چگونه احمدی نژاد مخالفانش را به تبلیغ خود وا می‌دارد؟

-
ظاهرا برداشت مخالفان محمود احمدی نژاد این است که رودررو معرفی کردن او با رهبر، به ضررش تمام می شود. در حالی که رویارویی با "کل سیستم"، همان تصویری است که آقای احمدی نژاد و تیمش، به دنبال جا انداختن آن در سطح جامعه هستند
 

همراهان محمود احمدی نژاد، در دوره ریاست جمهوری او رسانه های فراوانی را در اختیار داشتند. اکنون دسترسی آنها به رسانه های رسمی محدود شده، اما این نقص را با استفاده از روشی جایگزین جبران می کنند: تبلیغ از طریق رقبایی که با انعکاس گسترده سخنان "نامتعارف" آقای احمدی نژاد و نزدیکانش، آنان را در کانون توجه افکار عمومی قرار می دهند.

 
این روش، همان است که در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا - و در سطحی متفاوت در جریان همه‌پرسی پارسال بریتانیا - تجربه شد و نتیجه، غافگیری شدید رسانه های بزرگ بود. در مقطع انتخابات ایالات متحده، رسانه‌های هر دو جریان اصلی سیاسی آمریکا حداقل به مدت یک سال تک تک اظهارات عجیب دونالد ترامپ را دست انداختند، بدون آنکه متوجه باشند چگونه به گسترش موثر پیام های انتخاباتی او در سطح افکار عمومی کمک می‌کنند.
 
محمود احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی و کاندیدای مورد حمایت آنها، حمیدرضا بقایی، البته از موقعیت لازم برای پیروزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری برخوردار نیستند. با وجود این می توان انتظار داشت در صورتی که به شیوه فعلی از رسانه های مجازی و حقیقی رقیب پوشش بگیرند، وزن انتخاباتی آنها از تصورات رقبا فراتر برود. شاید بر مبنای همین انتظار بود که انتخاب آقای ترامپ در ایالات متحده، به عنوان تجربه ای قابل توجه، مورد توجه شدید حامیان آقای احمدی نژاد قرار گرفت.
 
سخنرانی جنجالی اخیر محمود احمدی نژاد در شهر اهواز، نمونه ای مثال زدنی از تبلیغات رایگان رقبا برای او و همفکرانش بوده است. وی در جریان این سخنرانی، با ایستادن در زیر تصویر آیت الله خامنه ای برای طول عمر او دعا کرد و در مقابل، اعضای دولت روحانی را ثروت اندوزان نامشروع و -تلویحا- "شیطان" و "عذاب الهی" دانست. او به طور مشخص، از سیاست های دولت حسن روحانی در زمینه آب، برق، ریزگردها، آلودگی هوا، تخصیص درآمد نفتی خوزستان، میزان استفاده از مدیران بومی و ... انتقاد کرد.
 
در عین حال در طول سخنرانی خود، چند جمله را هم بر زبان راند که به شدت خبرساز شد: آنجا که با اشاره به ثبت نام ۹۷ درصد مردم برای دریافت یارانه، علی رغم تلاش دولت برای کاهش تعداد کسانی که یارانه می گیرند، رئیس جمهور را -بدون ذکر نام- به داشتن خوی "استکباری" و "سلطنتی" و برتر دانستن خود از هشتاد میلیون ایرانی متهم ‌کرد.
 
همین چند جمله را فعالان هر دو جناح سیاسی کشور، سند مقابله علنی محمود احمدی نژاد با رهبر جمهوری اسلامی ایران معرفی کردند و این برداشت، به طور گسترده در سطح افکار عمومی ترویج شد.
 
دامن زدن به چنین برداشتی، ظاهرا با این تصور بوده که رو در رو معرفی کردن محمود احمدی نژاد با رهبر جمهوری اسلامی، به ضرر رئیس جمهور سابق تمام می شود. این در حالی است که رویارویی با "کل سیستم"، احتمالاهمان تصویری بوده که آقای احمدی نژاد و تیمش، به دنبال جا انداختن آن در سطح افکار عمومی هستند.
 
درست به همان شیوه که دو جناح مسلط در سیاست ایالات متحده هم، در یک سال منتهی به انتخابات تمام تلاش خود را به کار بردند تا اثبات کنند دونالد ترامپ در چارچوب های "پذیرفته شده" سیستم حکومتی آمریکا نمی گنجد. بدون توجه به آنکه این، مشخصا همان برداشتی بود که آقای ترامپ و همراهانش، می خواستند در ذهن رای دهندگان آمریکایی تثبیت شود.
 
نمی توان تصور کرد آقای احمدی نژاد متوجه نبوده وقتی در میانه انتقادانش به رئیس جمهور، از کسی که خوی "سلطنتی" دارد و فکر می کند "۸۰ میلیون نفر نمی فهمند و او می فهمد" انتقاد می کند، اذهان عمومی ممکن است به کدام سو برود. ولی قابل فهم است که او به ایجاد چنین برداشتی، به ویژه اگر از سوی هر دو جناح ایجاد شده باشد، احتیاج دارد.
 
محمود احمدی نژاد و تیمش، از زمان ورود به سطوح بالای سیاست ایران، با ادبیاتی کمابیش مشابه ،اکبر هاشمی رفسنجانی را به عنوان نماد حاکمیت مورد انتقاد قرار دادند و با استفاده از همین رویکرد بود که در مرحله دوم انتخابات ۱۳۸۴، بر بسیاری از رای دهندگان ناراضی از حکومت تاثیر گذاشتند.
 
شخص آقای احمدی نژاد، در سخنرانی مشهوری در آبان ۱۳۹۰ در جمع هوادارانش، گفت که پیش از انتخابات ۱۳۸۴، به برخی از اصولگرایان توضیح داده: "اگر یک نفر مثل من از متن پابرهنه ها جامعه بیاید رییس جمهور شود یک انقلاب دوباره است، بساط اشرافی گری و شاهنشاهی و خانواده تباری و بچاپ بچاپ را جمع می کنم."
 
به نظر می رسد تیم محموداحمدی نژاد، در انتخابات ۱۳۹۶ هم به دنبال تکرار همان تجربه است، با این تفاوت که به در غیاب اکبر هاشمی رفسنجانی، باید فرد دیگری را به عنوان به نماد "اشرافی گری" و "شاهنشاهی" مورد حمله قرار دهد و انگار در ادبیات آنها، حسن روحانی در چنین جایگاهی قرار گرفته.
 
در دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، مدت ها بسیاری از ناظران داخلی و خارجی با استناد به اقدامات و صحبت های "معنی دار" او، منتظر "افشاگری های کوبنده" علیه رهبر جمهوری اسلامی ایران بودند و مستمراً نیز، گمانه زنی هایی در خصوص موضوعات احتمالی افشاگری ها منتشر می شد.
 
در چنان فضایی بود که وقتی در آخرین سال مسئولیت دولت دهم، سخنرانی اسفندیار رحیم مشایی انتشار یافت که می گفت او و محمود احمدی نژاد در شش ماه باقی مانده تا پایان دولت "با هیچ کس رودربایستی نخواهند داشت"، "آماده شهادتند" و " دولت را به دست دیگران نخواهند داد"، خیلی ها نتیجه گرفتند که تیم آقای احمدی نژاد خود را برای رویارویی نهایی با رهبری آماده می کند.
 
اما آنچه در عمل اتفاق افتاد این بود که شورای نگهبان، به سهولت آقای رحیم مشایی را رد صلاحیت کرد و از جانب رئیس جمهور وقت و همراهانش نیز، "مطلقاً" واکنشی مشاهده نشد. واقعیتی که نشان می داد چگونه تصورات ایجاد شده در مورد "افشاگری" های احتمالی دولت دهم علیه راس نظام حکومتی ایران، مطلقا ریشه در واقعیت نداشته است.
 
در مرداد ۱۳۹۴، اسماعیل احمدی مقدم فرمانده سابق نیروی انتظامی، نقل قولی را از محمود احمدی نژاد بازگو کرد که رویکرد وی را به تاثیرگذاری بر نخبگان از طریق اقدامات غیر منتظره، بهتر توضیح می داد. بنا به شهادت سرتیپ احمدی مقدم، آقای احمدی نژاد در ابتدا اعتقاد داشت "بالای شهری‌ها، دانشگاهی‌ها و تریبون‌دارها" مهم نیستند، چون "رأی در روستا و شهرستان است"، ولی در دوره دوم مسئولیت به این نتیجه رسید که ناچار است با تغییر راهبرد، قشری را که "اثر می‌گذارد و بوق و بلندگو دارد" تحت تاثیر قرار دهد.
 
امیدواری های محمود احمدی نژاد برای تحت تأثیر قرار دادن طبقات صاحب تریبون، ریشه در واقعیتی مهم دارند: اینکه بخش مهمی از این طبقات، تحت هر شرایطی آمادگی به وجد آمدن از اظهارات درظاهر "ساختار شکنانه" آقای احمدی نژاد و همراهانش را دارند.
 
بخشی از فعالان سیاسی ایران، سال هاست تصور می کنند نیروهایی در داخل حکومت ایران قرار است به طور ساختاری با آیت الله خامنه ای مقابله کنند، و در این مسیر، حتی آماده مجسم کردن رئیس جمهور بر آمده از انتخابات ۱۳۸۸ در این جایگاه نیز هستند.
 
رئیس جمهور سابق ایران، به وضوح از وجود این تمایل مطلع است و به‌خوبی می داند چگونه -علی رغم رعایت خط قرمزهای کلان آیت الله خامنه ای- منتقدان حکومت را به تبلیغ مواضع خبرساز خود وا دارد.
 
اگرچه محمود احمدی نژاد و تیم او، منطقا در سال ۱۳۹۶ از جایگاه تعیین کننده ای در سطح افکار عمومی برخوردار نیستند، اما غیرممکن نیست که با ادامه بهره گیری موثر از مخالفان برای تبلیغ مواضع خود، به تدریج معادلات سیاسی ایران را به نقطه ای جدید ببرند.
 
مثلاً، به نقطه ای که رقبای سیاسی آقای احمدی نژاد، برای مقابله با او به راستی "محتاج" نهادهایی چون شورای نگهبان باشند.
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
بتازید...چون تازشگران قاتل....سارق...و پدوفیل،۱۴۰۰ سال پیش.برای.......که خر سواری نعمتی است برای شما و کسانیکه اجدادشان از همان عر عرستان کوفتی است.
یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۸
۶۴
kabootar e sefid - لاهور، پاکستان
اگر یک نفر مثل من از متن پابرهنه ها جامعه بیاید رییس جمهور شود یک انقلاب دوباره است، بساط اشرافی گری و شاهنشاهی و خانواده تباری و بچاپ بچاپ را جمع می کنم."
یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۹
۵۵
toghrol59 - گنت، بلژیک
اوس محمود درکت می‌کنم،با ملیونها رای که داشتی،دنبال نظر آقات بودی،حالا اینکارهارو هم نکنی چیکار کنی‌؟؟؟بریز اونجا که میسوزه ;)
دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۰
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.