باج دهی دیپلماتیک
به رغم همه مشکلات موجود در ایران و پس از عزل وزیر کار، احمدی نژاد به همراه وزیر معزول و تنی چند از یاران، راهی مصر شد تا از یک سو نشان دهد در این وانفسا از یک طرف چقدر در اندیشه شرایط امروز مردم ایران! و از طرف دیگر تا چه حد در پی دهن کجی به مجلسی هاست.احمدی نژاد راهی مصر شد تا حداقل از سرگیری مذاکرات میان دو کشور را به نام خود ثبت نماید، روابطی که تنها به سبب نادانی سران ایران در اوایل انقلاب از بین رفته بود و حالا گرهی را که می شد با دست باز کرد، احمدی نژاد می خواست با دندان باز کند.
حضور احمدی نژاد در مصر با حاشیه های فراوان همراه بود و شاید در یک کلام بتوان گفت ناکامی بزرگترین دستاورد این سفر حقارت آمیز بود. آنچه در این سفر دیده شد روحیه حقیر دولتمردان ایران برای آغاز روابط میان دو کشور البته به هر قیمتی بود. در همین راستا علی اکبر صالحی اعلام کرد جمهوری اسلامی از ماه آینده بطور یک جانبه روادید شهروندان مصری را لغو خواهد کرد و از یاد برد که چگونه در اول انقلاب و تنها به خاطر انعقاد پیمان کمپ دیوید، ایران روابطش را با مصر قطع کرد.
دکتر بهروز بهبودی
آیا مصر امروز با مصر روزگار سادات تفاوت های اساسی پیدا کرده است؟ آیا بازی گردانی های محمد مرسی در جنگ هشت روزه اخیر میان اسرائیل و گروه های فلسطینی به دلیل دل نگرانی مصر از وضعیت فلسطینی ها بود؟ با این حساب خوش و بش مصر و اسرائیل را چگونه باید تفسیر نمود؟ آیا جمهوری اسلامی به مصر به عنوان متحد خود در دفاع از حقوق فلسطینی ها می نگرد که اینگونه دامن از دست داده اعتبار و آبروی ایران را مثل همیشه به حراج می گذارد؟
مگر همین محمد مرسی در تهران مخالفت های خود را با سیاست های جمهوری اسلامی در حمایت از بشار اسد اعلام نکرد؟ چگونه چنین کسی را می توان به عنوان متحد قابل اعتنا و اعتماد در صف مبارزه با اسرائیل تلقی کرد؟ آیا علت این از خود بیخود شدن ها آن است که جمهوری اسلامی از حکومت بشار اسد قطع امید کرده و با توجه به خراب کردن همه پل های پشت سر در ارتباط با مخالفان سوری، اکنون به مصر به چشم سوریه ای دیگر می نگرد که می تواند در صف مقدم مبارزه با اسرائیل قرار بگیرد؟ اگر پاسخ این پرسش مثبت باشد باید پرسید مردم ایران تا کی باید تاوان دعواهای میان فلسطین و اسرائیل را بدهند و ته مانده عزت و آبرویی را که دیگر باقی نیست همچنان به حراج بگذارند؟
مصر کشور قدرتمندی در منطقه خاورمیانه و در شاخ آفریقا به حساب می آید، اما آیا ارتباط با این قدرت منطقه می تواند دلیلی برای تحقیر رئیس جمهور یک کشور باشد که از قضا خود را نماینده مردم می خواند؟ اگر از ماجرای پرتاب لنگه کفش به سوی احمدی نژاد بگذریم به راستی آیا گفتگو با رئیس یک دانشگاه در شان رئیس جمهور است، رئیس جمهوری که پس از آن با نماینده همان رئیس و نه خود او در نشست خبری شرکت می کند؟
اگر رفتارهای اخیر دولتمردان ایران را باج دادن به مصر نخوانیم، چه نامی دیگری باید به آن بدهیم؟ چگونه وقتی کشور در باتلاق مشکلات اقتصادی دست و پا می زند و روز به روز بیشتر فرو می رود، احمدی نژاد از کمک مالی به مصر خبر می دهند به راستی از جیب چه کسانی؟ مسئولین جمهوری اسلامی خود را به خواب زده اند. در حالیکه از تحریم نفت ایران و حکایت نفت در برابر کالا شروع شده است ، با این وجود وعده کمک های آنچنانی به مصر داده می شود! ساده اندیش ترین افراد هم می دانند که مصر اخوانی، با ایران شیعی بر سر یک میز نخواهد نشست و از کمک های مالی کشورهای عربی بخصوص حوزه خلیج فارس چشم پوشی نخواهد کرد. آیا دولتمردان ایران نوع برخورد متولیان الازهر را نمی بایست مشتی از خروار تلقی می کردند و از ذوق زدگی دست برمی داشتند؟
دزدی، اختلاس و رانت خواری کشور را به روزگار سیاه نشانده است، روسای قوا به جان هم افتاده اند، احمدی نژاد و باندش سودای ماندن در قدرت را دارند، جیب های مردم هر روز خالی تر و خالی تر می شود با این همه خواجه ها در بند نقش ایوان هستند. دولتمردان ایران به جای توجه به مشکلات مردم، مشکلاتی را که خود به سبب ندانم کاری هایشان فراهم آورده اند، به جای توجه به کشوری که دارد از هم می پاشد، به جای توجه به دست اندازی های سپاه و نیروهای امنیتی به جان و مال مردم، در اندیشه اصلاح روابط خود با مصر هستند! غافل از آنکه مصر منافع کشورش را فدای خواسته های جمهوری اسلامی شیعی نمی کند.
با وجود همه نابخردی های موجود، رده های مختلف مدیریتی و نظامی در ایران یکسره از افراد خردمند خالی نیست هرچند جبر روزگار و چیرگی نابخردان آنها را به حاشیه رانده باشد. اینها امیدهای ایران فردا هستند. تغییر حکومت دینی در ایران نیاز به همبستگی میان مردم و این افراد دارد و مرکز دموکراسی برای ایران از این همبستگی حمایت می کند و بر آن است که در سایه این اتحاد جای نظام مستبد فعلی با یک نظام دموکراتیک مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشرعوض خواهد شد و این سرآغاز تجدید عزت و آبروی ایرانیان است. در آن روز نیازی به باج دادن های دیپلماتیک نیست. آن روز بی شک نسبت التماس کننده و التماس شونده عوض خواهد شد.
بهروز بهبودی