حکم عجیب قاضی برای فردی که عکس قاسم سلیمانی را پاره کرد

عصر ایران؛ مهرداد خدیر: توضیحات معاون دادستان درباره سرنوشت جوانی که به اتهام پاره‌کردن بنر بزرگِ سردار سلیمانی بازداشت شده بود، مورد توجه قرار گرفته همان گونه که ویدیوی اقدام او در دی 98 فراگیر شده بود.
 

 هر چند ترور سردار سلیمانی از همه نظر خسارت فراوان وارد کرد ولی به سبب حضور گسترده مردم در چند شهر و در مراسم تشییع و وداع با پیکر شهید، اهمیت داشت چرا که بر تفسیر اعتراضات آبان اثر گذاشت.

 
  با این حال یک اتفاق تلخ – ساقط کردن هواپیمای اوکراینی در آسمان ایران و 72 ساعت انکار و ارایه اطلاعات نادست - خشم و کین انباشته را در لایه هایی از جامعه سرریز کرد و این بار اتفاقا بیش از آبان مورد توجه رسانه های فارسی زبان قرار گرفت چون تم سیاسی پررنگ‌تری به نسبت آبان داشت.
 
  در این میان تصویر جوانی که برای پایین کشیدن و آتش زدن تصویر سردار سلیمانی تلاش می‌کند و در پی آن دستگیر می‌شود در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی انتشاری گسترده داشت و شایعات متنوعی هم درباره سرنوشت او پیچید و این که چه بر سر او آمده است.
 
  معاون دادستان اما توضیح داده قاضی (یا دستیار او که یک خانم بوده) حتی یک شب هم پسر را در زندان نگاه نمی‌دارد و تنها از او می‌خواهد فردا همراه پدر مراجعه کند.
 
  فردا که با پدر خود به مجتمع قضایی می‌روند، پدر را نشسته روی ویلچر می‌بینند و جدای آن درمی‌یابند زندگی بسیار تنگ دستانه‌ای دارند چندان که از عهده تأمین لوازم مدرسه پسر هم بر نمی‌آمده‌است.
 
  وقتی پسر می گوید من این مرد (سردار سلیمانی) را مسبب و عامل تمام بدبختی‌ها می‌دانستم قاضی، نوجوان را موظف می‌کند شخصا درباره سردار سلیمانی تحقیقی انجام دهد و بنویسد و در دادگاه ارایه کند .
 
  چون قاضی دریافته بود با زندانی کردن نوجوان، تنها مشکلات آنان بیشتر می‌شود درصدد برمی آید ذهنیت او را تغییر دهد.
 
  ظاهرا 20 روز بعد و سر موعد مقرر حاضر می شود و تحقیق خود را ارایه می کند و پرونده قاعدتاً بسته می‌شود.
 
  این ماجرا در شکل معمول می‌توانست به گونه ای دیگر رقم بخورد. حکم سنگینی علیه آن پسر صادر می‌شد و جوانیِ خود را در گوشه زندان سپری می‌کرد و با خشم و کین بیشتری به جامعه بازمی‌گشت و در شبکه‌های اجتماعی هم شاهد شایعات گوناگون درباره او می‌بودیم. حتی بعید نبود درباره اعدام یا شکنجه او بشنویم.
 
  یک تصمیم درست و انسانی اما سرنوشت متفاوتی رقم زد و از تحمیل هزینه به کشور هم جلوگیری کرد.
 
در سخنان معاون دادستان به یک خانم اشاره می‌شود. نمی‌دانم در دستگاه قضایی چه سمتی داشته ولی اگر خانم بوده باشد نشان می‌دهد حضور زنان تا چه حد از خشونت محیط می‌کاهد و تلطیف کننده است.
 
   همچنین توجیه نوجوان که سردار سلیمانی را مسبب همه گرفتاری های خود می‌دانسته به این معنی است که گزاره هزینه کردن بودجه در منطقه را پذیرفته و احساس تبعیض و تحقیر می‌کرده است.
 
  این ویدیو همچنین نشان می‌دهد که جای نهادهای واسط اجتماعی چقدر خالی است چرا که جایی نبوده که در آن پرورش یابد، پناه ببرد و بپرسد و نیازهای خود را تأمین کند و تازه دریافته‌اند با چه مشکلاتی دست در گریبان بوده است.
 
  با موضوعاتی از این دست می‌توان به دو گونه برخورد کرد. در حالت اول خشک و بی‌انعطاف و مطابق با مُر قانون. اتهام را بررسی کرد و مطابق بزه ارتکابی حکمی داد و جوانی را به کنج زندان فرستاد و به پیامد و هزینه و حواشی و مهم‌تر از همه خود سوژه که یک انسان است توجه نکرد.
 
   در حالت دوم اما سن و بستر و زمینه‌ها را در نظر گرفت. قاضی و احتمالا خانم قاضی یا اگر خانم نمی‌تواند بر مسند قضاوت بنشیند دستیار خانم، آن نوجوان را مثل پسر خود دیده با همان اعتراضات و هیجانات و توقعات که به همین آموزش و پرورش سپرده شده بود اما به قاضی می‌گوید توان خرید دفتر و کاغذ هم ندارد و معلوم نیست قبل از آن چگونه درس می‌خوانده یا اگر ترک تحصیل کرده چرا کسی و جایی پی گیر او نشده است.
 
  شجاعت و اعتماد به نفس قاضی هم ستودنی است. چرا که ترجیح معمول این است که مخاطره نکنند و تبعات مراجعه نکردن متهم را به جانب خود نگردانند.
 
  درست است که قاضی مطابق قوانین باید حکم صادر کند اما تشخیص او هم مهم است و تأکید بر اجتهاد قاضی به همین خاطر است هر چند که در عمل همه جا این امکان فراهم نیامده است.
 
  سال ها پیش یک بار مرحوم دکتر نوربخش رییس کل بانک مرکزی در پاسخ به انتقاد از قانون چک و صدور حکم زندان گفت: چنانچه عسر و حرج بر قاضی ثابت شود می تواند حکم زندان صادر نکند و نمی دانم چرا از این اختیار خود استفاده نمی کنند.
 
 غرض این که قضاتی این گونه را باید تشویق و احکامی چنین را به رویه تبدیل کرد، چرا که هم از تحمیل هزینه های سنگین به جامعه و نظام جلوگیری می کنند و هم سری آسوده تر بر بالین می گذارند و نزد وجدان خود سرفرازند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۴
Akhond zed Iran - توکیو، ژاپن

سلیمانی ادم بدی نبود ولی برای خرج کردن پول ایران برای عربا با حسن روحانی دعوا میکرد و حاضر بود اسراییل هواپیمای مسافربری ماهان را که به سوریه میرفت بزند ولی یه روز هم ارسال اسلحه به سوریه متوقف نشود
‌سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۲۲
۵۵
آذرمهری - تهران، ایران

[::Akhond zed Iran - توکیو، ژاپن::]. هیتلر بسیار ادم خوبی بود گیاه خوار بود نقاشی میکرد . شعر میگفت و با کودکان مهربان . همیشه عاشق پیشه بود . یزید بسیار ادم خوب و رقیق قلب بود شعر میگفت دیوان شعرش معروفه . شما دوست عزیز هم خوبی . خوبیها رو می بینی .
‌سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۷:۲۴
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران

به من بگن درباره سردار کتلت و دیگر عاملان جمهوری اسلامی تحقیق کنم اول میرم سراغ بچگی تا جوانیشون که سراسر با لواط و همجنس بازی همراه بوده تحقیق میکنم.
‌سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۸:۱۷
۳۶
Janhamin - تهران، ایران
amirgheryou - تهران، ایران. یهدجوری با قطعیت این حرف رو میزنی انگار که با شما اون کار رو کرده باشند و توسط بچه های بسیج یه دستی تو سر و صورتت کشیده شده باشه. اخییییی . نازی. گناه داری . خیلی مظلوم بودی و بهت بد جوری .... . خدا صبرت بده.
‌سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۳:۴۲
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
[::آذرمهری - تهران، ایران::]. جواب قشنگی دادی. لایک.
‌چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۱
۴۴
amirgheryou - تهران، ایران
[::Janhamin - تهران، ایران::]. ...اصالت اجداد من قزوینی هست. متولد و بزرگ شده محله فلاح تهران هستم. محله ای که بچه مثبت و درس خوناش هم در جاهی دیگه تهران و ایران و کره زمین گنده لات حساب میشن. لذا بسیجیها و گنده لاتها و تو و دارو ندارت بطور رندم قطعا داغ منو در سینه دارن. اون سردار کتلت اوبنه ای دهاتی هم پشم باقر هم نبود چه برسه به سردار و هر چلغوز دیگه..... .
‌چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۲
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.