دعوای خونین پسرخاله ها ۳ کشته به جای گذاشت
رأی دهید
یکی از همسایههای مقتولان به پلیس گفت: در این ساختمان دو پسرخاله سکونت دارند. من امروز یکی از آنها را درحالیکه با چاقو دیگری را میزد دیدم. صبح وقتی صدای دادوفریاد شنیدم، در خانهام را باز کردم و دیدم در واحد همسایه نیز باز است. قاتل سر من فریاد کشید و گفت داخل بروم و در را ببندم. من هم از ترس این کار را کردم، اما از چشمی دیدم که او فرید را کشت. خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم چهکار کنم تا اینکه سرایدار آمد و از او خواستم به پلیس تلفن بزند. سرایدار ساختمان نیز به مأموران گفت: یکی از ساکنان برج صبح به سراغم آمد و گفت جلوی در خانه پسرخالهاش مقداری خون گوشت و مرغ ریخته است. او از من خواست به آنجا بروم و زمین را تی بکشم، اما وقتی بالا رفتم، زن همسایه گفت این خون آدم است و قتل اتفاق افتاده. او از من خواست با پلیس تماس بگیرم و من هم همین کار را کردم. یکی دیگر از ساکنان ساختمان نیز گفت: من و همسرم در کرمان زندگی میکنیم، اما پسر دانشجویم در این برج ساکن است و برای سرزدن به او آمدهایم. صبح من صدای دادوفریاد شنیدم و از خانه بیرون رفتم. شنیدم مقتول به قاتل میگفت فقط من را بزن و با زن و بچهام کاری نداشته باش. همانموقع میخواستم پلیس را خبر کنم، اما همسرم گفت بهتر است در کار دیگران دخالت نکنم. کارآگاهان که تا این مرحله از تحقیقات به این نتیجه رسیده بودند که فرید به دست پسرخالهاش کشته شده و اعضای خانواده او را نیز همین مرد از پا درآورده است، به بررسی فیلم دوربینهای مداربسته ساختمان پرداختند و مشاهده کردند مرد مظنون بعد از ورود به پارکینگ، دستهای آلوده خود را به دیوار کشیده تا آنها را تمیز کند. او سپس سوار خودرو شده و محل را ترک کرده است. در ادامه بررسیها مشخص شد فرید و مرد مظنون و داییهایشان زمین این برج را به ارث برده و آن را ساخته بودند و روز حادثه قرار بود برای انجام کارهای ملکی به دفترخانه اسناد رسمی بروند که این حادثه رخ داده. درحالیکه تحقیقات مقدماتی در محل وقوع جنایت ادامه داشت، مرد مظنون به آنجا بازگشت و بلافاصله بازداشت شد. او قتل را انکار کرد و گفت از این ماجرا هیچ اطلاعی ندارد. این مرد گفت: قرار بود امروز به محضر برویم، اما من صبح برای انجام کار دیگری زودتر خانه را ترک کردم. وقتی از ساختمان بیرون میرفتم دیدم جلوی در خانه پسرخالهام مقداری خون ریخته شده و فکر کردم خون گوشت و مرغ است، به همین دلیل از سرایدار خواستم آنجا را تمیز کند. بعد از خروج از خانه نیز با داییام تماس گرفتم و از او پرسیدم آیا از فرید خبر دارد یا نه که او گفت بیخبر است. بعد از آن به ساختمان برگشتم، اما مرا دستگیر کردند. درحالیکه من از ماجرای قتل هیچ اطلاعی نداشتم و نمیدانم چه کسی این کار را انجام داده است. بنا بر این گزارش، متهم اکنون در بازداشت بهسر میبرد و تحقیقات از او در حالی ادامه دارد که اجساد مقتولان به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شده تا آزمایشهای لازم در این رابطه انجام شود.
دیدگاه خوانندگان
۵۸
abadannl - روتردام، هلند
همسر اون همسایهای که خواسته به پلیس زنگ بزنه و گفته بهتره دخالت نکنیم، برای لای جرز خوبه.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۲
۵۱
malek khorshid - روتردام، هلند
abadannl - روتردام، هلند. دقیقا من هم همین نظر را دارم. این جور آدم ها متاسفانه زیاد هستند . شاید همان اول به پلیس خبر میدادند این اتفاق نمیافتاد. مردم ما واکسن بی خیالی زده اند .
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۵
۵۱
malek khorshid - روتردام، هلند
abadannl - روتردام، هلند. دقیقا من هم همین نظر را دارم. این جور آدم ها متاسفانه زیاد هستند . شاید همان اول به پلیس خبر میدادند این اتفاق نمیافتاد. مردم ما واکسن بی خیالی زده اند .
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۵
۵۸
abadannl - روتردام، هلند
همسر اون همسایهای که خواسته به پلیس زنگ بزنه و گفته بهتره دخالت نکنیم، برای لای جرز خوبه.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۲
۵۸
abadannl - روتردام، هلند
همسر اون همسایهای که خواسته به پلیس زنگ بزنه و گفته بهتره دخالت نکنیم، برای لای جرز خوبه.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۲
۵۱
malek khorshid - روتردام، هلند
abadannl - روتردام، هلند. دقیقا من هم همین نظر را دارم. این جور آدم ها متاسفانه زیاد هستند . شاید همان اول به پلیس خبر میدادند این اتفاق نمیافتاد. مردم ما واکسن بی خیالی زده اند .
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۵
۵۸
abadannl - روتردام، هلند
همسر اون همسایهای که خواسته به پلیس زنگ بزنه و گفته بهتره دخالت نکنیم، برای لای جرز خوبه.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۲
۵۱
malek khorshid - روتردام، هلند
abadannl - روتردام، هلند. دقیقا من هم همین نظر را دارم. این جور آدم ها متاسفانه زیاد هستند . شاید همان اول به پلیس خبر میدادند این اتفاق نمیافتاد. مردم ما واکسن بی خیالی زده اند .
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۵
۵۱
malek khorshid - روتردام، هلند
abadannl - روتردام، هلند. دقیقا من هم همین نظر را دارم. این جور آدم ها متاسفانه زیاد هستند . شاید همان اول به پلیس خبر میدادند این اتفاق نمیافتاد. مردم ما واکسن بی خیالی زده اند .
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۵
۵۸
abadannl - روتردام، هلند
همسر اون همسایهای که خواسته به پلیس زنگ بزنه و گفته بهتره دخالت نکنیم، برای لای جرز خوبه.
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۸:۱۲