کشاورزان اصفهانی و حق حاکمیت محلی
رأی دهید
مجید محمدی ( جامعه شناس )
درگیری میان کشاورزان شرق استان اصفهان (پس از قطع سهمیهٔ آب آنها) و یگان ویژهٔ نیروی انتظامی به دلیل تخریب خط لولهٔ آب به یزد و دهها میلیارد تومان خسارت ناشی از آن به سوخته شدن سه اتوبوس (چنان که از فیلمهای گذاشته شده در سایت یوتیوب برمیآید)، شلیک گلولههای پلاستیکی و ساچمهای و گاز اشکآور به سوی معترضان توسط یگان ویژه، و زخمی شدن و بازداشت جمعی از معترضان انجامید.
این مشکل از کجا سرچشمه میگیرد: عدم التفات امر قدسی در نزولات آسمانی و خشکسالی ناشی از آن (چنان که رئیس دولت در سفر به اصفهان گفته بود)، حفر بیرویهٔ چاه در کنار روخانهٔ زایندهرود (چنان که برخی رسانهها در ایران گفتهاند)، نیاز مردم یزد و قم به آب آشامیدنی (که دولت آن را به آب کشاورزی تقدم میدهد)، دخالتهای نابهجای مقامات استانی یا مشکل مدیریت آب در کشور؟ هیچ کدام.
حقابه و مطالبهٔ حق حاکمیت محلی
چرا این مورد از مسائل منطقهای کشور و تقابل خواستهای محلی با تصمیمات دولت مرکزی جالب توجه و آموزنده است؟ مورد حقابهٔ کشاورزان اصفهانی از این جهت جالب و آموزنده است که حکومت یا ملیگرایان تمرکزگرا و ضد فدرالیسم (اسلامگرا، چپ، یا مشروطهخواه) نمیتوانند به مردم اصفهان اتهام تجزیهطلبی بزنند (تصور تجزیهطلبی در اصفهان دشوار است، گرچه غیرممکن نیست) و با این اتهام از دولت مرکزی و اصولا سیاست مرکزگرا سلب مسئولیت کنند. اگر این حرکت در ترکمن صحرا یا کردستان یا خوزستان انجام میشد حداقل بخشی از معترضان توسط حکومت و گروههایی از ملیگرایان به تجزیهطلبی متهم میشدند.
حق حاکمیت محلی در کنار حق حاکمیت ملی
دولت مرکزی در ایران و حتی بخشی از مخالفان آن هیچ گاه حق حاکمیت محلی چه در مناطق حاشیهای و چه در مرکز کشور را به رسمیت نشناختهاند. از همین جهت است که نفت خوزستان بیشتر تهران را آباد کرده است تا آبادان و خرمشهر را؛ درآمد آستان قدس رضوی (در اختیار دستگاه رهبری) بیشتر در قم مصرف میشود تا در خراسان؛ آب زایندهرود به یزد و قم و کاشان فرستاده میشود تا در اختیار کشاورزان اصفهانی قرار گیرد؛ بهرهٔ اسکلههای سپاه در سیستان و بلوچستان و هرمزگان و بوشهر را فرماندهان سپاه در شهرهای دیگر کشور میبرند تا مردم خود منطقه؛ بهرهٔ مردم مناطق مختلف کشور از معادن فقط کار سخت استخراج است و نه سرمایهگذاری درآمدهای آن معادن در منطقه و صرف آنها در زیرساختهای منطقهای؛ دولت مرکزی و دستگاه رهبری بیش از مردم مناطق مختلف کشور (چه در استانهای حاشیهای و چه در استانهای مرکزی) به منابع دسترسی دارند و در مورد چگونگی بهرهبرداری از آنها تصمیم میگیرند.
حکومت مرکزی در چارچوب بینالمللی مدعی حق حاکمیت ملی است و گرچه ظرفیت کارشناسی و فنی استفاده از این حق را ندارد (همسایگان ایران بیش از ایران از منابع نفت و گاز مشترک میان ایران و خود استفاده میبرند) و با رفتارهای نادرست خود را از برخی از این حقوق محروم میکند، اما مدعی آن است و در این چارچوب عمل میکند و اختلافات با همسایگان را نیز در این چارچوب حل وفصل میکند. اما نوبت که به حقوق و حاکمیت محلی میرسد گویی چنین چیزی وجود خارجی ندارد. نفی حق خودگردانی یا خودمختاری یا فدرالیسم (هر عنوانی که دلتان میخواهد روی آن بگذارید) دقیقا برای نادیده گرفتن حق حاکمیت محلی است. اما چگونه میتوان محدودهٔ حق حاکمیت ملی و حق حاکمیت محلی را شناخت و این دو را با هم سازگار کرد، به گونهای که مردم یک منطقه مجبور نباشند لولهٔ آب را تخریب کنند یا جادهها را ببندند و با نیروهای انتظامی و امنیتی درگیر شوند؟
عقل سلیم و محدودهٔ حکومت مرکزی
رجوع به عقل سلیم میتواند معیار خوبی برای حل مشکل میان اِعمال حق حاکمیت ملی توسط دولت مرکزی و اعمال حق حاکمیت محلی برای ساکنان مناطق مختلف کشور باشد. عقل سلیم میگوید در محدودهٔ دفاع از کشور و روابط خارجی و بلایای عظیم طبیعی تنها دولت مرکزی است که میتواند و قدرت آن را دارد که به سیاستگزاری و تصمیمگیری اقدام و در واقع، اِعمال حق حاکمیت ملی کند. اما در این که آب یک منطقه چگونه استفاده شود، یا جادههای محلی چگونه ساخته شوند، یا مدارس در هر استان چگونه اداره شوند، یا زبان و محتوای آموزشی در هر منطقه چه باشد، یا محیط زیست یک منطقه چگونه محافظت شود، یا مقامات محلی چگونه انتخاب شوند دیگر دخالت دولت مرکزی وجهی ندارد.
مردم مناطق و شهرها و روستاهای اصفهان یا چهارمحال و بختیاری باید حق داشته باشند که آب منطقهٔ خود را مصرف کنند و مازاد آن را نیز به استانها یا شهرهای دیگر بفروشند. مردم مناطق مختلف استان سیستان و بلوچستان باید منفعتی از سواحل خود ببرند؛ مردم استانهای مرزی باید منفعتی از صادرات و واردات زمینی ببرند و سهم آنها آن هم به عنوان کولبر نباید تیر مرزبانان باشد. دولت مرکزی نمیتواند به عنوان قلدر منابع را از یک منطقه به منطقهٔ دیگر اختصاص دهد بدون آن که مردم آن منطقه نقشی در تصمیمگیریها داشته باشند.
ملک مشاع ملی یا محلی
یک کشور ملک مشاع همهٔ شهروندان آن است، اما نه به تساوی و در هرمورد و شرایط و موقعیت. یک ایرانی که در شیراز یا کرمان زندگی میکند نسبت به آب زایندهرود یا کارون یا ارس مالکیتی در همان حد یک کشاورز اصفهانی یا خوزستانی یا آذربایجانی که نان و معیشتش بسته به آن است ندارد. در محدودهٔ پارکهای ملی یا بزرگراههای ملی یا تاسیسات ملی میتوان چنین تساویای را فرض کرد، اما در منابع عمومیای که معیشت آدمیان بدانها وابسته است نمیتوان چنین حکمی داد.
منابع را میتوان به سه بخش منابع ملی، استانی (ایالتی) و شهری/روستایی تقسیم کرد. در همین چارچوب است که حق حاکمیت شهری/روستایی بر حق حاکمیت استانی و حق حاکمیت و مالکیت محلی به طور کلی بر حق حاکمیت و مالکیت ملی تقدم مییابد، مگر آن که آن منابع به ازای برخی امتیازات در اختیار استان یا دولت مرکزی قرار گرفته باشد. اگر حق حاکمیت و مالکیت محلی به رسمیت شناخته شود فدرالیسم یا خودگردانی محلی (استانی یا منطقهای) نتیجهٔ مستقیم آن خواهد بود. یک پارک شهری یا روستایی ممکن است از حیث استفاده ملک مشاع همگان در یک کشور باشد، اما از حیث تصمیمگیری تحت حاکمیت مردم محل است.
مدیریت محلی و مدیریت جهانی
وقتی استبداد و قدرت دولت مرکزی و منابع سرشار ملی چشمها را ببندد و قدرت تشخیص را از مقامات بگیرد آنها به جای تمرکز بر حل مشکلات محلی و تنظیم عقلانی روابط میان مناطق و شهروندان به صرافت مدیریت جهانی میافتند. در حالی که نیروهای قدس سپاه و مقامات وزارت خارجه در کار سرپا داشتن دولت سوریه و تقویت حزبالله لبنان و بسط حوزهٔ نفوذ دولت مرکزی از اقیانوس هند تا دریای سرخ و مدیترانه هستند مردم مناطق مختلف کشور از چالشها و مشکلات محلی رنج میبرند و توان حل این مشکلات را نیز ندارند. حکومت مرکزی نیز هرجا به بحرانی برخورد فورا یگانهای ویژهٔ خود را ارسال میکند تا برادر در برابر برادر قرار گیرد و آدمها با سنگ یا گلوله همدیگر را لت و پار کنند.
زنگ بیدارباش
ماجرای اصفهان زنگ بیدارباش مناسبی است برای آنان که مسائل و مشکلات محلی کشور را به دلیل ترس از تجزیهطلبی نادیده میگیرند و حل مشکلات کشور را صرفا در تغییراتی در دولت مرکزی خلاصه میکنند. مخاطبان مخالفان فدرالیسم در این موارد علاقهمندند راه حل آنها را برای کاهش تنش بشنوند. دولت مرکزی نشان داده که در این گونه موارد کاملا بیتدبیر و برنامه است.
دموکراسی در سطح ملی لازم است، اما کافی نیست. برای پرهیز از بحرانهایی که بحران اصفهان از نمونههای محدودتر آن بوده مردم مناطق کشور میتوانند در مجالس محلی و استانی در محدودههای محلی و استانی قانونگزاری کنند، استاندار و فرماندار و فرماندهٔ پلیس و دادستان خود را خود انتخاب کنند، و دستگاه قضایی آنها نیز مستقل از قوای مجریه و مقننه در شهر و استان و نیز قوای مجریه و مقننه در سطح کشور باشد. استانداری که توسط مردم اصفهان انتخاب شده باشد یگان ویژه برای سرکوب کشاورزان این استان اعزام نمیکند و نمیگذارد نیروی نظامی و یگان ویژه به منطقه اعزام شود، بلکه خود عازم منطقه میشود چون خود وی یا حزبش به رای آنها نیاز دارد. این امر هم برای اصفهان و کرمان و یزد و قزوین و اراک بهداشتیتر و کممخاطرهتر است و هم برای کردستان و بلوچستان و خوزستان و آذربایجان و ایلام.
karkas - اصفهان - ایران
چا ربطی داره.............عدم مدیریت هست به جاش کشور تیک پاره کنیم حکومت مولا سرنگون شه مردم خودشون راهشنو پیدا میکنن
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 00:35
1k adame sadegh - تورنتو - کانادا
حق گرفتنی هست و باید به هر نحوی که شده از این پست فطرتان اسـ... گرفت.
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 00:40
karkas - اصفهان - ایران
بابام میگ همین حالا اگر ایران یه کشور آزاد بود استاندارش برا و موندن سر کارش مجبور میشد بیاد رسیدگی کنه همین شما از ما بهترن سال ۱۳۵۷ برا ملت نسخه پیچیدید این شد حال روزمون ایران . یه شورای ملی ایران احتیاج داره نه تفکرات تجزیه طلبانه خط کشی بین مردم ملت کشور
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 00:55
anti-US - مونترئال - کانادا
مقایسه اصفهان با کردستان کلا نادرسته؛ کشاورزان برای حقشون اعتراض کردند و کاملا هم بجا بوده و کسی هم برداشت تجزیه-طلبی نمیکنه چون در این زمینه سابقه-ای نداشتند؛ اما آیا درباره کردستان هم همینه؟! آیا سابقه قیامهای تجزیه-طلبی کردها در برداشت امروز دولت تاثیر نداره؟ کمتر کسی پیدا میشه که مثلا به تظاهرات مردم مشهد، شمال، استانهای مرکزی و .. به دید تجزیه-طلبی نگاه کنه، بنابراین کاملا نادرسته که این مورد رو با مورد کردستان مقایسه کنیم. ضمنا، حرف اصلی مبارزان کرد در طول تاریخ چی بوده؟! چیزی غیر از خودمختاری بوده؟! چطور این مقاله، این بخش از تاریخ کردها رو نادیده گرفته و اعتراضهای کردها رو با اصفهانیها مقایسه میکند؟ ضمنا قرار نیست برای کسی حکم کلی داد؛ خوزستان رو سر جای خودش، کردستان رو سر جای خودش و اصفهان رو سر جای خودش بررسی کنیم. ...
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 00:55
anti-US - مونترئال - کانادا
با این مقاله، باید گفت فردا هر کسی از گوشه و کنار ایران بر علیه حکومت جنگید، باید باهاش موافق بود؛ خب اگه یه عده واقعا برای تجزیه بجنگند، چی؟ جدا از این، سابقه افراد هم مهمه؛ مثلا، وقتی که فرانسه-زبانهای کانادا پیگیر تجزیه شدند، با وجود اینکه با رای-گیری هم بحثش منتفی شد، اما باز هم سرمایه-گذاریهای از اون منطقه خارج شد، که طبیعی هم هست؛ بنابراین، مشکل اصفهان با کردستان یکی نیست: اگر وضعیت کردستان نامناسب است، مقداری هم به برخورد خودشان در طول تاریخ برمیگردد. جدا از این، امروز فرداست که از هر گوشه کشور بر علیه حکومت اعتراضهای زیادی شکل بگیره، چه ربطی داره به کشوندن این اعتراضها به بحث تجزیه-طلبی ترکها و کردها؟! فردا با این دیدگاه، تجزیه-طلبان هم مجاز به هر حرکتی هستند؛ شما منبعی رو ذکر کنید که ثابت کنه اولین حرکتهای اعتراضی کردستان برای دستیابی به حقوق از دست رفته-اشان بوده و برای تجزیه نبوده؛ اگه شما این رو ثابت کنید، قبول میکنیم که در حق کردها ستم شده، و مجبور شدند به گزینه تجزیه روی بیارند؛ اما اگه نتونید این رو ثابت کنید، یعنی اینکه حرف شما از پایه نادرسته.
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 01:04
anti-US - مونترئال - کانادا
دیگه از خوزستانیها محرومتر و به-حق-تر توی ایران داریم؟ آیا فردا اگه کردها و خوزستانیها قیام کنند، کدومشون بیشتر در معرض برچسب تجزیه-طلبی هستند؟ من فکر میکنم کردها؛ چون تاریخشون نشون داده؛ همین جنگ عراق. بنابراین، منصفانه نیست که هر حرکت اعتراضی رو، به بهانه نزدن برچسب تجزیه، باز گذاشت و از طرفی هم درست نیست که هر حرکت اعتراضی رو به بهانه تجزیه سرکوب کرد؛ برای جامعه قانون کلی نوشتن روی هواست؛ هر حرکتی رو توی متن خودش باید بررسی کرد؛ ضمن اینکه این دولت به همه مردم ایران زور میگه و اصلا ربطی به اون داستان فدرال شما نیست؛ راه حلش هم عوض کردن حکومته، نه تیکه تیکه کردن اداره کشور.
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 01:28
anti-US - مونترئال - کانادا
ضمنا، اگه رای مردم بهایی داشت، نمایندگان مردم که نیاز به رای مردم دارند، در مشکلات در صحنه حاضر میشدند؛ بنابراین، اون استدلال شما برای توجیه فدرالی هم درست بنظر نمیاد؛ حالا کی ضمانت کرده که فردا که فدرالی شد، حاکم محلی به مردم بها بده؟!!! مگه الان رئیس جمهور کشور به مردم بها میده که فردا حاکم محلی بها بده؟!
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 01:29
anti-US - مونترئال - کانادا
جمله "اگر این حرکت در ترکمن صحرا یا کردستان یا خوزستان انجام میشد حداقل بخشی از معترضان توسط حکومت و گروههایی از ملیگرایان به تجزیهطلبی متهم میشدند." یه مشکل داره و اون اینه که اینجا "ترکمن صحرا، کردستان، خوزستان" با هم یکسان داوری شدند؛ سوال این است که فرض کنیم اعتراضهای گسترده، و فقط به خاطر حقوق از دست رفته، از هر جای ایران داریم؛ حال، برچسب تجزیه-طلبی چقدر به معترضان مناطق محروم خراسان میچسبد؟ چقدر به معترضان کرمانی، چقدر به معترضان ترک، چقدر به معترضان کردستانی، چقدر به معترضان خوزستانی و چقدر به سیستانیها میچسبد؟ با جواب دادن به این سوالات، فکر کنم کل مقاله شما روی هوا باشه؛ برچسب زدن به یه فرد یا عده-ای خاص چندان هم روی هوا نیست؛
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 01:24
ekman - شیراز - ایران
وقتیکه استانی نیاز به آب آشامیدنی دارد و آن آب مثلا آب زاینده رود است،چون کساورزان اصفهانی ازین آب جهت کشاورزی میخواهند استفاده کنند ،نه آب شرب،اینجا دولت وظیفه دارد آب شرب استان یزد را از راینده رود تامین کند و برای کشاورزان اصفهانی ار آب های تصویه شده جهت کشاورزی ،تهیه آب کشاورزان اصفهانی بعهده دولت است،اگر کشاورزان آب جهت زراعت داشته باشند و بارهم معترض ،آنوقت میشه گفت که مقصرند.
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 03:31
anti-US - مونترئال - کانادا
karkas - اصفهان - ایران: خیلی با این جمله که "همین شما از ما بهترن سال ۱۳۵۷ برا ملت نسخه پیچیدید این شد حال روزمون ایران" موافقم؛ خیلی خوشحالم که یکی رو توی این سایت دیدم که تنها مقصر رو حکومت و آخوندا نمیدونه؛ آره همین "از-ما-بهتران"، که متاسفانه الان هم فکر میکنند همیشه اونا درست میگند و مخالفاشون اشتباه، ما رو به این فلاکت کشوندند، وگرنه کشور مرده قاجاری به دستان توانا و عزیز رضاشاه پهلوی تازه جون گرفته بود و داشت رشد میکرد، که چهار تا روشنفکر غربزده با کپی کردن ایده های غربی ما رو به خاک سیاه کشوندند. شاید توی غرب بخواهند هر خیابون یه حاکم داشته باشه،آخه به من چه که باید کورکورانه با کلمات غلمبه پیرو غرب باشم
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 20:58
anti-US - مونترئال - کانادا
بدبختی کشور ما اینه که از ایرانیهای متخصص در مهندسی، پزشکی، فیزیک، شیمی .. که خارج از کشورند نمیتونیم بهره ببریم، اما کسانی که توی علوم اجتماعی، تاریخ و .. خارج از کشور درس خوندند، دم به دم واسه کشور ما نسخه میپیچند؛ آخه یکی نیست بهشون بگه شما و اصلا قشر شما چه کاری واسه کشور ما کرده؟! چرا کسی که جامعه-شناسیش رو توی فلان دانشگاه انگلستان یا هر جای دیگه خونده به خودش حق میده که واسه جامعه ایران نسخه بپیچه؟! اونهم با این استدلالهای افتضاح روی هوا
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 21:04
انسانم ارزوست - اسلو - اسلو
مونترال کانادا . خیلی دوست داشتم از نزدیک شما را ببینم رفتی کانادا نشستی بعدش هم در مورد بدبختی های مردم ایران در خوزستان و اصفهان و کردستان نظر میدی. عزیز من ایران عتیقه نیست که به هر قیمتی حفظ بشه تو امثال تو سعی کنید از اون چیزی که خدا به شما داده و اسمش مغز است کمی بهره ببرید و سعی نکنید مثل اخوندها فقط بهع عقب برگردید ایران را نیاکان شما تا اینجا حفظ کردند شد همین ایران امروزی پس لااقل شماها کمی به اطاف خود بنگرید و سپس مدام دنبال این باشید که انگ تجزیه طلبی به سایر ملتها بزنید ایران قبلا روباه بود شد گربه اگر لازم باشه این گربه موش هم میشه.
دوشنبه 14 اسفند 1391 - 21:57
anti-US - مونترئال - کانادا
انسانم ارزوست - اسلو - اسلو: "و سعی کنید از اون چیزی که خدا به شما داده و اسمش مغز است کمی بهره ببرید". در جواب این جمله شما باید بگم "احمقترین آدم کسی است که طرف مقابلش رو احمق فرض کنه". و نیز:. 1- بنظر من ایران عتیقه است، بنظر شما نیست؛ حالا کی به شما حق ناسزاگویی میده روشنفکر؟. 2- شما از بیماری "شنیدن انتخابی" رنج میبرید. لطفا دوباره نظرات من رو بخونید تا براتون روشن شه که بنده به کسی "انگ تجزیه طلبی" نزدم. چهار تا سوال مطرح شده. 3- یک ویژگی شما روشنفکرای غربی افراطی برچسب زدن به دیگرانه؛ محض آگاهی، بنده نه آخوندم نه مثل آخوند. 4- ببین عزیز من، اگه لازم باشه ایران رو دوباره همون روباره میکنیم تا چشم شما در بیاد. نترس.
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 05:10
anti-US - مونترئال - کانادا
انسانم ارزوست - اسلو - اسلو: . 5- میخوای منو از نزدیک ببینی که چی بشی؟ بهم فحش بدی؟! خب همینجا میتونی فحش بدی! یا میخوای بحث کنی؟! اگه توان و منطق بحث داری، میتونیم از طریق ایمیل بحث کنیم. من مطمئنم شما چیزی غیر از فحاشی در چنته نداری، وگرنه بنده هم به اندازه نویسنده این مقاله حق بیان نظر دارم، و اگه من بی-مغزم، شما بدتر. 6- آخه عزیز من، کانادا بودن من تو رو سننه؟! دو تا نظر بالا گذاشتم، مرد منطق و بحثی، جواب منطقی (بدور از فحاشی) بده. 5 خط نظر دادی، چکیده-اش چرته. بنده برای افرادی مثل تو سوال مطرح کردم. تا به بحث میرسه، به زیر و زبر افراد مذهبی ناسزا میگید، اما خودتون از افکارتون مذهب ساختید، و کسی حق سوال پرسیدنش رو هم نداره! حداقل، مذهب مذهبیها به خدا وصله؛ مال شما به چی؟! . 7- دوباره تاکید میکنم تا شاید بیماری "شنیدن انتخابی" شما درمان شه: در نظرهای بنده چیزی به نام انگ تجزیه-طلبی به کسی نیست؛ بنده منطق این مقاله رو زیر سوال بردم؛ شما اگه فرهنگ داری، جواب بده؛ اگه فرهنگ نداری، فحش بده، مشکلی نداریم.
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 05:16
anti-US - مونترئال - کانادا
انسانم ارزوست - اسلو - اسلو: ضمنا. 8- این "انگ تجزیه-طلبی به ملتها" رو که در آخرین جمله نظر حکیمانه-تون آوردید رو یکم باز کنید. منظورتون از ملتها چیه؟! ملت کرد؟! ملت ترک؟! ملت فارس؟! ملت شمالی، جنوبی، شرقی، غربی؟! الان من با تعریف "ملت" مشکل پیدا کردم؛ سعی کن جوش نیاری، و با تمام دانشت، ملت رو برای من بطور مستند تعریف کنی. 9- ضمنا، کسی که ادعا میکنه "اگه لازم باشه این گربه موش هم میشه" افکارش با یه فرد آزاداندیش سالهای نوری فاصله داره؛ بوی جنگ میدی عزیز من!
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 05:20
09133548768 - یزد - ایران
بی عدالتی مسولین یزد دامن شهرستان بهاباد را هم گرفته . انه بیش از بیست سال هست که آب زیرزمینی این شهرستان راجهت شستشوی سنگ آهن چادرملو به غارت می برند وکشاورزی این شهرستان را مثل شزق اصفهان به نابودی کشیده اند وجواب احقاق حق مردم را با برخوردنظامی دادند درود برمردم قهرمان اصفهان
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:17
مراد درشوری - ویله - دانمارک
یک بحث- دیگران به ما نفت بدهند ما آب به اکسی ندهیم، بحث دیگر: کشاورزان آب نداشته باشند نان نخواهند داشت، حقوقی هم که نمیگیرند، کار دیگری هم که نیست انجام دهند. ۵۰ میلیارد تومن هزینه سپاهان اصفهان از سفره هم این کشاورزان
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 22:29
انسانم ارزوست - اسلو - اسلو
مونترال کانادا زیاد حرص نخور چون به زودی مطمئنم تو میتونی گربه رو دوباره روباه کنی صد البته با اون ملتی که واسه صد هزار تو پایتخت مملکتت قمه میکشن و برای قفس امام حسین حاضرند پول وقف کنند و یا با اون هموطنای عزیزت که تو اروپا نشستن و همگی ایرانی هستند و پناهنده اما همدیگرو قبول ندارن و یا اون هموطنات که میان اروپا هم اسم عوض میکنن هم دین با این پشتوانه که شماها دارید دعا کنید گربه ملده شده فقط موش نشه البته اون هم شده تو بی خبری.اگه نشده بود تو و امثال تو واسه پناهندگی حاضر نبودید هر کاری بکنید
چهارشنبه 16 اسفند 1391 - 01:09