آن‌چه باید درباره بازی با مراکش بدانید؛ ایران چگونه می‌تواند نخستین حریف را ببرد؟

تیم ملی ایران ۱۵ ژوئن (۲۵ خرداد) در اولین بازی جام جهانی روبروی مراکش خواهد ایستاد. دیداری که به نظر ساده‌ترین بازی گروهی ایران است، اما از زاویه‌ای دیگر می‌تواند دشوارترین مسابقه باشد زیرا تیمی که شکست بخورد به احتمال زیاد حذف خواهد شد. هر دو تیم محکوم به برد هستند.
مراکش واقعا ضعیف‌ترین تیم گروه است؟

در مقایسه با اسپانیا حتما پاسخ مثبت است اما نگاهی به بازیکنان، نتایج و کیفیت این تیم به وضوح نشان می‌دهد که مراکش تفاوت چشمگیری با بعضی رقبای اروپایی از جمله پرتغال ندارد و حتی اسپانیا هم برابر آن‌ها باید صد در صد آماده باشد.

 
نگاهی به فهرست ۲۳ نفره خود گویای کیفیت تیم مراکش است. از این فهرست ۱۱ نفر در لیگ‌های سطح اول اروپا یعنی لالیگا، بوندسلیگا، لیگ برتر، فرانسه و سری‌آ شاغل هستند. در حالی که بقیه بازیکنان نیز به جز چهار نفر در سایر کشورهای اروپایی و عمدتا در تیم‌های تراز اول آن لیگ‌ها توپ می‌زنند. برای مثال هر سه بازیکن لیگ هلند از آژاکس و فاینورد و بیشتر بازیکنانی که در ترکیه بازی می‌کنند از فنرباغچه، گالاتاسرای و باشاک‌شهیر -قدرت نوظهور این لیگ- هستند.
در این میان چهره‌هایی مانند مهدی بن‌عطیه مدافع میانی یوونتوس و اشرف حکیمی دفاع چپ رئال مادرید و همینطور حکیم زیِش بازیکن آژاکس برای فوتبال‌دوستان سراسر دنیا شناخته شده هستند.
 
اما نکته مهم این است که به رغم داشتن چنین ستاره‌هایی، در تیم مراکش صرفا نام‌ها بازی نمی‌کنند. شاهد این مدعا خط خوردن بوفال، هافبک ساوتهمپتون انگلستان است یا حضور بوسوفا بازیکن الجزیره امارات به عنوان یکی از مهره‌های اصلی در ترکیب ثابت.
مربی: اروه رنار
قبل از مهاجرت به آفریقا سابقه مربیگری اروه رنار محدود به چند تیم درجه سه فرانسوی، انگلیسی و یک دوره کوتاه در ویتنام بود. سال ۲۰۰۸ او به عنوان سرمربی تیم ملی زامبیا کارش را آغاز کرد و تاکنون تیم‌های آفریقایی زیادی را هدایت کرده است.
 
از موفقیت‌های مهم رنار دو قهرمانی جام‌ ملت‌های آفریقا (با زامبیا در سال ۲۰۱۲ و با ساحل عاج در سال ۲۰۱۵) است. او بیش از هر چیز به تاکتیک‌های صلب دفاعی‌اش مشهور است.
 
تیم‌های رنار در فاز دفاعی بسیار فشرده هستند و این اصل اول او در ساختن ترکیب تیم است، اما در عین حال تعصبی روی سیستم به عنوان مجموعه‌ای از عددها ندارد و با توجه به بازیکنانی که در اختیار دارد ممکن است چیدمان متفاوتی برگزیند. زامبیای او با تاکتیک نامتعارف ۲-۲-۲-۴ بازی می‌کرد در حالی که در ساحل عاج به سیستم ۲-۵-۳ روی آورد و با هر دو تیم هم قهرمان آفریقا شد.
ترکیب اصلی
بررسی دقیق بازی‌های مراکش در مقدماتی جام جهانی برابر مالی، گابن و ساحل عاج، و همینطور دو بازی دوستانه اخیر برابر صربستان و ازبکستان که با پیروزی مراکش به پایان رسید نشان می‌دهد که این تیم با وجود حفظ یک هسته تقریبا ثابت، قابلیت اجرای تاکتیک‌های متفاوت را دارد. تنوعی که بیش از شیوه آرایش بازیکنان، در شکل بازی و طراحی حمله و تغییر فاز قابل مشاهده است. سیستم پایه مراکشِ رنار ۱-۳-۲-۴ است.
 
در ترکیب اصلی بن‌عطیه و رُمین سایس دو دفاع میانی، اشرف حکیمی دفاع چپ و نبیل دیرار، بازیکن فنرباغچه دفاع راست هستند. بوسوفا و کریم احمدی کمربند میانی را شکل می‌دهند و یونس بلهندا، هافبک هجومی گالاتاسرای جلوی این دو بازی می‌کند.
 
حکیم زیش اما مهره کلیدی و مهم‌ترین محور طراحی حملات مراکش است. زیش بازیکنی با قابلیت بازی در چند پست است که در آژاکس بیشتر به عنوان هافبک هجومی بازی می‌کند اما در تیم ملی مراکش رنار او را به عنوان بال راست خط حمله در نظر گرفته است.
 
باید توجه داشت که زیش می‌تواند در سمت چپ و مرکز زمین هم بدون تغییر کیفی محسوس بازی کند. نوردین امربت از لگانِس بال چپ است و بوطیب از ملاتی اسپور ترکیه مهاجم نوک.
ترکیب تیم ملی فوتبال مراکش داکوستا دفاع میانی باشاک‌شهیر، حمزه مندیل دفاع چپ لیل و فیصل فجر هافبک هجومی ختافه و امین حارث هافبک شالکه هم بازیکنانی هستند که در بازی‌های مقدماتی و دوستانه اخیر، زیاد به میدان رفته‌اند و گزینه‌های جایگزین ترکیب اصلی به حساب می‌آیند.
 
در نوک حمله اما ایوب الکعبی جوان که از معدود بازیکنان لیگ مراکش در تیم ملی است، بازیکنی که در ماه‌های اخیر عملکرد درخشانی داشته است. بسیاری از رسانه‌ها و تحلیلگران این کشور معتقدند او در جام جهانی چهره خواهد شد و حتی بخت بازی به عنوان یار اصلی را دارد.
تاکتیک تیمی و شیوه بازی
مثلث احمدی-بوسوفا-بلهندا در میانه میدان وظیفه بازیسازی را به عهده دارد. معمولا احمدی جلوی خط دفاعی خودی قرار می‌گیرد و بلهندا تلاش می‌کند به فضای پشت محوطه حریف نزدیک‌تر باشد و بوسوفا با حرکت مداوم بین خط این دو بازیکن، راس سوم مثلث را می‌سازد. مراکش ابدا علاقهای به رد و بدل کردن پاس‌های متعدد در خط دفاعی ندارد. حتی منیر، دروازه‌بان تیم معمولا ضربه دروازه را مستقیم به میانه زمین می‌فرستد.
 
احمدی و بوسوفا هستند که وظیقه انتقال سریع بازی به کناره‌ها یا شناسایی بازیکن هدف در عمق را دارند. با توجه به قدرت حمل توپ، تکنیک و سرعت حکیم زیش جناح مورد علاقه برای طراحی حمله سمت راست است.
 
بال چپ تیم، امربت سرعت کمتری دارد اما بازیکنی بسیار فیزیکی و قدرتی است و از این رو به طور مداوم به محوطه جریمه نزدیک می‌شود تا از قدرت بدنی‌اش برای مواجهه مستقیم با مدافعان حریف استفاده کند.
 
در عوض اشرف حکیمی بازیکن پشت سر او وظیفه حمل توپ روی خطِ چپ را به عهده دارد. این نکته بسیار قابل توجه است که مراکش در فاز هجومی تاکتیکی نامتقارن دارد که با توجه به خصوصیات ذاتی بازیکنان تکامل یافته است.
 
سیستم پایه ۱-۳-۲-۴ در دفاع تبدیل به یک چیدمان ساده سه لایه‌ای و به شدت فشرده (معمولا ۲-۴-۴) می‌شود. تمرکز این فشردگی جلوی محوطه جریمه خودی است که گاهی مدافعان و بازیکنان میانی کاملا به هم می‌چسبند.
 
دفاع منطقه‌ای مبتنی بر بستن تمام فضاها گل زدن به مراکش را در حالتی که فرصت کافی برای شکل دادن به ساختار دفاعی خود داشته باشند بسیار دشوار می‌کند. زیرا نفوذ مستقیم مقابل چنین تجمعی تقریبا غیرممکن است و از سوی دیگر دو مدافع میانی یعنی بن‌عطیه و سایس(بازیکن ولور همپتون) روی ارسال هوایی فوق‌العاده‌اند. شاهد این مدعا نتایج تیم در مرحله مقدماتی است. جایی که در شش بازی حتی یک گل هم نخوردند.
 
در دیدار "فینال‌گونه" در خانه ساحل عاج که تیم برنده به جام جهانی صعود می‌کرد، رنار با توجه به شناختی که از تیم قبلی خودش داشت و حساسیت فوق‌العاده بازی تاکتیک کاملا متفاوتی را به نمایش گذاشت.
 
ترکیب روی کاغذ همان بود اما از همان ابتدا بوسوفا کاملا از احمدی جدا می‌شد و همراه امربت، بلهندا و بوطیب روی خط محوطه جریمه حریف تجمع می‌کردند تا روی پاس های بلند احمدی، بن عطیه، سایس و حتی منیر اثر بگذارند.
 
زیش به سرعت خود را به میانه میدان و فضای خالی پشت این تجمع می‌رساند تا در صورت اثرگذاری موفق توپ را بگیرد و سپس دیرار و حکیمی از چپ و راست اضافه می‌شدند تا از فضای باز ایجاد شده در کناره‌ها بهره بگیرند.
 
این شیوه بازی مستقیم موثر واقع شد و مراکش در همان نیمه اول کار میزبان را تمام کرد. این نشان می‌دهد که چطور تیم مراکش در صورت نیاز می‌تواند تاکتیک‌های متنوعی را به نمایش بگذارد.
نقاط ضعف؛ چطور می‌شود به این تیم ضربه زد؟
کی‌روش و رنارد هیچ یک علاقه‌ای به فوتبال مالکانه ندارند، با واگذار کردن توپ به حریف راحت هستند و سرعت انتقال از دفاع به حمله سنگ بنای تاکتیک‌شان است. چیزی که رویارویی ایران و مراکش را پیچیده می‌کند شباهت‌های زیاد فلسفه فوتبال دو مربی است. کی‌روش و رنارد هیچ یک علاقه‌ای به فوتبال مالکانه ندارند، با واگذار کردن توپ به حریف راحت هستند و سرعت انتقال از دفاع به حمله سنگ بنای تاکتیک‌شان است.
 
نخستین نکته تعیین کننده این است که یکی از دو تیم در طول بازی باید تا حدی از روش اصلی خود فاصله بگیرد و احتمالا آن تیم مراکش خواهد بود. آن‌ها برابر ساحل عاج و صربستان کمی بیش از ۴۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشتند اما این عدد برابر ازبکستان به نزدیک ۶۰ درصد می‌رسد. در حالی که ایران حتی برابر رقبای ضعیف‌تر هم تمایلی به در اختیار گرفتن میدان نشان نمی‌دهد؛ برای مثال ۴۵ درصد مالکیت توپ در بازی دوستانه برابر الجزایر.
 
این مهم‌ترین شانسی است که ممکن است به ایران رو کند: وادار کردن مراکش به بازی مالکانه در حالی که تیم مقابل در دفاع بسیار منسجم‌تر از ازبکستان است.
 
این‌جا می‌توان روی نقطه آسیب پذیر تیم‌های مالک توپ کار کرد: هدایت حریف به مناطق مورد نظر، پس گرفتن توپ و طراحی سریع حمله پیش از آن که حریف فرصت بازگشت به ساختار دفاعی منسجم‌اش را پیدا کند.
 
این نکته که چنین روشی نزدیک به تاکتیک همیشگی ایران و دور از شیوه معمول بازی مراکش است می‌تواند به نفع تیم کی‌روش عمل کند. ضمن این که هر دو دفاع کناری مراکش دیرار و حکیمی تمایل زیادی به نفوذ دارند و ایران می‌تواند نگاه ویژه‌ای به فضای خالی مانده پشت این دو داشته باشد.
 
به خصوص حکیمی که معمولا پا به توپ تا نزدیک محوطه جریمه حرکت می‌کند. بیشتر موقعیت‌های ساحل عاج از همین فضای پشت حکیمی به دست آمد. در واقع ستاره رئال مادرید که از مهره‌های کلیدی تیم است شاید همزمان همان نقطه‌ای باشد که تیم را آسیب‌پذیر می‌کند.
جا ماندن حکیمی و فرصت عالی برای ساحل عاج در ضدحمله حتی از دست دادن عامدانه توپ در فضاهای خاص و یا دادن فضای کنترل شده برای بالا کشیدن حکیمی و سپس استفاده از هوش و بازیسازی جهانبخش در سمت راست می‌تواند ایده خوبی باشد.
 
دیگر فضای قابل استفاده در ضد حمله زمانی است که بوسوفا بالا می‌آید و به بلهندا پشت قوس جریمه ملحق می‌شود.
خبر بد برای ایران محرومیت سعید عزت‌اللهی در این بازی است؛ بازیکنی که درک بسیار خوبی از بستن فضای بین خط دفاع و هافبک دارد و هم‌زمان با حفظ نقش دفاعی می‌تواند فضاهای قابل نفوذ حریف را ببیند و پاس کلیدی بدهد.
 
جایگزین سعید عزت‌اللهی در این بازی بسیار مهم است. کی‌روش گزینه‌های مختلفی را مد نظر دارد. حتی مسعود شجاعی که یک نیمه برابر الجزایر در این پست امتحان شد و در بازیسازی تحت فشار بسیار خوب عمل کرد.
 
ارسال‌های او به فضای پشت مدافعان کناری به محض پس گرفتن مالکیت توپ می‌تواند دقیقا همان چیزی باشد که تیم ملی ایران به آن نیاز دارد اما شجاعی صلابت دفاعی عزت‌اللهی یا روزبه چشمی را در آن پست مهم ندارد. خصوصا اینکه اشاره کردیم مراکش ممکن است به ارسال مستقیم به پشت محوطه جریمه رو بیاورد که در این صورت حضور یک هافبک دفاعی سرزن حیاتی است.
 
اگر چشمی جایگزین عزت‌اللهی شود، شاید هوشمندانه باشد که هدف قرار دادن فضای پشت بوسوفا با استفاده از یکی از بازیکنان جلو که دید عمقی بهتری دارند عملی شود؛ به این ترتیب که در فاز دفاعی به دنبال تغییر مکان به محض تغییر مالکیت باشد و با گرفتن توپ از چشمی در حفره خط میانی سریع ضد حمله را به جریان بیاندازد.
 
این بازیکن می‌تواند جهانبخش یا سامان قدوس باشد که هر دو بازیکنانی دینامیک و تکنیکی و در عین حال با دید باز هستند و می‌توانند گزینه‌های مختلفی را همزمان در ذهن ببینند.
 
در نهایت، با اینکه تعداد ستاره‌ها و کیفیت فردی بازیکنان کفه ترازو را به نفع مراکش سنگین می‌کند، اما به نظر برنده این میدان در یک نبرد تاکتیکی و استفاده بهینه از تک لحظه‌ها مشخص خواهد شد.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.