دزدان خیابانهای شمال پایتخت رقیب عشقی بودند
رأی دهید
میلاد به سراغ رقیب عشقیاش رفت و تمام عصبانیت و کینههای خود را سر او خالی کرد. کیارش را آنقدر کتک زد که تا پای مرگ رفت و برگشت. او تمام عقدههای چند سال زندانیبودنش را سر رقیبش خالی کرد؛ اما این پایان ماجرا نبود. چند وقت بعد حالا این کیارش بود که به سراغ میلاد رفت. اما اینبار به عنوان درد دل؛ شیلا او را هم رها کرده و حالا با مرد دیگری ازدواج کرده بود: «یک روز که در قهوهخانه بودم کیارش را دیدم. چند وقت بعد از دعوایمان بود. او پیش من آمد و گفت که شیلا بعد از گرفتن چند میلیون تومان پول او را ترک کرده و حالا با یک مرد ازدواج کرده است. خیلی شوکه شدم. فکر میکردم شیلا به خاطر اینکه من دزدی کردهام، مرا رها کرد ولی او حتی کیارش را هم فریب داده بود. برای همین تصمیم گرفتیم از او انتقام بگیریم. هیچ راهی به ذهنمان نرسید به جز دزدی.»
اینبار میلاد و کیارش به خاطر دختر موردعلاقهشان با هم رفیق شدند و یک باند سرقت تشکیل دادند. ابتدا قرار بود فقط از آقای داماد دزدی کنند. اولین هدفشان خودروی شوهر شیلا بود ولی بعد از آن این مسأله به عادت این دو نفر تبدیل شد و سرقتهایشان ادامه یافت. هر دو به سراغ خودروی پژوی داماد رفته و آن را دزدیدند. تمام لوازم داخلش را برداشتند. خودرو را با چوب و چماق له و درنهایت آن را در خیابان رها کردند. وقتی این سرقت بینقص انجام شد، میلاد و کیارش به فکر ادامه دزدیها افتادند: «در زندان بودم که شیوه سرقت خودرو را یاد گرفتم. همبندیهایم به طور دقیق یادم داده بودند که چطور در خودروی پژو و پراید را باز کنم. برای همین به سراغ خودروی شوهر شیلا رفتیم و آن را دزدیدیم. ولی از طرفی هر دو کلی مشکلات مالی داشتیم. باید زندگیمان را جمعوجور میکردیم. من که به خاطر شیلا سابقهدار شده بودم و نمیتوانستم جایی کار کنم. کیارش هم کلی پول به شیلا داده و ضرر کرده بود. برای همین با نقشههای دقیقتر به سراغ خودروهای دیگر رفتیم. نیمههای شب با خودروهایی که سرقتی بودند، لوازم خودرو سرقت میکردیم. معمولا در خیابانهای شمال تهران این کار را انجام میدادیم. ماشینهای دزدی را هم در خیابان رها میکردیم. هر بار برای دزدی یک ماشین سرقت میکردیم. تازه کارمان را شروع کرده بودیم که پلیس ما را حین دزدی دستگیر کرد.»
وقتی میلاد و کیارش در حال سرقت لوازم خودروی یک پژو بودند، پلیس آنها را دید. به هر دو مشکوک شد. آنها را زیر نظر گرفت. این دو نفر پس از برداشتن لوازم خودروی پژو، سوار خودروی پراید شدند. پرایدی که همان لحظه با استعلام مأموران پلیس مشخص شد که سرقتی است. برای همین تعقیب و گریز آغاز شد. دزدان سعی داشتند با حرکات مارپیچ از دست پلیس فرار کنند ولی فرارشان موفقیتآمیز نبود و درنهایت پلیس سد راهشان شد و هر دو را دستگیر کرد. سارقان پس از دستگیری به دزدیهای خود اعتراف کردند و گفتند که اموال سرقتی را به مالخران میفروختند. بنابراین تلاش برای شناسایی و بازداشت مالخران آغاز شد. همچنین به دستور دادیار دادسرای ویژه سرقت، متهمان برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی جرایم احتمالی دیگر در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفتند.