مذاکره با آمریکا از منظر خامنهای؛ بدون من هرگز ( یادداشتی از اکبر گنجی )
رأی دهید
اکبر گنجی - روزنامه نگار و پژوهشگر
ایران اینک در شرایط تاریخی بسیار دشواری قرار دارد. حتی اگر تهاجم نظامی به ایران صورت نگیرد، تحریمهای اقتصادی فلجکننده جامعه را از درون نابود خواهد کرد.
ناکارآمدی دولت، به حاشیه راندن کارشناسان اقتصادی، منزوی کردن مدیران مجرب و نفی علم اقتصاد توسط احمدینژاد؛ واقعیتهایی انکارناکردنی هستند. اما جهان ممکنی را در نظر آورید که در آن همه این مسائل مرتفع شده باشند. اقتصاد به دست بهترین اقتصاددانان جهان و مدیران مجرب جهانی سپرده شده باشد.
آیا اگر تحریمهای کنونی ادامه یابد، کاری از دست آنان ساخته خواهد شد؟ اگر تحریمها باز هم افزایش یابند - امری که در دستور کار کنگره و سنای آمریکا قرار دارد- آیا آنان میتوانند مشکلات و مسائل (بیکاری، تورم، عدم رشد اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول ملی، افزایش تصاعدی فقر و فلاکت، کمبود اجناس حیاتی همچون دارو، و...) را رفع و حل کنند؟ تا حدی که من میفهمم، پاسخ این پرسشها منفی است.
آیا نمیتوان در برابر این شرایط مقاومت و ایستادگی کرد؟ باید معنای «توانستن» را روشن کرد.
الف- توان رژیم غیردموکراتیک: اگر کسی بخواهد مابین تحریمهای اقتصادی فلجکننده و سرنگونی جمهوری اسلامی رابطه «علی» برقرار سازد که اولی ضرورتاً به دومی منتهی خواهد شد، این مدعا کاذب است و با شواهد و قرائن بسیار ابطال میشود. یک نمونه نزدیک آن ۱۳ سال تحریمهای فلجکننده عراق بود که به سرنگونی صدام حسین منتهی نشد. بدین ترتیب، یک رژیم دیکتاتوری میتواند در برابر تحریمهای فلجکننده مقاومت کرده و به بقای خود ادامه دهد.
ب- توان جامعه (مردم): مردم نمیتوانند در برابر تحریمهای فلجکننده ایستادگی کنند. ابتدا اوقات فراغت - سفر و دیگر تفریحات هزینهدار- از زندگی آنان حذف خواهد شد. بعد گوشت و میوه از سبد زندگی آنان حذف خواهد شد. متأسفانه اینها با چشم دیده نمیشوند، برای اینکه ما بر سر سفره غذای همگان حاضر نیستیم. افراد زیادی دیگر نمیتوانند به پزشک و بیمارستان مراجعه کنند. اولاً: پولی برای رجوع به پزشکان ندارند. ثانیاً: حتی اگر این مشکل را حل کنند، داروهای به شدت کمیاب و به شدت گرانشده را چگونه تهیه نمایند؟ ثالثاً: بسیاری از داروها از داروخانهها و بازارسیاه محو خواهد شد. آیا میدانید که هزینه درمان هیپاتیت سی، ۸۰ میلیون تومان است؟ آیا میدانید به گفته رئیس کمیسیون بهداشت مجلس هزینه درمان یک دوره سرطان در آبان ماه ۱۳۹۱ به ۲۰۰ میلیون تومان رسیده است؟ آیا میدانید که پیشکسوت تئاتر ایران- محمود استاد محمد- امروز به دلیل عدم مصرف یک ماه داروهای گرانقیمت سرطان درگذشت؟
مجموعه این فرایندها، دست پنجه نرم کردن با مرگ و زندگی را به مسئله اصلی همگانی تبدیل خواهد ساخت. از یک سو، تلفات انسانی بسیار بالا خواهد رفت، و از سوی دیگر، جامعه از نظر اخلاقی از درون ویران خواهد شد. برای اینکه بقا به هدف اصلی تبدیل شده و هر کس فقط و فقط به فکر زنده ماندن خواهد بود. در این وضعیت، «اعتماد» و «اطمینان» رخت برخواهد بست و هدف (زنده ماندن) وسیله را مشروع خواهد ساخت. باید به هر طریقی که شده زنده ماند. شاید مردن دیگران به شریط لازم زنده ماندن من تبدیل شود.
در انتخابات ریاست جمهوری مردم با این نوع مسائل دست به گریبان بودند. از میان نامزدهای مورد تأیید جمهوری اسلامی، حسن روحانی به آنان وعده میداد که با دولتهای اروپایی و «کدخدایشان» - آمریکا- مذاکره و بر اثر تعامل، تحریمها را لغو خواهد کرد. به زندگی اقتصادی آنان سامان خواهد داد تا بیکاری و تورم کاهش یابد و از طریق افزایش تولید رشد اقتصادی هم پدید آید. اکثریت شرکتکنندگان در انتخابات به او رأی دادند تا به این وعدهها عمل کند.
در ۱۲ و ۱۳ مرداد مراسم تنفیذ و تحلیف او برگزار خواهد شد. سپس کابینهاش را معرفی خواهد کرد تا رأی اعتماد مجلس را کسب کند. مریدان آیتالله خامنهای به رهبری حسین شریعتمداری مدتی است که تهاجم را آغاز کردهاند تا او را در همین گام اول ناکام نمایند. هر نامزد احتمالی وزارت را که نمیپسندند، «فتنهگر» نامیده تا راه انتخاب او را مسدود سازند.
اما مسئله اصلی، مسئله مذاکرات است.
آیتالله خامنهای در ۳۰ تیر ۱۳۹۲، خطاب به زمامداران جمهوری اسلامی، دوباره درباره رابطه ایران و آمریکا سخن گفت. او بر این نکته تأکید کرد که «ما معتقد به تعامل با دنیا هستیم»، منتها باید بدانیم که با چه کسانی قرار است تعامل کنیم. به تعبیر دیگر، طرف مقابل و آنچه با ما کرده است را به خوبی بشناسیم. در عین حال به مقتضای تعاملات بینالمللی:
«ممکن است انسان یک وقتى سابقهاى را به رو نیاورد؛ اشکالى ندارد. شما یک وقتى با یک شخصى مواجهاید، میخواهید یک کارى را انجام دهید، یک سابقهاى هم از او دارید، مصلحت نمیدانید به رو بیاورید؛ این اشکالى ندارد، اما این سابقه یادتان نرود؛ اگر یادتان رفت، پشت پا خواهید خورد، ضربه خواهید خورد.»
تا اینجای کار اشکالی ندارد. سوابق را به یاد داشته باشیم، اما برای تعامل و «انجام کار» میتوان سوابق را نادیده گرفت. بعد که به طور مستقیم وارد موضوع روابط ایران و آمریکا میشود، گویی مشکلات بروز میکند. میگوید که آمریکا حاضر به مذاکره است، اما «من خوشبین نیستم». چرا؟ برای اینکه: «آمریکایىها، هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقىاند، هم در برخوردشان صادق نیستند». چون از یک سو بر تحریمها میافزایند و از سوی دیگر مذاکره را به تحمیل خواست خود تقلیل میدهند. توافق و سازش به این معنا باطل است:
«هنر این است که شما کارى کنید که راهتان را ادامه دهید، او هم مانع کار شما نشود؛ والّا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید، شما هم بگویید خیلى خوب، اینکه خسارت است.»
آیا این سخنان به معنای نفی مذاکره با دولت آمریکا است؟ تا حدی که من میفهمم، خیر. آیتالله خامنهای در این سخنرانی قصد داشت بگوید که مذاکره و تعامل و توافق، فقط و فقط، با اجازه و مدیریت من صورت خواهد گرفت، نه آمدن رئیس جمهور جدید. او گفت:
«در مسائل خاص، مذاکره[با آمریکا] را منع نمیکنم - مثل مسئله خاصى که در قضیه عراق داشتیم، و بعضى از قضایاى دیگر.»
بدین ترتیب، راه مذاکره گشوده است، اما با اجازه «آقا» و تحت مدیریت او. همه باید «آقایی آقا» را بپذیرند. اگر مذاکره و گشایشی صورت پذیرد، باید به نام «مقام معظم رهبری» به ثبت رسد. گمان نمیکنم در ساختار سیاسی کنونی هیچ کس مخالفتی با این امر داشته باشد. مسئله مردم و دلسوزان، حل مسائل ایران و آمریکا و لغو تحریمهای فلجکننده اقتصادی است، نه ثبت پیروزی به نام این و آن. هر پیروزی ای تحت هدایت خردمندانه «رهبر فرزانه انقلاب» صورت گرفته و میگیرد. بر منکرش لعنت.
منتها، مذاکره نیازمند دیپلماتهای ورزیدهای است که قادر به دفاع از «منافع ملی» ایران باشند. وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی دو موضوع کلیدی در شرایط کنونی برای حل مسائل هستند. دیپلمات با تجربه، زباندان، آشنا با جهان، و شناخته شده از سوی جهانیان به خردمندی و اهلیت برای گفتوگو مورد نیاز است. نه تنها خامنهای میبایست راه انتخاب این گونه افراد را برای این دو منصب کلیدی بگشاید، بلکه آنان در مذاکره با دولتهای غربی باید به عنوان نماینده نظام - خصوصاً شخص خامنهای- به شمار روند، وگرنه دولتهای غربی و آمریکا آنان را جدی نخواهند گرفت.
در شرایط بسیار خطرناک کنونی، برای اینکه دیپلماتهای مذاکرهکننده ایرانی گوش شنوایی برای مدعیاتشان داشته باشند، باید از پشتوانه ملی قویی برخوردار باشند. آزادی زندانیان سیاسی، احزاب، رسانهها و تجمعات نقش تعیینکنندهای در این بازی ایفا میکنند. سیاست خارجی، ادامه سیاست داخلی است. نمیتوان با سرکوب داخلی در مذاکرات خارجی موفق به تأمین منافع ملی ایران شد. بدین ترتیب وزارت اطلاعات، وزارت کشور، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم نقش تعیینکنندهای در سرنوشت ایران بازی خواهند کرد.
بدون پشتوانه ملی، کاری پیش نخواهد رفت. حسن روحانی میتواند مذاکرات برد- بردی با اوباما داشته باشد، به شرطی که نماینده اکثریت مردم ایران باشد، نه «رئیسجمهور آقا اجازه». ما در شرایطی به سر میبریم که موجودیت ایران و ایرانیان در خطر است، برای این کاری باید صورت داد.
جمهوری اسلامی به خودی خود فاقد ارزش است. نظام سیاسی باید در خدمت مردم، مطالبات آنان و مورد رضایت آنان باشد. والا دارای هیچ ارزشی نیست. به میزانی که نظام سیاسی دموکراتیزه شود، قدرت چانهزنیاش در سطح بینالمللی افزایش خواهد یافت. سبزها و اصلاحطلبان از ساختار سیاسی حذف شدهاند.
اصولگرایان این مدعا را تبلیغ میکنند که یکی از آنان که از بنیانگذاران جامعه روحانیت مبارز تهران بوده، برای اولین بار آیتالله خمینی را امام نامیده، نماینده رهبری و دارای مواضع اصولگرایانه بوده، به ریاست جمهوری رسیده است. پیروزی آیتالله خامنه ای و اصولگرایان مبارک باد. حال که چنین است، به اندازه دوران اول ریاست جمهوری احمدینژاد به او اختیار دهید تا در سطح بینالمللی بتواند قفل رابطه ایران و آمریکا و تحریمهای اقتصادی فلجکننده را با کلید خردمندی بگشاید.
ari jojeh - تهران - ایران
آقای گنجی، حرفهایتان برای تثبیت نظام، و فقط نظام کاملا صحیح است، اما از آنجا که مردم سی و چهار سال یعنی دو نسل را باختند و این رژیم منحوس و فاسد را نمیخواهند، لذا تمام گفتههایتان چرند و اباطیل و اراجیف است، و شما هنوز هم از خارج به آقایت خط میدهی تا این رژیم فساد را سر پا نگاه داری اما غافل از آن روزی که خون ملت به جوش آید و بنیانتان بر اندازد. و همین مقاله شما مدرک خیانت به ملت و مملکت میدانم و قابل پیگیری میباشد.
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 01:08
arashfar - برمن - المان
اکبرگنجی..چوب دو سر نجست... برای این حکومت استبدادی چه یقه ای پاره میکند. هر چی میکشیم از این وطن فروشان است... مهره سوخته نظام اخوندی.
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 02:43
naderan - یوتوبوری - سوید
خدا محمد لعنتان کند چهل سال ایران را تبدیل به یک ویرانه کردید حالا فهمیدید نسلتان نابود . مردم ایران باز هم خفه خون بگیرید بد بخت های تاریخ . زنان ایران ز شما مردها خیلی مردترن برید زیر چادور زنان مال و ناموس تان را
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 03:35
asemanabi1 - اتن - یونان
نه «رئیسجمهور آقا اجازه». ما در شرایطی به سر میبریم که موجودیت ایران و ایرانیان در خطر است،
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 04:05
arashfar - برمن - المان
آقای مسلمون ، خانم مسلمون !. شما داستان بز بز قندی رو خوندی ؟ آقا گرگه میاد شنگول و منگول رو میخوره و بزبز قندی میاد شکم گرگه رو پاره میکنه و بچه هاشو نجات میده... به نظرت این داستان واقعیت داره ؟. مسلمون : نه بابا اینا فقط داستانه. شما تا حالا داستان شنل قرمزی رو خوندی ؟ آقا گرگه شنل قرمزی رو میخوره بعد یک شکارچی میاد شنل قرمزی رو از تو شکمش نجات میده!. به نظرت واقعیت داره ؟. مسلمون : نه بابا کی اینا رو باور میکنه ؟!. شما تا حالا داستان پینوکیو رو خوندی ؟ پدر ژپتو توسط یک ماهی بزرگ خورده میشه و چند روز تو شکم ماهیه زندگی می کنه.... به نظرت واقعیت داره ؟. مسلمون : نه بابا اینا همش داستانای بچه هاست واقعیت نداره!. شما تا حالا داستان یونس پیامبر رو شنیدی که یک ماهی بزرگ می خورش و ایشون تو شکم ماهی چند روز زندگی میکنه.... به نظرت واقعیت داره ؟.
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 04:05
arashfar - برمن - المان
مسلمون : استغفرالله مگه میشه واقعیت نداشته باشه ؟ آخوند محله ما هم تایید کرده! من خودم تو برنامه زلال احکام تلویزیون دیدم راجبش حرف میزدن ! اگه باور ندارید برید تفسیرشو بخونید ! شان نزول داره ! اون زمانا فرق میکرده....اون زمانا آدما تو شکم ماهی میتونستن زندگی کنن بدون اینکه هضم بشن......اینا همش حکمته استغفرالله چرا به اعتقادات ما احترام نمیذارین ؟ مگه میشه اعتقادات یک میلیارد نفر کشک باشه ؟.
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 04:06
naderan - یوتوبوری - سوید
چلقوز عوضی حالا که مردم را چهل سال گول زدید هی بالا منبر اون خمینی دجال میگفت مرگ بر امریگاه و شما هم عین گاو پیروی میگرید حالا ایران را نابود گردید و مردم را از دین متنفر گردید به ..خوردن افتادید مردم روزی نسلتان
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 04:27
ojagh gaz - تهران - ایران
آقا خودشون جای گرم نرم و با تمام امکانات نشستن و از بدبختی و فلاکتی مردم اطلاع ندارن ،بایدم هر چیزیرو نقض کنن و فقط حرف حرف خودشون باشه .انروز نزدیکه که اون تاجو تختی که برای خودت درست کردی به دست مردم نابود بشه و به سزای اعمالت برسی .
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 06:34
Hojati 47 - استکهلم-سوئد - استکهلم-سوئد
کسی میدونه مموتیه برای چی وقتی روحانی اومد دیدار از علی گدا بلند نشد حتا نگاه هم نکرد ؟؟؟؟؟
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 09:40
arya47 - کرمان - ایران
جالب بود
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 10:22
bahar 2014 - فرانکفورت - المان
این مهره سوخته وزارت اطلاعات و یکی از کسانی که خود از بنیانگذاران وزارت جانی اطلاعات هست .لابیهای رژیم ودشمنان مردم ایران .بدانید که از گزند مردم ایران هیچ گریزی نیست وندارید . اعدام وهشت سال جنگ وخفقان وچپاول ملت و کشاندن ایران به سوی دروازه نابودی توسط تو جانی وامثال تو وحکومت ضد بشرییتان . دهن کثیفت بسته ای مزدور .دیر نیست که به سزای عمالتان برسید . (جنگ مسلحانه).درود بر ملت سوریه ومصر .
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 14:27
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
مردک خائن تا وقتی در ایران و مثلا در زندان اوین!!!!! اروح بابات بودی!! از آنجا مانیفست بر ضدّ سیستم!!!! حال که با کمک غرب حیله اگر پایتان به آمریکا رسید تعدادی از شما مخالفان ظاهری سکوت مرگ!!! تعدادی هم چون تو نوشتههای خر کن!!! خودتی
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 14:54
اردشیر16 - سئول - کره جنوبی
پرسش من از کسانیکه خواهان نابودی جمهوری اسلامی به هر قیمتی حتی حمله نظامی و اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه هستند اینه که آیا اپوزیسیون شناخته شده نظام ولایت فقیه چقدر کارامد تر از این نظام فعلی اند؟با فروپاشی ناگهانی این نظام حکومتی چه اتفاقاتی در پیشرو خواهد بود؟آیا شاهد این نخواهیم بود که گروهکهای از بسیجیان بجا مانده از نظام فعلی با مجاهدین در خیابانها به تبادل آتش خواهند پرداخت؟آیا سلطنت طلبان و کمونیست ها با هم کنار خواهند آمد؟اپوزیسیونی که بعد از گذشت 35 سال هنوز نتوانسته اند با هم به یک تفاهم برسند و متمدنانه بر سر یک میز مذاکره بنشینند, آیا بعد از فروپاشی حکومت فعلی با هم کنار خواهند آمد و سهم خواهی نخواهند کرد؟بدبختانه در هر یک از ما ایرانیان یک دیکتاتور خفته هست که بوقتش خودش رو نشون میده و هر زمانی که اغلب ما تونستیم یک دمکرات واقعی و نه صرفاً حرفی باشیم اون زمانه که وضع تغییر میکنه وگرنه صدتا دیگه هم حکومت عوض شه همینی هستیم که الانیم و در گذشته بودیم
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 15:20
مسعود آبادانی - تهران - ایران
عزیزان من اگه اون اشتباهات مسخره را شاه نمیکرد الان این فیوزها سر کار نبودن .هدف ایجاد یک حکومت دمکراتیک مدرن و قانون مداره چه شاهی چه آخوندی.
یکشنبه 6 مرداد 1392 - 15:49
bahar 2014 - فرانکفورت - المان
اردشیر 16 - کره جنوبی- دیکتاتور رو باید به زیر کشید ومردم توان این کار را دارند ,نیازی به نیروی خارجی نیست . حالا اگر اعتقاد داری که دیکتاتورها باید سرنگون شوند ,به پرسشها خواهی رسید. برای رسیدن به چراها وپرسشها باید در مسیر وعمل انجام شده قرارگرفت ونه فقط به شرط نگاه کردن, که پر از چراها وپرسشهاست.
سه شنبه 8 مرداد 1392 - 00:13