چرا جمهوری اسلامی را نباید برانداخت؟
رأی دهید
محسن جلالی
پژوهشگر در موسسۀ خشونت پرهیزی برای دموکراسی در بوستون
بی بی سی : جستار پیش رو ستایشی است از رویه اصلاحگری، تغییرات معین و اثباتی در برابر تغییرات بنیانکن، اهداف کلی و انتزاعی جنبش هایی که بر براندازی نظام مستقر ختم می شوند.
جنبشهای برانداز تقریبا همیشه با شکست همراه بودهاند و اصلاحگری در صورتهای گوناگون آن قرین توفیق، و یا دست کم شکستش فاجعهای به همراه نیاورده است.
وقایع اخیر مصر، با شروعی خونین، اهمیتی حیاتی به اندیشیدن به این امور بخشیده است.
بسیاری از ایرانیان با شبیهسازی شرایط امروز مصر با دوران پس از انقلاب ایران، با کودتای ارتش همدلی نشان داده و شاید آرزو کنند ایکاش چنین کودتایی در ایران رخ داده و از پیریزی جمهوری اسلامی جلوگیری شده بود.
اما چرا مخالفان مبارک، به ویژه جوانان انقلابی، مجبور به ائتلاف با ارتشی شدند که حُسنی مُبارک نماینده و مدافع منافع اقتصادی_ سیاسی آن بود؟ پاسخ را باید در عدم رویکرد اصلاحگرانه و تلاش برای تغییرات بنیادین جست، تلاشهایی که امروز میتوان نتیجه شکستشان را دید.
با تجربه آشنای دو انقلاب در ایران آغاز کنیم، انقلاب مشروطیت و انقلاب ۵۷؛ علیرغم این که هر دو پدیده را انقلاب نامیدهاند، ولی مشروطه در واقع جنبشی اصلاحگرانه بود با اهداف بسیار معین و مشخص؛ در ابتدا تأسیس عدالتخانه و در ادامه درخواست مشروط کردن سلطنت قاجار و برقراری مجلس شورا.
این حرکت مدنی غیربرانداز به همه خواستههای خود دست یافت، یعنی سلطنت استبدادی، مشروطه، مجلس شورا تشکیل، و نخستین قانون اساسی ایران تصویب شد.
میتوان سه خصیصه بسیار مهم برای جنبش اصلاحگر مشروطیت برشمرد، خصایصی که در همه جنبشهای موفق دیگر نیز دیده میشوند.
نخست این که جنبش مشروطه تنها در صدد بود که سیستم موجود را اصلاح کند (نه براندازی قاجار)؛ دوم این که اهداف جنبش مشروطیت تعین کامل داشتند، به گونهای که میشد آنها را یک به یک برشمرد؛ سومین ویژگی جنبش مشروطه اثباتی بودن اهداف آن بود؛ اهداف یک جنبش میتوانند مُتعین باشند ولی اثباتی نبوده و تنها انکار چیزی باشند؛ یعنی توافق همهجانبه حول امری شکل بگیرد که مردم در نخواستنش با هم توافق دارند.
اما مشروطه جنبشی بود که در آن توافق حول اموری نبود که مردم نمیخواهند، بلکه آنها میدانستند که قانون اساسی، مشروطه سلطنتی، و عدالتخانه میخواهند.
اما انقلاب ۱۳۵۷ ائتلافی بود بزرگ از همه گروهها و طبقات اجتماعی جامعه که علیرغم تفاوتهای بسیار بنیادین در یک هدف با هم در توافق کامل بودند؛ شاه باید برود.
براندازی حکومت شاهنشاهی نیز؛ هدفی است که علیرغم تعیُن، هدفش اثباتی نیست، یعنی گروههای انقلابی تنها در نخواستن شاه با یکدیگر همنظر بودند.
به یاد داشته باشیم که جنبشی که اهداف معین و اثباتی داشته باشد نمیتواند ائتلاف بزرگی را شکل دهد، چرا که سازه عظیمی که قرار است پس از انقلاب ساخته شود به قدری بزرگ است که توافق فراگیر بر سر آن غیر ممکن است و بنابراین انقلابیون بر اموری که در نخواستنش با یکدیگر همعقیدهاند ائتلاف میکنند.
در کتاب دموکراسی در ایران، ولیرضا نصر و علی قیصری یکی از اشتباهات بنیادین شاه را عدم جلوگیری از شکلگیری ائتلاف میان گروههایی میدانند که از اساس با هم اختلاف داشتند، ولی در نخواستن شاه با یکدیگر همنظر بودند؛ از نظر نویسندگان، شاه باید این تفاوتها را پیش چشم آنها آورده و از ائتلافشان جلوگیری می کرد.
تفاوت سوم آن که برخلاف جنبش مشروطه، انقلابیونِ۵۷ در پی براندازی کامل سیستم موجود بودند؛ بنابراین پس از انقلاب باید منتظر تولد موجودی جدید بودند.
سیستمی که هر یک از انقلابیون، تصوری متفاوت از آن در سر داشت، حکومت فقهی اسلامی، حکومت لیبرال دموکرات، حکومت سوسیالیستی اسلامی، و گروههایی به حکومتی کمونیستی کارگری میاندیشیدند؛ و در این میان گروه بزرگی که هیچ تصوری از آنچه میخواهند ندارند، تنها میدانند که چه نمیخواهند، مثلا این که شاه باید برود.
وقتی از براندازان بپرسید که در پی چه هستید با کلماتی روبهرو میشوید انتزاعی و کلی مانند آزادی، استقلال، دموکراسی، عدالت، از بین بردن فساد.
این قبیل مفاهیم تا زمانی که تصور نسبتا واضحی از چگونگی و سازوکار برآوردنشان پیش نهاده نشود از حد شعار فراتر نمیروند.
ممکن است برخی استدلال کنند که مشروطیت در برآوری اهداف خویش ناکام بود. اگر این ادعا را بپذیریم، ضروریست بدانیم که جنبشهای اصلاحی حتی اگر در برآوری اهدافشان ناکام باشند، منجر به خلق موجود ناخواسته مهیبتری نخواهند شد.
اگر جنبش مشروطیت شکست هم خورده باشد وضعیت اسفبارتری خلق نکرد، در صورتی که از پس انقلابِ ۵۷ موجودی سربرکشید که برای بسیاری از انقلابیون فاجعهای ورای باورشان بود و باعث سرخوردگی.
با ملاحظه برخی جنبشهای موفق، میتوان سه خصیصه پیشگفته را در آنها جست: اصلاحگرانهاند، تعیُن داشتن اهدافشان، اثباتی بودن این هدفها.
جنبش همبستگی(Solidarity Movement) در لهستان، از طریق مقاومت مدنی توانست حزب کمونیست را به پای میز مذاکره کشانده و خواستههای خود را بر سیستم تحمیل کند و سرانجام بدون توسل به خشونت این حزب را مجبور به برگزاری انتخابات آزاد چندحزبی کند.
در واقع، جنبش همبستگی بدون این که براندازی سیستم کمونیستی را هدف قرار داده باشد، با فعالیت در جهت اهدافی بسیار معین و اثباتی، یعنی تشکیل اتحادیههای کارگری در ابتدا و سپس برگزاری انتخابات چندحزبی، توانست اصلاحات مورد نظر خود را برآورده و لهستان را به سوی یک دموکراسی پایدار ببرد.
در آفریقای جنوبی، جنبش مبارزه با نژادپرستی، در یک مبارزه طولانی سه دههای از طریق مقاومت مدنی، سیستم آپارتاید را مجبور به برگزاری انتخابات آزاد کرد؛ و سرانجام موفق شد در یک انتخابات دموکراتیک از طریق سازوکار موجود انتخاباتی، نلسون ماندلا را به کاخ ریاست جمهوری بفرستد.
هدف جنبش بسیار مشخص بود؛ از بین بردن سیستم آپارتاید و برابری کامل مردم سیاه و سفید در حقوق مدنی، سیاسی و اقتصادی.
به همین ترتیب جنبش خشونتپرهیز جوانان در صربستان، و نیز جنبش مخالفان ژنرال پینوشه در شیلی؛ در هر دو کشور نظامهای سرکوب را مجبور به برگزاری انتخابات آزاد و استفاده از سازوکار انتخاباتی موجود برای دستیابی به قدرت کردند.
بهارهای عربی از چند جهت با جنبشهای برشمرده بالا متفاوت هستند و به انقلاب ۵۷ ایران نزدیک.
در جنبشهای عربی مانند انقلاب ایران تنها امری که بر آن توافق حاصل بود رفتن راس هرم قدرت، مبارک، بن علی و قذافی بود.
تأکید اصلی نه بر سازوکارهای برخی اهداف مشخص و اثباتی که فریاد کردن مفاهیمی انتزاعی و کلی مانند آزادی، دموکراسی، عدالت، مبارزه با فساد و اموری از این دست بود.
برخلاف جنبشهای اصلاحگر، بهارهای عربی تأکید بیش از اندازه ای بر نوشتن قانون اساسی کردند، گویی میخواستند با نوشتن قانون اساسی جدید، دموکراسی را به سرعت خلق کنند.
نلسون ماندلا در ۱۹۹۴ به قدرت رسید ولی قانون اساسی فعلی آفریقای جنوبی در فرایندی شش ساله نوشته و تصویب شد؛ در شیلی تنها به اصلاح قانون اساسی اکتفا شد؛ در لهستان هشت سال پس از به قدرت رسیدن احزاب غیرکمونیست، قانون اساسی جدیدی نوشته شد.
این در حالیست که بنیاد قانون اساسی مصر یا تونس بسیار دموکراتیک بوده و تنها اصلاح موادی از این قوانین اساسی میتوانست نیاز به نوشتن قانون اساسی جدید را رفع کند.
حرکتهای براندازانه عادت دارند که همه چیز را در مقیاسهای بزرگ بخواهند.
مهدی حائری یزدی نقل میکند که به آیت الله خمینی پیشنهاد میکند که با برخی اصلاحات، قانون اساسی پهلوی را که همان قانون اساسی مشروطیت است میتوان به صورت دلخواه در آورده و نیازی به نوشتن قانون اساسی جدید نیست؛ که با واکنش تند آقای خمینی روبهرو میشود.
نوشتن قانون اساسی جدید، آغاز بروز اختلاف میان انقلابیونی است که تا چندی پیش اتحادشان ناگسستنی به نظر می رسید.
سردرگمی انقلابیون مصری و تونسی و لیبیایی در این است که حرکت خویش را نه بر امور معین و اثباتی که درخواستهایی منفی همچون، رفتن مبارک، بنعلی، قذافی و مفاهیمی انتزاعی-کلی مانند آزادی و دموکراسی و عدالت بنیاد کرده اند.
برای مثال در مصر و پس از تصویب قانون اساسی جدید، وقتی اخوان المسلمین در سه انتخابات پیاپی برنده شد، تصویر موجود با تصویری که گروههای گوناگون انقلابی در سر داشتند متفاوت از آب درآمد و برخی به این نتیجه رسیدند که فاجعهای در راه است و موجودی ناخواسته در حال تولد و رشد و تثبیت.
بنابراین دست به دامان ارتشی شدند که تا چندی پیش آن را مهمترین دلیل مشکلات مصر میدانستند.
در رخدادهای اخیر، مصریها دوباره در همان دام براندازی افتادند. تظاهرکنندگان ضد مُرسی بر طبق حقوق بشر از حق به رسمیت شناختهشده برگزاری تظاهرات مسالمتآمیز برخوردار بودند و میتوانستند در خیابانها بمانند و با مقاومت مدنی و فشار بر مُرسی خواهان برگزاری انتخابات زودرس شده یا تغییرات وسیع در کابینه را مطالبه کنند، اهدافی معین، اثباتی، و اصلاحی.
در عوض آن ها اخوان المسلمین را از دایره سیاست دموکراتیک مصر بیرون رانده و ارتش را با جشن و سرور به سریر قدرت نشاندند و این ابتدایِ ویرانی است
marg bar doshman - لندن - انگلستان
اگر بخواهین هم نمیتونید ما به رهبرمون افتخار میکنیم و حاضریم جونمونو واسش بدیم
پنجشنبه 27 تير 1392 - 01:32
God666 - تهران - ایران
من این مقاله رو نخوندم جون آز تیترش معلوم جى میخواد بکه ولى اینکه با إصلاحات بخواییم جمهورى اسلامى رو درست کنیم. مثل این میمونه که یه ساختمان کهنه و بوسیده رو بخواهیم تبدیل به یه ساختمان مدرن کنیم بدون اینکه بى ریزى کنیم و فنداسیون داشته باشیم و سخت هم به این موضوع اعتقاد دارم که انقلاب کردن بدرد مردم ایران نمیخوره جون هنوز به اون شعور و أکاهى سیاسی نرسیدن که به یه حکومت دموکراسى برسن مردم ایران اخوندا رو دوست دارن و هیج وقت انقلاب نمیکنن شاید تظاهرات کنن براى یه جیزایی ولى هیج وقت به دنبال بر اندازى اخوندا نیستن البته مقصر هم شاید نباشن جون هنوزم که هنوزه یه الترناتیو درست حسابى جه داخل ایران و جه خارج از ایران وجود نداره که فعال باشه و بین مردم مقبولیت داشته باشه و هزار تا دلیل دیکه که منم فکر میکنم انقلاب کردن جز کشته شدن ادمهاى فعال سودى دیکه نداره انتخابات نشون داد که مردم به اخوند اعتماد دارن
پنجشنبه 27 تير 1392 - 01:45
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
مصری ها کار خوبی کردنند بقول بختیار صدای نعلین در خیابانهای شهر به مراتب خطرناک تر از صدای چکمه های نظامی است.
پنجشنبه 27 تير 1392 - 04:39
sepherdad - سیدنی - استرالیا
آقای جلالی, معمولا آدم وقتی که شکمش سیر باشه و بچش توی خونه گرسنه نباشن از این حرفا میزنه!
پنجشنبه 27 تير 1392 - 05:06
آزاد10 - آلمان - المان
مطلب بسیار وزین است. کاملا موافقم.
پنجشنبه 27 تير 1392 - 07:21
بشنو از نی - لوگانو - سویس
....این هم چند خط نوشته که نه سر داشت و نه ته. من که نفهمیدم چی میخواهد بگوید. تنها چیزی که اینروزها در سیاست غرب به صورت خیلی واضح و روز بروز هم بیشتر از گذشته نمایان میشود، ترس و بیم غرب از روی کار آمدن دولتهای متمدن و دمکرات در کشورهای عربی هست. غرب هنوز راه حل جدیدی برای کنترل این کشورها پیدا نکرده. در مورد ایران غرب با مشکلاتی بیشتری روبرو است. ایران از نظر جغرافیایی موقعیت نظامی و اقتصادی بی همتای دارد. اگر یک حکومت متمدن و آزادی خواهی در ایران بوجود بیاید، نه فقط این کشور قابل کنترل نخواهد بود بلکه رقیب جدی برای غرب در منطقه خواهد بود. پس سیاست غرب بر این است که \ملاها باید بمانند.\ .
پنجشنبه 27 تير 1392 - 08:21
ذک گرجی - فررارا - ایتالیا
تعییر ورفرم کشورهای دیگر را با رژیم فاشیستی مقایسه نکنید این پدیده یک پدیده نوین دیکتاتوری است فقط وفقط با شناخت ایدئولوزی ملاتاریا می توانید بررسی کنید ومقوله خود را دارد وبه بدونه سرنگونی هیچ رفرمی امکان پذیر نیست ورادیو بی بی سی با تحلیل های ابدوخیاری ولایت فقه حفظ کند وافرادی را که میاورد وتا مصاحبه می کند چه رادیو فردا وچه رادیو بی بی سی فقط وفقط برای حفظ نظام قاتل ودزد ودروغگوی ولایت فقه است می گوئید نه در کدام برنامه رادیو بی بی سی کسی اورد که خواستار سر نگونی ولایت سفیانه فقه است هیچ کس وبی بی سی با برنامه حفظ رژیم علیه منافع ملی ایرانیان گام بر می دارد وباید انرا بایکوت کرد
پنجشنبه 27 تير 1392 - 08:38
xavii - لندن - بریتانیا
مردم مصر حدود %60 بی سواد هستن که قابل مقایسه نیست با ما , أین اشتباهی که مردم مصر دارن میکنن ، در واقع ارتش مصر برای منافع خودش و غرب أین کارو کرد ، ارتش مصر وام دو میلیارد دلاری امریکارو می خواست و أمریکا هم منافع خودش و إسرائیل، أین مردم بازنده هستن. کشورشون داقون کردن بجلب اینکه 4 سأل صبر کنت تأ انتخابات بعدى
پنجشنبه 27 تير 1392 - 08:48
ذک گرجی - فررارا - ایتالیا
چون برای تمام دنیا منفعت دارد جز برای ملت ایران کدام کشور خارجی می توانست بعد پیروزی 120000نفر را اعدام کند خمینی دجال کرد کدام فرمانده خارجی جرعت می کرد فتوا بده دخترهای باکره را قبل از اعدام تجاوزکنند ولایت فقه کرد کدام کشور خارجی می توانست 43000 دانشجو ودانش اموز را اعدام کند خمینی دجال کرد کدام کشور خارجی می توانست با یک فتوا 400000نفر نوجوانان زیر 16 سال را بدونه اجازه پدر ومادر به روی مین بفرستد خمینی دجال با ستاد تبلیقات جنگ که مسئول ان اخوند شیاد خاتمی بود کرد با کلید بهشت در کردن این خمینی دجال کرد
پنجشنبه 27 تير 1392 - 08:32
xavii - لندن - بریتانیا
مردم مصر حدود %60 بی سواد هستن که قابل مقایسه نیست با ما , أین اشتباهی که مردم مصر دارن میکنن ، در واقع ارتش مصر برای منافع خودش و غرب أین کارو کرد ، ارتش مصر وام دو میلیارد دلاری امریکارو می خواست و أمریکا هم منافع خودش و إسرائیل، أین مردم بازنده هستن. کشورشون داقون کردن بجلب اینکه 4 سأل صبر کنت تأ انتخابات بعدى
پنجشنبه 27 تير 1392 - 08:48
داماهی - بندرعباس - ایران
پس چرارفتی انگلیس بیا برو تو بیت آفتابه رهبر را آب کن.
پنجشنبه 27 تير 1392 - 10:46
توفیق - سیاتل - آمریکا
عجب نویسنده سفسطه گرایی! کسی که میتونه این همه به این قشنگی بنویسه مشخصاً قصد گول زدن و قاطی کردن مسائل رو داره. مثال شما که اگر مردم میدونن چی نمیخوان اما نمیدونن بعدش چی باید بشه چه ربطی به سرنگون نکردن رژیم داره؟ مگه نمیشه هم دونست چی باید بره (جمهوری اسلامی) و چی باید به جاش بیاد (یک حکومت سکولار و دموکراسی)؟ ۳-۲ گروه مختلف هم برنامه دولت بعد از این رژیم رو دارن هم قانون اساسی دارن. جمهوری اسلامی بارها و بارها نشون داده که یک رژیم خودکامه و ضّد مردمی هست. حالا شما چیجوری میخوای این رژیم رو برنندازی و در عین حال به سود مردم کار کنی؟ چی شد رژیم آپارتاید رفت؟ مگه میشد اون رژیم بمونه و در عین حال سیاه پوستها هم آزاد باشن؟ کنگره ملی آفریقا، تحت رهبری ماندلا عملا اون رژیم رو سرنگون کرد چون میدونست آشتی دادن دموکراسی برای همه و اون رژیم ناممکن هست. شما بجای اینکه بنویسی چرا جمهوری اسلامی نباید سرنگون بشه، باید بنویسی چی کار باید کرد که وقتی این رژیم سرنگون شد گیر یکی بدتر نیفتیم. راه جلوگیری از چاله به چاله افتادن رو نشون بده نه اینکه بگی از چاله در نیا!
پنجشنبه 27 تير 1392 - 11:00
karaji - گتنبرگ - سوئد
تحلیلی خوب و ساده و البته کمی کلی !!
پنجشنبه 27 تير 1392 - 14:47
vahid.sharifi - ونكوور - كانادا
باید برانداخت آنهم چهجور! از بیضه آویزونشون میکنیم یک روزی از همین روز ها.
پنجشنبه 27 تير 1392 - 18:17
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
توفیق - سیاتل - آمریکا گرامی؟ به همین سایت بنگرید طرفداران یک حکومت مردم سالار و سکولار بدون کوچکترین دخالت این دین ایران برباد داه در چه میزان!! و هواداران عیان و پنهان رژیم و دین پر خونش تا چه حد!!! همین یک ایران کوچک است و با اپوزیسیون اخته شده و لاف زن از هر طیفی چه داخل چه خارج!!! رژیم ماندنیست!!! این نظر من است همین!!!
جمعه 28 تير 1392 - 00:46
nasl sokhta - لندن - انگلیس
رژیم کثافت آخوندی را باید بر انداخت و به کوری آیت ب،ب،سی بزودی این اتفاق خواهد افتاد . درود به:ذک گرجی - فررارا - ایتالیا : آدم روشن به تو میگن که زیبا موضوع را بیان کردی ،من شخصاً دیگه حوصله روشنگری برای جماعتی گوسفند را ندارم
جمعه 28 تير 1392 - 00:55
Marde shab - لندن - انگلستان
مرگ بر دشمن لندن-انگلیس. تو پس این جا چى کار مى کنى، پاشو برو ایران داخل بیت رهبره چلاقت ، دستمال کشى کن، لیاقت شما همین کاراس چابلوس هاى بادمجون دوره قاب چین...
جمعه 28 تير 1392 - 04:26
nasl sokhta - لندن - انگلیس
واقعیت آنست که مطالبات مردم در چارچوب قوانین و ساختار رژیم قابل پاسخگوئی نیست و خود رژیم و قوانینش عامل بازدارنده اصلی هستند و مردمی که به اصلاحات دل بسته اند فقط دارند عمر خود را تلف می کنند و بعد از 35 سال هنوز اصلاح طلبان مردم را به بردباری برای رسیدن به مطالبات شان دعوت می کنند و مردم ایران می بایست مانند مردم مصر یکبار برای همیشه تصمیم خود را بگیرند و بساط رژیم را برچینند و هر اقدامی که انجام می دهند در جهت تضعیف و سپس سرنگونی رژیم باشد که در این راه نیروها ی سرنگونی طلب می توانند با برنامه ریزی خود را برای آغاز مبارزه در یک زمان معین از طرف افراد و نیروهای مختلف سرنگونی طلب آماده کنند بدون آنکه لازم باشد وارد یک جبهه مشترک یا اتحاد عمل شوند و فقط لازم است که فعالیتها هم زمان آغاز شود.
جمعه 28 تير 1392 - 05:05
smart292 - ونکوور - کانادا
سرنگون کردن این رژیم خیلی راحت هست.مخصوصا در این موقعیت ،ولی دمکراسی به شیوه عراق بسیار خطرناک برای ایران هست ، و ایران را جدا خواهد کرد .برای اینکه مردم ایران خسته شدند از هر چی دین و آخوند ،به نظر من اول باید از اسلام خلاص بشویم که الان جوانهای ایرانی دارند این کار را میکنند، که بسیار مورد تحسین است.خوب با این امارهأیی که بشتر از ۹۰ درصد مردم ایران مخالف حکومت ایران هستند و این خودش یک اتحاد ملی است.با این حال بحث زیاد میباشد . به امید آن روزی که اسلام و رهبر دزد آن از ایران بیرون ریخته شوند.
جمعه 28 تير 1392 - 05:49
سهیل ایرانی - اصفهان - ایران
توفیق - سیاتل - آمریکا تحلیل بسیار زیبایی کردی. امیدوارم نویسنده این مقاله پاسخی برای سوالات شما داشته باشد.
جمعه 28 تير 1392 - 09:34
shady_sho - تهران - ایران
جالبه واقعا این تزها رو معمولا کسانی میدن که رفتن دارن تو خارج می خورن و میخوابن واسه ما مردم تو ایران دارو تجویز می کنن معلوم هم نیست از کجا دارن میخورن
جمعه 28 تير 1392 - 14:37
راهجو - فریدونکنار - ایران
بسیاری از مردم از مسلمون بودن به سبک آخوندی بدشون نمیاد و به این روش برا رسیدن به بهشت راضین!! اونا جوونی و نوجوونی رو تو بایدها و نبایدها از دست دادن ،حالا در میانسالی و بالاتر به بهشت راضی ترن تا ....
جمعه 28 تير 1392 - 16:00
Marde shab - لندن - انگلستان
شادى جان اینور از این خبرا نیست بخور و بخواب و پول مفت فقط تو ایرانِ. اینجا فقط کار ، کار ، کار . اون چهار تا شو تلویزیونى که تو ماهواره مى بینید همش سرابِ . در ضمن اون مملکتى که شما الان دارین توش زندگى مى کنین ٢٤سال من به شخصه توش زندگى کردم، عاشق شدم، ٢٤ ماه نقطه صفر مرزى ایران و عراق خدمت کردم،( البته فکر کنم اون موقع شما به دنیا نیومده بودى). ما برا کسى نسخه نپیچیدیم، ما از طرف خودمون به عنوان یک ایرانى نظر دادیم،امیدوارم که از حرفهاى من ناراحت نشى، یا حق
جمعه 28 تير 1392 - 23:27