چگونه استعداد این دو پسربچه در بازی شطرنچ زندگی خانواده شان را نجات داد
رأی دهید
مانند بسیاری از خانوادههای مهاجر، شروع یک زندگی جدید در آمریکا برای خانواده آدوومی آسان نبود.
بعد از فرار از آزارهای بوکوحرام در نیجریه، این خانواده چهارنفره به نیویورک رسیدند. آنها چند ماه اول را در یک سرپناه بیخانمانها سپری کردند و به غذا و کمک مالی دولتی وابسته بودند.
اما کوچکترین پسر این خانواده، تنیتولوا، که با نام کوتاهتر تنی شناخته میشود، در آن چند ماه جذب یک سرگرمی جدید شد: شطرنج. او بازی کرد، درباره شطرنج مطالعه کرد و کتاب خواند و بازیش خوب بود.
او به قدری خوب بود که تنها پس از چند ماه بازی، در مسابقات قهرمانی ایالت نیویورک در سال ۲۰۱۹ در گروه سنی خود به مقام اول رسید.
پس از آن همه چیز تغییر کرد.
'آنها به ما همه چیز دادند'
بعد از آن سیل حمایتها به سوی تنی سرازیر شد. شوان مارتینز و راسل مکوفسکی، مربیهای او در مدرسه و باشگاه شطرنج محلی، او را از شهریههای تحصیلی معاف کردند و خانوادهاش غرق هدایا و رفتارهای محبتآمیز شدند.
کایودی آدوومی، پدر تنی، میگوید: "خانوادهای یک ماشین نو، با مدل هوندا آکورد، به من دادند. آنها به ما تلویزیون، مبلمان خانه، وسایل آشپزخانه، تخت و ... همه چیز دادند. "
پس از مدت کوتاهی، خانواده تنی یک خانه داشتند و یک حساب بانکی شش رقمی و همینطور پیشنهاد بورس تحصیلی از سه مدرسه خصوصی تراز اول برای تنی. یک اهداکننده ناشناس نیز اجاره خانه آنها را به مدت یک سال کامل پرداخت کرد.
او به یاد میآورد: "کسی که به ما کمک کرد تا سرپناه بیخانمانها را بگیریم گفت در این کشور نمیتوانم کاری به جز کارگری ساده پیدا کنم، برای اینکه در اینجا درس نخواندهام. "
حالا او نماینده یک کمپانی معتبر املاک است و میگوید که واقعا خوب کار میکند.
تنی نیز در شطرنج حرفهای شکوفا شد. او در ده سالگی، استاد ملی شطرنج شد؛ یک عنوان با اعتبار که از سوی فدراسیون شطرنج آمریکا اعطا میشود.
حالا او حتی رویاهای بزرگتری دارد. تنی میگوید که میخواهد "جوانترین استاد بزرگ" شود که بالاترین عنوان در شطرنج است.
'شطرنج زندگی مرا عوض کرد'
خانواده تنی تنها خانوادهای نیستند که زندگیشان با شطرنج متحول شده است.
در این سوی اقیانوس اطلس، یک اعجوبه ۹ ساله شطرنج، خانوادهاش را از دیپورت شدن نجات داد.
جیتندرا و آنجو سینگ، وقتی که شرز سه ساله بود از هند به جنوب لندن مهاجرت کردند. اما در سال ۲۰۱۸، بر اساس قوانین جدید مهاجرت، پدر شرز باید سالیانه بیش از ۱۲۰هزار پوند درآمد میداشت تا بتواند ویزای کار خود را تمدید کند؛ و او چنین درآمدی نداشت.
در آن زمان شرز به طور رقابتی شطرنج بازی میکرد و در مسابقات جهانی نماینده انگلستان بود. او مقام دوم را در گروه سنی خود در سطح جهانی داشت.
جیتندرا، پدر شرز، میگوید: "وقتی ما با ویزای کار به اینجا آمدیم، هیچ گاه فکر نمیکردیم که شرز شطرنج بازی خواهد کرد و این به معنای تغییر همه زندگی ماست. "
این کلمات را بسیاری دیگر در عرصه شطرنج بازگو کردند، از جمله مالکوم پین، کاپیتان تیم شطرنج انگلستان، که گفت شریاز "بزرگترین امید شطرنج بریتانیایی در یک نسل است. "
حالا خانواده شرز اقامت گرفتهاند و او که اکنون ۱۲ سال دارد میگوید که خوشحال است.
شرز میگوید: "البته که احساس خیلی خوبی دارم. وقتی که به چیزهای خاص و مکانی عادت کردید، تغییر ناگهانی همه چیز دشوار است. بنابراین، من بسیار خوشحالم که توانستیم بمانیم. "
"شطرنج زندگی مرا خیلی عوض کرد. بیشتر آن مربوط به تلاش زیاد و باور به خود است. "
حفظ یک استعداد گرانقیمت
اما شطرنج می تواند یک ورزش گرانقیمت و دشوار از لحاظ حمایت مالی باشد.
رقابت در مسابقههای حضوری شطرنج برای کسب عنوانهای جدید میتواند پرهزینه باشد. حق شرکت در مسابقات، رفت و آمد و اسکان میتواند از چند ده تا چندهزار دلار هزینه داشته باشد.
جیتندرا، پدر شرز میگوید: "وقتی شرز در گروه سنی خود رتبه دوم جهان را به دست آورد، ما حمایتی دریافت نکردیم. بنابراین، باید تعداد مسابقاتی را که شرکت میکرد کاهش میدادیم. حالا نیز حامی مالی نداریم و برای همین باید خودم برایش هزینه کنم. "
جیتندرا که مصمم بود به موفقیت پسرش کمک کند، تصمیم گرفت که آپارتمانش را در هند بفروشند تا از عهده هزینهها برآید.
او همچنین اعتراف میکند که "برای حمایت از شرز وامهای زیادی گرفتهام. "
تعداد حسابهای کاربری بزرگترین وبسایت بازی آنلاین شطرنج دوبرابر شده است و صدهاهزار نفر پخش آنلاین مسابقات شطرنج را تماشا کردهاند.
اما در مقایسه با ورزشهای سنتیتر مانند فوتبال یا بسکتبال، هنوز حمایت از بازیکنان با استعداد شطرنج کمرنگ است.
جیتندرا، پدر شرز، میگوید تا زمانی که بتواند از پسرش حمایت میکند، اما به نظر او مهم است که این ورزش از سوی جامعه نیز حمایت شود.
او میگوید: "من نهایت تلاشم را میکنم، اما نمیدانم در آینده چطور میتوانم ادامه دهم. "