زنان تاثیرگذار ایران: فروغ فرخزاد
رأی دهید
تاثیر مهم آنها در افزایش آگاهی عمومی، کاهش تبعیض علیه زنان، ارتقای سواد و موقعیت اجتماعی شان، مقابله با فشارهای مذهبی، مشارکت در پروژه های علمی، سیاست ورزی، موسیقی، سینما و ... یک لیست پر و پیمان فراهم کرده است. مجموعه ای که از امروز ایران وایر منتشر می کند، یک مقدمه است. افرادى که اسمشان در این فهرست آمده، نماینده میلیون ها زن ایرانى هستند که هر روز در ایران و کشورهاى دیگر بر زندگى خانواده و اجتماع خود تاثیر مى گذارند.
*********
حالا 49 سال از آن روز گذشته است؛ روزی که چهرههای ادبی و هنری ایران سیاهپوش شدند تا شاعری 32 ساله را در قبرستان «ظهیرالدوله» به خاک بسپارند.
او در یک تصادف رانندگی در خیابان «دروس» تهران کشته شد اما هنوز حرف آن روز، دل خیلیها را به درد میآورد. هنوز در محافل هنری از زن شاعری حرف میزنند که گامهای بزرگی برداشت؛ هنوز شعرهایش نقد و بررسی میشوند، کتاب هایش تجدید چاپ میشوند، درباره شخصیت و آثارش مستند ساخته میشود و از او خاطره نقل میکنند.
زندگی کوتاه «فروغ فرخزاد» تاثیر بزرگی بر شعر فارسی داشت. فروغ تنها زن شاعری است که از پیشگامان شعر معاصر به شمار میرود. 17 ساله بود که اولین مجموعه اشعارش منتشر شد و تا 23 سالگی، دو مجموعه شعر دیگر او رو نمایی شدند.
او سال 1314 در «امیریه»، یکی از قدیمیترین محلههای تهران به دنیا آمد. فروغ فرزند چهارم خانوادهای با هفت فرزند بود. پدرش سرهنگ و مادرش خانهدار بود. تنها 16 سال داشت که با «پرویز شاپور» ازدواج کرد. پرویز شاپور طنزپرداز و روزنامه نگاری بود که به خاطر نوشتن کاریکلماتور در مجله «توفیق» مشهور شد. او همسایه خانه پشتی فروغ و یکی از بستگان مادری او بود. آن ها صاحب فرزندی به نام «کامیار» شدند اما ازدواجشان دوام نیاورد. نامه نگاریهای پرویز شاپور و فروغ که از پیش از ازدواج آغاز شده بود و بعد از جدایی هم ادامه داشت، در کتابی به نام «اولین تپشهای عاشقانه قلبم» جمع آوری شده است.
فروغ فرخزاد بعد از جدایی، مدتی به اروپا سفر کرد. او در آن جا با زبان های آلمانی، ایتالیایی و فرانسه آشنا شد و پس از بازگشت به ایران، به استخدام «استودیو فیلم گلستان» درآمد. استودیو فیلم گلستان متعلق به «ابراهیم گلستان»، نویسنده و فیلمساز پیشروی ایرانی بود. بسیاری معتقدند حشر و نشر فروغ و ابراهیم گلستان باعث دگرگونی شعر او و ترقی فروغ شد. آن ها به دو مجموعه شعر «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» که پس از آشنایی با گلستان از فروغ منتشر شد، اشاره می کنند.
فروغ در استودیو گلستان در سمت منشی استخدام شد اما در آن جا کار تدوین یاد گرفت. نمایشنامه نویسی کرد، آثار نمایشنامه نویسان دیگر را ترجمه کرد، در نمایشی به کارگردانی «پری صابری»، نمایشنامه نویس و کارگردان روی صحنه رفت و بعد ساخت مستند را آغاز کرد.
او چهار سال قبل از مرگش، مستندی از جذامخانهای در تبریز به نام «خانه سیاه است» ساخت. این فیلم در فستیوالهای مختلف مورد توجه قرار گرفت و جایزه بهترین مستند «جشنواره اوبر هاوزن» را از آن خود کرد.
«خانه سیاه است» فقط یک فیلم و یک جایزه برای فروغ نبود. فروغ موقع بازگشت از جذامخانه، پسری را همراه خود آورد و مادر خوانده «حسین منصوری» شد. حسین که با پدر و مادرش در جذامخانه روزگار میگذرانده، در قسمتهایی از مستند «خانه سیاه است» حضور دارد. او پس از مرگ فروغ به لندن رفت و بعدها به آلمان مهاجرت کرد.
حسین منصوری علوم اجتماعی خوانده اما همین چند سال زندگی در کنار فروغ فرخزاد، او را به سمت شعر و شاعری سوق داده است. او در حال حاضر شاعر و مترجم است.
فروغ فرخزاد برادری به نام «فریدون» داشت. او ترانه سرا، خواننده، کمدین و مجری برنامههای رادیو و تلویزیون بود. فریدون در آلمان تحصیل کرده بود و دکترای علوم سیاسی داشت. او بعد از انقلاب مدتی را در بازداشت گذراند و بعد مهاجرت کرد و در آلمان به قتل رسید.
در بزرگداشتی برای فروغ، فریدون درباره خواهرش حرف میزند و میگوید: «زمانی که اشعار فروغ در مجله های آن زمان به چاپ میرسید، بسیاری فحش و ناسزا به او میدادند و او را به هرزه بودن متهم میکردند چون او در شعرش از چیزهایی سخن میگفت که جامعه مردسالار آن دوره بازگو کردن اینها را از سوی یک زن نمیپذیرفت. وقتی او از بازوان عشقش حرف میزد، حتی روشنفکرها هم به او توهین میکردند. اما فروغ قصد عقب نشینی نداشت. او میگفت به من نگویید شاعره، من شاعر هستم و وقتی یک مرد شاعر میتواند ازعشقش حرف بزند، من هم میتوانم.»
انتشار کتاب های فروغ فرخزاد بعد از انقلاب در دورههای مختلف متوقف شده اما هیچگاه شعرهای او از یاد جوانان نرفته است.
فروغ فرخزاد در «نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی نویسنده» اثر لوییجی پیراندلو به کارگردانی پری صابری در ۱۳۴۲.
لینکهای مرتبط : زنان تاثیرگذار ایران: طاهره قره العین
دیدگاه خوانندگان
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
واقعا عکس های ناب و کمیابی بودند !برای توصیف او تنها به بخشی از شعر خود او مراجعه می کنم : و این منم-زنی تنها - در آستانه فصلی سرد -در ابتدای ِ درک ِ هستی آلوده یِ زمین-و یأس ساده و غمناک آسمان -و ناتوانی این دستهای سیمانی . روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴
۵۶
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
خواهر و برادر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شدند.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۸
۳۶
judy - ایران، ایران
درخت کوچک من به باد عاشق بود/باد بی سامان/ کجاست خانه ی باد؟ کجاست خانه باد؟/ فروغ فرخزاد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۱
vickie - هیوستون، ایالات متحده امریکا
وقتی در مورد ایران زمان شاه می خونیم یا عکسی می بینیم انگار که در آینده بسر میبریم.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۹
chupan - یونشاپینگ، سوئد
نام و یاد فروغ فرخزاد در تاریخ ایران ثبت و جاودانه شده است . روحش شاد .
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هر چه دادم به او حلالش باد / غیر از آن دل که مفت بخشیدم / دل من کودکی سبکسر بود / خود ندانم چگونه رامش کرد / او که میگفت دوستت دارم / پس چرا زهر غم به جامش کرد.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد! نام و یادش همیشه جاودان!
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۴۳
aarian - تهران، ایران
در زمانی که فروغ زنده بود کسانی که به سراغش میآمدند آنهایی بودند که به او فحش و بد و بیراه میدادند. در زمان زندگیاش فاحشه و خراب خوانده میشد و مورد لعن و توهین بود حتی جامعه شعرا. زن بودن و آزاده بودن برا جامعه ما تابو بود و متاسفانه هنوز هم هست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
از نظر من شعر < اسیر > یکی از شاهکار هاش است هم از لحاظ ادبی و شعری و هم از لحاظ اینکه تا آن زمان کمتر زنی در مورد اسارت و اسیری شعری گفته بود! یادت همیشه جاودان
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
خوشبختی او آسمانی بود که آویختن پرده یی آن را از او میگرفت-----و چه خوب اکثریت این ملت را میشناخت که مقصود سروده اش این بود.......در آن هنگام که به رویت لبخند میزنند و دستت را با گرمی میفشارند در مغزشان طناب دار تو را میبافند---زنده یادت پرنده ی کوچک من.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
نامبر وان دومی ندارد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا
علت مرگش رانندگی پر سرعت یک لندور در سر پیچ خیابان دروس بود که نتونست فرمون رو کنترل کنه و از داخل خورد به در ، در باز و اون پرت شد و کله اش خورد به گوشه جدول خیابون.مسعود کیمیائی مدعی شده بود که چون میخواستن زود دفنش کنن و زنی هنوز نیامده بود من او را غسل دادم که بعد ها خواهر فروغ تکذیب کرد. من هیچوقت طرفدار سبک فکری- شعری اش نبودم ولی بهش بی احترامی هم نکردم.غیر سهراب سپهری شعر کسی برام جالب نیست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
۶۵
Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
هم او وهم برادرش فریدون بسیار بسیار از زمان خود فراتر بودند. روحشان شاد، انسان نکو نام نمیرد هرگز................
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۱
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و دیوانه خویش. میبرم تا که در آن نقطه دور
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۵
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و دیوانه خویش. میبرم تا که در آن نقطه دور
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۵
۶۵
Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
هم او وهم برادرش فریدون بسیار بسیار از زمان خود فراتر بودند. روحشان شاد، انسان نکو نام نمیرد هرگز................
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۱
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا
علت مرگش رانندگی پر سرعت یک لندور در سر پیچ خیابان دروس بود که نتونست فرمون رو کنترل کنه و از داخل خورد به در ، در باز و اون پرت شد و کله اش خورد به گوشه جدول خیابون.مسعود کیمیائی مدعی شده بود که چون میخواستن زود دفنش کنن و زنی هنوز نیامده بود من او را غسل دادم که بعد ها خواهر فروغ تکذیب کرد. من هیچوقت طرفدار سبک فکری- شعری اش نبودم ولی بهش بی احترامی هم نکردم.غیر سهراب سپهری شعر کسی برام جالب نیست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
نامبر وان دومی ندارد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
خوشبختی او آسمانی بود که آویختن پرده یی آن را از او میگرفت-----و چه خوب اکثریت این ملت را میشناخت که مقصود سروده اش این بود.......در آن هنگام که به رویت لبخند میزنند و دستت را با گرمی میفشارند در مغزشان طناب دار تو را میبافند---زنده یادت پرنده ی کوچک من.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
از نظر من شعر < اسیر > یکی از شاهکار هاش است هم از لحاظ ادبی و شعری و هم از لحاظ اینکه تا آن زمان کمتر زنی در مورد اسارت و اسیری شعری گفته بود! یادت همیشه جاودان
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
۴۳
aarian - تهران، ایران
در زمانی که فروغ زنده بود کسانی که به سراغش میآمدند آنهایی بودند که به او فحش و بد و بیراه میدادند. در زمان زندگیاش فاحشه و خراب خوانده میشد و مورد لعن و توهین بود حتی جامعه شعرا. زن بودن و آزاده بودن برا جامعه ما تابو بود و متاسفانه هنوز هم هست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد! نام و یادش همیشه جاودان!
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هر چه دادم به او حلالش باد / غیر از آن دل که مفت بخشیدم / دل من کودکی سبکسر بود / خود ندانم چگونه رامش کرد / او که میگفت دوستت دارم / پس چرا زهر غم به جامش کرد.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
۵۹
chupan - یونشاپینگ، سوئد
نام و یاد فروغ فرخزاد در تاریخ ایران ثبت و جاودانه شده است . روحش شاد .
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
۵۱
vickie - هیوستون، ایالات متحده امریکا
وقتی در مورد ایران زمان شاه می خونیم یا عکسی می بینیم انگار که در آینده بسر میبریم.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۳۶
judy - ایران، ایران
درخت کوچک من به باد عاشق بود/باد بی سامان/ کجاست خانه ی باد؟ کجاست خانه باد؟/ فروغ فرخزاد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۸
۵۶
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
خواهر و برادر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شدند.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
واقعا عکس های ناب و کمیابی بودند !برای توصیف او تنها به بخشی از شعر خود او مراجعه می کنم : و این منم-زنی تنها - در آستانه فصلی سرد -در ابتدای ِ درک ِ هستی آلوده یِ زمین-و یأس ساده و غمناک آسمان -و ناتوانی این دستهای سیمانی . روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
واقعا عکس های ناب و کمیابی بودند !برای توصیف او تنها به بخشی از شعر خود او مراجعه می کنم : و این منم-زنی تنها - در آستانه فصلی سرد -در ابتدای ِ درک ِ هستی آلوده یِ زمین-و یأس ساده و غمناک آسمان -و ناتوانی این دستهای سیمانی . روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴
۵۶
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
خواهر و برادر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شدند.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۸
۳۶
judy - ایران، ایران
درخت کوچک من به باد عاشق بود/باد بی سامان/ کجاست خانه ی باد؟ کجاست خانه باد؟/ فروغ فرخزاد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۱
vickie - هیوستون، ایالات متحده امریکا
وقتی در مورد ایران زمان شاه می خونیم یا عکسی می بینیم انگار که در آینده بسر میبریم.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۹
chupan - یونشاپینگ، سوئد
نام و یاد فروغ فرخزاد در تاریخ ایران ثبت و جاودانه شده است . روحش شاد .
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هر چه دادم به او حلالش باد / غیر از آن دل که مفت بخشیدم / دل من کودکی سبکسر بود / خود ندانم چگونه رامش کرد / او که میگفت دوستت دارم / پس چرا زهر غم به جامش کرد.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد! نام و یادش همیشه جاودان!
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۴۳
aarian - تهران، ایران
در زمانی که فروغ زنده بود کسانی که به سراغش میآمدند آنهایی بودند که به او فحش و بد و بیراه میدادند. در زمان زندگیاش فاحشه و خراب خوانده میشد و مورد لعن و توهین بود حتی جامعه شعرا. زن بودن و آزاده بودن برا جامعه ما تابو بود و متاسفانه هنوز هم هست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
از نظر من شعر < اسیر > یکی از شاهکار هاش است هم از لحاظ ادبی و شعری و هم از لحاظ اینکه تا آن زمان کمتر زنی در مورد اسارت و اسیری شعری گفته بود! یادت همیشه جاودان
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
خوشبختی او آسمانی بود که آویختن پرده یی آن را از او میگرفت-----و چه خوب اکثریت این ملت را میشناخت که مقصود سروده اش این بود.......در آن هنگام که به رویت لبخند میزنند و دستت را با گرمی میفشارند در مغزشان طناب دار تو را میبافند---زنده یادت پرنده ی کوچک من.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
نامبر وان دومی ندارد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا
علت مرگش رانندگی پر سرعت یک لندور در سر پیچ خیابان دروس بود که نتونست فرمون رو کنترل کنه و از داخل خورد به در ، در باز و اون پرت شد و کله اش خورد به گوشه جدول خیابون.مسعود کیمیائی مدعی شده بود که چون میخواستن زود دفنش کنن و زنی هنوز نیامده بود من او را غسل دادم که بعد ها خواهر فروغ تکذیب کرد. من هیچوقت طرفدار سبک فکری- شعری اش نبودم ولی بهش بی احترامی هم نکردم.غیر سهراب سپهری شعر کسی برام جالب نیست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
۶۵
Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
هم او وهم برادرش فریدون بسیار بسیار از زمان خود فراتر بودند. روحشان شاد، انسان نکو نام نمیرد هرگز................
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۱
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و دیوانه خویش. میبرم تا که در آن نقطه دور
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۵
۵۶
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
خواهر و برادر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شدند.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۸
۵۱
vickie - هیوستون، ایالات متحده امریکا
وقتی در مورد ایران زمان شاه می خونیم یا عکسی می بینیم انگار که در آینده بسر میبریم.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۹
chupan - یونشاپینگ، سوئد
نام و یاد فروغ فرخزاد در تاریخ ایران ثبت و جاودانه شده است . روحش شاد .
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
واقعا عکس های ناب و کمیابی بودند !برای توصیف او تنها به بخشی از شعر خود او مراجعه می کنم : و این منم-زنی تنها - در آستانه فصلی سرد -در ابتدای ِ درک ِ هستی آلوده یِ زمین-و یأس ساده و غمناک آسمان -و ناتوانی این دستهای سیمانی . روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴
۳۶
judy - ایران، ایران
درخت کوچک من به باد عاشق بود/باد بی سامان/ کجاست خانه ی باد؟ کجاست خانه باد؟/ فروغ فرخزاد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
۴۳
aarian - تهران، ایران
در زمانی که فروغ زنده بود کسانی که به سراغش میآمدند آنهایی بودند که به او فحش و بد و بیراه میدادند. در زمان زندگیاش فاحشه و خراب خوانده میشد و مورد لعن و توهین بود حتی جامعه شعرا. زن بودن و آزاده بودن برا جامعه ما تابو بود و متاسفانه هنوز هم هست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هر چه دادم به او حلالش باد / غیر از آن دل که مفت بخشیدم / دل من کودکی سبکسر بود / خود ندانم چگونه رامش کرد / او که میگفت دوستت دارم / پس چرا زهر غم به جامش کرد.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد! نام و یادش همیشه جاودان!
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۶۵
Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
هم او وهم برادرش فریدون بسیار بسیار از زمان خود فراتر بودند. روحشان شاد، انسان نکو نام نمیرد هرگز................
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۱
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
از نظر من شعر < اسیر > یکی از شاهکار هاش است هم از لحاظ ادبی و شعری و هم از لحاظ اینکه تا آن زمان کمتر زنی در مورد اسارت و اسیری شعری گفته بود! یادت همیشه جاودان
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
نامبر وان دومی ندارد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و دیوانه خویش. میبرم تا که در آن نقطه دور
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۵
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
خوشبختی او آسمانی بود که آویختن پرده یی آن را از او میگرفت-----و چه خوب اکثریت این ملت را میشناخت که مقصود سروده اش این بود.......در آن هنگام که به رویت لبخند میزنند و دستت را با گرمی میفشارند در مغزشان طناب دار تو را میبافند---زنده یادت پرنده ی کوچک من.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا
علت مرگش رانندگی پر سرعت یک لندور در سر پیچ خیابان دروس بود که نتونست فرمون رو کنترل کنه و از داخل خورد به در ، در باز و اون پرت شد و کله اش خورد به گوشه جدول خیابون.مسعود کیمیائی مدعی شده بود که چون میخواستن زود دفنش کنن و زنی هنوز نیامده بود من او را غسل دادم که بعد ها خواهر فروغ تکذیب کرد. من هیچوقت طرفدار سبک فکری- شعری اش نبودم ولی بهش بی احترامی هم نکردم.غیر سهراب سپهری شعر کسی برام جالب نیست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
۲۵
اسب آتش - سیدنی، استرالیا
علت مرگش رانندگی پر سرعت یک لندور در سر پیچ خیابان دروس بود که نتونست فرمون رو کنترل کنه و از داخل خورد به در ، در باز و اون پرت شد و کله اش خورد به گوشه جدول خیابون.مسعود کیمیائی مدعی شده بود که چون میخواستن زود دفنش کنن و زنی هنوز نیامده بود من او را غسل دادم که بعد ها خواهر فروغ تکذیب کرد. من هیچوقت طرفدار سبک فکری- شعری اش نبودم ولی بهش بی احترامی هم نکردم.غیر سهراب سپهری شعر کسی برام جالب نیست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۷
۵۷
parvin55 - مادرید، اسپانیا
خوشبختی او آسمانی بود که آویختن پرده یی آن را از او میگرفت-----و چه خوب اکثریت این ملت را میشناخت که مقصود سروده اش این بود.......در آن هنگام که به رویت لبخند میزنند و دستت را با گرمی میفشارند در مغزشان طناب دار تو را میبافند---زنده یادت پرنده ی کوچک من.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
۴۸
آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
نامبر وان دومی ندارد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۰
۴۰
raha1984 - هامبورگ، آلمان
می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و دیوانه خویش. میبرم تا که در آن نقطه دور
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۵
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
از نظر من شعر < اسیر > یکی از شاهکار هاش است هم از لحاظ ادبی و شعری و هم از لحاظ اینکه تا آن زمان کمتر زنی در مورد اسارت و اسیری شعری گفته بود! یادت همیشه جاودان
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۱
۶۵
Gharibeh-Ashena - هانوفر، آلمان
هم او وهم برادرش فریدون بسیار بسیار از زمان خود فراتر بودند. روحشان شاد، انسان نکو نام نمیرد هرگز................
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۱
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید نخواهد کرد! نام و یادش همیشه جاودان!
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۸
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
هر چه دادم به او حلالش باد / غیر از آن دل که مفت بخشیدم / دل من کودکی سبکسر بود / خود ندانم چگونه رامش کرد / او که میگفت دوستت دارم / پس چرا زهر غم به جامش کرد.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۴
۴۳
aarian - تهران، ایران
در زمانی که فروغ زنده بود کسانی که به سراغش میآمدند آنهایی بودند که به او فحش و بد و بیراه میدادند. در زمان زندگیاش فاحشه و خراب خوانده میشد و مورد لعن و توهین بود حتی جامعه شعرا. زن بودن و آزاده بودن برا جامعه ما تابو بود و متاسفانه هنوز هم هست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۳
۴۸
Ghooloo - آبادان، ایران
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را بخاطر بسپار پرنده مردنی ست.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
۳۶
judy - ایران، ایران
درخت کوچک من به باد عاشق بود/باد بی سامان/ کجاست خانه ی باد؟ کجاست خانه باد؟/ فروغ فرخزاد
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۴۷
دایره مینا - کراکف، لهستان
واقعا عکس های ناب و کمیابی بودند !برای توصیف او تنها به بخشی از شعر خود او مراجعه می کنم : و این منم-زنی تنها - در آستانه فصلی سرد -در ابتدای ِ درک ِ هستی آلوده یِ زمین-و یأس ساده و غمناک آسمان -و ناتوانی این دستهای سیمانی . روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۴
۵۹
chupan - یونشاپینگ، سوئد
نام و یاد فروغ فرخزاد در تاریخ ایران ثبت و جاودانه شده است . روحش شاد .
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۰
۵۱
vickie - هیوستون، ایالات متحده امریکا
وقتی در مورد ایران زمان شاه می خونیم یا عکسی می بینیم انگار که در آینده بسر میبریم.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
۵۷
دوستدار - استهکلم، سوئد
روانش شاد و پاینده باد !
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۸
۵۶
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان
خواهر و برادر برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شدند.
سه شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷