کشاورزان اصفهانی و قهوه خانه داران تهرانی

حسین قاضیان

کشاورزان شهر زیار در استان اصفهان مدتی است دست به اعتراض برداشته اند برای سهم آبی که از آنان دریغ شده است. مردم این منطقه عمدتاً کشاورزند و برای کشت پاییزه خود از آبی که باید در کانالها جاری میشد محروم مانده اند. حالا، با نزدیک شدن به کشت بهاره، باز هم باید نگران آینده کشت و زرع خود باشند.


آنها می گویند بنا به «حق آبِ»های سنتی باید یک سوم سهم ببرند در حالی که سهم آنان به یک پنجم کاهش یافته است. می گویند ۱۰ سال است به فرمانداری، استانداری، امام جمعه و حتی دفتر ریاست جمهوری مراجعه کرده اند اما به نتیجه نرسیده اند.


همین روزها بود که دیگر جان صبرشان به لب رسید از تحمل این کم آبی پایان ناپذیر. ابتدا با تراکتورهاشان در ورودی شهر تجمع کردند. وقتی کسی احوالشان را نپرسید به لوله انتقال آب به یزد حمله کردند، لوله هایی که نماد حکایتی قدیمی است بر سر انتقال آب از سرشاخه های زاینده رود به کرمان و یزد، که شَرّش به دو رئیس جمهور کرمانی و یزدی نسبت داده شده است.
و دیروز که نیروهای یگان ویژه دخالت کردند کار به خشونت و درگیری کشید.

صدای تیراندازی، سنگهای رها شده بر کف جاده، فریاد «حمله کنید» مردم، و سنگهایی که به اتوبوسهای به آتش کشیده شده میزدند، نشانه هایی است از شدت درگیری و خشمی که در این دشت خشکیده فوران کرده است.

*****

در مواردی از این دست این پرسش پیش می آید که در این جامعه پر از نارضایتی، پتانسیل حرکتهای اعتراضی چه اندازه، و در چه مواردی است و به چه شکل هایی می تواند ظاهر شود.

چرا مردم شهر کوچک زیار که با ۲۰ پارچه آبادی تازه به نام نامی شهر ملقب شده اعتراض میکنند، اما از مردم شهرهای بزرگِ مملو از نارضایتی، شعله اعتراضی لهیب نمیکشد؟

برای پاسخ به این پرسش ها البته باید فرض کرد که لازم است میان «نارضایتی» و «اعتراض» تفاوت بگذاریم. در واقع کار هر فعال سیاسی که برای تغییر وضع ناگوار موجود فعالیت میکند این است که اول از خود بپرسد چگونه میتواند

۱)  نارضایتی را به اعتراض تبدیل کند؛
۲)  از دل اعتراض تغییر به وجود بیاورد؛ و
۳)   نهایتاً یا تغییر اوضاع، وضعیتی بهتر بیافریند.

اینجا مجالی برای پاسخ به این سوال های کلی نیست. اما این قبیل سوال ها میتواند ذهن و روح بازیگران سیاسی را غلغلک دهد تا بهتر و جدیتر با مسائل پیش رویشان دست و پنجه نرم کنند. با این همه میشود با دقیق شدن در این رویداد و رویدادهای مشابه به الگوهایی کمابیش مشابه رسید. یکی از این رویدادهای مشابه، اعتراض قهوه خانه داران تهرانی بود در چند سال پیش در اعتراض به ممنوعیت استعمال غلیان.

آنچه در این دو حرکت مشابه است، وجود خواستهای «مشخص»، «ملموس»، «محدود»، «مشترک»، و مهمتر از همه پیوندش با «منافع عینی»، و سرانجام یافتن «راه حل عملی» است.

در هر دو حرکت:
۱)  معترضان یک خواست معین و «مشخص» داشتند: رفع ممنوعیت از غلیان/بازگرداندن حق آبِ سنتی.

۲)  این خواست برای درخواست کنندگان عینی و «ملموس» بود. از چیزهایی حرف میزدند که زن و بچه هاشان هم هر روز رَدِ اثرش را در چهره ی مرد خانواده و روی گوشت و پوستِ زندگی خود میدیدند*

۳)  خواسته این معترضان «محدود» بود به همان موضوعی که فعلاً برایش اعتراض کرده اند، نه چیزهای بسیار دیگر. حال آنکه آنها مثل بقیه دارند انبوهی از نارضایتیها را از سرمی گذرانند که از سر و کول زندگیشان بالا میرود.

۴)  خواستشان میان همه ی آنان کمابیش «مشترک» بود. پیداست که این کشاورزان یا آن قهوه خانه داران یکدست و مانند هم نیستند و بینشان اختلاف زیاد است، از زندگیشان گرفته تا باورهاشان. اما به رغم این اختلافاتِ ناگزیر، در این خواست اشتراک داشتند، اشتراکی که از آنان میتوانست یک «ما» بسازد.

۵)  موضوع بسیار مهمتر اینکه خواسته این معترضان با «منافع عینی» آنان پیوندی تنگاتگ داشت. این طور نبود که امروز اگر شد به خاطر خواسته هاشان بروند به خیایان و اعتراض کنند و اگر فردا نشد یا حوصله نداشتند یا کار مهم تری داشتند از اعتراض دست بردارند. کار مهمتر آنان همین پیگری خواسته شان بود چون زندگیشان بدون تحقق این خواسته ها به معنی دقیق کلمه «لنگ» می شد.

۶)  و دست آخر اینکه معترضان اصفهانی و تهرانی نمی خواستند بزنند چیزی را خراب کنند، دست کم تا وقتی وادار نشده باشند. حتی اگر ناگزیر چیزی را خراب میکردند، خراب کردن تنها خواست یا انگیزهای که داشتند نبود. آنان میخواستند زندگی خراب خود را درست کنند. می خواستند برای مشکل شان «راه حل عملی» پیدا شود. برای همین از راه حلهای «سازنده» کنار نکشیدند. با خود نگفتند «سازش» نمیکنیم که ننگمان باد. پس سازش کردند و مذاکره. **

اکنون در پرتو این عوامل شاید بهتر بتوان دید که چرا کشاورزانِ تازه شهرِ نحیف زیار و قهوه خانه داران شهر غول پیکر تهران، به رغم تفاوتهای بسیار، به شیوهای نسبتا مشابه اعتراض کردند.

-----------------------------------------------------------------

* آیا ضرورتی دارد اشاره کنم که احتمالاً قریب به اتفاق این معترضان مردان نان آور خانه بوده اند؟
** آخرین خبرها می گفت ۱۵ نفر از کشاورزان با استاندار گفت وگو کرده اند.

رأی دهید
جنگنده - تهران - ایران
مطمئن باشید اگه اینجا شلوغ بشه اوضاع از سوریه بدتر میشه و هیچکسی هم این وضعیت را نمیخواهد
شنبه 12 اسفند 1391 - 11:17
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
اگر بازاریان و اقشار مردم برای رسیدن به حق انسانی و قانونی خود به خیابان شهر بیایند و همراه با قهوخانه داران و کشاورزان اعتراض کنند هیچ نیروی نمی تواند در برابرشان استقامت کند. امیدوارام دیگر افراد جامعه ایران به خواسته های شان دربرابر رژیم اخوندی بی تفاوت نباشند. همه با هم نظام ظلم و فساد اخوندی را برای همیشه در کشور عزیزمان ایران بر چینند.
شنبه 12 اسفند 1391 - 14:19
Irani2500 - لندن - انگلیس
می گویند ۱۰ سال است به فرمانداری، استانداری، امام جمعه و حتی دفتر ریاست جمهوری مراجعه کرده اند اما به نتیجه نرسیده اند. (خوب اشتباه کردند) بابا یک سر میرفتید چاه جمکران یک نامه مینداختین تا حالا یک دریاچه اب بغل زمین هاتون درست شده بود............. هنوز هم دیر نشده. درضمن دعای کمیل هم فراموش نشه.
شنبه 12 اسفند 1391 - 18:52
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
جنگنده - تهران - ایران؟ ایران سوریه نیست و ملت ایران خیلی زود امنیت میخواهند, خدا کند مردم بر علیه نظام اسلامی ایران اعتراض میکنند نباید از این ترسید که ایران هم همچون سوریه دچار جنگ داخلی و غیره میشود.
شنبه 12 اسفند 1391 - 22:15
پل ورسک - هانوفر،پل سفید - المان
امام زمان رفته مسافرت به مثلث برمودا و تا بیانیه ی دیگری که از همونجا میدند بیرون دفتر ایشون که رسیدگی به نامه ها میکنه بسته خواهد بود،،،روابط عمومی ساندیس خوران امام زمانی
یکشنبه 13 اسفند 1391 - 18:30
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.