جزئیات برنامه موشکی ایران در گفت و گو با دکتر تقوی لاریجانی
ایران وایر : دکتر شروین تقوی لاریجانی، متولد آمل است، فرانسه درس خوانده و الان یک دانشمند جوان است، متخصص اندازه گیریهای دقیق در حوزههای علمی، فضایی و دفاعی است. نخستین اختراع تقوی، هنگام ١۶ سالگی در فرانسه در زمینه تولید انرژی بود، اختراعی که تحسین ژاک شیراک، رئیس جمهور وقت فرانسه را برانگیخت. او دکترایش را انستیتوی فناوری کالیفرنیا گرفته است. تز دکترای او نامزد پژوهش نوآورانه و خلاقترین تز در تمامی رشتههای مؤسسه فناوری کالیفرنیا شد. پس از پایان تحصیلات دکترا، برای انجام تحقیقات پیشرفته در ناسا بر روی ایزوتوپ ٢٠١ اتم جیوه مطالعاتی انجام داد. او برای نخستین بار با طیف سنجی هستهای این ایزوتوپ و با دقت ١٠٠ میلیون بار دقیق تر از برنامههای قبلی، برای نخستین بار در جهان یک ساعت اتمی با تکیه بر ایزوتوپ ٢٠١ اتم جیوه اختراع کرد. این طیف سنجی میتواند کاربردهای بسیاری در فیزیک بنیادی داشته باشد. دکتر تقوی، مخترع یک برنامه روش جدید اندازه گیری دقیق با کاربردهای مختلف از جمله کاربردهای فضایی و دفاعی است. با او درباره برنامه های فضایی ایران به ویژه تلاش های معطوف به توسعه بخش موشکی ایران گفت و گو کردم
برنامه موشکی ایران از چه زمانی آغاز شد؟ این برنامه چه جایگاهی در دکترین نظامی دفاعی ایران دارد؟
برنامه موشکی پیش از انقلاب ایران، قرار بود به یک برنامه بسیار پیشرفته دفاعی تبدیل شود، در حد سپر دفاعی موشکی. آن زمان، ایران، دارای یکی از قویترین و مدرنترین نیروی هوایی جهان بود. برنامه سپر دفاع موشکی ایران در آن زمان، دو بخش بود؛ یک، سیستمهای پیشرفته «بهروز» زیر نظر فرماندهی پداوند هوایی که در برگیرنده سایت های پیشرفته رادار بود. این سیستم در طول ١۵ سال، ١٩ سایت ثابت و متحرک ساخته شد که مجهز به سامانهٔ موشکی نظیر سامانهٔ موشکی زمینبههوای میانبرد برای ارتفاعات بالا و موشک سطح به هوای کوتاه برد بود. دیگری سیستم کنترل و هشدار زودهنگام هوابرد معروف آواکس (AWACS) که قرار بود ایران به آن تجهیز شود. دومین بخش آنکه کمتر مردم از آن آگاهی دارند سامانهٔ دفاعی مدرن Aegis است که ایران میخواست به صورت جدی نیروهای خود را به آن تجهیز کند. این سامانه پیشرفته که در ارتش آمریکا مورد استفاده قرار میگرفت با هدف رهگیری موشکهای دشمن (یعنی شوروی) و منهدم کردن آنها پیش از هنگام ورود دوباره در جو زمین، طراحی و تولید شده بود. این سیستم پیچیده، دارای فناوری بسیار پیشرفته برای کار گذاشتن در کشتیهای جنگی است که اطلاعات موشک شلیک شده دشمن را به پایگاههای زمینی منتقل میکند. این کشتیها مجهز به سیستم توانایی منهدم کردن هدف، با استفاده از سیستم موشکی سطح به هوا همانند نسخههای مختلف موشک های استاندارد Standard هستند، درست به این دلیل بود که ایران قصد داشت به این سیستم مجهز شود تا از ناوشکنهای کلاس «کوروش»، یکی از سنگینترین و پرقدرتترین ناوشکنهای چندمنظوره با توانایی تهویه هوای مطبوع که در اختیار سامانهٔ دفاعای موشکی Aegisقرار داشت، بهرهمند شود.
دکترین دفاعی ایران در آن زمان بر چه مبنایی طراحی شده بود؟
دکترین دفاعی ایران در آن زمان، بر مبنای برقراری نظم و امنیت خلیج فارس و ایستادگی در برابر تهاجم مستقیم و ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی یا تهاجم عراق بود. ایران میخواست تا حد امکان کمتر به کمک هم پیمانهای غربی خود متکی باشد. در نظر داشته باشید، ایران عضو پیمان ناتو نبود، بنابراین زیر پوشش دفاعی موشکی ناتو نیز نبود. پیوستن جت جنگنده (اف- ١۴) به ناوگان هوایی ایران به همین منظور بود. تا آن زمان، جنگندههای میگ ٢۵ شوروی از فراز ایران پرواز میکردند و در عدن، پایتخت یمن جنوبی فرود میآمدند. در زمانی که جنگندههای شوروی از فراز ایران پرواز میکردند، عکسهای اطلاعاتی از ایران میگرفتند، بدون اینکه رهگیری شوند. با ورود جت جنگنده (اف- ١۴) به ناوگان ایران شوروی این نو تجاوز به حریم هوایی ایران را متوقف کرد.
رشد نظامی ایران در سالهای پیش از انقلاب از سوی چه کشورهایی حمایت میشد؟
از حدود سال ١٣۴۴ تا آغاز انقلاب، ایران، سریعترین رشد نظامی که یک کشور در زمان صلح را داشت. آن زمان، این باور وجود داشت که ذخایر نفتی منطقه بعد از دو دهه کاهش خواهد یافت و انگلستان به دلیل هزینه بالای حفظ نیروهای نظامی خود در حوزه خلیج فارس، قصد خارج کردن نیروهای خود از این منطقه را داشت. در همان زمان، ایالات متحده نگران این خلاء قدرت در منطقه بود که منجر به رشد اتحاد جماهیر شوروی در منطقه در اوج جنگ سرد میشد. پس موقعیت مناسبی بود که ایران بتواند به عنوان ژاندارم خلیج فارس ظاهر شود هرچند، انگلستان دل خوشی از این ظهور نداشت. از طرفی در اواخر جنگ ویتنام، سفارشهای صنایع نظامی آمریکا رو به کاهش بود و برای نگه داشتن برنامههای آینده خود، احتیاج به سرمایه داشت. ایران با سرمایه گذاری، شریک مدرنترین برنامههای نظامی امریکا شد. در زمان پیش از انقلاب، هدف، فقط خرید ابزارنظامی از خارج کشور نبود بلکه انتقال دانش و توسعه خط تولید و فناوری بومی بود. در همان زمان، مراحل ساخت یک مجتمع تحقیقاتی دانشگاهی در عرصه علم و تکنولوژی در جنگلهای مازندران، منطقهای بین آمل و نور آغاز شده بود. پیش بینی میشد که این مجتمع، به یکی از معتبرترین مراکزعلمی، فناوری جهان تبدیل شود و تمام منطقه را به یک قطب صنعت فن آوری مانند Silicon Valley تبدیل کند. برای نمونه، در اصفهان یک خط تولید اف-١٨ در حال راه اندازی بود. قرار بود این جنگندهها جایگزین فانتومها اف- ۴ شوند و اف- ١۶ جاگزین اف- ۵ بشوند. ناوگان هوایی ایران از آن زمان هنوز از اف- ۴ و اف- ۵ تشکیل شده. امروز به دلیل عمر بالای ماده تشکیل شده، ترک و شکست مکانیکی در این جنگندهها که ایجاد شده و در نتیجه قدرت مانور هوایی این جنگندهها کاهش یافته است. به همین دلیل هر ازگاهی، یکی از این جنگندهها سقوط میکند. همچنین، در شیراز با توانایی یک اتاق صنعتی، تولید موشکهای (Maverick) در حال انجام بود.
برخی از مقامهای نظامی ایران، به ویژه سپاه پاسداران ادعا میکنند که جنگ باعث شد ایران در زمینه نظامی به خودکفایی برسد. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
به دلیل پاکسازی نظامی و تخریب ارتش که بعد از انقلاب و قبل از جنگ اتفاق افتاد، در آغاز جنگ به توانایی توپخانه مانند بقیه توانایی نظامی ایران، آسیب زیادی وارد شده بود برای غلبه بر این کمبود، در جبهه راکتهایی مثل کاتیوشای ساخت شوروی که به صورت گسترده در جنگ جهانی استفاده می شد از سوی سپاه مورد استفاده قرار گرفت. این اولین قدم به سوی برنامه موشکی ایران بود. سپس به کمک سوریه، با ساخت سیستم های موشک های اسکاد (Scud) آشنا شدند. ایران از طریق لیبی و قذافی این موشکها را به ایران وارد کرد. سپس توسعه شهاب یک دارای تکنولوژی (Scud B) و برد ٣٠٠ کیلومتر را در دستور کار خود قرار داد. موشک اسکاد (Scud) نخستینبار توسط اتحاد جماهیر شوروی طی جنگ سرد تولید شد و به صورت گسترده به دیگر کشورهای جهان سوم صادر کرد. مدتی بعد، مراحل تولید شهاب ٢ با تکیه بر تکنولوژی (Scud C) و برد ۵٠٠ کیلومتر آغاز شد. با توجه به انزوای ایران به دلیل محاصره اقتصادی، لیبی، ارائه کننده اصلی این فناوری به ایران بود و از این انزوا سوءاستفاده بسیاری کرد. سرانجام با فشارهای شوروی، فروش این سخت افزارها به ایران از سوی لیبی قطع شد. از آن پس همکاری ایران با کره شمالی به صورت جدی آغاز و «شهاب ٣» با برد ٩٠٠ کیلومتر مشابه موشک کرهای (Nodong) در ایران تولید شد. یک نسخه اصلاح شده از «شهاب ٣»، «قدر-١» با برد حدود ١۶٠٠ کیلومتر با امکان ترابری کلاهک جنگی تنها٧۵٠ کیلوگرم است که در سال ٢٠٠۴ آزمایش شد. برای جایگزین شدن موشکهای بالستیک با سوخت مایع «شهاب، نسل موشکهای سجیل، آغاز به تولید شد. این موشک زمینبهزمین دو مرحلهای دارای دو موتور سوخت جامد و مرکب و بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر برد دارد. البته ایران شاید تلاش کند از فناوری سجیل برای تولید یک موشک سه مرحله ای که قادر به پرواز تا ٣٧٠٠ تا ۴٠٠٠ کیلومتر هستند، استفاده کند.
از نظر فنی این روند توسعه را چطور ارزیابی می کنید؟
برخلاف فناوری موشکهای شهاب که حضور فناوریهای خارجی در این سامانه آشکار بود، حضور فناوری خارجی در سامانه سجیل بسیار کم رنگتر است. تولید فناوری سجیل نشان داد که در درازمدت برنامههای موشکی ایران بر سوخت جامد تمرکز خواهد کرد. اگر ایران قصد انجام برنامه نظامی هستهای داشته باشد، احتمالا این فناوری برای حمل بار منفجره مورداستفاده قرار میگیرد. اما معتقدم چالش بزرگ سیستم موشکی بالستیک ایران در بخش هدایتی است که هنوز جای پیشرفت دارد. در این راستا، تصور میکنم که با بحران جدید در منطقه اوکراین، همکاری ایران و روسیه در برنامه فضایی و موشکی بیشتر و نزدیکتر خواهد شد، زیرا بسیاری از فناوریهای که روسیه تا به حال به ایران ارائه نداده به این کشور منتقل خواهد کرد. البته چین نیز در این بخش به ایران کمک میکند.
برپایه اسناد تاریخی اسرائیل و ایران، در دهه پنجاه خورشیدی مذاکراتی محرمانه برای در اختیار گذاشتن موشکهایی با قابلیت حمل کلاهکهای اتمی از سوی اسرائیل به ایران انجام شد ...
شما به برنامه «شکوفه» اشاره میکنید. آمریکا به دلیل نگرانی از تعادل قدرت جهانی، نمیخواست کشوری مثل ایران به تنهایی و بدون آنکه زیر پیمان ناتو باشد، یک قدرت موشکی تعرضی داشته باشد، ولی برای ایران، برتری نظامی برابر بود با توانایی بازدارنده. ایران رفته رفته نگران پیشرفت هستهای و موشکی هند و پاکستان بود. با این وجود، اسرائیل، نیازمند سرمایه برای تحقیق و توسعه برنامه خود بود. در دهه ٧٠ میلادی فقط آمریکا، شوروی، انگلستان، فرانسه، چین، هند و اسرئیل مجهز به سلاح هستهای بودند. هر کدام از این کشورها برای حمل و نقل بمب هستهای، یک برنامهای موشکی داشت با توانایی ترابری کلاهک هستهای. در این فهرست، تنها کشوری که میتوانست به ایران کمک کند، اسرئیل بود که برای ادامه و توسعه برنامه موشکی خود نیاز به سرمایه داشت. به نظر میرسد ایران و اسرائیل، پنهان از آمریکا، گفتگوهایی را برای همکاری به منظور توسعه یک برنامه موشکی آغاز کرده بودند. در دهه ٧٠ میلادی هدف، ساختن موشکهای دور برد بود. گفته میشود همکاری دو کشور به منظور مونتاژ موشکهای دور برد طراحی شدهٔ آمریکا با تجهیزات ساخته شده توسط اسرائیل بود که امکان جانمایی کلاهک هستهای را نیز داشت. گویا این موشکها قرار بود با سیستمهای ناوبری و هدایتی امریکا مجهز شوند. ناگفته نماند که میزان تبادل مالی بین ایران و اسرائیل در زمان جنگ برای دستیابی به ابزارهای ابتدایی جنگی از طریق بازار سیاه سلاح جهانی بسیار بیشتر از تبادل مالی با اسراییل قبل از جنگ شد. چراکه برخی از این ابزارهای اولیه در زمان جنگ، با قیمت ١٢برابر نرخ بازار به ایران فروخته میشد.
آیا بخشی از برنامه نظامی شاه، به مقابله با خطر احتمالی حمله نظامی عراق اختصاص داشت؟ آمادگی ایران درآن زمان تا چه اندازه در زمان جنگ با عراق به ایران کمک کرد؟
ببینید اگر ارتش ما در اوائل انقلاب از بین نرفته بود، هیچگاه عراق جرات نمیکرد به خاک ما حمله کند. پیش از انقلاب یک بار، زمانی که نیروهای عراقی به سوی ساحل ایرانی اروندرود حرکت کردند، بدون امکان پیشرفت درخاک ایران در چند ساعت منهدم شدند. همین مساله یکی از دلایلی بود که عراق قرارداد الجزیره را قبول کرد. چون مرز بین ایران و عراق از بخش میانی اروندرود عبور میکند که بین دو کشور است. در صورتی که عراق ادعا میکرد هر دو طرف ساحل به عراق تعلق دارد و درحقیقت شهروندان و ماهیگیران ایرانی نمیتوانستند از آب اروند رود استفاده کنند. در آغاز جنگ، وضعیت ما بد بود، چون ارتش از بین رفته بود، از این رو زمانی که نیروهای صدام وارد خاک ایران شدند، به هیچ مانعی برخورد نکردند. گمان میکردند نیروهای ایرانی آنها را غافلگیر می کنند، در حالی که اصلا نیرویی در آنجا حضور نداشت. ارتش ایران سالها تمرین کرده بود که چگونه به چنین تجاوز نظامی واکنش نشان دهد ولی پس از انقلاب و درست پیش از آغاز جنگ با عراق، تعداد زیادی از ورزیدهترین افسران کشور، بدون دلیل قضایی، تیرباران شدند، تعداد دیگری نیز به زندان افتادند. افراد دارای درجه بالاتر ازسرهنگ که صلاحیت مدیریت نظامی داشتند یا بازخرید شدند و یا کنار گذاشته شدند. به همین خاطر، رهبران نظامی دوران جنگ افرادی بسیار جوان و کم تجربه بودند.
سپاه و ارتش کدام یک بیشترین نقش را در برنامه موشکی ایران بازی میکنند؟
درحال حاضر سپاه، بیشترین نقش را در برنامه موشکی ایران دارد که در حقیقت، شامل فعالیتهای نامتقارن نظامی است. ایران از نظر دکترین نظامی نیز به ارتش نیاز دارد و هم به سپاه، چون این دو نیرو باید مکمل هم باشند و نه مخالف یکدیگر. امروز درست بر خلاف زمان انقلاب، سپاه یک نیروی نظامی تشکیل شده از یک بدنه جوان حرفهای است که حوزه فعالیت آن نبردهای نامتقارن وحوزهای مکمل فعالیتهای ارتش است. در اینجا به آمارهای ارایه شده سال ٢٠١٢ انستیتو بینالمللی پژوهشهای صلح استکهلم اشاره میکنم که میتواند قدرت نظامی ایران را در یک زد و خورد نظامی کلاسیک بدون در نظر گرفتن توانایی غیرمتعارف بیان کند. طبق دادههای این پایگاه، هزینههای نظامی ایران در رتبه کشور ٣١ دنیا است. حتی نسبت به کشورهای همسایه نظیر هند، پاکستان، عربستان، امارات عربی اسرائیل و عمان، بودجه نظامی ایران کمتر است. عربستان سعودی دارای رتبه ٧ با بودجه ۵٧ میلیارد دلاری، هند با رتبه ٨ و بودجه ۴٨ میلیارد دلاری، ترکیه، رتبه ١۵ با یک بودجه ١٨ میلیارد دلاری، اسرائیل، رتبه ١۶ با بودجه ١۵ میلیارد دلاری، امارت عربی رتبه ١۶ با یک بودجه ١۵ میلیارد دلاری، پاکستان، رتبه ٢۵ با بودجه ٧ میلیارد دلاری، پاکستان، رتبه ٢٩ با بودجه ٧ میلیارد دلاری، ایران، رتبه ٣١ با بودجه ۶ میلیارد دلاری. تقریبا بودجه نظامی ایران، مشابه بودجه نظامی کشوری مثل عراق است که گروهک تروریستی داعش توانست بخش بزرگی از این کشور را تسخیر کند؛ یعنی بدون توانایی غیرمتقارن نظامی. توانایی نظامی کلاسیک ایران حتی در منطقه جزو کشورهای ضعیف تعریف میشود. پس ایران در چارچوب دکترین دفاعی به یک نیرو مثل سپاه که متخصص در جنگ نامتقارن باشد، احتیاج دارد. البته سپاه الان فقط کار نظامی نمی کند، مانند یک سازمان مافیایی شده که در همه امور دخالت و معمولا ناهنجاری تولید می کند، در صورتی که اگر در شکل نظامی خودش متمرکز شود و رشد پیدا کند، می تواند نیروی مهم سازمان نظامی و دفاعی ایران باشد.