بقاء در قدرت به سبک احمدی نژاد: از دخیل بستن به «هیأت» ها تا دم زدن از «ایرانیت»

عصرایران - ابتدا این خبر را بخوانید:

«یک منبع آگاه در گفت‌وگو با فارس خبر داد: پس از رسیدگی به پرونده شکایت مشایی و احمدی نژاد از مداحان تهرانی،‌ دادگاه حاج منصور ارضی را تبرئه و سعید حدادیان را به پرداخت 405 هزار تومان جزای نقدی محکوم کرد.
 این منبع آگاه در ادامه تصریح کرد: احمدی نژاد و مشایی در فرجه قانونی به احکام صادره اعتراض کرده‌اند و در حال حاضر پرونده برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر انقلاب ارجاع شده است.


  شکایت معاونت حقوقی ریاست جمهوری به طرفیت مشایی به دلیل سخنان حاج منصور ارضی و سعید حدادیان در شب‌های ماه رمضان صورت گرفت.»

در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ، انتشار این خبر ، بار دیگر هر شهروند نکته سنجی را به یاد هزارتوی پیچیده سیاست می اندازد.


این که در پرونده موصوف ، حق با کدام طرف دعواست ، موضوع این نوشتار نیست ؛ آنچه در این چند کلمه کوتاه بدان می پردازیم ، دگرگونگی روزگار در گردونه سیاست و پدیده ای به نام استفاده ابزاری از باورهای مردم است.

دقیقاً 8 سال پیش در چنین ایامی ، محمود احمدی نژاد در آرزوی رئیس جمهور شدن بود و از آنجا که شمّ سیاسی قدرتمندی دارد ، نیک دریافته بود که بعد از 16 سال حکومت هاشمی و خاتمی ، مردم به گزینه ای با ادبیاتی متفاوت رأی خواهند داد.
او می دانست که سبد آرا ، این بار نه به گفتمان دموکراسی خواهانه و مسائلی مانند حقوق زنان و نظایر این که به عدالت طلبی ، خدمت به محرومان و رفع فساد و تبعیض و در یک کلام به ادبیات ناب انقلاب اسلامی تعلق دارد.

 

هم از این رو بود که نقطه ثقل و عزیمت تبلیغات احمدی نژاد ، هیأت های مذهبی بود. احمدی نژاد در آن زمان ، پامنبری مداحان  معروف تهران و در صدر آنها ، حاج منصور ارضی بود و بچه هیأتی ها نیز از این که می دیدند مردی ساده پوش و مخلص با چهره ای مظلوم ، از میان آنها قصد ریاست جمهوری دارد، خوشحال و امیدوار بودند و تمام توان فردی و شبکه ای خود را برای برای پیروزی مردی که از جنس خود می دانستند به کار بردند.

در آن زمان ، احمدی نژاد ، شهردار تهران بود و از بودجه شهرداری ، برای هیات ها ، جنس می خرید و به آنها هدیه می کرد. او بعد از ریاست جمهوری هم تا مدت ها ، در رکاب بزرگان هیات ها بود و حتی در سفرهای استانی هم آنان را با خود می برد.
او این روند را تا انتخابات 88 ، هوشمندانه ادامه داد و توان نهاد سنتی و ریشه دار هیات را در خدمت سیاست و انتخابات گرفت و هوشمندانه از آن بهره جست. احمدی نژاد ، حتی وقتی  در 24 خرداد 88 ، در میدان ولی عصر تهران جشن پیروزی گرفت ، سعید حدادیان و محمد طاهری را با خود به جایگاه برد تا از آن بالا ، با هم به هواداران دست تکان دهند!


اینک اما ورق برگشته و شمّ سیاسی احمدی نژاد بار دیگر به کارش آمده است. او اگر در سال 84 می دید که بعد از سال ها ادبیات اصلاح طلبی ، می شود مردم را با گفتمان جدیدی از اصولگرایی به سمت خود جلب کرد ، اینک بر این باور است که بعد از 8 سال شعارهای اصولگرایانه و فشارهای بی امانی که در این سال ها بر مردم وارد شده ، باید با ادبیات و شعارهای دلفریب دیگری سراغ شان رفت تا در قدرت ماند و از این رو ، ایرانی گری ، که همواره مغفول و مظلوم مانده به همراه ملغمه ای از اپوزیسیون خوانی هدفمند و قلابی ، جای خود را به گفتمان هیأت داده است.

احمدی نژاد ، اگر 8 سال قبل ، با دخیل بستن به هیات ها و مداحان ، در صدد جلب توجهات بود ، اینک درآویختن با آنها را "ابزار" جایگزین می داند و از جمله پرونده شکایت و کش دادنش را در همین راستا پیش می برد.

این روش "مشایی-احمدی نژادی" ، گویای یک واقعیت است: آنها نه به گفتمان هیأتی پایبند بودند و نه به ادبیات ایرانی گری و انسانگرایانه و مخالف خوانی سیاسی شان. آنان فقط یک گفتمان را می شناسند و ثایت کرده اند بدان تعهد عملی دارند: "بقا در قدرت به هر وسیله!" دیروز با اظهار ارادت به مداحان و امروز با شکایت از آنان ؛ دیروز با ادبیات اصولگرایی انقلابی و امروز با گفتمان تجلیل از ایران و نمادهایی مانند کوروش. دیروز با شعار حفظ ارزش ها و نهادهای انقلاب و بازگشت به اصول آن و امروز با گوشه و کنایه آمدن تظاهری به این مفاهیم.

اگر 8 و 4 سال قبل ، عده ای با این تصور که باورمندی این تیم به ارزش ها همیشگی است و لذا به احمدی نژاد رأی دادند ، امروز نیز برنامه این است که رأی دهندگان 92 ، بر این باور باشند که اعتقاد تیم "احمدی نژاد - مشایی" به ارزش های ایرانی و انسانی ، دائمی و از سر اندیشه نهادینه شده شان است.
اما چه کسی می تواند قبول کند کسی که از شعارهای دیروزش به سادگی عبور کرد ، در فردایی دیگر ، شعارهای امروزش را نیز زیر پا له نکند و در پی ادبیات جدیدی برای استمرار حضور خود و خاندانش در قدرت نباشد؟!

استفاده ابزاری از باورهای مردم ، پدیده ای زشت و نارواست ؛ چه این باورها دینی باشند و چه ملی.

رأی دهید
مانفرد - ایران - ایران
عکس دوم احمدی نژاد با متخصص معروف(درزمینه مشایی شناسی)
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 12:49
داماهی - بندرعباس - ایران
تمامشان دروغگو وپست فطرت وحقه باز هستند مردم نباید حرفهای این آشغالها راباورکنند ونباید در انتخابات شرکت کنند بس است دروغ بس است کلاه گذاری بس است بیشرف گری.
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 11:55
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
به تصویر بنگرید بگوئید خاک عربستان بر سرمان با این آن قلاب شکوهمند کمونیستی مجاهدی اسلامی !!!
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 17:15
قهوه تلخ - منجستر - انکلستان
یکی إز اینها شکل آدمی نداره ،،،،این حیوانات خون مردم را خشک کردن ،،،،أی کاش باباتون أون شب ،خوابش میبرد تا شما موشهای کثیف درست نمیشدید
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 17:57
anti-US - مونترئال - کانادا
یادآوری مهم به نویسنده این مقاله: در زبان فارسی هرگز با افزودن "یت" مصدر نمیسازند؛ مثلا "خر+یت"، "ایران+یت" و .. نادرست است و صدمه زیادی به زبان میرساند، و در بلندمدت باعث میشود که واژه-های فارسی ما شکل عربی به خود گیرند، و فردا عربهای دزد مدعی این واژه ها شوند. همچنین، بجا میدونم درباره جمع شکسته هم بگم: در زبان فارسی اصلا جمع شکسته نداریم (از خودم نمگیم، و میتونید به دستور زبانها رجوع کنید)؛ بنابراین جمع بستن واژه-های فارسی به شکل شکسته، که شوربختانه بسیار رایج شده، نادرست و خطرناک است؛ مثلا، "میادین" نادرست است و باید گفت "میدانها"؛ "ادیان" نادرست است و باید گفت "دینها"؛ "وزرا" نادرست است و باید گفت "وزیران"؛ زیرا هر سه واژه "میدان، دین، وزیر" فارسی هستند، و اینگونه جمع بستند سازگار با دستور زبان عربی است و واژه را به سمت عرب شدن میبرد. بنابراین، از دوستان گرامی خواستارم این موردها رو در نوشتار خود در نظر بگیرند، تا بیشتر از این امانت آیندگانمون رو خراب نکنیم. با سپاس
دوشنبه 28 اسفند 1391 - 23:44
majid5 - اهواز - ایران
شما ازکانادا میخوای پارسی راپاس بداری حالا عربها شدند دزد .جهت اطلاع شما پارسی بدون کلمات عربی نامفهومه بخصوص درمتون حقوقی .ضمنا توهین جنابعالی به دیگرملتها میزان شخصیت وفرهنگ شمارا میرسونه
‌سه شنبه 29 اسفند 1391 - 19:49
sepherdad - سیدنی - استرالیا
مجید۵ - اهواز - ایران. تو که اینقدر پاسدار مردم کشورت هستی‌ چرا پا نمیشی بری کشورت! اون حقوق عربستانی هست! اگه شماها برین کشورتون دیگه مردم از دست شما مجبور نیستن به همه دنیا فرار کنن!
‌چهارشنبه 30 اسفند 1391 - 05:50
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.