تمرلن و جوهر چرا و چگونه به ماراتن بوستون رسیدند؟

تصویر جوهر سارنایف در شبکه خبری سی‌ان‌ان

مجید محمدی ( جامعه شناس )

دو جوان مسلمان چچنی-آمریکایی با دو بمب ساخته شده با دیگ زودپز و مملو از ساچمه و میخ در پانزدهم آوریل ۲۰۱۳ در خط پایان ماراتن بوستون دو زن و یک کودک هشت ساله را کشتند، ده‌ها نفر را با نقص عضو (عمدتا پا) مواجه ساختند و بیش از صد نفر دیگر را مجروح کردند.
 


در ‌‌نهایت پس از این که یک مامور پلیس دانشگاه‌ ام‌آی‌تی را پس از کشف هویت‌شان کشتند یکی از آنها در جریان تیراندازی و پرتاب بمب دست‌ساز به پلیس کشته و دیگری پس از مجروح شدن دستگیر شد.

 
اقدام آنها باعث شد که شهر بوستون و چند ناحیهٔ حومه‌ای آن (مثل کمبریج و واترتاون) یک روز به حال تعطیل در بیایند و مقامات از مردم خواستند از خانه خارج نشوند.
 
با پایان ماجرا در ۱۹ آوریل اکنون سه پرسش اساسی در مورد رویدادهای این دوره در بوستون مطرح است: چرا و تحت چه فرایندی تمرلن و جوهر سارنایف به این اقدام دست زدند؟ چگونه و از چه منابعی توانستند دانش و لوازم و امکانات بمب‌سازی را به دست آورند؟ و آیا رفتار آنها با جریان بزرگ‌تری پیوسته بوده یا به طور منفک به این اقدام دست زدند؟
 
در این نوشته می‌خواهم به پرسش اول پاسخ دهم.
 
جامعهٔ پذیرای بوستون
 
تمرلن و برادرش همراه با خانوادهٔ خود سال ۲۰۰۲ از چچن که در آن دوره همچنان با حملات سنگین روسیه مواجه بود (و تا سال ۲۰۰۹ تنش‌ها ادامه داشت) به ایالات متحده مهاجرت کردند و از این کشور پناهندگی سیاسی گرفتند. ایالات متحده در این دوره به هزاران چچنی پناه داد. دو برادر در بوستون به مدرسه رفتند و کاملاً با جامعهٔ آمریکایی درآمیختند. تمرلن به بوکس و جوهر به کشتی در مدرسه روی آورد و هر دو در ورزش موفق بودند. تمرلن توانست به عنوان قهرمانی بوکس در نیوانگلند (ایالات شمال شرقی آمریکا) دست یابد. هم‌قطاران آنها در ورزش در مصاحبه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی نکته‌ای منفی از این دو برادر ذکر نکرده‌اند، گرچه تمرلن در جایی گفته است که نتوانسته حتی یک دوست نزدیک آمریکایی پیدا کند.
 

در حوزهٔ درسی نیز جوهر پس از اتمام دبیرستان به دانشگاه ماساچوستز و تمرلن به یک کالج دو ساله (بانکر هیل) راه یافته بودند. عکس‌های مراسم جشن پایان دبیرستان آنها نشان می‌دهد که افرادی مذهبی-ایدئولوژیک نبوده‌اند. البته تمرلن در میان راه کالج را‌‌ رها می‌کند. تمرلن دارای همسری آمریکایی (کا‌ترین راسل) و یک فرزند سه ساله است. شرایط زندگی آنها به هیچ وجه نمایانگر دشواری ویژه‌ای در معیشت نبوده است. خانواده‌ای که در ایالات متحده به کار مکانیکی مشغول هستند درآمد مکفی دارد. جوهر در یک دوره به عنوان نجات غریق در استخر مشغول به کار بوده که درآمد آن برای یک نوجوان و نیاز‌هایش کافی است.
 
هر دو برادر چنان که مصاحبه‌های هم‌کلاسی‌های‌شان با شبکه‌های مختلف خبری نشان می‌دهد در دوران دبیرستان و دانشگاه مشکلی با محیط پیرامون خود در شهر چندفرهنگی و متکثر بوستون نداشته‌اند. هم‌کلاسی‌ها همه سخنانی مثبت در مورد آنها و بالاخص جوهر ابراز داشته‌اند. سخنان خواهر (مقیم نیوجرزی)، عمه (مقیم تورنتوی کانادا)، یک عمو در مریلند و عموی دیگر در بوستون همه نشانگر شگفتی آنها از اقدام این دو برادر بوده است. آنها در مصاحبه‌ها و اظهارات خود به هیچ گونه انگیزهٔ انتقام‌گیری از مردم بوستون یا آمریکا اشاره نکرده‌اند. هر دو برادر دارای کارت اقامت بوده و جوهر سپتامبر سال ۲۰۱۲ مدارک شهروندی خود را دریافت کرده بود. از این جهت به نظر نمی‌آید که جامعهٔ آمریکا پذیرای آنها نبوده است تا رفتار ضد اجتماعی آنها ناشی از این موضوع باشد.
 
بازگشت به گذشته
 
دشواری هویتی آنها از زمانی آغاز می‌شود که تمرلن پس از مشکلات خانوادگی به چچن و داغستان سفر کرد، هفت ماه را آنجا گذرانده و تحت تاثیر آموزه‌های مسلمانان رادیکال در آن منطقه قرار گرفت. چنان که از صحبت‌های عموی آنها در مریلند برمی‌آید، تمرلن در شرایط زندگی مناسبی به سر نمی‌برده و آمادگی ذهنی برای فاصله‌گیری از جامعهٔ پیرامون را داشته است.
 
او پس از حمله به همسرش ظاهراً جدا از خانوادهٔ خود زندگی می‌کرده است. او یک بار برای خشونت خانگی و تعرض به همسرش تحت تعقیب پلیس واقع شد و برایش پرونده تشکیل داده بودند. مشکل بسیاری از مردان مسلمان در جامعهٔ آمریکا این است که «نمی‌توانند به زنان‌شان دست بزنند.» (عبارتی که پدر آنها گفته است) دوستان مسلمان جوهر که با وی به مسجد می‌رفته‌اند گفته‌اند که وی ماری جوانا مصرف می‌کرده است. (نیویورکر، مقالهٔ «مقصر‌ها» نوشتهٔ دیوید رمنیک، ۲۰ آوریل ۲۰۱۳)
 
در جامعهٔ آمریکا ده‌ها میلیون جوان ممکن است در مقطعی نتوانند درس خود را ادامه دهند یا در زندگی عشقی و خانوادگی شکست بخورند یا با مواد مخدر درگیر شوند و نتوانند به ایده‌آل‌های خود دسترسی پیدا کنند، اما افراطی نمی‌شوند و بمب نمی‌گذارند. تمرلن و جوهر چگونه به بمب‌گذاری رسیدند؟
 
شکست‌خوردگان روی زمین
 
فرانتس فانون برای توضیح یا توصیه به انقلابی‌گری در دنیای تحت استعمار در اواسط قرن بیستم به شرایط دوزخی این گونه جوامع متمسک می‌شود. زندگی تحت سلطهٔ بیگانه و بدون چشم‌انداز و امید می‌تواند افراد را به مرحلهٔ توجیه خشونت و اِعمال آن برساند. اما اسلام‌گرایی در نیم‌قرن اخیر به هیچ وجه به شرایط دوزخی اسلام‌گرایان باز نمی‌گردد. اسلام‌گرایان عمدتاً به خانواده‌های مرفه در کشورهای نفتی (عربستان سعودی، ایران، عراق) تعلق دارند یا در جوامع غربی بزرگ شده‌اند. آنها نه محرومیت زیادی را تجربه می‌کنند و نه تصوری از زندگی تحت سلطهٔ بیگانه یا غرب دارند. اسلام‌گرایان مقیم کشورهای غربی نیز با توجه به برنامه‌های رفاهی از حداقل‌های زندگی برخوردارند. مشکل اسلام‌گرایان با غرب غبطه خوردن به حال رفاه غربیان نیست، بلکه انتظاراتی است که ممکن است در جامعهٔ آنها یا غرب محقق نشود یا سرخوردگی‌هایی است که نمی‌توانند از سر بگذرانند.
 
قدرت‌طلبان روی زمین
 
برخلاف افراد معمولی مثل تمرلن و جوهر که به علت شکست‌های فردی و احساس کمبود هویت جذب جریان‌های اسلام‌گرا می‌شوند، رهبران جریان اسلام‌گرایی سنی و شیعه عمدتاً جاه‌طلبان و قدرت‌پرستانی هستند که نتوانسته‌اند به جاه‌طلبی خود در موطن خویش جامهٔ عمل بپوشانند یا اگر در قدرت قرار گرفته‌اند (مثل اسلام‌گرایان شیعه در ایران) به دنبال فتح دنیا هستند.
 
افرادی مثل تمرلن و جوهر هنگامی سرخورده می‌شوند که احساس می‌کنند نباید از مسیر دشوار و پر از سنگلاخ عادی که برای همه وجود دارد مسیر موفقیت را طی کنند و پس از زمین خوردن نمی‌خواهند از زمین بلند شوند. اما رهبران فکری این جریان مشکل سرخوردگی ندارند. آنها در پی تاسیس امپراتوری اسلامی از طریق ترور و کشتار جمعی هستند.
 
تمرلن و جوهر تنها با ظرفیت ورزشی خود می‌توانستد افراد بسیار موفقی در آمریکا باشند، چون جامعهٔ آمریکا برای ورزش در مدارس و دانشگاه‌ها و بعد در دنیای حرفه‌ای بیش از همهٔ امور خرج می‌کند. کافی است درآمد سالانهٔ یک استاد بسیار خلاق دانشگاه را با مربی یک تیم دانشگاهی مقایسه کنید تا تفاوت‌ها را متوجه شوید. هزینه‌هایی که برای استادیوم‌های ورزشی در مدارس و دانشگاه‌ها می‌شود بسیار فرا‌تر از برخی آزمایشگاه‌هاست. اما آنها که تمرلن و جوهر را با تعلیمات دروغین (مثل تبلیغ ظهور سیاه‌جامگان خراسان برای تاسیس خلافت اسلامی، در حالی که سیاه‌جامگان اصولاً جریانی مذهبی به معنای امروزین آن نبودند) به مسیر ترور می‌کشانند مشکل موفقیت ندارند. آنها خلافت جهانی را می‌خواهند و برای آن «جهاد جهانی» را تبلیغ می‌کنند.
 
از این رو‌‌ همان طور که یکی از عموهای این دو برادر در مصاحبهٔ خود گفت غیر از شکست خوردن در یک مقطع از زندگی برای به دست آوردن چیزی که بعداً امکان جبرانش در ایالات متحده همیشه وجود دارد انگیزهٔ دیگری برای رویکرد تمرلن به اسلام رادیکال به چشم نمی‌خورد. مذهب بالاخص نوع رادیکا‌لش می‌تواند به فرد احساس تعالی و قدرتی فرا‌تر از آن چه خود وی کسب کرده بدهد. نگاهی به نوشته‌های تمرلن در توئیتر در ماه‌های پایانی عمرش چنین نظری را تایید می‌کند.
 
برادر کوچک‌تر کاملاً تحت تاثیر برادر بزرگ‌تر وارد این فرایند بدون بازگشت شد چون وقتی که تاثیر وی، پس از تیراندازی به سوی پلیس و کشته شدنش، حذف شد جوهر تا آخر به جنگ با پلیس ادامه نداد.
 
تنفر از ایالات متحده
 
محرومان و فقرای دنیا به ایالات متحده عشق می‌ورزند و می‌خواهند بدان مهاجرت کنند، چون این جامعه را سرزمین وفور و رشد و پیشرفت می‌بینند. کمتر مهاجری در ایالات متحده را می‌توان یافت که پس از مهاجرت وضعیت اقتصادی و اجتماعی وی بد‌تر شده باشد (اگر چنین بود آنها که پناهندهٔ سیاسی نیستند به کشور خود بازمی‌گشتند). گرچه ممکن است افرادی از نرسیدن در کوتاه‌مدت به «رویای آمریکایی» شکایت کنند. استانداردهای زندگی در بوستون برای افرادی که کارت اقامت دارند یا شهروند هستند مطمئناً بالا‌تر از زندگی در چچن است که حدود صد سال تحت قیمومت اتحاد شوروی (مهاجرت اجباری) و پوتین (صد‌ها هزار کشته و زخمی در حملات نظامی) قرار داشته است. البته در جامعه آمریکا تنها افراد سخت‌کوش می‌توانند به رویاهای بلند خود دست یابند.
 
تنفر از ایالات متحده به هیچ وجه ریشه در محرومیت یا عقب‌ماندگی غیر آمریکایی‌ها ندارد، بلکه ضد آمریکایی‌ها عمدتاً از طبقات بالای متوسط و بالا در جوامع خود هستند. همچنین کسانی که در اتحاد جماهیر شوروی و روسیه پوتین زندگی کرده‌اند نمی‌توانند از سلطهٔ ایالات متحده شکایت کنند، گرچه در دیگر کشورهای با اکثریت مسلمان نیز دیگر چنین ادعایی ناپذیرفتنی است؛ مگر این که شیطانی از ایالات متحده درست کنیم و همهٔ بدی‌های عالم را بدان نسبت دهیم.
 
اما قدرتمندان و ثروتمندان اسلام‌گرا که برای کسب قدرت و ثروت باید در جامعهٔ استبدادی خودی بمانند و نمی‌توانند در جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک مثل آمریکا زندگی کنند (و تنها فرزندان خود را برای تحصیل به آمریکا می‌فرستند یا سرمایه‌های خود را بدانجا منتقل می‌کنند) همیشه شکایت دارند و تخم تنفر می‌کارند. البته حساب کسانی که منتقد شرایط اجتماعی و اقتصادی و سیاست خارجی و داخلی آمریکا هستند - هرجا که باشند - از اسلام‌گرایان جداست، خواه مسلمان و خواه غیر مسلمان.
 
***
 
ترکیبی از شکست‌های فردی در زندگی و شرایط استیصال تا حد خستگی از زندگی و خلاص کردن خود، جهل نسبت به تاریخ جوامع مسلمان و تاریخ اسلام و نیز جهل به دنیای پیرامون (مثل باور به اقدام دولت آمریکا به حملات تروریستی ۱۱سپتامبر)، ارتقای شخصیتی چنین افرادی توسط اسلام‌گرایان صرفاً با رویکرد به دین و بردن این گونه افراد به برج عاج در عین دادن امکان سرزنش و فرافکنی علل مشکلات به دیگران، و حضور شبکه‌ای از رهبران اسلام‌گرا برای استفاده از این گونه افراد در برنامه‌های کلان خود، شرایط را برای انتقام‌گیری از جامعه تحت عنوان جهاد فراهم می‌آورد.
 

رأی دهید
منگوله مشهدی - مشهد - ایران
واقعا دارم به این نتیجه می رسم که بالای 80 درصد مردم دنیا، از بیماری مزمن افراط در مداوا رنج می برن. افراط در مداوای الحاد و ایمان! مومنین انتحاری! و ملحدین بی عمل صرفا حراف! بابا چی می خواید از جون اون 20 درصد سیب زمینی بیچاره شما روانی ها؟! 60 سال همش عمر دارین نکبت ها اونوقت 90 سالشو صرف تغییر اجباری هم می کنید که رستگار بشید! رستگاری با دیگ زودپز و میخ! یا لایک های شبانه فیسبوک و لخت شدن مادرزاد جلوی بقیه! من چه گناهی کردم وسط شما روانی ها بدنیا اومدم آخه؟ چرا نمی تونید مثل من معتدل و سلامت باشید و از صمیم قلب برای مرگ آنی همه اون 80 درصد دیگه لحظه شماری کنید؟!!!
‌پنجشنبه 5 ارديبهشت 1392 - 23:26
عضو جدید - لندن - انگلیس
جامعه آمریکا جامعه مولد و پویاست، اینجا، سرزمین فرصتهای طلایی برای هر سودایی است، ولی‌ نکته ایی استراتژیک آنرا از روح همزیستی‌ واقعی تهی میسازد، همزیستی‌ایی متأثر از حس لذت از حضور همنوع و حس لذت واقعی از زندگی‌ در کنار همنوع. // احاطه پر رنگ پول بر زندگی‌ آدمها // آمریکا پیشرو در فرادا سازی زندگی‌ انسان امروز است، و به تبع آن، قربانی پیامد‌های این فرادا سازی.
‌پنجشنبه 5 ارديبهشت 1392 - 23:42
perser68 - فلوریدا - امریکا
اینجور که معلومه خوشی‌ زیاد زده بود زیر شکم و بالای شکم! ته خط چند خانواده به خاطر مغز در به داغون یه عده‌ بیمار اسلام زده از هم پاشید!پسر ۸ساله کشته شد و خواهر کوچیکترش یه پای خودش رو از دست داد و مادرشون هم به شدت زخمی شد!پدر جونشون امروز چه حالی‌ داره واقعا وحشتناکه!
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 00:18
alborzi - کرج - ایران
بنظر من ربطش زیاد منطقی نبود . یک فرد هر چقدر که مذهبی باشه تحت تاثیر افراد رادیکال مذهبی هم باشه نهایتا باید اماکن دولتی نظامی و پلیس رو هدف بمبگذاری قرار بده نه اینکه مردم بیگناه و زن و بچه که مسلما بین اونا اتباع کشورهای دیگه و یا هموطن خودشون هم ممکنه وجود داشته باشن رو قطعه قطعه کنه . اگر کار این دو نفر باشه هدفشون باید انتقام از جامعه و مردم باشه و نمیتونه به مذهب ربط پیدا کنه هر آدم شکست خورده و مورد تحقیر و تنفر جامعه میتونه اینکار رو بکنه که این افراد هم آدمهای نا موفقی نبودن.
‌پنجشنبه 5 ارديبهشت 1392 - 23:41
raha1984 - هامبورگ - المان
به چای تشکر و دستتون درد نکنه بوده !! مسلمانها کلا همیشه طلبکار و همیشه ناراضی هستند !!! که مصببش هم همون دین کپکیشون هستش !!
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 07:34
siah76 - لوس انجلس - امريكا
اگر کسی از این دین(اسلام)از هر نوعیش خیری دیده یه مثال بیاره....
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 08:42
کبالت - کرج - ایران
میگن انسان تنها از قسمت کوچکی از مغزش استفاده میکنه حتی در دانشمندای بزرگ بنابراین تحت شرایط خاص اون قسمت خالی میتونه با هر چیزی پر بشه مثل دکتر ها و دانشمندای همکار با نازیها و مدون کردن جدول نژادی و آدم سوزی و..یا آکادمیسین های قاتل در حزب کمونیست شوروی یا انواع جانوران آدمخوار در ایران به اسم دکتر و مهندس این ویروس دین و ایمون هم تو مغز مومنین یه دوره نهفته داره که هر لحظه ممکنه به سراغشون بیاد تو اون لحظه مومن ممکنه آس وپاس باشه یا مثل بن لادن تاجر و مهندس باشه یا مثل ایمن الظواهری در حال جراحی مریضش باشه دیگه هیچی رو با عقل و خرد نمیتونه تجزیه و تحلیل کنه ویروس کار خودشو کرده و اون از جای دیگه دستور میگیره.
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 08:53
shivaa - تهران - ایران
ایشون اگه خیلی مذهبیه ومیخواد انتقام مسلمانان رو بگیره چرا در همون چچن نرفت بجنگه و انتقام هموطنانش رو از روسیه بگیره کشتن یک بچه 8 ساله و یک دانشجوی چینی و معلول کردن چندین نفر دیگر چه دردی از اسلام درمان میکنه. این ادم از جامعه امریکا نفرت داشته توی جامعه زمین خورده بوده و ناراضی بوده و در واقع انتقام شخصی از مردم گرفته.
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 10:25
phd.javan - تهران - ایران
قبلا هم گفتم یه مسلمون خوب، یه مسلمون مرده است
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 13:26
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
phd.javan - تهران - ایران دقیقا با شما موافقم!! منتها ۲ زاریهای سیاسی ایران هم ترجیح میدهند به حکومت شاه با اسلام آبکی‌ و ۱۵۰ اعدام در ۵۰ سال !!!!!!!!!!بپردازند تا جمهوری اسلامی محبوبشان ۳۵ سال ده‌ها هزار اعدامی-!!!
جمعه 6 ارديبهشت 1392 - 18:11
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.