چرا 'فامیل دور' را به ریاستجمهوری میخوانند؟
تصویری که صفحه فیسبوک 'دعوت از مرتضی درخشان' از او در کنار رهبران بزرگ چپگرای تاریخ منتشر کرده
معمولا نامزدهای انتخاباتی در همه جای دنیا خودشان را به آب و آتش میزنند تا مشارکت هوادارانشان را جلب و مردم را به رای دادن ترغیب کنند. شاید کمتر کشوری چون ایران باشد که به جای نامزدها، این هواداران چهرههای سیاسی هستند که باید از آنان برای نامزد شدن در انتخابات دعوت و خواهش کنند.
این خواهشها و دعوتها گاهی بیدردسر نیستند و شاید به همین دلیل باشد که برخی دعوتهایشان را به دنیای مجازی میبرند.
محمد خاتمی و سعید جلیلی مهمترین چهرههایی هستند که در دو جناح اصلاحطلب و محافظهکار تلاشها و "کمپین"هایی برای ورودشان به انتخابات به راه افتاده است.
اما در کنار این دعوتهای جدی، کسانی هم هستند که انتخابات را فرصتی برای طنزپردازی یافتهاند و با به راه انداختن کمپینهایی مشابه، به شوخی با چهرههای سیاسی و خود، به انتخابات میپردازند.
در یکی از اینها به نظر میرسد دوستان شخصی به نام مرتضی درخشان صفحهای به راه انداختهاند و به شوخی از او برای نامزد شدن در انتخابات ریاست جمهوری ایران دعوت میکنند.
'هواداران مرتضی درخشان' میگویند وزن سیاسی او از نامزدهای احتمالی بالاتر است
در این صفحه چهره مرتضی درخشان در کنار شخصیتهای برجسته سیاسی و تاریخی مونتاژ میشود و او به عنوان یکی از سیاستمداران تاثیرگذار جهان معرفی میشود که با ولادیمیر پوتین ملاقات میکند، باراک اوباما با او کنفرانس تلفنی میگذارد و سرویس جهانی بیبیسی "درخواست مردم برای حضور او در انتخابات" را به صورت خبر فوری، منتشر میکند.
مرتضی درخشان کسی است که از سویی در رژه نظامی ارتش کره شمالی پاسخ تهدیدهای آمریکا را میدهد و از سوی دیگر سارا پیلین، معاون جان مککین نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، را نجات داده و در عین حال حکم نیکولاس مادورو، رئیسجمهور جدید ونزوئلا را هم امضا میکند.
نقیضهسازی
محمود فرجامی، طنزنویسی که خودش هم در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴ به شوخی اعلام کاندیداتوری کرده بود، میگوید استفاده از قالب نقیضه (parody) در طنز چه ایران و چه جهان پرسابقه است.
او میگوید شاید مشهورترین نمونه نقیضهسازی در ادبیات فارسی رساله "التعریفات" عبید زاکانی باشد که در آن این طنزنویس قرن هشتم در قالب یک رساله جدی قشرهایی از جامعه را دست انداخته است.
'فامیل دور' روی عکس مشهور بنیامین نتانیاهو مونتاژ شده
نقیضهسازیهای انتخاباتی در فیسبوک طیف نسبتا وسیعی دارند. از "فامیل دور"، شخصیتی عروسکی، تا رهبر ایران، همه دستمایه شوخی شدهاند.
محمود فرجامی میگوید استفاده از یک قالب در نقیضهسازی گاهی برای دست انداختن و شوخی با یک قشر و یا شخصیت است، اما گاهی هم برای شوخی با خود این قالب انجام میشود.
آقای فرجامی میگوید "دعوت از فامیل دور" و "دعوت از مرتضی درخشان" از این دست است و در آنها موضوع شوخی نه فامیل دور و یا مرتضی درخشان، که خود انتخابات است.
به گفته آقای فرجامی این شوخیها بیشتر از این برمیآیند که انتظاراتی که از فضای سیاسی وجود دارد با واقعیت عملکرد نهادهایی چون شورای نگهبان نمیخواند و همین مساله فضای سیاسی را خندهدار میکند.
او میگوید رسانههای جدیدی چون فیسبوک باعث شده که در کنار طنزپردازهای حرفهای "فرصت به خیلی از صداها و ایدههای جدید داده شود. رسانههای قدیمی چنین شانس و فضایی را به کسی که حرفهای نبود، نمیدادند."
از 'کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری'
شکستن تابوها
کمتر موضوعی است که فارسیزبانان در رسانههای جدید همچون فیسبوک و توییتر آن را به شوخی نگیرند و دستمایهای برای طنز از آن نسازند.
از زلزله بوشهر گرفته تا جملات قصار چهرههای چون علی شریعتی و از مرگ هوگو چاوز تا سن احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، همه دستمایه شوخیهای کاربران میشوند.
محمود فرجامی میگوید اتفاقات سال ۸۸ بسیاری از تابوها را شکست و خیلیها که سمت شوخی با بعضی مسایل نمیرفتند دیگر به راحتی و به تندی راجع به روحانیت در ایران و یا آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران جوک میسازند.
یکی از این نمونهها صفحه فیسبوک "کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری" است.
این صفحه ادبیات و گرافیکی مشابه آنچه معمولا در رسانههای هواداران حکومت دیده میشود دارد. در این صفحه گفته میشود که با توجه به مشکلاتی که آقای خامنهای با همه روسای جمهور داشته، بهتر است خود او مسئولیت ریاستجمهوری را هم به عهده بگیرد.
صفحه "کمپین دعوت از مقام معظم رهبری برای ریاست جمهوری" آنقدر شوخی خود را به شکلی جدی ارائه میکند که حتی استدلالهای حقوقی و تاریخی هم برای دفاع از موضع خود ارائه میکند.
این صفحه به دوره چند ماههای که آیتالله خامنهای پس از مرگ رهبر پیشین و پیش از انتخاب اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاستجمهوری، همزمان رئیسجمهور و رهبر بود، اشاره می کند و میگوید همین وضعیت میتواند دوباره تکرار شود.
فکاهه یا طنز؟
محمود فرجامی میگوید: "همه این صفحهها بسته به سلایق کسانی که آنها را تشکیل دادهاند و مخاطبانشان، هم سرگرمکنندهاند و هم نوعی بیان اعتراضی."
او میگوید: "با مرزبندی بین شوخی، فکاهی و طنز موافق نیستم. میتوان ایده و پیامی را بدون ژست عمیق گرفتن منتقل کرد، میشود هم که در عین ادای جدی بودن به ابتذال کشیده شد."
اما آیا اصرار به شوخی با پدیدهای مثل سیاست که بسیار جدی به نظر میرسد، نگاه سیاسی را به ابتذال نمیکشد؟
محمود فرجامی میگوید از نظر او ایرادی به شوخی با سیاست وارد نیست، اما ایراد این است که کسانی هستند که کار سیاسی چندانی نمیکنند اما طنزنویس یا کسی که یک شوخی اعتراضی می کند را هم تحمل نمی کنند.
او میگوید در موقعیتی که مبارزه سیاسی در جریان است اقبال طنز به جایی میرسد که در دوران مشروطه گفته شد طنز کسانی چون علیاکبر دهخدا و نسیم شمال قدرت یک قشون را دارد.
محمود فرجامی میگوید: "وقتی مردم نخواهند کاری بکنند طنز و جوک راه تخلیه خشمشان است، وقتی هم که بخواهند کاری کنند، طنز وسیلهای است برای بیان اعتراض."