قتل حیثیتی مرد با نفوذ / مریم زنم بود و آقای معاون مهدورالدم بود
رأی دهید
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از نیمه شب نوزدهم آبان 92 به دنبال کشته شدن مرد بانفوذی که پست معاونت را یدک می کشید با شلیک دو گلوله درخودرو پژو پارس مشکی اش در دستور کار پلیس قرار گرفت.
بررسی ها نشان می داد مقتول با شلیک دو گلوله به سر و سینه اش در حوالی میدان سبلان،ابتدای خیابان جانبازان شرقی کشته شده است و عامل یا عاملان جنایت در تاریکی شب گریخته اند.
با اعلام این خبر تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند و در حالی که فرضیه ترور مرد بانفوذ مطرح شده بود پلیس اعلام کرد این جنایت احتمالا با انگیزه شخصی صورت گرفته و قاتل یا قاتلان آشنا بوده اند.پلیس به تحقیق پرداخت و پوکه های دو گلوله شلیک شده را در پژو کشف شد.
یکی از شاهدان به پلیس گفت:چون ماه محرم بود، مقابل هیات عزاداری ایستاده بودم که متوجه شدم یک پژو پارس مشکی از مسیر منحرف شد و همان موقع دو زن سراسیمه از ماشین پیاده شدند.وقتی خودم را به پژو پارس رساندم متوجه شدم راننده غرق خون است و هیچیک از شیشههای ماشین نشکسته است . احتمالا زنان در داخل پژو به راننده شلیک کردند و گریختند.
اظهارات این شاهد سرنخ مهمی به پلیس داد و رد یک زن که ازبستگان پدری مقتول بود در این ماجرا به دست آمد و زن جوان به نام مریم در خانه اش در شرق تهران بازداشت شد و به جنایت با همدستی همسرش به نام محمد اعتراف کرد.
این زوج در بازجویی ها ی بعدی علت قتل را اختلاف کهنه با مقتول اعلام کردند و به بازسازی صحنه جرم پرداختند.
محمد در بازجویی ها گفت : من و همسرم طبق نقشه ای که کشیده بودیم با مقتول قرار گذاشت و به بهانه گفت و گو با وی برای حل مشکلات زندگی مان به ملاقات او رفت .من هم که چادر به سر کرده بودم همراه همسرم رفتم و مریم مرا به عنوان دوستش معرفی کرد. همسرم تازه سر صحبت را باز کرده بود که اسلحه ای را که همراه داشتم از زیر چادر بیرون کشیدم و دو گلوله شلیک کردم.وقتی کنترل ماشین از دست مقتول خارج شد من و همسرم بلافاصله پیاده شدیم و فرار کردیم.
ماجرای قتل معاون با نفود چه بود؟
این زوج در حالی در شعبه 74دادگاه کیفری سابق استان تهران غیرعلنی و پشت درهای بسته محاکمه شدند که اولیای دم برای آنها حکم قصاص خواستند.
متهمان پای میز محاکمه جرمشان را گردن گرفتند و به جنایت کینه جویانه اعتراف کردند.
در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و محمد را به قصاص و همسرش را به جرم معاونت در قتل به 15سال زندان محکوم کرد. این حکم در شعبه 24دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و تایید نشد. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی برگزار شد پسر بزرگ مقتول برای عاملان جنایت حکم قصاص خواست. اما چون فرزند کوچک مقتول مهجور و از معلولیت ذهنی و جسمی رنج می برد پرونده به دفتر دادستان فرستاده شد تا دادستان درباره درخواست فرزند مهجور قربانی تعیین تکلیف کند.
پس از این اظهارنظر هیات قضایی بار دیگر محمد را به قصاص و همسرش را به 15سال زندان محکوم کردند. اما محمد به حکم صادره اعتراض کرده و ادعای مهدورالدم بودن قربانی را مطرح کردند.
با این ادعا و در حالی که 7سال از این ماجرا گذشته بود،درخواست اعاده دادرسی مرد جوان پذیرفته و وی این بار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.محمد ادعای مهدورالدم بودن قربانی را مطرح کرد و گفت: من از قتل پشیمان نیستم. قربانی همسرم را آزار داده بود و مستحق مرگ بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به پرداخت دیه و زندان محکوم کردند.