شلیک مرگ‌‌بار به خاطر یک مشت دلار


تفنگش را تمیز می‌کند. نشانه می‌رود و ماشه را می‌کشد. به دوربین چشم می‌دوزد و می‌گوید: آماده است برای شکار. این شکارچی از آمریکا آمده است. از سال ۱۳۸۹ چند بار کوه‌ها و بیابان‌های ایران را طی کرده است. قوچ لارستان، قوچ البرز و بزوحشی را می‌خواهد این بار با شلیکی مرگبار متوقف کند. می‌گویند او نخستین شکارچی آمریکایی است که پس از گذشت بیش از ۳۰ سال راهی ایران شده است.
نامش جیسون بروس (Jason Bruce) است؛ شکارچی پرآوازه‌ای که فهرست بلندبالایی دارد از شکار گونه‌های مختلف در اقصا نقاط جهان. یکی از سفرهای جیسون به ایران فیلمبرداری شده و در آن شکار دو گونه نشان داده می‌شود؛ یک کل (یا بز وحشی) و یک قوچ البرزی. در وب‌سایت مورد علاقه شکارچیان نوشته‌اند که بعد از سفر او به ایران، خیلی سریع این سرزمین به قبله‌ شکارچیان قوچ بدل شد. از میان شکارچیان مشهوری که به ایران سفر کرده‌اند نام جیم شاکی (Jim Shockey) کانادایی و ادوارد بندرسکی (Eduard Benderskiy) روس نیز دیده می‌شود. هر سه شکارچی را یک راهنمای ایرانی، سر تیر برده است.   
دلارهایی که شکارچیان خارجی در ایران هزینه می‌کنند باعث شده برخی کارشناسان وطنی تنها راه مدیریت زیستگاه را در توسعه شکار و افزایش شمار شکارچیانِ دلار به دست معرفی کنند. این روش گرچه در سرزمین‌های دیگر آزموده شده و در مدیریت حیات‌وحش به ظاهر موفق بوده است اما استمرار آن می‌تواند زیان‌های جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. گروهی که بر طبل شکار تروفه (گونه‌های خاص و بزرگ و پیر) می‌کوبند، چشم بر اثرات زیان‌بار این فعالیت می‌بندند و فقط از فواید آن می‌گویند. تبلیغ کارشناسان برای شکار تروفه هم‌زمان با تبلیغ شرکت‌های شکار و سافاری در حالی انجام می‌شود که سازمان محیط‌زیست هنوز اعلام نکرده است که آیا امسال نیز مثل سال گذشته شکار را ممنوع می‌کند یا نه.
 
خداحافظی با شاخ و ژن غالب

شکارچیان کهنه‌کار می‌گویند با شکار تروفه، جانور پیر و فرتوت که مزاحم گله‌ است حذف می‌شود. بدین ترتیب جوان‌ترها فرصت پیدا می‌کنند که جفت‌گیری کنند و در نتیجه نرخ زادآوری بالا می‌رود. تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که این ادعا چندان درست نیست و حذف جانور قوی در دراز مدت می‌تواند اثرات سوئی بر جمعیت گونه‌های قابل شکار داشته باشد.
گروهی از متخصصان دانشگاه‌های آمریکا، کانادا و انگلیس مطالعه‌ای انجام داده‌ و در آن از داده‌های بلند مدت و ۳۰ ساله ژنتیکی استفاده کرده‌اند. پژوهشگران با بررسی این داده‌ها اثراث شکار تروفه بر روی قوچ‌های بیگ‌هورن در آلبرتای کانادا را مورد ارزیابی قرار داده‌اند*. این مطالعه که در مجله معتبر نیچر (Nature) منتشر شده نشان می‌دهد قوچ‌هایی که مورد هدف شکارچیان هستند در مقایسه با سایر افراد از نظر زادآوری ارزش بسیار بالاتری دارند. این قوچ‌ها حتی در سنین کم نیز شکار می‌شوند، چون شاخ‌شان به اندازه مورد پسند شکارچیان رسیده است. بدین‌ترتیب با حذف قوچ‌هایی که شاخ بزرگتر و وزن بیشتری دارند به تدریج افرادی باقی می‌مانند که با تولید مثل خود، قوچ‌هایی با شاخ‌ کوتاه‌تر و وزن‌ کمتر به دنیا می‌آورند. در نتیجه تعداد تروفه‌های مورد علاقه شکارچیان نیز کاهش می‌یابد.

 
پژوهش دیگری روی قوچ بیگ‌هورن نشان می‌دهد شاخ این گونه خیلی زود رشد می‌کند و به اندازه‌ای می‌رسد که مورد علاقه شکارچیان است. هر چند نرها ممکن است شاخ بزرگی داشته باشند، اما این احتمال وجود دارد که فرصت جفت‌گیری به دست نیاورده باشند. به عبارت دیگر، پیش از جفت‌گیری و تولید مثل، شکار می‌شوند. بنابراین این قوچ‌ها به نسبت آنهایی که سرعت رشد شاخ‌شان کم است، طول عمر کمتری دارند.
در یک مطالعه، پژوهشگران دانشگاهی در نروژ نشان می‌دهند انتخاب نرهای مسن و حذف آنها از جمعیت‌های پستانداران، اثرات مخرب متعددی به دنبال دارد. شکار این نرها، می‌تواند نسبت جنسی را به هم زده، باعث افزایش ماده‌ها شود و میانگین سنی نرها را کاهش ‌دهد. عواقب دیگر شکار تروفه عبارتند از: تاخیر در زمان زادآوری، برهم زدن زمان زادآوری گله، تاخیر در رشد جسمانی و همچنین بر هم زدن نسبت جنسی در نسل بعدی.
این پژوهشگران با مرور اثرات جانبی برداشت و حذف نرهای قوی می‌نویسند، این عمل می‌تواند به ناپایداری ساختار اجتماعی و بر هم خوردن نظام سلسله‌ مراتبی در گله‌ها بی‌انجامد. در نهایت حتی احتمال دارد که تولید مثل متوقف شود. در این مقاله آمده است: نرخ مرگ و میر در سنین پایین، به خصوص میان نرها، در جمیعت‌های که برداشت و شکار از آنها انجام می‌شود به مراتب بیش از جمعیت‌هایی است که توسط انسان هدف تیراندازی قرار نگرفته‌اند.
 
تضاد و تقابل در محل
حضور شکارچیان غیرایرانی می‌تواند از یک سو به تعارض جامعه محلی با حیات‌وحش دامن بزند و از سوی دیگر شکارچیان ایرانی را به رقابت با غیرفرنگی‌ها ترغیب کند.
در دهه ۷۰ خورشیدی یک گروه از شیوخ عرب، با قطاری از خودروهای آخرین مدل راهی منطقه بهرام گور در فارس شدند و چادرگاهی عظیم به پا کردند. آنها بعد از چند روز اقامت و شکار برگشتند. اما خاطره حضورشان تا سال‌ها بعد بین مردم محلی باقی ماند و به محیط‌بانان می‌گفتند: «شما چوپان شغال هستید، و در خدمت عرب‌ها. نمی‌گذارید ما شکار کنیم اما آنها می‌آیند، می‌زنند و می‌روند شما هم در خدمت‌شان!»
گرچه در تبلیغ تورهای شکار آمده که مبلغی جداگانه (حدود ۵ هزار یورو) اخذ می‌شود با این هدف که در جامعه محلی و برای حفاظت هزینه شود، اما تا امروز هیچ خط و خبری از چنین عملی منتشر نشده و معلوم نیست آیا جوامع محلی از چنان مبلغ اندکی منتفع شده‌اند یا نه.  
به علاوه، این احتمال افزایش می‌یابد که آن دسته از شکارچیان داخلی که سال‌هاست منتظر دریافت پروانه شکار بزرگ هستند، با دیدن حضور فرنگی‌ها دست به تفنگ شده و به جرگه متخلفان بپیوندند.
دلارهای کور و کر کننده
درآمدی که از شکار تروفه حاصل می‌شود گاهی چنان سرسام‌آور است که راه را بر هر استدلالی برای اجرای طرح‌های حفاظتی و محدود کردن شکار می‌بندد. وقتی یک شکارچی در خلال سال‌های ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ یک میلیون دلار کانادایی می‌پردازد که قوچی یگانه به دست‌ آورد، بهانه‌ای می‌سازد برای آنان که بگویند با این پول می‌توان، مدیریت و حفاظت منطقه را سر و سامانی داد. همین رنگ سبز دلار است که هوش از سر عده‌ای برده و کار را به جایی رسانده که یکی از مبلغان شکار در فیس بوک خود می‌نویسد: «قیمت  پایه یک قوچ یک‌صد هزار دلار است و به همه می‌رسد.» اشاره او به مزایده قوچ لارستان است که زیر آگهی آن، نام موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان درج شده بود با قیمت پایه یک‌صد هزار دلار.
با این حال، قیمت‌هایی که آژانس‌های شکار برای سال‌جاری تبلیغ می‌کنند خیلی کمتر از این رقم است. سال گذشته که شکار ممنوع اعلام شد، شرکت اسپانیایی به نام اونیس سافاریس (de Onis Safaris) رقم ۱۰ تا ۱۲ هزار یورو را در آگهی خود درج کرده بود. در بخش دیگر این آگهی آمده که جداگانه مبلغ پنج‌هزار یورو برای حفاظت مناطق شکار اخذ می‌شود. شرکت دیگری به نام شانیسان و ویلسان (Shunneson and Wilson Adventures) در آگهی امسال خود کل هزینه‌های شکار قوچ لارستان را ۲۴ هزار و ۵۰۰ یورو اعلام کرده است. رقمی که بالکان هانتر کلاب (Balkan Hunter Club)  پیشنهاد می‌کند حتی از شرکت قبلی نیز کمتر است. با این حال عده‌ای در ایران افسوس می‌خورند که سال گذشته شکار ممنوع شد. این افراد نیامدن شکارچی آمریکایی برای از پا درآوردن قوچ لارستان را به مقاله‌هایی منتسب می‌کنند که درباره قوچ‌فروشیِ یواشکی در ایران‌وایر منتشر شد. اما واقعیت این بود که به آن شکارچی آمریکایی ویزا ندادند.
مبلغان شکار در ایران به برنامه‌ای که در پاکستان برای شکار و حفاظت بز مارخور به اجرا درآمده و سبب افزایش جمعیت آن شده مرتبا چنگ می‌زنند تا توجیه کنند که فقط و فقط با این روش می‌توان حیات‌وحش رو به احتضار ایران را حفاظت کرد. اگر مطالعه‌ای که روی قوچ‌های بیگ‌هورن شده، روی بز مارخور هم صورت بگیرد هیچ بعید نیست که نتیجه‌ای مشابه به دست آید. هر چند شکار تروفه می‌تواند در کوتاه مدت همانند مسکنی عمل کرده و سبب موفقیت در طرح‌های حفاظتی شود اما نمی‌توان بدون در نظر گرفتن نکاتی باریک‌تر از مو برنامه شکار را اجرا کرد و امیدوار بود جمعیت‌های حیات‌وحش حفاظت شوند.
راستی چرا محللان اکولوژیک و مبلغان شکار در برخی رسانه‌ها و فضای مجازی حسابی فعال شده‌اند؟ آیا با این فعالیت می‌خواهند سازمان محیط‌زیست را تحت فشار قرار دهند که امسال برخلاف سال پیش، مجوز شکار صادر کند؟
* در میان نویسندگان مقاله مورد اشاره نام Marco Festa-Bianchet نیز دیده می‌شود. او رییس گروه متخصصان بز‌سانان (Caprinae specialist group) در اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی (IUCN) است .

رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۵۷
ایران بر باد رفته - برلین، آلمان

عکس درد آور اولی گویای همان عقل و هوشی است که خداوند گنده به انسانها داده است برای کشتن دیگران!
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۶
۵۴
Iranzamin11 - سئول، کره جنوبی

اگر در کره این کار را میکرد مردم تظاهرات میکردن.
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶
۷۲
فدای آقا - اودنسه، دانمارک
این یانکیهای نشیمنگاه نشور مشرک نژادپرست؛ طبیعت وحشی ما رو با سرخپوستا اشتباهی گرفتن. گو هوم یو بسترد یانکی. تو غلط کردی که حیوون زبون‌بسته ولایت رو کشتی ........
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۸
۵۴
kitfa - سیاتل,بلویو، ایالات متحده امریکا
[::فدای آقا - اودنسه، دانمارک::]. تو معلوم هست که ضد جمهوری آخوندا هستی‌ از کامنتت معلومه .ولی‌ می‌خوای حرص دیگران رو در بیاری این مدلی‌ مینویسی.من قشنگ می‌دونم .
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۵
۵۱
hamidla - هامبورگ، آلمان
ای نامرد. ناراحت کننده بود.
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۶
۵۰
JustBMW - اسلو، نروژ
[::kitfa - سیاتل,بلویو، ایالات متحده امریکا::]. ایول. دقیقا همینطوره. این بنده خدا یه کاراکتر درست کرده به اسم "فدای آقا" که باهاش کامنت های حرص در آور بذاره. بعد هم میاد جواب های دیگران رو که حرص شونو در آورده رو میخونه و قاه قاه میخنده. وگرنه منم مطمئنم که این دوست ما اصلا فدای آقا نیست! بقیه نظراتش رو هم بخونید کاملا مشخص میکنه که فقط داره با خط خطی کردن اعصاب ملت حال میکنه ;) خلاصه که خیلی ناقلاست :)
‌چهارشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۸
۵۴
kitfa - سیاتل,بلویو، ایالات متحده امریکا
[::JustBMW - اسلو، نروژ::]. دقیقا
‌پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۶
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.