«یک اسرائیلی در ایران؛ دیدار ۱۴ روزه از ایران پس از احمدی‌نژاد»

نمایی از شهر تهران

فرنوش رام ( اسرائیل )

الداد بک یک روزنامه‌نگار اسرائیلی است که با داشتن تابعیت و گذرنامه اروپایی٬ به تازگی سفری ۱۴ روزه به ایران داشته و از تهران، اصفهان، شیراز، تبریز، کاشان و یزد دیدار کرده است.


روزنامه یدیعوت آخرونوت روز جمعه٬ بیست و چهارم آبان، بخش نخست از سلسله گزارش‌های آقای بک را با عنوان «یک اسرائیلی در ایران؛ دیدار ۱۴ روزه از ایران پس از احمدی‌نژاد» منتشر کرد تا تصویری کاملا متفاوت از زندگی ایرانیان را در معرض دید اسرائیلی‌هایی بگذارد که لحظه به لحظه از زبان بنیامین نتانیاهو٬ نخست وزیر اسرائیل از «خطرات قریب الوقوع اتمی ایران برای اسرائیل» پیش بینی‌های دلهره آور می‌شنوند.


این روزنامه نگار اروپایی- اسرائیلی دومین بار است که در سال‌های گذشته به ایران سفر کرده است.

آقای بک تاکید دارد: «برخی مدعی هستند که ایران امروز «یک کشور سیاه و هولناک» است٬ اما اقامت حدود دو هفته‌ای من، پس از پنج سال که از سفر پیشینم به ایران می‌گذشت، بار دیگر چهره‌ای کاملا متفاوت و جذاب از این کشور هیجان انگیز را به من نشان داد.»

الداد بک گزارش خود را با جماران آغاز می‌کند و از نگهبان خجالتی بیت بنیانگذار انقلاب می‌نویسد که پس دو تماس تلفنی کوتاه ظاهراً با مسئولان بالاتر٬ به الداد بک «خارجی» اجازه می‌دهد که وارد محل زندگی آیت‌الله خمینی شود.

او می‌نویسد در ایران به او گفتند که‌آیت الله خمینی از بیماری آسم رنج می‌برد و به همین دلیل٬ به دنبال توصیه پزشکان٬ از قم به این محله خوش آب و هوای شمال تهران نقل مکان کرده است.

الداد بک یادآورمی شود که آیت‌الله خمینی برای این خانه فروتنانه ماهی هشت هزار تومان اجاره پرداخت می‌کرده است.

به گزارش آقای بک٬ پل چوبی کوچکی خانه آقای خمینی را به حسینیه کنار آن وصل می‌کرد؛ جایی که روح‌الله خمینی به مدت ۹ سال٬ با هزاران تن از افرادی که برای دیدارش به حسینیه می‌آمدند سخن می‌گفت و دست تکان می‌داد و بسیاری برای بوسیدن دست او با هم کلنجار می‌رفتند٬ اما اکنون این مکان به مدرسه‌ای فراموش شده می‌ماند.

الداد بک می‌نویسد بی رونقی این محل نشان از رخت بستن ارزش‌های زمان «امام» ندارد؛ روح او زنده و حاکم است و عکس او با نگاه نافذش همچنان در بسیاری از اماکن عمومی و حتی منازل مسکونی دیده می‌شود.

این روزنامه‌نگار اسرائیلی از دیدن ساختمان سازی‌های بسیار مدرن و غول آسا در تهران بس در شگفت می‌ماند و می‌نویسد که در نگاه نخست به نظر می‌رسد که تهران صدها هزار میلیونر ایرانی را به خود جذب کرده است و آنان زندگی تجملی و آسوده‌ای دارند که یقیناً با زندگی واقعی بسیاری از ایرانی‌ها در تفاوت و تضاد است.

او تمامی تصورات رهبران اسرائیل از «اثرات جدی تحریم‌های برقرار شده علیه ایران» را زیر سوال می‌برد و از فراوانی اجناس و کالاها و انواع خدمات و وجود آخرین گجت‌های مدرن در دستان مردم و جوانان خبر می‌دهد.

او با توصیف برج آزادی به عنوان نماد تهران، یادآور می‌شود از زمان محمدرضا شاه که این نماد توسط یک معمار بهایی ساخته شد تا امروز٬ علیرغم ساخت نمادهای دیگری مانند برج میلاد، هنوز تهران را در ایران و جهان، با برج آزادی می‌شناسند.

الداد بک  در ادامه تاکید می‌کند که جوانان برای خود آزادی‌هایی کسب کرده‌اند؛ آنها حکومت را وادار کرده‌اند که سکوت کند و غیض خود را فروبخورد و با جوانان تا حد زیادی کنار بیاید.

او از دیدن جوانان دختر و پسری که با زیباترین لباس‌های خود شب‌ها را درکافه رستوران‌های مدرن و سنتی می گذرانند ابراز شگفتی می‌کند و توضیح می‌دهد که جوانانی که حسابی خود را آراسته‌اند و زنانی که آرایش غلیظ دارند٬ مشغول کشیدن قلیان با انواع طعم‌ها، حتی طعم شراب و ویسکی هستند.

این روزنامه‌نگار همچنین از شمار بالای عمل‌های زیبایی و این که میلیون‌ها زن و مرد بینی خود را کوچک و سربالا کرده‌اند٬ غرق در تعجب می‌شود. آقای بک می‌نویسد که بسیاری از مردم طبقه متوسط ایران در کنار عمل بینی به عمل‌های زیبایی دیگری بر روی لب و ابرو و کشیدن پوست و چربی قسمت‌های مختلف بدنشان هستند.

او به تلاش‌های زنان و دختران برای دیکته کردن مد مورد نظر خود به حکومت اشاره می‌کند و از شلوارهای تنگ و موی بیرون آمده از روسری‌ها می‌گوید.

این روزنامه نگار به طراحان لباس زن ایرانی از جمله نغمه کیومرثی که شعبه‌های مد خود را در محله‌های مرفه تهران گشوده است، اشاره می‌کند.

الداد بک از موسیقی‌های ایرانی و غربی که در بسیاری از رستوران‌ها و اماکن دیگر درحال نواختن است، لذت می‌برد و وجود اماکن زیادی برای شب زنده داری در شهرهای بزرگ ایران را می‌ستاید.

آقای بک می‌نویسد که مردم ایران بسیار هوشمند هستند و هرچند مودب و خوش برخورد و خوشرو شما را می‌پذیرند٬ روشن است که سریع در مغز خود یک خارجی را به عنوان یک جاسوس احتمالی می‌نگرند و ارتباط آسانی با خارجی برقرار نمی‌کنند. با این‌حال به گفته او برخلاف برخی از کشورهای دیگر، ایرانی‌ها بسیار مودب و خوش رفتار هستند و این احساس ناخوشایند خود را به صورت خشونت و تهاجم به شمای خارجی نشان نمی‌دهند؛ در بسیاری از موارد خودشان سر صحبت را باز می‌کنند و حتی اگر به انگلیسی تسلط نداشته باشند٬ با خنده‌های دایم و نگاه‌های مهربانشان جبران این کم زبانی را می‌کنند.

الداد بک می‌گوید این خنده‌ها و چهره‌های بشاش و روی باز و چشمان پرفروغ مردم در خیابانها به یک خارجی این حس را القاء می‌کند که جوانان خود را خوشبخت و آزاد احساس می‌کنند٬ اما در زیر لایه جامعه خبرهای دیگری است. به گفته آقای بک ایرانی‌ها امید دارند که انتخاب حسن روحانی وضع را عوض کرده باشد و همین امید، خوش بینی‌ها را افزایش داده و خنده را بر لبان بسیاری از مردم طبقه متوسط ایران که بشدت در سال‌های اخیر تحت فشار بوده‌اند، نشانده و آنها را برای تماس بیشتر با دنیای بیرون و به طرزی آشکار٬ مشتاق کرده است.

الداد بک می‌نویسد تردیدی ندارد که اکثر این مردم، تنها می‌خواهند دمی را به آسودگی زندگی کنند.

«خارجی» بودن آقای بک موجب شده است که او از بسیاری از خدمات مردم ایران به رایگان بهره مند شود؛ می‌گوید حتی وقتی می‌خواست چند فیلم جالب و جدید ایرانی را بخرد، فروشنده مهربان صدها فیلم را از آرشیو کامپیوتری به او پیشنهاد کرد بدون آنکه حتی یک ریال ناقابل بگیرد.

الداد بک از وجود گردشگرانی دیگر از اروپا و چین و حتی از آمریکا در ایران خبر می‌دهد اما می‌گوید عراقی‌ها و عرب‌های زیادی نیز این روزها را در ایران می گذرانند و برای کشوری که زیر بار تحریمهاست، وجود این گردشگران کمک خوبی به امر اقتصاد است.

این روزنامه نگار اروپایی- اسرائیلی می‌نویسد: «زمانی که عراق و صربستان تحت تحریم بودند، از این کشورها دیدار کرده بودم اما ایران فرق می‌کرد. در آن دو کشور در سال‌های تحریم مغازه‌ها بسته بود، مردم با ماشین‌های کهنه در حرکت بودند٬رستوران‌های بی رونق تنها یکی دو نوع خوراک سرو می‌کردند، قطعی برق و آب عادی بود. اما اگر کسی فکر می‌کند که فلاکت باید در خیابانهای ایران بخاطر «تحریم‌ها» موج بزند، اشتباه می‌کند؛ در ایران وضعیت کاملا برعکس است.»

او هرچند تاکید دارد که فقر نیز وجود دارد٬توضیح می‌دهد که در خیابان‌های شهرهای بزرگ٬ فقر پنهان است و وفور نعمت است که به چشم می‌آید.

این روزنامه نگار بخش بزرگی از گزارش مشروح خود را نیز به فقر٬ وخیم شدن شرایط اقتصاد و کشاورزی٬ سخت شدن گذران زندگی برای ده‌ها میلیون ایرانی و بیکاری گسترده جوانان و دانش آموختگان ایران اختصاص می‌دهد.

او همچنین می‌گوید که طبقات متوسط و بالا توجهی به شبکه‌های تلویزیونی جمهوری اسلامی ندارند و اخبار کشورشان را از طریق شبکه‌هایی که با پول دولت های آمریکا و بریتانیا اداره می‌شود٬ دنبال می‌کنند.  

روزنامه یدیعوت آخرونوت خبر داده است که بخش دوم از گزارش مشروح سفر الداد بک به ایران را اول آذرماه منتشر خواهد کرد.

الداد بک از سال ۲۰۰۲ برای روزنامه‌های مختلف اسرائیل گزارش تهیه کرده است. او در یک دهه اخیر با گذرنامه‌ اروپایی‌اش در کنار دو دیدار در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۳ به ایران، از کشورهایی مانند سوریه، لبنان، عراق، افغانستان و پاکستان نیز دیدار کرده است.

رأی دهید
marg bar doshman - لندن - انگلستان
حتا دشمن های ایران هم میفهمند که ما ایرانیها بهترین زندگی و بهترین کشور دنیا رو داریم والی افسوس که ما ایرانیها همیشه فکر میکنیم که مرغ همسایه غازه ,,,مرگ بر پانهانده های زده ایرانی و درود بر خامنه ای که با رهبری اون ایرانی مقتدر خواهیم داشت
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 00:31
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
جل ال خالق، الداد بک رو هم آخوندا سبیلشو چرب کردن. سوسمار تر از ملّا خودشه
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 00:57
marg bar doshman - لندن - انگلستان
٦ سال در انگلستان مشغول تحصیل بودم و هفته دیگه واسه همیشه بر میگردم ایران ,,تو این چند سال چیزی جز فقر بدبختی اینجا چیزی ندیدم مردم مثله سگ کار میکنن از صبح تا شب ولی در آخر هیچی ندارن و باید نصفه درامد مالیات بدن ,مردم اینجا تنها و بی کس هستن همه افسرده و یه جور های دیوانه هستن ......هیچ جا مثله ایران نمیشه زندگی قشنگ داشت و از زندگی لذت برد قسمت این بود که اینجوری قدره کشورم بدونم ,,ایران هم آرزوست
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 00:51
محمد جانباز - مشهد - ایران
این خبرها رو آقای الداد به نخست وزیر اسراییل بده ما که خودمون داریم میبینیم با تحریمها کنار میایم داریم زندگی میکنیم سختی هست اما عشق و حال بیشتره اون کسانی که اون برن و دارن نظر میدند باید بگم در اشتباهند
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 06:20
samsad - تهران - ایران
جالب که فراموش می کنیم ایران کشور ثروت مندی است و ناراحتی مردم هم ریشه در همین مسئله دارد که چرا باید مردمان یک کشور ثروتمند بخاطر مسئولینی بی لیاقت در تنگدستی و چالش های زیاد زندگی کنند. از بعد از انقلاب سال 57 مردم بیشتر اوقات خود را در تنش های مختلف گذراندند؟ چرا؟ مگه معنی انقلاب این بود که با همه دشمن شویم و چالش تولید کنیم؟ بله می پذیریم که یک عده با ما دشمنی کردند و برایمان جنگ راه انداختند ولی بقیه مسیر را چطوری ادامه دادیم؟ چرا یک عده اقلیت (بقول خودشون حزب الهی)توانستند خود را همه مردم ایران معرفی کنند؟ مگر ایران ارثیه پدرشون بود؟همین عده اقلیت تصویری ناخوشایند از ایران ثروتمند و خوشنام به دنیا معرفی کردند و باعث شدند دنیا با ایرانی برخورد کند و هویتی وی مقبولیت جهانی نداشته باشد و تازه بجای کسب تجربه بیشتر قوی شدن بعد از انقلاب، بخاطر ظهور افرادی همچون مموتی به ایرانی بخندند و بفکر سو استفاده از ارتباط با این کشور بیفتند. زندگی ما ایرانی ها عین واقعیت موجود در داستان سلطان و شبان و تازه بجایی از سریال رسیدیم که شبان باورش هم شده که واقعا سلطان...
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 06:10
m.noor - شارجه - امارات
با نه به ولایت.آواز دهل از دور شنیدن خوش است ،marg bar doshman - لندن - انگلستان.آقا میری ایران و بعد از یک سال اسم کار برت می‌شه (مرگ بر ولایت)از من گفتن از شما نشنیدن .م.ن
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 06:13
payamak - منچستر - انگلستان
مرگ بر دشمن - لندن - انگلستان. حتما از آقا زاده هایی ،واگر نه اینجا درس خوندن خارجی‌‌ها در توان مالی‌ هر کسی‌ نیست
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 07:32
nejaat2006 - لیدز - انگلستان
marg bar doshman - لندن - انگلستان) من با کمنت دومیت موافقم. اما چند ماهه که کمنتهای شما رو میخونم و فکر می کنم بهمون بهتر که برگردین محضر امام و ولایت فقیه. موفق باشید.
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 07:47
khorramdin babak - فرانكفورت - فرانكفورت
نگاهی به این مرگ بار دشمن کنید.تا دیروز فحش و دشنام به اسرهیل و امروز قند در دلش آب شده که یک اسرهیلی ۲ کلمه مثبت در برای ایران گفت. از خوشحالی تابع و طاقت دیگر ندارد . تا چه اندازه عقده خود کم بینی‌. مرگ بار دشمن فراموش نکن اسرهیلی می‌‌باشد همه این‌ها جاسوس می‌‌باشند و فقط یک هدف دارند .توهین به ریش مقدّس آقا . تمای بدبختی ایرانی‌‌ها زیر سر این‌ها می‌‌باشد .همه جا دست دارند . اشعه نامرهی می‌‌فرستند .فکر می‌‌کنید الکی‌ مرغ گران است
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 09:03
compatriot - تورنتو - کانادا
پیامک - منچستر - انگلستان - آقازاده نیست آخوندزاده است!!؟ اینو از کامنتهاش میشد فهمید! خیلی‌ فرقه بین آقا و آخوند!
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 09:59
Behrooz_f16 - منچستر - منچستر
اقای مرگ بر حالا هر چی خداییش من با أدمها مثله تو زیاد نشستم بلند شدم شما به زودی یه مریضی بدی میگیری بنام افسردگی هاد و اون بدجور خونت را میمکه چون کسایی مثل تو با اجتماع مچ نمیشن و همین باعث میشه که منزوی بشی با اون ظرزفکرت ماهم رهبر رو دوست داریم ولی مثله عقدهای بودن تو به مردم قالبش نمیکنیم اگر رهبر بدونه کسایی همساله تومیخواد اینجوری از ش دفاع کنه اون میگه من .. تو این رهبریم که همسال این بچه اینقدر عقده ای شدن ، نکن این کار را رو تو ایرانم کسی إینو ازت قبول نمیکنه یکم ادم باش بلانصبت تو اروپا تحصیل کردی بهرحال داری بر میگردی ایران حتماً داروی دپرسیشن از جی پی بگیر چون ایران دولا پهنا بهت اون هم از نوع تقلبیش بهت میندازن
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 05:25
perser68 - فلوریدا - امریکا
marg bar doshman - لندن - انگلیس. راست میگی‌،احساست رو شدیدا درک می‌کنم!!!تو یه اطاق ۱۲ متری زندگی‌ کردی و کرایه همین اطاق رو هم با دلار‌های رهبر منحرفت میپرداختی!!!برو ایران که یه شغل خوب حسن ملیجک برات جور کرده.حتما یه کلاس زبان فارسی هم برو که مشقت بهتر شه و ما هم از خوندن شروورات خلاص شیم.راستی‌ یه زحمت بکش این چند تا دوستان ساندیسیت رو هم به عنوان هدیه برای رهبر دایناسورت ببر،پول خوبی‌ گیرت میاد((:
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 02:53
Omidjaber - سایتاماکن - ژاپن
بعضی ها چرا اینقدر بی مزه هستند یا خیلی بچه.
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 14:14
PARVANE1 - برنموث - انگلستان
چه گزارش سراسر پر از مکر و ریایی. فقط به ظاهر پرداخته. اگر این گزارش از روی صدق می‌بود، از تجاوز و کهریزک و کمبود دارو و بچه‌های کار هم میگفت؟ آیا چشم نداشت اینهارو ببینه؟ که چه جور ماشین‌های آنچنانی ثروتمندان را برای ناچیزی میشورند؟ برام جالبه بدونم آیا در ایران که با ایرانیها برخورد داشته، آیا این مردم با علم به اینکه این بابا جهود هست، باز هم با خشرفتاری و میهمان نوازی برخورد میکردند؟ و خیلی‌ سوالات دیگر که مسلما بی‌ جواب خواهند ماند.
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 15:31
anti cleric - دوبلین - ایرلند
marg bar doshman - لندن - انگلستان. آقا جون مادرت برو اینجا به درد تو نمیخوره! من وقتی‌ اسم تو را میبینم خود به خود حالت تهوع بهم دست میده با اون کامنت‌های آبکی‌.
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 15:36
azadi-iran - وین - لااتریش
ا گر این روزنامه نگار این حرفها رو نمی‌زد رژیم به یک روزنامه نگار خارجی‌ که اجازه نمیداد بیاد ایران گزارش تهیه کند. همه روزنامه‌نگار‌های داخل ایران مزدور رهبری هستند. و حرفهای رهبری را میززند، بنابرین رژیم هیچگاه اجازه نمیدهد یک روزنامه نگار خارجی‌ بیاد واقعیت را گزارش کند. این دوستانی‌ که در کامنت خود تملق رژیم را میکنند ،دقیقا خیانت به مردم ایران ، شریک جرم هم هستند
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 17:22
time-to-say-goodbye - تورنتو - کانادا
ایرلند دوست عزیز،،،،،، این مرگ بر دژمن‌ها با پول مفتی که آخوندا از ایران در میارن دارن مجانی تو اروپا و بیشتر هم در انگلستان هستن مثلا تحصیل می‌کنن، بورس نامحدود دارن، در هر رشته و هر مقطع که بخواهند، این یکی‌ از وظایف شونه که بیان اینجا مزخرف بنویسن، یکی‌ شونو میشناسم که الان بیشتر از ۷ ساله داره مثلا تحصیل میکنه، مفتو مجانی تو لندن...... یه روز از دماغشون میزنه بیرون...
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 17:29
birmingham - شیراز - ایران
- لندن - انگلستانmarg bar doshman آخوندی رو گرفتی داری بر میگردی چون همی‌ آخوندای دزد باید اینجا تعلیم ببینند برو خون ملت ایران رو بمکن چون اینجا جای توی تنبل نیست اینجا جای انسان هست اگه کار کنی‌ پول در میاری ولی‌ از صحبت کردنت پیداست که چاه نفت پشتت است ولی‌ اینو بدون ملت ایران هم مثل ملت سوریه زود بیدار میشن و دهن هرچی‌ پشمالو هست سرویس می‌کنن
‌چهارشنبه 29 آبان 1392 - 22:34
دنياي بي ارزش - مریوان - ایران
ای بابا یارو ازیه جا رفت جای دیگه کار کنه با دوستاش قرار گذاشت اخبار خوب رو با خودکار قرمز و اخبار و اوضاع بد رو با خودکار ابی تو نامه ش با خودکار قرمز مینویسه اینجا همه چی عالی ردیف توپ فقط یک مشکل دارن و اون هم نداشتن خودکارابیه..........
جمعه 1 آذر 1392 - 19:15
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.