چرا بچه‌دار شدن در زنان تحصیل‌کرده آمریکایی بیشتر شده است؟

در ژانویه سال ۱۹۹۹ گروهی از پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا با انتشار مقاله‌ای نشان دادند زنانی که بعد از ۴۰ سالگی برای اولین بار باردار می‌شوند، نسبت به زنان جوان‌تر بیشتر در معرض خطرات زایمان- چه طبیعی چه سزارین- هستند.
 
در همان مقاله نتیجه گیری شده بود که علت بارداری دیرهنگام زنان سفیدپوست امریکایی که در سنین ۴۰ و بالاتر رخ می‌دهد انتخاب‌های شغلی آن‌هاست که موضوع فرزندآوری را به تاخیر می‌اندازد. در این تحقیق موضوع تحصیلات و سطح درآمد زنان مورد توجه قرار نگرفته بود.
 
شانزده سال بعد، ژانویه امسال، گرچن لیوینگستون، محقق ارشد مرکز تحقیقات پیو (Pew) بر اساس یافته‌های آماری در آمریکا گزارشی منتشر کرد که نشان می‌داد در دو دهه گذشته تعداد زنانی که در میانه دهه چهلم زندگی خود هستند و بچه‌دار نشده‌اند کاهش یافته است.
خانم لیوینگستون در قابل‌توجه‌ترین بخش گزارش خود می‌نویسد که بیشترین کاهش در میان زنانی‌ است که دارای بهترین تحصیلات هستند. به این ترتیب زنان تحصیل‌کرده در صف مقدم کسانی قرار می‌گیرند که علاقمند به فرزندآوری هستند، موضوعی که خلاف تصور عمومی‌ است.
 
بر اساس این گزارش، در سال ۱۹۹۴، سی و پنج درصد زنان ۴۰ تا ۴۴ ساله‌ای که دارای مدرک دکترا بودند فرزند نداشتند، اما در سال ۲۰۱۴ تنها ۲۰ درصد از زنان در همان محدوده سنی و تحصیلات بدون بچه‌ بوده‌اند.
 
نه تنها زنان تحصیل‌کرده اشتیاق بیشتری به فرزندآوری پیدا کرده‌اند بلکه در همین دو دهه‌ خانواده‌ها نیز بزرگ‌تر شده‌اند.
بر اساس گزارش‌های مختلف، زنان تحصیل‌کرده علاقه کمتری به بچه‌دار شدن دارند، اما به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۴ نیمی از زنان با تحصیلات کارشناسی ارشد، دو یا بیشتر از دو بچه داشته‌اند در حالی که در سال ۲۰۱۴ شصت درصد آن‌ها این تعداد فرزند شده‌اند.
 
به این ترتیب، زنان تحصیل‌کرده‌تر با وجود سن بیشتر باز هم به فرزندآوری علاقه‌مند بوده‌اند. پیشرفت‌های پزشکی و تحقیقات بیشتر نیز بیش از پیش راه را برای بارداری زنان مسن‌تر باز کرده‌اند چنانکه سه محقق مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها در آمریکا با بررسی آمار تولد نوزادان نشان داده‌اند که در سال‌های اخیر مادران در سن بالاتری صاحب اولین فرزند می‌شوند.
 
طبیعتا زنانی که در دهه سوم و چهارم زندگی خود هستند از نظر شغلی وضعیت مشخص‌تری دارند و نوسانات بازار کار اثر کمتری بر آن‌ها می‌گذارد.
 
گزارش این محققان می‌گوید که از سال ۲۰۰۷ که به عنوان سال شروع رکود اقتصاد جهانی از آن نام برده می‌شود، تولد نوزادان در آمریکا به پایین‌ترین میزان خود در تاریخ رسیده، در این کاهش سهم زنان جوانی که در دهه دوم عمر خود هستند (زیر ۲۰ سال) بیشتر از سایر زنان بوده در حالیکه زنان ۲۰ تا ۳۴ ساله بیشترین سهم فرزندآوری را به خود اختصاص داده‌اند.
 
نکته قابل توجه در گزارش مرکز پیو آاین است که زنان مسن‌تر و تحصیلکرده تمایل بیشتری به ازدواج داشته‌اند و این تفاوت را می‌توان در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ به خوبی دید. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹ چهل و یک درصد نوزادان متعلق به والدین ازدواج نکرده بوده‌اند در حالی که در سال ۲۰۱۳ والدین ازدواج نکرده‌ای که صاحب فرزند شده‌اند کمتر شده و به ۴۰.۶ درصد کاهش پیدا کرده است.
 
از اوایل دهه ۸۰ میلادی این که زنان از بین تحصیلات بالاتر و فرزندآوری در سنین کمتر، کدامیک را ترجیح می‌دهند همواره موضوعی قابل توجه برای محققان علوم اجتماعی بوده است.
 
به عنوان مثال در سال ۱۹۸۸ نشریه آموزش پزشکی نتایج تحقیق مشترکی را منتشر کرد که نشان می‌داد بالاترین نرخ بارداری (۳۲ درصد) در زنان دانشجو در رشته پزشکی وقتی‌ست که این دانشجویان به دوره دستیاری (رزیدنتی) رسیده‌اند و این نرخ نزدیک به ۵ برابر بیشتر از زمانی‌ست که زنان وارد رشته پزشکی شده و بطور طبیعی سن کمتری داشته‌اند.
 
دومین نرخ بارداری (۲۸ درصد) نیز مربوط به بعد از اتمام دوره تحصیلات تخصصی‌ است که باز هم بطور طبیعی سن زنان بالاتر رفته است. چنین روندی به همراهی دستاوردهای تازه در زمینه علوم پزشکی باعث شده تا در چهار دهه گذشته گروه تازه‌ای از زنان به حوزه فرزندآوری وارد شوند که تا پیش از این می‌بایست میان تحصیلات بالاتر یا فرزندآوری یکی را انتخاب کنند.
 
فرزندآوری بیشتر زنان تحصیلکرده و با درآمد بالاتر نقطه مقابل این عقیده رایج است که زنان با تحصیلات کمتر صاحب فرزندان بیشتری می‌شوند.
 
بعنوان مثال گزارشی که نشریه بیماری‌ها و سلامت کودکان در سال ۲۰۰۷ منتشر کرد نشان داد که هر ساله نزدیک به ۱۰۰ هزار نوزاد در کانادا در خانواده‌هایی به دنیا می‌آیند که از نظر درآمدی زیر خط فقر قرار دارند و زنان خانواده نیز کم سوادند. بحران اقتصادی سال‌های اخیر- دستکم در امریکا- این گرایش را تغییر داده است.
 
گزارش سال ۲۰۱۳ مدرسه هلر برای مدیریت و سرمایه اجتماعی وابسته به دانشگاه بردنیس می‌گوید امنیت شغلی مهمترین موضوع برای افراد کم درآمد و خانواده‌هایی‌ست که با موضوع محل سکونت روبرو هستند.
 
از دست رفتن شغل در این گروه منجر به بیخانمانی آن‌ها می‌شود. چنین عدم امنیتی بر موضوع افزایش نفرات خانواده نیز تاثیر مستقیم بر جای می‌گذارد.
 
در نتیجه تغییر نگرش زنان کم درآمد به بارداری موضوعی مرتبط به امنیت شغلی خود و همسران‌شان است. در واقع اگر زنان کم درآمد با مردانی که امنیت شغلی ندارند ازدواج کنند در صورت از دست رفتن شغل مردان وضعیت اقتصادی زنان نیز بدتر می‌شود و درست همینجاست که زنان کم درآمد آمریکایی در سال‌های اخیر از خود می‌پرسند آیا بطور کلی تشکیل خانواده در شرایط بد اقتصادی کاری عاقلانه است؟
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.