صحبت های احمد نجفی بازیگر ایرانی در مورد قوم گرایی ضد ایرانی

رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۴۴
اقا بع بع - شهرکرد، ایران

اگه این حرفها رو یک بازیگر بزرگی مثل اقای انتظامی میزدند خیلی بیشتر به دل مینشست . این حرفها برای تو مزدور خودفروخته که هر جهت باد بیاد همون وری هستی خیلی خیلی گنده است .
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۳
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

دقیقا !!! [::اقا بع بع - شهرکرد، ایران::].
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۳
۲۵
romano - تهران، ایران

[::اقا بع بع - شهرکرد، ایران::]. آقای عزیز. حرف درست از دهان خود خامنه‌ای هم حرف درسته حالا آدمش نا درست باشه! من خودم ترک و آذریم باید برای یک ترک آذری اگر یکبار در زندگیش شهیدگاه اردبیل رو دیده باشه غم ناموس باشه اگر حمالهای آران و ترکیه بیان در مورد جزایر سگانه که هیچ در مورد یک توالت تو دهاتهای سیستان بدن ابراز نظر . لعنت به این رژیم بدبختانه همه چیز رو با هم قاطی کرده. پدرای ما ۶۰۰ سال به عثمانی و روس و انگلیس خون دادن یک وجب از خاک ایران کم نشد. فکر میکنم اگر اون مردا میدونستن که فرزندانشون چه خواهند شد مرگ در اسارت رو ترجیح میدادن. آخه آدم باید یک لحظه فکر کنه اینها در تاریخ به ما چی دادن بجز دوتا رقاص و خواننده که اونم به کمک تکنولوژی فراهم شده. همیشه در تاریخ دست بگیر داشتن آران شروان و گرجستان در طول تاریخ تا زیر چتر پدرشون بودن دین داشتن ناموس داشتن فلسفه و شعر و هنر خطاطی و ادب و رسوم زیبا داشتن ولی تنها ۶۰ سال رفتن زیر بیرق همسایه حتی اسموشون رو هم ازشون گرفتن. آخه به ترکیه بیشرف چه که زیر لحاف عربستان میخوابه خاک بر سر غیرت عثمانیشون کنن.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۸
۴۴
Cyrus749 - برایتون، انگلستان

[::اقا بع بع - شهرکرد، ایران::]. اتفاقا مزدور تو و امثال تو هستین، فعلا برو تو همون کوه و دشتا ....تا کی‌ با تیپا بیرونتون کنیم
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۴
۵۴
حسین سلطانزاده - برلین، آلمان

پوفیوز
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۷
۴۵
Azerbaijan.oglu - لندن، انگلستان

90 سال است که ترک خر گفته می شود این موشها و سوسکها کجا بودند. اگر قرار است دنبال خاین در ایران باشیم باید دنبال این هنرمندان و روشنفکران نژاد پرست باشیم که با سکوت اما در بیشتر مواقع اتش بیار تمسخر قومیتی در ایران بودند . حرکت ملی هویت طلبی و استقلال طلبی در آذربایجان این موشها را وادار به عکس العمل کرده است. اگر امروز بحث هویت و استقلال طلبی در بین ملتهای موجود در ایران شدت گرفته است نتیجه 90 سال تحقیر و تمسخر بوده است.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۵
۴۴
Cyrus749 - برایتون، انگلستان

[::Azerbaijan.oglu - لندن، انگلستان::]. 90 سال که هیچ 1000 ساله دیگه هم باید 100 برابر با ادمیی‌ مثل تو بدتر کرد. تنها کسی‌ که اینجا به ترک خر گفت خود تو بودی، خوب حالا برو فکر بکن که چرا دیگران به تو و امثال تو خر میگن. این جنبشایه سوسکی و موشی هم که میگی‌ راه افتادن خبر ندران ما ایرانیا دنبال پس گرفتن کشور جعلیه آذربایجان هستیم
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴
۴۲
rahjoo - بابل، ایران

[::Azerbaijan.oglu - لندن، انگلستان::]. اگر جدایی از ایران هدف شما ترکهاست،برو ترکیه زندگی کن ،هم به غرب نزدیکتری و هم کنار کردها بهتر ظلم و ستم و توپ و تانک و با پوست و خونت درک میکنی!!! هر کی ایرانو نمیخاد هررری بره از همون جایی که تخم و ترکه اشو فرستادن اینجا،یعنی ایران،دنبال شر میگردین بدونین خیلی سرشون درد میکنه برا مشخص کردن تکلیف پان ترکها یکبار برا همیشه
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۰
۴۴
باباجان - لندن، انگلستان

داستان ترک و فارس درست مثل داستان گربه و پلنگ خسته می ماند ! روزی یک گربه می رود جنگل را دور بزند می بیند یک حیوانی شبیه گربه در یک منطقه خوابیده او را بیدار می کند و می گویید " گم شو اینجا منطقه ماست " پلنگ لاغر گربه را گرفته ته دره پرت می کند و گربه می رود چند گربه دیگر می آورد و باز شکست می خورند و برمی گردند به پادشاه خود مثلا به کوروش شکایت می کنند و او هم می گوید بروید او را پیش من بیاورید ...می آورند و پادشاه می پرسد شما چه رقم گربه قدرتمندی هستی با آن تنه لاغر، پلنگ ( پانترک ) جواب می دهد " من گربه موربه نیستم پلنگ هستم ولی مدتی هست حاکمیت و حکومت را از دست داده و غم و غصه و گرسنگی فعلی شبیه گربه هستم والا من همان پلنگ هستم به انتظار شانس دیگر نشستم " !
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۴
۴۴
اقا بع بع - شهرکرد، ایران
[::Cyrus749 - برایتون، انگلستان::]. تو اول بیا ایران بعد اگه تونستی تیپا ...بنداز . کوه و دشت هم جای خوبیه.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۳
۵۸
liberté - مونترال، کانادا

عینه غرضی هست. خخخ
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۸
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

[::باباجان - لندن، انگلستان::] ادامه داستان تو پان ترک عزیز ! ان گربه مفلوک به دلیل گرسنگی مفرط در توهم پلنگ بودن است و گربه بودن خود را انکار را می کند . برای خود تاریخ جعلی و دروغین میسازد تا عقده حقارت وضع موجود خود را کاهش دهد . به جای رفع مشکل گرسنگی خود به گربه های دیگر میپرد و سعی می کند غذا انها را بدزدد . گرسنگی خود را تقصیر گربه های دیگر می اندازد ! و هر بار با تکرار اینکه من پلنگ هستم و لیاقت من بیشتر از این گربه ها ( فارس ها ) است و من باید در جنگل حکومت کنم نه انها ! حقیقت رقت انگیز پیرامون خود را نمی بیند ! که مشکل وضع موجود غم گرسنگی او از خود اوست نه گربه های دیگر ! 😶.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۵۳
۵۹
Sepas - تهران، ایران

دورد و آفرین به این مرد همه ما ایرانیها باید همینطور باشیم.فقط اتحاد جان و وطن ما را نجات میدهد.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۷
۴۲
kiev35 - کیف، اوکراین

من این آقا رو از نزدیک میشناسم باهاش کار کردم خیلی‌ خوب و قشنگ بلده حرف بزنه به هر حال بازیگره ،این آقای نجفی فقط به فکر منافع شخصی‌ خودشه من تا قبل از اینکه باهاش کار کنم واقعاً نظر دیگه‌ای داشتم درباره این ادم ولی‌ بعدا فهمیدم این چه جور شخصیتی هست،
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۰
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

از انجا که پان ترک های عزیز طبع قصه گویی انها گل کرده است تصمیم دارم برای انها یک قصه از یک زن شوهر ناراضی از خانه بگویم ! از قدیم الایام یک زن ( فارس ) و شوهر(ترک) در یک خانه بنام ایران در کوچه خاورمیانه زندگی می کردند ! .این زن و شوهر اوایل زندگی بسیار قربان صدقه هم می رفتند و حسابی در کوچه خاورمیانه اتیش می سوزاندند ! . ان یکی میگفت فارسی شکر است و دیگری میگفت ترکی هنر است ! ان یکی سمرقند و بخارا را از کیسه خلیفه به یار میبخشید و دیگری کرور کرور طلا و جواهر به یار اویزان میکرد ! داماد انقدر به عروس علاقه داشت که به خانه عروس کوچ کرده بود و داماد سرخانه شده بود . البته داماد بعد از اسکان در خانه تصمیم به تغییر خانه می گیرد ! و با چربزبانی که خانه ما کلنگی است و نیاز به رفرم ( انقلاب ) دارد عروس را گول می زند . عروس ساده به خیال اینکه همسر او بد او را نمی خواهد با رفرم موافقت می کند ! خانه رفرم میشود اما نه تنها بهتر نمی شود بلکه بدتر نیز میشود ! سقفی که تا دیروز چکه می کرد بر روی زن و شوهر اوار میشود ! . حالا که زن و شوهر عزیز در اوار مانده اند . ادامه دارد ...
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۴
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

شوهر عزیز به زن غر می زند که چرا سقف خانه اینگونه است ! ؟ چرا دیوار خانه کج است ؟!چرا تو این شکلی هستی ؟! چرا باید در خانه به زبان مادری تو حرف بزنیم! ؟ چرا تو بر روی اصل و نسب خود تاکید داری ؟! چرا هی از پدر خود کوروش کبیر سخن می گویی ؟! زن وقتی با یکی وصلت می کند باید به رنگ قوم و خویش شوهر در بیاید ! چرا تو به مرد همسایه (عثمانی ) ناسزا می گویی ! مرد همسایه قوم و خویش من است . لازم به ذکر است که خانه ای بنام ترکیه نیز در کوچه خاورمیانه در همسایگی خانه ایران قرار دارد ! اتفاقا قبلا در ان یک زن (کرد)و مرد (یونانی ) عاشقانه زندگی می کردند و نام ان خانه را روم نهابه بودند ! که مرد (ترک ) وقتی به کوچه خاورمیانه امد ان مرد یونانی را کشت و بزور با زن کرد وصلت کرد و نام خانه را هم ترکیه گذاشته است . زن کرد تلاش بسیاری برای طلاق کرده است و می کند اما از انجایی که حق طلاق در کوچه خاورمیانه با مرد است زن بیچاره کرد هنوز از مرد ترک نتوانسته است جدا بشود ! ادامه دارد ...
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۰
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

بر گردیم سر داستان خودمان زن فارس و مرد ترک در خانه ایران در کوچه خاورمیانه ! همانطور که گفتم زن بیچاره مثل تمام زنان خاورمیانه نجابت پیشه می کند و در برابر گستاخی شوهر نانجیب خود سکوت پیشه می کند و از ایزد منان میخواهدکه شوهر نادان ش اهل بشود ! شوهر نادان او که بدلیل مفت خوردن و خوابیدن در خانه زن فکر می کند ............است و زن او را هرگز ترک نمی کند ! همواره به زن و خانواده او توهین می کند و هر چی لایق خودش و خانواده غربتی ش است به زن نسبت می دهد . البته جدیدا زن فارس فهمیده است که شوهر داماد سرخانه اش درد دیگری دارد و سر و گوشش میجنبد و با خواهر مرد ترک همسایه ( جمهوری الهام علیف ) ریخته رو هم ! و قصد دارد بعنوان مهریه به زن جدیدش بخشی از خانه پدری زن فارس ( ایران ) را بدهد ! زوج عاشقانه دیروز تبدیل به دشمنان جانی امروز هم شدند و عاشقانه ترین کلام انها به هم سگ و خَر است . خوب بابا جان اینکه ایا مرد می تواند بخشی از خانه را از زن فارس بگیرد و به زن دیگر بدهد !؟ را خدا می داند . این قصه سر دراز دارد .
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۱
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا

مواظب باشیم که حرکت مردم به سمت دموکراسی و آزادی احزاب سراسری است و هرگونه سم ناسیونالیسم را که مانع دموکراسی گردد , نیروهای مسلح ایران سرجایش خواهند نشاند.
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۳
۳۵
مرغ آمین - تهران، ایران

در ایران همه به فکر منافع شخصی خود هستند ! من بخاطر طرفداری این اقا از محمود احمدی نژاد از او خوشم نمی اید . [::kiev35 - کیف، اوکراین::].
یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۳
۴۴
باباجان - لندن، انگلستان

هنرپیشه مملکت که تو باشی ،.... تو هنوز احترام به اقوام ره یاد نگرفتی چطور مثل کلاغ پریدی سر منبر .
دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۳:۰۵
۴۴
دژمن الله - روسیه، روسیه

[::azadi2011 - تورنتو، کانادا::]. چپی ها و بی وطن ها حرفت مفت زدن موقوف!
دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۸
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا
[::دژمن الله - روسیه، روسیه::]. با جمله ای که نوشتی موافقم به شرط اینکه دموکراسی را که آرزوی همه ی ایرانیان است را باور کنی و ناسیونالیست های کور و تجزیه طلب را محکوم کنی.
دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ - ۲۳:۰۷
۳۷
azadi2011 - تورنتو، کانادا
یک روزی گربه ای در راهی می رفت که پلنگی خوابیده بود، پلنگ گفت: پسرعمو چرا اینگونه کوچک شده ای؟! گربه گفت: توی ایران که بودم آدمهایش مرا به این روز انداختند، پلنگ غرشی فرمود و گفت :پسر عمو من انتقام تورا می گیرم، آنهارا نشانم بده. گربه گفت دنبالم بیا، ودر صحرا همی رفتند تا رسیدند به یک پیرمرد شکارچی، گربه خودرا در جایی قائم کرد و به پلنگ گفت: این یکی از آنها! پلنگ جلو فتنه وغرشی فرمود : ببینم تو پسر عموی مرا تو سرش زدی کوچک شده؟! پیر مرد گفت: خب، بله من بودم، پلنگ غرش کرد و گفت: پس جنگلها! پیر مرد گفت: من زورم را توی خانه جا گذاشتم بروم بیاره وآنگاه مصاف نماییم. پلنگ گفت: آهان زود باش. پیر مرد گفت : تو فرار خواهی کرد و باید تورا به درخت بندم که فرار نکنی! پلنگ قبول فرمود وبسته شد به درخت! آنگاه پیرمرد تیر خود در کمان نهاد و گفت : من ایرانی هستم ونامم آرش کمانگیر است! پس بزد آن پلنگ خبیث را مغز شکافت و گفت زور من زوزه نیست بلکه تدبیر است!
‌سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.