر بیشتر شرکت‌های تولیدی و برندهایی که آقای مور بازدید کرده است، اکثر کارمندان و طراحانی که لباس‌های زیر را تایید می‌کنند، مرد هستند.

قمر زمان، مدیر عملیات کارخانه آقای مور در فیصل‌آباد، می‌گوید: "ما باید ایده خود را به این مردان بفروشیم و زنان یا دستیار هستند یا برای مشورت دادن دعوت می‌شوند. اما این گفت‌وگوی راحتی برای زنان نیست که بخواهند درباره اینکه چه لباس زیری را می‌پسندند در یک جلسه پر از مردان حرف بزنند. "

با این حال تلاش خود آنها در استخدام بیشتر زنان چه به عنوان کارمند معمولی و چه در رده‌های مدیریتی موفقیت چندانی نداشته است.

آقای مور توضیح می‌دهد:‌ "ما برای استخدام زنان به عنوان کارکنان عادی و رده‌های بالاتر آگهی داده‌ایم، اما زنان به ما می‌گویند که باید اول با خانواده‌های خود حرف بزنند و بعد به ما جواب دهند. دو نفر از آنها به ما پاسخ دادند که خانواده آنها نمی‌خواهند که این زنان در یک کارخانه تولید لباس زیر کار کنند. "
این موضوع به قدری ممنوعه است که زنان پیشنهاد کار در کارخانه تولید لباس زیر را قبول نمی‌کننددر واقع این موضوع ممنوعه‌ایست که بحث آن بارها در کارخانه مطرح شده است. سومایرا، یکی از کارکنان کارخانه، می‌گوید که شوهرش در مصاحبه برای گرفتن این شغل همراه او رفته بود.

"وقتی استخدام شدم، شوهرم از من خواست که به دیگر اعضای فامیل نگویم که کجا کار می‌کنم. چرا که آنها این موضوع را به مشکل تبدیل خواهند کرد."

به همین ترتیب، یکی دیگر از کارکنان می‌گوید که او قبل از رفتن به مصاحبه برای گرفتن شغل چرخکاری از پدرش اجازه گرفته است.

او می‌گوید: "پدرم فورا از گوش دادن به حرف‌هایم امتناع کرد. مجبور شدم از او بخواهم که اجازه دهد بروم و خودم ببینم. اگر از محیط کارخانه مناسب نباشد، کار را قبول نمی‌کنم. "

با این حال کارکنان مرد هم مجبور بودند با ابروهای بالا رفته و پچ‌پچ‌های دیگران کنار بیاییند.
انور، یکی از کارکنان کارخانه، اعتراف می‌کند که در ابتدا از این شغل احساس شرمندگی داشته استانور حسین، یکی از کارکنان کارخانه، ‌می‌گوید که در ابتدا با مخالفت‌های زیادی از سوی خانواده و دوستانش مواجه شده است.

"دوستانم مرا به خاطر محل کارم مسخره می‌کردند. خانواده‌ام اجازه نمی‌دادند که به کارخانه بروم. وقتی که در نهایت این شغل را گرفتم، در ابتدا احساس شرم داشتم که سینه‌بند دوخته شده را به دیگر همکاران زن بدهم. حالا حس خیلی بهتری دارم و احساس راحتی می‌کنم. چرا که در نهایت این صرفا یک شغل است. "

با این حال کارکنان کارخانه حالا نگرانی‌های دیگری دارند. اگر این کار رونق نگیرد ممکن است آقای مور تصمیم بگیرد کار را تعطیل کند و کارکنان بسیار زیاد این کارخانه در وضعیت بدی قرار می‌گیرند.

البته آقای مور اطمینان می‌دهد که این طور نخواهد شد. او تصدیق می‌‌کند که "به من گفته‌اند که باید به دنبال یک کارجایگزین باشم، چرا که فروختن لباس زیر در پاکستان ایده‌ای است که با شکست مواجه می‌شود. و بله، این تصور وجود دارد که من ممکن است این کار را رها کنم. اما من اینجا خواهم ماند تا زمانی که این محصول وارد بازار شود."
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.