مبارزات چند لایه طیف احمدی نژاد و سکوت خامنهای
رأی دهید
ماههاست که رییسجمهور پیشین ایران محمود احمدینژاد، و همراهانش، از جمله حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی، وارد مرحله تازهای از درگیری خود با قوه قضائیه ایران و مشخصا برادران لاریجانی، که ریاست دو قوه قضائیه و مقننه را برعهده دارند، شدهاند؛ اعتراضاتی که از اواخر سال ۱۳۹۱ و پخش یک فایل صوتی درباره «رانت خواری» فاضل لاریجانی، در مجلس شروع شد.
ادبیات و نحوه عمل بازیگران این تنش، فصل جدیدی را در فضای سیاسی ایران گشوده است. برخی اقدامات همراهان محمود احمدینژاد ریشه در تاریخ سیاسی ایران دارد؛ از جمله اقدام به بست نشینی در اماکن مذهبی.
حمید بقایی که پیشتر معاون اول محمود احمدینژاد بوده و حال به گفته خود او، به تحمل ۶۳ سال زندان محکوم شده است، روز سهشنبه اعلام کرد در اعتراض به آنچه از جمله اقدامات غیرقانونی و زورگویانه نامید و در برابر «رفتار ظالمانه شخص صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه»، اقدام به بست نشینی در آرامگاه عبدالعظیم میکند. از جمله اتهامات آقای بقایی، «پرداخت پاداش به ۱۶ نفر از اعضای دولت»، و «تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» اعلام شده است.
دیگر بازیگر این عرصه، اسفندیار رحیم مشایی، مشاور محمود احمدی نژاد و رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، است که خود او نیز در دادگاه پرونده دارد. او در ویدیویی تازه از ظلم سخن گفته اما دامنه انتقادش فراتر از قوه قضائیه رفته و از جمله گفته است: « امروز در جمهوری اسلامی ایران هم با ظلم و ستم آشکار، ادعای دروغ مواجهیم» و به گفته او، «باید گریه کرد به حال مردمانی که پیرو خاتم پیامبرانند و آزاد نیستند».
این نوع انتقاد اسفندیار رحیم مشایی را که بعضا شامل کل ساختار نظام جمهوری اسلامی می شود، مهدی مهدوی آزاد، در آلمان در راستای خط فکری آقای مشایی ارزیابی میکند.
او به رادیو فردا میگوید: «در گفتمان اسفندیار رحیم مشایی، اساسا ارادت خاصی به رهبر جمهوری اسلامی هم وجود ندارد».
آقای مهدی آزاد یکی از« هراسهای جدی حاکمیت در پشت پرده» را این میداند که «جریان احمدی نژاد به دلیل افزایش فشارها ناگهان تغییر جهت بدهد و به صورت علنی ، گفتمان اسفندیار رحیم مشایی را دنبال کند، بنابراین در این زاویه ما میبینیم که حاکمیت بسیار دست به عصا حرکت می کند».
خود محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران که حال از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است، روز دوشنبه فصل تازهای از انتقادها علیه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را گشوده است.
او پس از بیان انتقادهایی در چند ویدیو و «غاصب» و «فاقد مشروعیت» خواندن صادق لاریجانی، متنی را منتشر کرد که میگوید با استفاده از نظر حقوقدانان و صاحب نظران این عرصه منتشر شده و مورد به مورد، به کم و کاستیهای دستگاهی پرداخته است که رئیس آن را رهبر جمهوری اسلامی بر میگزیند.
محمود احمدینژاد بعد از آنکه در این متن به اصولی چون اصل دادرسی عادلانه، ممنوعیت هتک حرمت، منع بازداشت، رسیدگی قضایی در اسرع وقت و دسترسی به وکیل مستقل، آزادی عقیده و ممنوعیت تفتیش عقاید اشاره کرده، مشکلات ساختاری قوه قضاییه را برشمرده است و سپس راهکارهایی ارائه داده است.
مهدی مهدوی آزاد از جمله تحلیلگرانیست که اعتقاد دارد موارد مطرح شده در این متن ، همان حرفهایی است که بسیاری دیگر از منتقدان هم پیشتر مطرح کرده بودند و میافزاید: « اگر شما سابقه سیاه محمود احمدی نژاد در زمینه حقوق شهروندی، و سابقه سیاسی بد او را کنار بگذارید، واقعیت این است که حرفهایی که میزند از صدر تا ذیل، حرف دل میلیونها شهروند ناراضی، منتقد و حتی حرف دل فعالان اصلاحطلب و مخالف حکومت است و حتی بخش بزرگی از اصولگرایان هم ته دلشان با انتقادات احمدی نژاد موافقند».
از همین رو هم آقای مهدوی آزاد بر این باور است که شاید این راهبرد موفق تری از سایر لایههای مبارزاتی محمود احمدی نژاد و همراهانش باشد.
این تحلیلگر سیاسی میگوید:« اهمیت کلیدی این متن این است که از ادبیات سیاسی و تهاجمی معمول احمدی نژاد فاصلح گرفته و وارد یک گفتمان حقوقی و منطقی شده، این رویکرد این فرصت را فراهم می کند که احمدینژاد بتواند بخش بزرگتری از کارشناسان و نیروهای سیاسی ِ حتی مخالف خود را دورش جمع کند و حمایت بیشتری را حتی در جبهه اصولگرا به دست بیاورد . بنابراین اگر این رویکرد ادامه پیدا کند، تهدید به مراتب بزرگتر از رویکرد قبلی اش علیه قوه قضائیه است».
محمود احمدینژاد و صادق لاریجانی هر دو با حکم آیتالله علی خامنهای، مقام کنونی خود را در اختیار دارند؛ کسی که از آغاز این مجادله در ماههای اخیر، هنوز درباره آن اظهار نظر نکرده و گروهی از تحلیلگران این عرصه از جمله محمد جواد اکبرین در فرانسه معتقدند هزینه ورود آیت الله خامنه ای به این عرصه، از سکوت درباره آن بسیار بیشتر است.
آقای اکبرین به رادیو فردا میگوید: «دو طرف دعوا منصوب آیت الله خامنه ای هستند و هر دو مورد حمایت او هستند. حساسیت جامعه روی آنها زیاد است، و به ویژه یکی از این دو طرف، کسی است که در دهه گذشته تمام کشور هزینه سنگینی به لحاظ امنیتی، اقتصادی و سیاسی برای حمایت رهبری از او پرداخته است».
در این میان، آخرین نماز جمعهای که در تهران برگزار شد، فرصتی برای اظهار نظر محمد امامی کاشانی در این زمینه را فراهم کرد.
امام جمعه تهران که عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست، روز اول دی ماه گفت قوای جمهوری اسلامی و «کسانی که در رأس نظام هستند نباید تضعیف شود و تأکید کرد که «نباید مشکلات را به سطح جامعه کشاند، بلکه باید چند نفر را به عنوان ریشسفید مشخص کرد تا بتوانند حرفها را با طرف مقابل بررسی و حل کنند.
ادبیات و نحوه عمل بازیگران این تنش، فصل جدیدی را در فضای سیاسی ایران گشوده است. برخی اقدامات همراهان محمود احمدینژاد ریشه در تاریخ سیاسی ایران دارد؛ از جمله اقدام به بست نشینی در اماکن مذهبی.
حمید بقایی که پیشتر معاون اول محمود احمدینژاد بوده و حال به گفته خود او، به تحمل ۶۳ سال زندان محکوم شده است، روز سهشنبه اعلام کرد در اعتراض به آنچه از جمله اقدامات غیرقانونی و زورگویانه نامید و در برابر «رفتار ظالمانه شخص صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه»، اقدام به بست نشینی در آرامگاه عبدالعظیم میکند. از جمله اتهامات آقای بقایی، «پرداخت پاداش به ۱۶ نفر از اعضای دولت»، و «تبانی در عقد قرارداد و معاملات پنج شرکت» اعلام شده است.
دیگر بازیگر این عرصه، اسفندیار رحیم مشایی، مشاور محمود احمدی نژاد و رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، است که خود او نیز در دادگاه پرونده دارد. او در ویدیویی تازه از ظلم سخن گفته اما دامنه انتقادش فراتر از قوه قضائیه رفته و از جمله گفته است: « امروز در جمهوری اسلامی ایران هم با ظلم و ستم آشکار، ادعای دروغ مواجهیم» و به گفته او، «باید گریه کرد به حال مردمانی که پیرو خاتم پیامبرانند و آزاد نیستند».
این نوع انتقاد اسفندیار رحیم مشایی را که بعضا شامل کل ساختار نظام جمهوری اسلامی می شود، مهدی مهدوی آزاد، در آلمان در راستای خط فکری آقای مشایی ارزیابی میکند.
او به رادیو فردا میگوید: «در گفتمان اسفندیار رحیم مشایی، اساسا ارادت خاصی به رهبر جمهوری اسلامی هم وجود ندارد».
آقای مهدی آزاد یکی از« هراسهای جدی حاکمیت در پشت پرده» را این میداند که «جریان احمدی نژاد به دلیل افزایش فشارها ناگهان تغییر جهت بدهد و به صورت علنی ، گفتمان اسفندیار رحیم مشایی را دنبال کند، بنابراین در این زاویه ما میبینیم که حاکمیت بسیار دست به عصا حرکت می کند».
خود محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران که حال از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است، روز دوشنبه فصل تازهای از انتقادها علیه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را گشوده است.
او پس از بیان انتقادهایی در چند ویدیو و «غاصب» و «فاقد مشروعیت» خواندن صادق لاریجانی، متنی را منتشر کرد که میگوید با استفاده از نظر حقوقدانان و صاحب نظران این عرصه منتشر شده و مورد به مورد، به کم و کاستیهای دستگاهی پرداخته است که رئیس آن را رهبر جمهوری اسلامی بر میگزیند.
محمود احمدینژاد بعد از آنکه در این متن به اصولی چون اصل دادرسی عادلانه، ممنوعیت هتک حرمت، منع بازداشت، رسیدگی قضایی در اسرع وقت و دسترسی به وکیل مستقل، آزادی عقیده و ممنوعیت تفتیش عقاید اشاره کرده، مشکلات ساختاری قوه قضاییه را برشمرده است و سپس راهکارهایی ارائه داده است.
مهدی مهدوی آزاد از جمله تحلیلگرانیست که اعتقاد دارد موارد مطرح شده در این متن ، همان حرفهایی است که بسیاری دیگر از منتقدان هم پیشتر مطرح کرده بودند و میافزاید: « اگر شما سابقه سیاه محمود احمدی نژاد در زمینه حقوق شهروندی، و سابقه سیاسی بد او را کنار بگذارید، واقعیت این است که حرفهایی که میزند از صدر تا ذیل، حرف دل میلیونها شهروند ناراضی، منتقد و حتی حرف دل فعالان اصلاحطلب و مخالف حکومت است و حتی بخش بزرگی از اصولگرایان هم ته دلشان با انتقادات احمدی نژاد موافقند».
از همین رو هم آقای مهدوی آزاد بر این باور است که شاید این راهبرد موفق تری از سایر لایههای مبارزاتی محمود احمدی نژاد و همراهانش باشد.
این تحلیلگر سیاسی میگوید:« اهمیت کلیدی این متن این است که از ادبیات سیاسی و تهاجمی معمول احمدی نژاد فاصلح گرفته و وارد یک گفتمان حقوقی و منطقی شده، این رویکرد این فرصت را فراهم می کند که احمدینژاد بتواند بخش بزرگتری از کارشناسان و نیروهای سیاسی ِ حتی مخالف خود را دورش جمع کند و حمایت بیشتری را حتی در جبهه اصولگرا به دست بیاورد . بنابراین اگر این رویکرد ادامه پیدا کند، تهدید به مراتب بزرگتر از رویکرد قبلی اش علیه قوه قضائیه است».
محمود احمدینژاد و صادق لاریجانی هر دو با حکم آیتالله علی خامنهای، مقام کنونی خود را در اختیار دارند؛ کسی که از آغاز این مجادله در ماههای اخیر، هنوز درباره آن اظهار نظر نکرده و گروهی از تحلیلگران این عرصه از جمله محمد جواد اکبرین در فرانسه معتقدند هزینه ورود آیت الله خامنه ای به این عرصه، از سکوت درباره آن بسیار بیشتر است.
آقای اکبرین به رادیو فردا میگوید: «دو طرف دعوا منصوب آیت الله خامنه ای هستند و هر دو مورد حمایت او هستند. حساسیت جامعه روی آنها زیاد است، و به ویژه یکی از این دو طرف، کسی است که در دهه گذشته تمام کشور هزینه سنگینی به لحاظ امنیتی، اقتصادی و سیاسی برای حمایت رهبری از او پرداخته است».
در این میان، آخرین نماز جمعهای که در تهران برگزار شد، فرصتی برای اظهار نظر محمد امامی کاشانی در این زمینه را فراهم کرد.
امام جمعه تهران که عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست، روز اول دی ماه گفت قوای جمهوری اسلامی و «کسانی که در رأس نظام هستند نباید تضعیف شود و تأکید کرد که «نباید مشکلات را به سطح جامعه کشاند، بلکه باید چند نفر را به عنوان ریشسفید مشخص کرد تا بتوانند حرفها را با طرف مقابل بررسی و حل کنند.