توطئه علیه استقلال

 خبر ورزشی می نویسد : نتیجه گرفتن استقلال خار چشم آنهایی است که منافع و مصالح‌شان در مجموعه آبی فعلی به خطر افتاده است.

فوبیای فرهاد مجیدی
به همان اندازه که اعضای مجموعه آبی می‌کوشند دو سال ناکامی مطلق را با قهرمانی جام حذفی، قهرمانی لیگ برتر و بازگشت دوباره به لیگ قهرمانان آسیا جبران کنند، عده‌ای بیرون از مجموعه آبی در تلاش هستند با تحرکات تخریبی، توطئه، ایجاد اختلاف و روبه‌رو قرار دادن بازیکنان و مربیان استقلال با هم و شکاف انداختن میان مدیران و مربیان استقلال مانع نتیجه‌گیری مجموعه آبی شوند.

مخالفان و حاشیه‌سازان از ابتدای فصل به شیوه‌های گوناگون آرامش استقلال را هدف قرار دادند و سرانجام تا حدودی به هدف نزدیک شدند اما در این مقطع هوشیاری اعضای داخلی مجموعه آبی و حمایت هوادارانی که باید قبول کنند تا امروز به اندازه کافی حامی استقلال نبودند، نقشه دشمنان را نقش بر آب خواهد کرد. در غیر این صورت این صدای بشکن زدن مخالفان استقلال است که فضا را پر می‌کند!

نیاز استقلال به احیای فوری
استقلال بعد از دو فصل ناکامی مطلق و دست و پا زدن در رده‌های پنجم و ششم جدول رده‌بندی لیگ برتر که زیبنده یکی از محبوب‌ترین و پرافتخارترین تیم‌های آسیا نیست، برای احیای خود و بازگشت به جایگاه واقعی‌اش به موفقیت در فصل 95-94 فوتبال ایران نیاز مبرم داشت.

همین نیاز، مجموعه آبی را بر آن داشت با کادر فنی شکست خورده‌ای که ظرف دو سال 4 جام را از دست داد (دو شانس قهرمانی لیگ برتر و دو امکان قهرمانی جام حذفی) و حتی سهمیه آسیا هم نگرفت، قطع همکاری کند و دنبال تزریق خون تازه به کالبد استقلال باشد. انتخاب اول علیرضا منصوریان بود که تا نیم‌قدمی نیمکت آبی جلو آمد و به نفت برگشت... گزینه بعدی ایگور استیماچ هم با وجود سفر به تهران و مذاکرات مقدماتی، تأییدیه‌های لازم برای همکاری با استقلال را نگرفت و قرعه به نام پرویز مظلومی افتاد که با اشتیاق فراوان برای اثبات توانمندی‌هایش به استقلال برگردد.

تیر اول؛ حمله به مظلومی
انتخاب پرویز مظلومی در شرایطـی که بخش قابل توجهی از هـــواداران استقلال، او را بهتریـــن گزینه نمی‌دانستند، مخالفان مجموعه آبی را به ناکامی این تیم امیدوار نگه داشت. آنهایی که احیای دوباره استقلال را به ضرر خود و ضد منافع‌شان می‌دانستند، امیدوار بودند مظلومی توان اداره مجموعه آبی را نداشته باشد و پروژه احیای استقلال شکست بخورد.

این عده که طبیعی است از موفقیت استقلال زانوی غم بغل بگیرند، از همان روز انتخاب مظلومی شروع به حاشیه‌سازی کردند. نصب بنرهای پیش‌ساخته(!) در حمله به سرمربی استقلال و تلاش برای جوسازی علیه کادر فنی جدید، اولین تحرکات مخالفان در راستای ضربه زدن به مجموعه آبی بود اما حمایت تمام‌قد بازیکنان و مدیران استقلال از مظلومی و روی خوش رســانه‌ها به مظلومی، این نقشه را نقش بر آب کرد.

تیر دوم؛ اختلاف رحمتی و طالب‌لو
نقشه بعدی اما ایجاد تنش بین سیدمهدی رحمتی و وحید طالب‌لو بود که این هم جواب نداد. رحمتی و طالب‌لو با تجربه‌تر از حساب کتاب مخالفان عمل کردند و در حالی که آشتی نمایشی و مصنوعی‌شان گزک دست مخالفان داده بود، در قدم‌های بعدی به یکدیگر نزدیک شدند و درهای حاشیه‌سازی را به روی دشمنان استقلال بستند.

این دو با وجود اینکه به خاطر اختلافات قدیمی، دل‌شان با هم صاف نیست، در یک جبهه مشترک قرار گرفتند و به خاطر منافع استقلال روی خواسته‌های قلبی و مواضع قبلی خود پا گذاشتند تا تیر دوم حاشیه‌سازان هم به سنگ بخورد.

تیر سوم؛ جاسم کرار
هرچه از لیگ می‌گذشت، استقلال بیش از پیش جایگاه خود را در دسته صدرنشینان جدول و مدعیان قهرمانی محکم می‌کرد و مخالفان هم دنبال راهی جدید برای ضربه زدن به استقلال بودند. آنها این بار سراغ جاسم کرار رفتند و کوشیدند بر سر ماندن یا نماندن این مهره جنجالی میان پرویز مظلومی و باشگاه اختلاف ایجاد کنند...

در شرایطی که جانبداری پرویز مظلومی از چهره جنجالی فوتبال عراق ایجاد سوءتفاهم کرده بود، باشگاه پشت درهای بسته با سرمربی بر سر حذف کرار به توافق رسید تا این عامل حاشیه‌‌ساز هم از استقلال خارج شود و تیر سوم مخالفان هم به هدف نخورد.

تیر چهارم؛ سر و صدای سرمربی
اما تیر چهارم از کمان بیرون جهید و این تیر هم سادگی مظلومی را هدف قرار داده بود. آنها که روی سادگی سرمربی استقلال حساب باز کرده بودند، مظلومی را به این باور غلط رساندند که باشگاه عامدانه نمی‌خواهد برای تو بازیکن جذب کند تا نتیجه نگیری... این تصور اشتباه، در ذهن مظلومی نشست و باعث شد او در چند مصاحبه جداگانه اعلام کند استقلال نیاز به تقویت دارد و اگر نیم‌فصل یارگیری مجدد نشود، قول قهرمانی لیگ برتر و جام حذفی را نمی‌دهد...

این تیر با اشتباه مظلومی به هدف سابید و استقلال به دام حاشیه افتاد. سرمربی با باشگاه شاخ به شاخ شد و بازیکنانی که استقلال را به صدر جدول لیگ برتر و فینال جام حذفی رسانده بودند، از سرمربی دلخور شدند که چرا تلاش آنها را نادیده می‌گیرد و موفقیت تیم را منوط به جذب بازیکن جدید می‌داند.

تیر پنجم؛ سرپرستی فرزاد مجیدی
حالا حاشیه‌سازان برای زدن ضربه‌های بعدی به استقلال انگیزه گرفته‌اند. آنها مسئله سرپرستی موقت فرزاد مجیدی که بعد از بیماری منصور پورحیدری، ارتقای جایگاه پیدا کرد و از آنالیزور تبدیل به سرپرست شد را بهانه می‌کنند و می‌کوشند بین کادر فنی و بازیکنان بر سر همین اتفاق، اختلاف به وجود بیاورند.

فرزاد هم که «جوگیر» شده، در هفته‌های ابتدایی سرپرستی با پیله کردن به رنگ لباس مربیان و نحوه راه رفتن بازیکنان و... گزک دست حاشیه‌سازان می‌دهد اما باشگاه خیلی زود وارد عمل می‌شود و با تغییر رفتار فرزاد مجیدی و پخته‌تر عمل کردن این سرپرست جوان، خطر اختلاف از بیخ گوش استقلال می‌گذرد.

تیر ششم؛ سرمربی علیه کاپیتان
ساده‌لوحانه است اگر فکر کنیم حاشیه‌سازان با این اتفاق دست از تخریب برمی‌دارند. آنها که با بدبین کردن مظلومی، گام اول را به هزار زحمت برداشته‌اند، این بار رابطه میان سرمربی و کاپیتان را هدف قرار می‌دهند. آدم‌هایی که می‌دانند رحمتی خیلی زود از لحاظ عصبی به هم می‌ریزد، می‌کوشند رابطه مظلومی و رحمتی را خراب کنند تا یکی از نقاط قوت اساسی و اصلی استقلال از بین برود. این بار هم سرمربی یک جمله غیر ضروری می‌گوید: «با رحمتی برخورد کردم!» همین جمله کافی است رحمتی واکنش نشان بدهد و مخالفان بشکن بزنند. باشگاه این بار هم وارد عمل می‌شود... این که رحمتی دقیقه 90 بازی اصفهان اخطار گرفته و مقابل استقلال اهواز محروم شده، آنقدر مهم نبود که مظلومی بگوید با او برخورد کردم و رحمتی هم در فرودگاه از او بپرسد چرا الکی می‌گویی؟ کجا با من برخورد کردی؟!... باشگاه پیش پا افتاده بودن موضوع را به دو طرف یادآوری می‌کند و این حرکت تخریبی هم شکست می‌خورد. رابطه کاپیتان و سرمربی به حالت عادی برمی‌گردد و خطر رفع می‌شود.

تیر هفتم؛ فرهاد مجیدی‌هراسی!
ماجرای دلخوری چند بازیکن استقلال از سخنرانی تند و آتشین بهرام افشارزاده در واکنش به زمزمه اعتصاب (ماجرای بی‌پولی و خلف وعده مالی) هم جمع و جور می‌شود و استقلال به شرایط عادی برمی‌گردد. هر چند تیم مقابل ذوب‌آهن و استقلال اهواز مساوی می‌کند و به نفت هم می‌بازد تا صدر جدول را از دست بدهد اما هنوز اتفاقی که غیر قابل جبران باشد، رخ نداده و باشگاه تلاش می‌کند حمایت و همدلی هواداران را برانگیزد. برای این کار فرهاد مجیدی برای تماشای بازی استقلال دعوت و تماشای بازی روز جمعه رایگان اعلام می‌شود اما حاشیه‌سازان همین را بهانه می‌کنند و مظلومی را از حضور مجیدی می‌ترسانند. آنها می‌کوشند به مظلومی القا کنند باشگاه می‌خواهد فرهاد مجیدی را به عنوان سرمربی در اختیار داشته باشد. ولوله‌ای برپا می‌شود... بعضی‌ها چند بوقچی را فرامی‌خوانند و دستور می‌دهند مجیدی نباید تشویق شود!

اگر قرار بود مجیدی سرمربی باشد...
البته بعید می‌دانیم تحرکات چند بوقچی صدای بشکن زدن مخالفان استقلال را به آسمان برساند اما از نزدیکان پرویز مظلومی که گویا نگران هستند فرهاد مجیدی سرمربی استقلال شود، باید پرسید از ابتدای فصل تا به حال چه اتفاقی افتاده که شما چنین احتمالی می‌دهید؟! الان همان‌هایی در استقلال در رأس کار هستند که ابتدای فصل هم بودند و آنها اگر می‌خواستند فرهاد را به عنوان سرمربی انتخاب کنند، همان ابتدای فصل همین کار را انجام می‌دادند.

فرهاد ابزار پرویز!
صرف نظر از تمام دلخوری‌هایی که از فرهاد مجیدی داریم و حق هم با ماست (فرهاد مجیدی در اقدامی شتابزده، اتفاقی که رخ داده بود را تنها به این دلیل که خبرورزشی خبر آتش‌سوزی هتل آدرس دبی را زودتر از بقیه منتشر کرد، تکذیب کرد و البته تنها دو روز بعد تکذیبیه‌اش را از روی اینستاگرام برداشت) معتقدیم حضور مجیدی در آزادی در این مقطع به نفع استقلال است. استقلال برای پشت‌ سر گذاشتن بحران نتیجه‌گیری به یک محرک نیاز دارد و چه محرکی بهتر از حضور فرهاد مجیدی... مظلومی باید باور کند برنده این اتفاق، خود اوست. وقتی فصل تمام شود و استقلال به موفقیت برسد، کمتر کسی این توفیق را به تماشاچی شدن فرهاد در بازی هفته بیست و یکم استقلال مقابل گسترش ‌فولاد ربط می‌دهد و این موفقیت احتمالی را همه به نام مظلومی می‌نویسند.