دولتها خود را آماده بدترین شرایط کنند
هر رویدادی میتواند زمینهساز رویدادهای بعدی باشد، و ضرورت حل و فصل بحرانها باعث میشود که سیاستگذاران معمولا فرصت پرداختن به ریسکهای درازمدت را نداشته باشند
یورن مادسلین
بیبیسی
تهیهکنندگان گزارشی برای مجمع جهانی اقتصاد معتقدند دولتها باید از شرکتهای تجاری درس بگیرند و در ساختار خود پست "وزیر مخاطرات" را تعریف کنند.
نویسندگان "گزارش ریسکهای جهانی سال ۲۰۱۳" میگویند این "وزرا" وظیفه خواهند داشت طیف گستردهای از ریسکهای اقتصادی، زیست محیطی، ژئوپلیتیک، اجتماعی و مربوط به فناوری را ارزیابی کنند.
شرکتهای تجاری مدت زیادی است که "وزیر دارایی" دارند، هر چند که فرد دارنده این سمت را "مدیر امور مالی" میخوانند. اکسل لمان، مدیر ریسک شرکت بیمه زوریخ و یکی از تهیهکنندگان گزارش فوقالذکر، میگوید که در سالیان اخیر در نظر گرفتن مسوولی ویژه برای مدیریت ریسک هم در شرکتها رواج پیدا کرده است.
لی هاول، مدیر اجرایی شبکه پاسخ به ریسک مجمع جهانی اقتصاد و دبیر گزارش اخیر این مجمع، میگوید خوب است که دولتها پستهایی مشابه این ایجاد کنند، و "به مقوله ریسک نگاهی جامع و چند وجهی داشته باشند". او میپرسد: "آیا یک رئیس بانک مرکزی با یک وزیر دفاع جلسات منظمی دارد؟" و خود در جواب میگوید: "چنین اتفاقی واقعا نمیافتد."
ریسکهای متعدد
ریسکهایی که ملتها، و البته کل جهان با آن روبرو هستند، همواره پیچیده و مربوط به هم است. اما دیوید کول، مدیر ریسک شرکت بیمه "سوئیس ره" و یکی از نویسندگان گزارش فوقالذکر، معتقد است که "ارتباط میان این ریسکها تشدید شده، و سرعت بیشتری گرفته است".
یکی از دلایل افزایش پیچیدگی، تنوع فراوان انواع ریسکهاست.
گزارش مجمع جهانی اقتصاد از موارد زیر بهعنوان ریسکهای عمده در سطح جهان نام میبرد:
۱. بهداشت و بیتوجهی؛ ایده اولیه این است که جهان در قبال تهدیدها علیه بهداشت جهانی سهلانگار است. از جمله این تهدیدها میتوان به افزایش مقاومت در مقابل آنتیبیوتیکها و گسترش آسان پاندمیها (بیماریهای همهگیر در مقیاس جهانی) در جهان مملو از ارتباطات امروز اشاره کرد. به عقیده نویسندگان گزارش، در جهانی که جهشهای ژنتیکی معمولا با سرعت بیشتری از نوآوری بشر روی میدهند، بیتوجهی به ریسکها مترادف بیفکری است.
۲. فشارهای اقتصادی ناشی از محیط زیست؛ این بخش به چگونگی تصادم میان توفانهای اقتصادی و زیست محیطی میپردازد. یک مسأله مهم این است که در دوران ریاضت اقتصادی بسیج کردن منابع مالی و دیگر منابع برای تسکین ریسکهای ناشی از تغییرات آب و هوایی دشوار است. هزینه عظیم ناشی از توفان و سیل رو به افزایش است، و دولتها برای پرداخت این هزینهها با مشکلات روزافزونی مواجه هستند. البته ریسکهای دیگری هم وجود دارند که در نتیجه مسائل اجتماعی- اقتصادی یا ژئوپلیتیک ایجاد میشوند، و از افزایش اختلاف طبقاتی، یا استمرار شکنندگی وضعیت اقتصاد جهانی ناشی میشوند. اعتراضاتی که در آتن و علیه اقدامات ریاضتی دولت یونان برگزار شد، شاید مثال خفیفی از چنین ریسکهایی باشد.
۳. رشد برقآسای فناوری دیجیتال؛ این دسته از ریسکها به مواردی میپردازد که در آن "قرار گرفتن اطلاعات در دسترس عموم میتواند . . . پیامدهایی ناپایدار و غیرقابل پیشبینی داشته باشد، که شورشهای متعاقب پخش یک فیلم ضد اسلامی در وبسایت یوتیوب، نمونهای از آن هستند".
اعتماد موجود به دولتها، شرکتها، روزنامهها و بازارها ممکن است در اثر انتشار سریع اطلاعات یا تبلیغات منفی از بین برود.
اما اینها تنها ۳ نمونه از ۵۰ ریسکی هستند که در این گزارش به آنها اشاره شده است. علاوه بر اینها، در این گزارش از مواردی مثل ریسکهای امنیتی نظیر تروریسم و نظامی شدن فضا گرفته، تا ریسکهایی بنیادیتر مثل کمبود غذا و آب هم صحبت میشود.
دولتها باید توجه بیشتری به ریسکهای پیشرو داشته باشند و خود را برای مواجهه با آنها آماده کنند
آقای کول میگوید: "بعضی از ریسکها حاد نیستند، اما این را نباید به معنای بیاهمیت بودن آنها دانست. بسیاری از این ریسکها مزمن هستند."
مسأله فقط تعدد ریسکها نیست. مشکل دیگر تغییر و دگرگونی دائمی آنهاست. آنها در تعامل با یکدیگر ریسکهای جدیدی را شکل میدهند، و این ریسکهای جدید، خود بر ریسکهای قبلی تأثیر میگذارند. در نتیجه پاسخ به آنها هم باید سیال و انعطافپذیر باشد. به بیان دقیقتر، کشورها نباید تنها به بعد از بروز بحرانها به آن واکنش نشان دهند، بلکه باید برای "ایجاد مقاومت در برابر ریسکهای خارجی و جهانی" تلاش کنند.
آقای هاول میگوید برای این کار، آنها باید رویهای مشابه روش برخوردشان با ریسکهای "قابل اجتناب" نظیر مختل شدن فرآیندها یا "ریسکهای استراتژیک" در پیش بگیرند. قابلیت کشورها در واکنش به ریسکها و بازیابی خود، مستلزم این است که آنها بخشی از ظرفیتها و سیستمهای پشتیبانیشان را برای مواقع بحرانی نگاه دارند. در این میان، کثرت و قدرت منابع هم عاملی تأثیرگذار است.
ارزیابی احتمال وقوع رویدادهای ناگوار، و همچنین تأثیر احتمالی آنها هم باید از قبل انجام شود.
عوارض عمیق
تیم اپنزلر، سردبیر مجله نیچر، میگوید که این گزارش به عوامل ناشناخته، یا "پیامدهای ناخواسته فناوری و علم" هم میپردازد.
او پنج مورد از این ریسکها را فهرست میکند:
۱. تغییرات آب و هوایی خارج از کنترل، یا تردید درباره پیامدهای عبور از نقطه بدون بازگشت. این گزارش میپرسد: "اگر تا همین جا هم کلید شروع یک واکنش زنجیرهای غیرقابل مهار را زده باشیم، چه خواهد شد؟ چنین فرآیندی میتواند جو زمین را به سرعت برای زندگی نامساعد کند."
۲. روشهای بهبود قابل توجه تواناییهای شناختی، نظیر تحریک مغناطیسی مغزی، به افزایش حافظه کمک میکنند، و مزایای آشکاری دارند. اما استفاده از این روشها در عین حال ریسکهایی هم در بر دارد، که عوارض جانبی ناشناخته و ملاحظات اخلاقی مربوط به استفاده از قرصهایی شبیه آنچه در دوپینگ ورزشی بکار میرود، نمونههایی از آن هستند.
۳. استفاده نابهنجار از مهندسی زمین، نظیر ایجاد سایهبان از طریق تزریق ذرات ریز در جو زمین، با هدف جلوگیری از ورود بخشی از انرژی خورشیدی، و در نتیجه کاستن از روند گرمایش زمین. این فرآیند ممکن است بطور ناخواسته باعث وقوع خشکسالی در برخی نقاط شود. در این گزارش آمده که "این امکان وجود دارد که یک کشور سرکش یا حتی یک فرد ثروتمند، با سوء استفاده از این روشها، آب و هوای زمین را تغییر دهد، و هزینههایی غیرقابل پیشبینی برای کشاورزی، زیرساختها و ثبات جهانی ایجاد کند."
۴. هزینههای افزایش طول عمر، که شاید بتوان آن را یکی از پیامدهای پیشرفت علم پزشکی دانست. در این گزارش آمده که "ممکن است بهزودی پیشرفتهای عظیمی در زمینه مبارزه با بیماریهای کشندهای نظیر بیماریهای قلبی، سرطان و سکته مغزی روی دهد. آیا در آینده جوامع با شمار زیادی از افراد دچار آرتروز و زوال عقل، و از آن مهمتر، کهنسالانی روبرو خواهد بود که به مراقبتهای درازمدت و التیام بیماریهای صعبالعلاج دچارند؟"
۵. کشف حیات فرا زمینی حد نهایت ریسکهای ناشناخته است. این گزارش میگوید: "تصور اینکه در خارج از زمین نشانهای از حیات یافت شود، و یا سیارههایی کشف شوند که بشر بتواند در آنها به زندگی ادامه دهد، بیش از پیش باورکردنی شده است." گزارش به "پیامدهای عمیق" چنین کشفی میپردازد، و تأکید میکند که این مسأله "باعث افزایش گمانهزنیها درباره وجود موجودات هوشمند دیگر خواهد شد و بسیاری از پیشفرضهای بنیادی مذهب و فلسفه بشری را به چالش خواهد کشید."
ضرورت اقدام عملی
اما شاید شناسایی ریسکها بخش آسان کار باشد. پیدا کردن راه حلی برای این مشکلات، و بعد پیاده کردن این راه حلها ممکن است بهمراتب سختتر باشد. اما آقای کول معتقد است، راه گریزی از این کار وجود ندارد. او میگوید: "ما بهعنوان رهبر و خبررسان در جامعه وظیفه داریم این آگاهی را به اقدامات عملی تبدیل کنیم. ما نمیتوانیم این قوطی حلبی را با پا به پایین جاده برانیم. با پشت گوش انداختن اقدامات عملی، ما از مشکلات فاصله نمیگیریم. تنها داریم هزینه حل آنها را بیشتر میکنیم، آنهم نه فقط از نظر اقتصادی، بلکه از نظر شمار کسانی که قربانی آنها خواهند شد."