قدرت عجیب طلسم 'چشمزخم'
رأی دهید
در یک دهه گذشته تصاویر مربوط به 'چشمزخم' بیش از هر جایی در دنیای مد دیده شده است. کیم کارداشیان در بسیاری از عکسهایش گردنبندها و گلسرهایی دارد که با استفاده از این نشان ساخته شده است. از طرف دیگر جیجی حدید مانکن هم در اواخر سال ۲۰۱۷ به این قافله پیوست و اعلام کرد که میخواهد سری کفشهای "آیلاو" را به بازار عرضه کند.
برای اینکه بفهمیم چشمزخم اصالتا از کجا میآید، ابتدا باید تفاوت بین طلسم و خود چشمزخم را بفهمیم. با اینکه این طلسم اغلب با نام چشمزخم شناخته میشود، اما در واقع قرار است چشمزخم واقعی را دور نگه دارد: همان چشمزدن معروف که ریشه در حسادت دارد و از طریق نگاهی بدخواهانه منتقل میشود. با اینکه این نشان هزاران سال است که به اشکال مختلف وجود دارد، نفرینی که قرار است در برابرش از شخص دفاع کند به مراتب کهنتر است و یافتن ریشههایش سختتر.
نفرین چشمزخم اساسا مفهوم پیچیدهای نیست؛ چشمزخم بر این باور شکل گرفته که کسانی که به موفقیتهای بزرگ میرسند، مورد حسادت اطرافیانشان هم قرار میگیرند. حسادتی که در شکل نفرین نمایان میشود و خوشبختی آنها را ویران میکند. این مفهوم به خوبی توسط هلیودوروس در رمانی باستانی به نام داستان اتیوپیایی به تصویر کشیده شده است. او در این کتاب مینویسد "هرگاه شخصی از روی حسادت به چیزی فاخر نگاه کند، فضای اطرافش را با خاصیتی مهلک پر میکند، و انفاس زهرآلود خود را به نزدیکترین چیز منتقل میکند."
اعتقاد به چشمزخم از خرافات هم فراتر رفته است و چند نفر از متفکران معروف هم بر آن صحه گذاشتهاند. یکی از افراد مهم در میان آنها پلوتارک، فیلسوف یونانی، است که در یکی از کتابهایش سعی میکند برای این مساله توضیحی علمی ارائه کند: چشم انسان میتواند اشعههایی نامرئی ساطع کند که در بعضی موارد چنان قدرتی دارند که میتوانند باعث مرگ کودکان و حیوانات کوچک شوند.
پلوتارک حتی ادعا میکند که افراد مشخصی هستند که قدرتشان در سحر و جادو حتی از این هم بیشتر است و به گروههایی از مردم در جنوب دریای سیاه اشاره میکند که در استفاده از این نفرین مهارت عجیبی دارند. در اغلب موارد، آنهایی که گفته میشود با زبردستی دیگران را نفرین میکنند، چشمهای آبیرنگ دارند. این احتمالا به این دلیل است که چشم آبیرنگ از آن خواص ژنتیکی است که در حاشیه دریای مدیترانه کمتر یافت میشود.
وجود اعتقاد قوی و فراگیر به چشمی که میتواند باعث بدبختی بنیانکن شود، به این معنی است که مردمان این تمدنهای باستانی دیر یا زود باید به فکر راهی برای دور نگه داشتن آن چشم و نگاه میکردند. وجود این نیاز بود که برای بار نخست به ایجاد طلسمهای چشمزخم ابتدایی منتهی شد. اما چنین طلسمهایی چقدر قدمت دارند؟
با اینکه به نظر میرسد این بتها یکی از قدیمیترین طلسمهای چشمزخم باشند، اما تفاوت آنها با تکههای شیشه آبیرنگی که ما امروزه میبینیم خیلی زیاد است. قدیمیترین نمونه این شیشههای آبیرنگ که در حاشیه دریای مدیترانه کشف شده به ۱۵۰۰ قبل از میلاد بازمیگردد. اما ارتباط آن بتهای رخامی کشف شده در تل براک با این نسخههای جدیدتر چیست؟
خانم یلدیران به چند آویز چشم حورس اشاره میکند که در مصر کشف شدهاند و میگوید این آویزها احتمالا تاثیرگذارترین اسلاف چشمزخم امروزی به شمار میروند. به گفته او طوایف بدوی ترک به میزان زیادی شیفته این رنگ آبی بودند چون با تنگری، خدای آسمانشان، رابطه نزدیکی داشت و احتمالا به همین دلیل بوده که تصمیم میگیرند از مس و کبالت استفاده کنند.
مهرههای چشمزخم آبیرنگ به مرور کل منطقه را فرا گرفت و بین فنیقیها، آسوریها، یونانیها، رومیها، و مخصوصا عثمانیها باب شد. با اینکه این مهرهها بیش از هر جایی در مدیترانه و شام مورد استفاده بودند، اما تجارت و گسترش امپراتوریها باعث شد تا مهرههای چشمزخم آبیرنگ یواش یواش راه خود را به چهارگوشه دنیا باز کنند.
شگفتانگیزترین چیز درباره چشمزخم نه قدمت صرف آن، بلکه این واقعیت است که کاربرد آن در عمر چند هزار سالهاش کوچکترین تغییری نکرده. ما همچنان طلسم چشم زخم را به بدنه هواپیماهایمان میچسبانیم، دقیقا همان کاری که مصریها و اتروسکیها میکردند و طلسم چشمزخم را بر بدنه کشتیهایشان میکشیدند تا سفری امن داشته باشند. در ترکیه امروزی همچنان مرسوم است که برای نوزادان چشمزخم هدیه ببرند که خود موکد این باور است که احتمال چشمخوردن کودکان بیشتر است.
اما فکری که از سر آدم بیرون نمیرود این است که تغییرات آهسته چشمزخم به همراه فضاهای رسانهای دنیای مدرن نهایتا باعث خواهد شد که تاریخچه و مفهومش از یادها برود. بعضی از تفاسیر فعلی باعث شده برخی نگران دستبرد فرهنگی در مفهوم این طلسم باشند، مخصوصا طراحی مد و استفاده از چشمزخم در نماد خمسه که هم برای مسلمانان و هم یهودیها مقدس است.
طلسم چشمزخم تاریخی کهن دارد و با خیلی از فرهنگها در هم آمیخته است، و خیلی از کابران امروزی این طلسم هم با میراث فرهنگی آن ارتباط مستقیمی دارند؛ در ابتدای مقاله به کیم کارداشیان و جیجی حدید اشاره شد. هر دوی آنها از فرهنگهایی میآیند که نقش طلسم چشمزخم در آنها بسیار پررنگ است.
با اینکه این طلسم میتواند از مرزها عبور کند - میخواهد فرهنگی باشند یا مذهبی یا جغرافیایی - شاید بد نباشد که به مفهوم آن بیشتر فکر کنیم و آن را به یک شیء تزئینی فرو نکاهیم. طلسم چشمزخم چیزی است که از سپیده تمدن برای ما به ارث رسیده و ریشه در برخی از پایدارترین و عمیقترین عقاید بشری دارد.
دیدگاه خوانندگان
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من حتی از نوشتن داستانهایی که برایم اتفاق افتاده "ترس" دارم که آنرا بازگو کنم، زیرا با تعریف کردن آن داستانها (=پدیده ها)، آدمی خود را "هیچ و پوچ" پیدا میکند که اصلآ، من یعنی سرنوشتم بازیچه دیگران! چه هولناک و چه غم انگیز، که در این عصری که زندگی میکنیم، پاسخی برای اینگونه پدیده ها نداریم و در عین حال "گروگان" آن میباشیم! بهرحال، من خودم را خوشبخت و سبکبالتر یافتم که قدرتهایی ماورای علمی چون ریاضی و فیزیک و شیمی است که خود را بمن چندین بار نشان دادند که آنهم بسیار با حساس بودنم ربط دارد که از بچگی آنرا تقویت و رشد دادم.
دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۰
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من حتی از نوشتن داستانهایی که برایم اتفاق افتاده "ترس" دارم که آنرا بازگو کنم، زیرا با تعریف کردن آن داستانها (=پدیده ها)، آدمی خود را "هیچ و پوچ" پیدا میکند که اصلآ، من یعنی سرنوشتم بازیچه دیگران! چه هولناک و چه غم انگیز، که در این عصری که زندگی میکنیم، پاسخی برای اینگونه پدیده ها نداریم و در عین حال "گروگان" آن میباشیم! بهرحال، من خودم را خوشبخت و سبکبالتر یافتم که قدرتهایی ماورای علمی چون ریاضی و فیزیک و شیمی است که خود را بمن چندین بار نشان دادند که آنهم بسیار با حساس بودنم ربط دارد که از بچگی آنرا تقویت و رشد دادم.
دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۰
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من حتی از نوشتن داستانهایی که برایم اتفاق افتاده "ترس" دارم که آنرا بازگو کنم، زیرا با تعریف کردن آن داستانها (=پدیده ها)، آدمی خود را "هیچ و پوچ" پیدا میکند که اصلآ، من یعنی سرنوشتم بازیچه دیگران! چه هولناک و چه غم انگیز، که در این عصری که زندگی میکنیم، پاسخی برای اینگونه پدیده ها نداریم و در عین حال "گروگان" آن میباشیم! بهرحال، من خودم را خوشبخت و سبکبالتر یافتم که قدرتهایی ماورای علمی چون ریاضی و فیزیک و شیمی است که خود را بمن چندین بار نشان دادند که آنهم بسیار با حساس بودنم ربط دارد که از بچگی آنرا تقویت و رشد دادم.
دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۰
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من حتی از نوشتن داستانهایی که برایم اتفاق افتاده "ترس" دارم که آنرا بازگو کنم، زیرا با تعریف کردن آن داستانها (=پدیده ها)، آدمی خود را "هیچ و پوچ" پیدا میکند که اصلآ، من یعنی سرنوشتم بازیچه دیگران! چه هولناک و چه غم انگیز، که در این عصری که زندگی میکنیم، پاسخی برای اینگونه پدیده ها نداریم و در عین حال "گروگان" آن میباشیم! بهرحال، من خودم را خوشبخت و سبکبالتر یافتم که قدرتهایی ماورای علمی چون ریاضی و فیزیک و شیمی است که خود را بمن چندین بار نشان دادند که آنهم بسیار با حساس بودنم ربط دارد که از بچگی آنرا تقویت و رشد دادم.
دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۰
۳۸
scandal - برلین، آلمان
من حتی از نوشتن داستانهایی که برایم اتفاق افتاده "ترس" دارم که آنرا بازگو کنم، زیرا با تعریف کردن آن داستانها (=پدیده ها)، آدمی خود را "هیچ و پوچ" پیدا میکند که اصلآ، من یعنی سرنوشتم بازیچه دیگران! چه هولناک و چه غم انگیز، که در این عصری که زندگی میکنیم، پاسخی برای اینگونه پدیده ها نداریم و در عین حال "گروگان" آن میباشیم! بهرحال، من خودم را خوشبخت و سبکبالتر یافتم که قدرتهایی ماورای علمی چون ریاضی و فیزیک و شیمی است که خود را بمن چندین بار نشان دادند که آنهم بسیار با حساس بودنم ربط دارد که از بچگی آنرا تقویت و رشد دادم.
دوشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۰