یک نکته درس آموز برای ما : چین و سقوط هواپیمای آلمانی در فرانسه

عصر ایران ؛ جعفر محمدی - روز چهارم فروردین، یک فروند هواپیمای مسافری آلمانی بر فراز کوه های آلپ فرانسه سقوط کرد و همه 150 سرنشین آن کشته شدند.
 
دو روز بعد، مشخص شد که علت سقوط این هواپیما، نقص فنی نبوده است، بلکه کمک خلبان هواپیما در دقایقی که خلبان کابین را ترک کرده بود، اقدام به دستکاری در سیستم کنترل هواپیما کرده و به عمد باعث سقوط آن شده است. این کمک خلبان از بیماری افسردگی رنج می برد و این موضوع را از شرکت هواپیمایی اش پنهان کرده بود.
 
بلافاصله بعد از مشخص شدن علت این سقوط مرگبار، سازمان هواپیمایی ملی چین در دستورالعملی فوری به همه شرکت های هواپیمایی این کشور اعلام کرد که از این پس هیچ یک از خلبانان و کمک خلبانان در طول پرواز مجاز به ماندن در کابین به صورت انفرادی نیستند.
در بیانیه سازمان ملی هواپیمایی چین تاکید شده است که به دلیل نگرانی و ترس از وجود حوادثی از این دست، از این پس هیچ یک از خلبانان و کمک خلبانان شرکت های هواپیمایی این کشور در طول پرواز مجاز به ماندن در کابین به صورت انفرادی نبوده و به هنگام خروج هر یک از آنان، یکی از اعضای خدمه پرواز باید در کابین حاضر شود.
 
این دستورالعمل جدید به عنوان یکی از بندهای جدید به آخرین نسخه چاپ شده «کتابچه اصول ایمنی پرواز» در چین افزوده شده است.
این خبر، هر چند ناظر به یک موضوع تخصصی هوانوردی است اما واقعیت این است که در دل خود، حرف های زیادی برای گفتن دارد.
 
چین تا 40 سال پیش، حرفی برای گفتن در عرصه اقتصاد نداشت اما اینک اقتصاد آن در تعقیب اقتصاد آمریکاست و تقریباً هیچ خانه ای در هیچ کدام از شهرهای جهان وجود ندارد که کالایی ساخت چین در آن وجود نداشته باشد ( ولو در حد یک سیم در داخل یک وسیله برقی).
در این نوشتار، البته قصد نداریم ابعاد اقتصاد چین را بررسی کنیم بلکه صرفاً به خبر سقوط هواپیما و واکنش چینی ها به آن می پردازیم.

دقت کنید: در 4 فروردین یک هواپیمای آلمانی در فرانسه سقوط می کند و 4 روز بعد، یک اتفاق در چین رخ می دهد: چون علت سقوط هواپیما، دستکاری کمک خلبان در دقایق تنهایی بوده است، چینی ها، بند جدیدی به کتابچه اصول ایمنی پرواز خود می افزایند مبنی بر این که از این به بعد، در هیچ لحظه ای از پرواز، نباید در کابین خلبان کمتر از 2 نفر حضور داشته باشند.
این اقدام سریع چینی ها، نشانه چه چیزی است؟ آیا جز این است که نشان می دهد چینی ها به جهان به دیده "درس آموزی" می نگرند و می کوشند آنچه را آموخته اند، به کار ببندند؟

این همان راز پیشرفت چینی هاست.
آنها برخلاف برخی ملت های در خودمانده جهان، دریافته اند که نیازی نیست که چرخ را از نو بسازند. چینی ها درک کرده اند که الزامی نیست نقش معلم را در جهان بازی کنند، همین که مانند شاگردی تیزهوش به کلاس درس دنیا بنگرند، خواسته یا ناخواسته، برای دیگران معلم و الگو خواهند شد.

آنها نه فقط  بعد از  سقوط یک هواپیما در گوشه ای از جهان با خود می اندیشند که از این حادثه چه درسی می توانیم یاد بگیریم ، بلکه در جای جای اقتصاد و سیاست خویش نیز چنین هستند ، از توسعه مناطق آزاد در اواخر قرن گذشته که از ژاپنی ها یاد گرفتند تا خودروسازی که از اروپایی ها تقلید کردند و اینک حتی به آمریکا هم خودرو می فروشند.
 
جهان پر است از تجربه های بشری که ملت های مختلف در طول اعصار و قرون آن را بر روی هم انباشته اند و تنها کسانی که درگیر غرور و خودبزرگ بینی هستند، نمی توانند از این تجربه ها استفاده کنند و ای بسا آن را نافی اعتبار ملی خود بدانند.
 
ایران نیز به عنوان کشوری مستعد پیشرفت، چاره ای جز یادگیری از جهان ندارد. لازمه این مهم نیز پذیرفتن این واقعیت است که باید چشم و گوش مان را همانند دانشجویی کنجکاو و مشتاق پیشرفت، به جهان بگشاییم و ببینیم تجربه بشری در صنعت، کشاورزی، سیاست، توریسم، بازرگانی، قومیت ها ، آموزش و پرورش، بانکداری، رشد علمی، مرزبانی، امنیت و ... چه چیزهای گران بهایی برای عرضه دارد.
بسیاری از این تجربیات نیز به آسانی و رایگان در اختیار است و تنها تشنگی یادگیری و شوق پیشرفت می خواهد تا از این ثروت بشری بهره گرفت.
 
به یاد داشته باشیم که «اگر بیاموزیم، "الگو" و اگر نیاموزیم، "عبرت" می شویم» ؛ چین و کره شمالی که دست بر قضا همسایه هم اند و هر دو در مسلک کمونیسم، دو نمونه بارز از این واقعیت اند: یکی همواره آموخته و باز با تشنگی می آموزد و الگویی شده که بسیاری از کشورها بدان غبطه می خورند و دیگری، چشم و گوش خود بر جهان بسته و خود را برتر و سر تر می داند و عبرت جهانیان شده است.
راستی ما چقدر در اندیشه آموختن در مدرسه بشری جهان هستیم؟!
رأی دهید
دیدگاه خوانندگان
۸۰
ایوان مدائن - فرانکفورت، آلمان

آخوند‌ها هم بفکر دزدی هرچه بیشتر خدمت به شکم و زیر شکم و با این ایده میچواهند دنیا را هم رهبری کنند
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۱
۵۳
Orginal tabrizi - استکهلم، سوئد

تو رَآه ایران بودیم که خلبان اومد با خانواده اى که نسبت فامیلى داشتند نشست. به یکى از بجه هاى فامیلش فرمود: عمو جون بدو برو تو کابین تا بیام با هم برانیم :) خدمه هم با لبخند داشت نظاره مى کرد
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۸
۴۰
روبرتو روسلینی - تهران، ایران

لحظه ای را تصور کنید که خامنه ای رهبر ماداملعمرچین است.درست است .حتی تصورش هم سخت است.چه بر سر آن ملت میآمد؟؟تاحالادیده ایدهیچ سیاستمداری خارجی از شخص خامنه ای انتقاد کند. جواب روشن است.خیر. او بهترین شخصی است که تا به حال بر ایران حکومت کرده است.او سرمایه های مادی و انسانی را به طور کامل به دنیا عرضه میدارد و هر ساله بر مخالفانش در زندانیان اوین و غیره می افزاید و یا اعدام میکند و از صفحه روزگار محو میکند.او سالیان سال است مارا مستعمره همیشگیه چین و بازیچه دست روسیه کرده است.او منابع طبیعی چند هزار ساله ایران را از بین برده است. او دین را برای مردم بد نام و بی ارزش کرده است. او اقتصاد مارا فلج و جوانان ما را بیکار کرده است. به راستی او کیست؟؟با خوراک سپاه پاسداران و احزاب وابسته در هاله ای از قدرت به سر میبرد و در مرزهای خارجی با استفاذه از عراق و حزب اله و یمن و غیره نیز همینگونه بر سر قدرت مانده است. به راستی او کیست؟؟ آدمی مجنون یا شخصی بسیار زیرک!! او این درد و رنج و نابودی هر روزه مردم را نمیبیند؟؟ براستی او هرکه و هر چه باشد مسلما دشمن خاک ایران زمین و مردمان تا ابد پارسی است...
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵
۵۸
سلام لبخند - تهران، ایران
ببخشید . چینی ها بنجل سازی را از کجا یاد گرفتند ؟ ژاپن ؟ اروپا ؟ امریکا ؟ یا .
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۳
۵۹
oghabe - سنت گا لن، سوییس

جناب محمدی مقاله‌ای که نوشته‌اید جالب است اما یه مشکل داره آیا میتونی‌ اینو به سید علی‌ چلاق و دیگر مقامات و وزیران کشور اسلام صادر کن بگی‌ .کشور که ۳۸ ساله دست بیکفایت‌ترین و عقب افتاده ترن گروه اشغال شده از طرفی‌ هم ملت همه معلم شدن و شاگردی ندارن که عمل کنن ،آیا فکر کردی جان انسانها واسه رژیم مهمه؟آیا ایمنی در تولیدات و صنعت در کارخانه‌ها و معادن حرف اولو میزنه که از این قبیل وقایع الگو و عبرت گرفت.اگه حکومت در فکر لیاقت ایرانی بود ما در زمان حال حتی یک ایرانی‌ سرگردان در دنیا نداشتیم و از هر لحاظی در سطح بهترین کشور‌ها بودیم و جهان ما را الگوی خود قرار میداد.
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۴
۵۵
Azad_UK - لندن، انگلستان
فرق چین و ایران اینجاست که اولویت رهبران چین پیشرفت واقعی کشورشون هست چون غیر از این هم چاری ندران. ولی اولویت جمهوری اسلامی ایران صادرات اسلام شیعه و بلبشور در کشور‌های دیگه هستش!.
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۵
۵۵
آقای امام - هلسینکی، فنلاند
حالا اگه هم کمک خلبان هم خلبان افسردگی داشت و جویای نام بودن تکلیف چیه؟ لابد ۳ نفر باید تو کابین باشن، حالا اگه هر ۳ تصادفا جویای نام در آمدن چی‌ می‌شه؟ درسته ۴ نفر و کم کم کابین خلبان بزرگ تر از بخش مسافری خواهد شد. اینه راز پیشرفت چینی‌‌ها ....
دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۹
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.