لزوم بازگشت اعتبار عناوین علمی: دست از سر «دکتری» بردارید
رأی دهید
عصر ایران - از دورانی که واژه «دکتر»، تنها پزشک و طبیب را به یاد می آورد زمان چندانی نمی گذارد. هنوز هم در توصیف مراجعه به مطب پزشک برای مداوا و درمان از اصطلاح «دکتر» بیشتر استفاده می کنیم تا «پزشک».
با گسترش دانشگاه ها و آموزش عالی در ایران اما این اصطلاح یادآور دانش آموختگان رشته های دیگر دانشگاهی نیز بود که در داخل یا خارج از کشور، به دریافت این عنوان نایل آمده بودند. جامعه نیز از افراد مورد احترام که واجد این مقام بودند با همیمن عنوان یاد می کرد. خود اشخاص اما اگر پزشک نبودند پرهیز می کردند و ترجیح می دادند دیگران آنان را چنین بخوانند.هر چند چهره هایی چون دکتر محمد مصدق از این عنوان در امضای خود نیز استفاده می کردند یا همچنان شریعتی را با عنوان«دکتر» می شناسیم.
در سال های اخیر اما علاقه زاید الوصفی برای استفاده از این عنوان برای شماری از برخورداران از امکانات مختلف دیده می شود که پس از دست یابی به عناوین و مناصب و امکانات مالی و اقتصادی سراغ این حوزه هم رفتند و برای تصاحب عنوان دکتری یا دکترا نیز کوشیدند.
این سودا البته در جاهایی سر به رسوایی زده که مشهورترین نمونه آنها دانشگاه هاوایی ونیز ماجرای دومین وزیر کشور دولت نهم است.
البته می دانیم شماری از مدیران که در آغاز انقلاب فاقد تحصیلات دانشگاهی یا دانشجوی اخراجی بودند از فرصت های پدید آمده بهره جستند و در داخل یا خارج از کشورتحصیلات خود را پی گرفتند، مدارج مختلف را طی کردند وبه دریافت مدارک مرتبط نایل آمدند. موضوع این گفتارالبته این دسته از افراد نیست که اگر هم مجال ادامه تحصیل یا برخورداری از سهمیه ها و بورسیه ها را به سبب پاره ای ارتباطات یافتند اما دود چراغ هم خوردند ودر مجموع نابرده رنج، گنج به کف نیاوردند و دشواری هایی را متحمل شدند.
وجه تاسف بار قضیه اما وضعیتی است که منجربه سقوط جایگاه علمی شد. چندان که برخی برای دست یابی به این عنوان به وسایل گوناگون دست یازیدند و کار را به جایی رساندند که برخی از مشهورترین چهره های دانشگاهی ترجیح دادند از این عنوان استفاده نکنند.
اکنون وفتی می خوانیم یا می شنویم که « باستانی پاریزی» یا «شفیعی کدکنی» چه نوشته یا چه گفته اند صرف نام این بزرگان اعتبار بیشتری دارد تا این که عنوان « دکتر» را هم برای آنها به کار ببریم چون در این صورت با کسانی اشتراک پیدا می کنند که بدون آن عنوان ها اشتراکی میان آنها به چشم نمی خورد. زنده یاد «قیصر امین پور» نیز ترجیح می داد عنوان دانشگاهی او قید نشود. اکنون و در غیاب او «قیصر» عنوان آشناتری است تا «دکتر امین پور».
البته این بی علاقگی در فرهیختگانی از جنس نام هایی است که آورده شد. برای دیگرانی که نسبت چندانی با فرهنگ و فرهیختگی ندارند اما این عنوان ،پوششی برای کم دانشی آنهاست و البته منبع ارتزاق چرب تر از سفره امکانات عمومی.
چندی پیش در یک بیمارستان پس از گفت و گویی کوتاه با یک "سیاستمدار/ پزشک" سرشناس، خانمی از من پرسید: آقای فلان نبود؟! پاسخ دادم : بله. پرسید: پزشک است؟ پاسخ دادم:بله و البته جراح. با تعجب گفت: من تا به حال فکر می کردم «همین جوری» و «مثل بقیه» به او هم می گویند: آقای دکتر!
در تصور آن خانم و احتمالا بسیاری دیگر عنوان «دکتر» برای مردان سیاست ، واژه ای در ردیف و ادامه عناوینی چون «برادر »و «حاجی »به حساب می آمد و نه یک مقام و عنوان علمی.
«محمود سریع القلم» می گوید: «هم اکنون در کشور، موجِ گرفتن دکترا مد روز شده، و مجریان در لابهلای صدها کار اجرایی و جلسه، دکتری هم میگیرند و به قدری آسان شده که تولید انبوه دکتری به راه افتاده است. این در حالی است که در دانشگاه های معتبر دنیا، هر چند سال، دو یا سه نفر شاید دکترا بگیرند. همانطور که رانندگی از بیرون آمده و ما آن را بومی کردیم، دکترا گرفتن که یک تعهد حداقل پنج ساله شبانهروزی است تبدیل به کار اداری و ثبت نام دوستانه شده است.
معمولا دکتری گرفتن برای تحقیق است اما در کشور ما به قدری آسان و با چند تلفن و جلسه میتوان دکترا گرفت که میتوان پیشبینی کرد حدود سال ۱۴۰۰ شمسی، سطح دانش و تخصص چند میلیون دکتری در کشور از حدود ۵۰۰ دکتری دهه ۱۳۶۰ کمتر باشد.»
گوینده این سخنان اکنون به عنوان مشاور رییس جمهور شناخته می شود و جا دارد این دغدغه را به آقای روحانی نیز منتقل کند تا شاهد بازگشت منزلت و اعتبار مدارج علمی باشیم.
واقعیت این است که برخی در حالی به دریافت عنوان دکتری نایل آمدند که در بیرون از دانشگاه محل تحصیل در حال کار اداری بودند. در یک مورد یک استاندار به صورت همزمان در تهران در حال دریافت مدرک دکترا بود و البته بعدتر «دکتر» مشهوری هم شد.
دولت تدبیر و امید در کلیت خود و وزارت علوم به صورت اخص، یکی از برنامه های خود را بازگرداندن منزلت علمی و احیای اعتبار عناوینی چون دکتر و دکترا قرار دهد.
bineshaan - لندن - انگلیس
همسر دوستم دکترا در رشته نقاشی و هنر تابلو گرفته و همیشه آخر ایملهاش عنوان دکتر منویسه. هیچکس دوست نداره ۵ دقیقه باهاش بگذرونه .همین باعث شده دوستم رو هر ۲ سال یکبار ببینم. اوووق
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 10:29
kambizian - تهران - ایران
یک مورد یک استاندار به صورت همزمان در تهران در حال دریافت مدرک دکترا بود و البته بعدتر «دکتر» مشهوری هم شد./////ایشان اقای دکتر احمدی نژاد فضانورد بودند که در هنگام استانداری اردبیل روحشان در تهران سر کلاس دکترا بود
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 10:49
0o0o0o - هوستون.تگزاس - آمریکا
دکتر مَموتی احمَقینژاد فیلسوف و دکتر قرن ، البته از نوع آبکیش که تر زد به مملکت احتیاج به معرفی نداره یه دنیا می شناسنش.
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 11:01
منبع موثق - بن - آلمان
لقب دکتری آسون ترین لقب در ایران بشمار میآد حتی به آمپول زن درمانگاه محل هم دکتر میگفتند به نظر من بهترین کار برای بازگرداندن اعتبار این کلمه این است که چندین لفب درست کنیم مثل زمان قاجار ,عزیز السلطنه, امین الدوله، حکیم النظام ، فدایی الرهبر، ساندیس الممالک، عنتر الفقیه و از این جور لقب ها تا عقده ها و کمبودهای آقایان رفع بشه.
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 12:30
اردشیر16 - سئول - کره جنوبی
متاسفانه در این 3-4 دهه گذشته مردم ایران دچار یک خلاء شخصیتی شده اند. مخلص کلام اینکه ما ایرانیان دچار مشکل هویتی شده ایم و بدنبال این هستیم که به هر وسیله ممکن برای خودمان هویتی کسب کنیم.این وسیله می تواند یک موبایل باشد, می تواند گرفتن ژست یک انسان دمکرات باشد و یا یک مدرک دکتری.از این گذشته ایران به کشوری مبدل شده که تقریباً هیچ چیزی در آن سرجای خودش نیست بعنوان مثال شخصی مدتی به شغل دامپروری و کشاورزی در روستایشان مشغول بوده سپس با شروع جنگ و تحت تاثیر صدای خوش آهنگران, تحصیلات سوم ابتدایی خود را نیمه کاره رها کرده و راهی جبهه شده که پس از جنگ با درجه تیمساری و همان سطح سواد دوشا دوش و حتی بالاتر از تیمسار ارتشی ایستاده که سالها دوره های مختلف نظامی از افسری گرفته تا دوره فرماندهی ستاد رو طی کرده.پس این فقط مدرک دکتری نیست که این بلا بر سرش آمده.همه چیز بهم ریخته و بیسوادن توصیه شده در پست های مهم مشغول بکارند.می گویید نمونه؟ در اینترنت سرچ کنید تا مدرک دیپلم متوسطه وزیر امور خارجه سابق جناب آقای متکی را پیدا کنید.البته اگه هنوز روی نت باشه
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 12:30
goosfand - نیویورک - آمریکا
بسیار مقاله مهم، بجا، و در خور نگرشی است؛ ما که صدامون به جایی نمیرسه، اما از گردانندگان این سایت خواهش داریم که لطف کنند به نکته زیر توجه کرده و یکی دو تا مقاله هم در این زمینه تو سایت چاپ کنند تا شاید فریادی به گوش وزیر علوم برسه: تازگیها خیلی رایج شده که یه دانشجوی دکترا یا استاد دانشگاه یا .. دست به برگزاری یه همایش کلی میزنه، و کلی مقاله از مردم میگیره؛ سپس با مجلههای بی درپیکر که ضریب تاثیر آای اس آای هم دارند قرارداد میبنده، و کلی مقاله رو بیلی تو مجله چاپ میکنه، و کلی هم سود هنگفت میبرند؛ مجله هم از خداشه که چنین پول مفتی گیرش بیاد؛ تصور کنید که وقتی یه مجله یهو ۵۰۰ یا ۶۰۰ تا مقاله دریافت میکنه چقدر خوش میشه! حالا واسه ایران: ۱) بماند که عرز کشور بیخودی واسه چاپ مقاله در یه سری مجلههای بیخود هدر میره، که یه سری بیسودان دارای مقاله آای اس آای میشند، و فردا از امتیزای اون بهره میبرند؛
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 15:38
goosfand - نیویورک - آمریکا
) وضعیت علمی کشور به شدت آفت زده میشه، ۳) یه عده هم پول مفت و باد آورده هنگفتی به جیب میزنند، و هیچ کالا یا خدمتی سودمند واسه کشور تولید نمیکنند، و ۴) اینها استادان فردای دانشگاه شده و این چرخه بیسوادی و دغل بازی ادامه پیدا میکنه. بنابراین، از این سایت خواهش میکنم که این حرف رو به گوش دیگر رسانهها و وزیر علوم برساند تا شاید این مجلهها رو در فهرست سیاه ببینیم، تا کسی به فکر چاپ مقاله در آنها نشود
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 15:39
بلوچ اسلو - اسلو - نروژ
در جامعههای جا افتاده شخصیت پرستی و استفاده از واژهها چون دکتر و غیره بسیار کمرنگ شده.در قدیم فقط این واژه برای پزشکان بکار میرفت ولی اکنون هر کس که یک تز را از اینترنت پیدا کند و از کاغذهای با کیفیت و چاپ خوب استفاده کند و اسم خود را دا زیر آن بنویسد واز آن دفاع کند دکتر است.یکی از دوستان نیک بنده میگفت چطور اگر کسی پول میدهد و به حج میرود و اگر حاجی صدایش نکنند ناراحت میشود،پس لقب دکتر هم باید یدک کشیده شود
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 16:17
تن تن و میلو - دویسبورگ - آلمان
کجای این بافت سنتی مذهبی، یک نقطه درخشان دارد ؟؟ باورهای غلط و کهنه ، مادیگرایی و پز و غمزه دادن!!! اما باور بفرمایید که این موارد فقط شامل حال ایران نیست ، بلکه تمام کشورهای اسلامی و خاور میانه و حتی آمریکای لاتین!!! منظور اینکه متاسفانه کشورهای جهان سوم و عقب مانده همگی درگیر این مزخرفات هستند. در ایران، جمهوری آخوندی به روند این مهملات تسریع بخشیدند.بقول آلمانیها: دکتر دینکس بومس!!!!
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 19:42
klopatra7 - دوسلدورف - آلمان
دکتر و پرفسور با پیشوند سید به قول شاهین نجفی
چهارشنبه 30 مرداد 1392 - 20:30
آرش کمانگیر دوم - تهران - ایران
ضمن تشکر از درج مقاله و با توجه به اهمیت موضوع، به نظر مند سه دسته افراد در حال حاضر دنبال عنوان یا مدرک دکترا هستند:. 1- کسانی که واقعاً اهل مطالعه و تحقیق در حوزه های نظری ، بخصوص، رشته های تحصیلی خود هستند، که البته تعدادشان کم است و چون نظام اسلامی با علم و توسعه آن مخالف است، استقبال زیادی از این افراد نمی کند و غالب آنها به خارج از کشور مهاجرت می کنند. 2- کسانی که به دلایل مختلف دچار خود کم بینی شخصیتی یا مشکلات مالی و اجتماعی هستند و با طی فرایند اخذ دکتر یا عناوین دهن پر کن دیگه مثل استاد، تیمسار،سردار، مهندس، ... بدنبال جبران کمبودهای قیافه ای، شخصیتی، مالی .. و تخلیه عقدهای حقارتی خودشون هستند که البته دکتر شدن اینها کمک زیادی به توسعه علوم و رشد علمی کشور نمی کند. ادامه ....
پنجشنبه 31 مرداد 1392 - 23:06
آرش کمانگیر دوم - تهران - ایران
3- مزدوران نظام که با معرفی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در دوره های دکتری معرفی می شوند و بدون لزوم به گذراندن واقعی دروس مربوطه به مدارک دکتری دست پیدا می کنند تا ریشه نظام جاهلی حاکم بر کشور از تهی مغزان خالی نشود. نمونه این قضیه به ماجرای اخیر استخدام حدود 102 نفر دانشجوی دکتری یا فوق لیسانس و چند نفر دکتر به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی است که اکثر اونها بدون کنکو وارد دوره دکتری شده اند. این قضیه بخصوص برای نظام دارای اهمیت است که نشان دهد اولاً معتقدین به حکومت حاکم افراد با سواد و با هوشی هستند، دوماً مدیران و سیاستمدران کشور افراد تحیلکرده، منطقی و معقولی هستند و ناخودآگاه عموم جامعه از اونها تبعیت می کنند، و سوماً شبهات موجود در خصوص تناقضات میان دین و علم در جامعه( با توجیه گری و سفسطه بازی ) لاپوشانی یا در نطفه خفه می شود.
پنجشنبه 31 مرداد 1392 - 23:06